چهارم ، شماره 1132 نوامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 28 پنجشنبه 8
!مادرشوهر و عروس حكايت
خانواده دادگاه راهروهاي در
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
گوش من حرفهاي بهتمام بايد ايشون كه اينه حرفم من رئيس آقاي:مرد
كنه
عرف و قانون را حدودآن و حد نيست مطلق مرد از زن شنوي حرف:قاضي
است كرده مشخص
به را من صبح خودشهرروز ايشون نيست ، امن ما خانه قاضي آقاي:زن
بدون باشم ، راحت مادرش ودردسرهاي دعواها از تا ميبرد پدرم خانه
بخورم آب نميتونم ومادرش ايشون اجازه
مهندس -مرد:خواهان -سازش امكان عدم گواهي صدور:خواسته -
خانهدار ديپلمه ، -زن:خوانده -مكانيك
دادگاه به خود بزرگترهاي همراه به هستند ، جواني مرد و زن كه طرفين
.آمدهاند
بزرگترهاشون و ومرد زن حرفهاي بهتره ميكنم فكر قاضي آقاي:زن وكيل
جاي يه يا آقا يا پدرخانم منزل مناسبترمثل محيطي در دادگاه بيرون
.بشه زده ديگه
بسيار بديد ، طرفروآشتي دو ميخواهيد كه اين البته:(لبخند با) قاضي
بشنويم؟ هم طرفينرو كهحرفهاي نيست بهتر آيا اما خوبه ، هم
بيان دادگاه جلسه نشهتو شايد كه هست حرفهائي رئيس ، جناب:زن وكيل
بشه ، گفته مرد و زن معتمدين حضور دادگاهبا محيط از خارج اگه و كرد
.گرفت ميشه بهتري نتيجه
قضائي بهمراجع كه شوهرهائي و زن كه است اين ما اوليه فرض
به رسمي رسيدگي و دعوا طرح وغيرمادي مادي هزينههاي علت به ميآيند ،
راه از ابتدا دادگاه به مراجعه از پيش ميكنند معمولاسعي اختلاف ،
مشكل رفع به صميمي آشنايان و خويشاوند بزرگترهاي وساطت و كدخدامنشي
گفته پيش طريق طي بدون كه دارد امكان كمتر و كنند مبادرت آمده پيش
.گيرند پيش را دادگاه راه
به (است خواندهدعوي كه) زن وكيل بيميلي كه ميشود تصور بنابراين
.باشد داشته ديگري علت جلسهدادگاه در ديگر طرف با مذاكره و گفتگو
حاضربودهاند ، طرف دو هر از كه بود لازم طرفين حضورمعتمدين اگر كه چرا
به شده ارجاع و او محضر مطروحهدر دعاوي شنيدن به موظف كه نيز قاضي
آئين قانون از ماده 3 و اساسي قانون مطابقاصل 167 تصدياش مورد شعبه
رفع صورتامكان در و باشد نكرده كوتاهي ميخواهد ميباشد ، دادرسيمدني
نظرات و خواستهها طرح به مرد ، طرفين آمدن حرف به با كه نمايد خصومت
.ميپردازند خود
من حرفهاي تمام به بايد ايشون كه اينه حرفم من رئيس ، آقاي:(مرد)
.كنه گوش
مشخص عرف و اونروقانون حدود بلكه نيست ، مطلق مرد از زن شنوي حرف
.ميكند
روحيه با اصلا اطرافيانشونهستن ، و دوستان تاثير تحت ايشون ضمن در
.اومدن من خونه به ستيزي مادرشوهر
شوهريد؟ و زن وقته چند
.سال نزديك 5
داريد؟ هم بچه
.خير نه
كه بودن شده ايشونمتعهد:(ميكند اظهار تندي با شوهرش همانند زن)
بايد هم خوردن آب براي قاضي نميدونيدآقاي.كنن تهيه مستقلي منزل
.بگيرم اجازه ايشون از
طفره اختلاف موارداصلي گفتن از اول ، از مرد ناخواسته يا خواسته
را زن واكنش است ، شده كدورت آنچهباعث بيان جاي به كه چرا ميرود ،
كميهم مرد اگر حتي بنابراين.ميدهد قرار اعتراض بارهمورد اين در
به و مشكل حل به عمل در اما باشد ، صادق ميگويد كه حرفهائي در
دعوي به رسيدگي جريان غلط به و نميكند كمكي است موردنظرش كه نتيجهاي
توضيح پس.ميگيرد نتيجه ديرتر حداقل يا ميدهد تغيير خود عليه بر را
:ميدهد
و واحديه چند مجتمع يك در البته كه دارم اختيار در آپارتمان دو من
.هستن ساكن واحدها اين از يكي در مادرم و پدر
ناآرامي از تا خونهمادرم ميبرن منو صبح روز هر خودشون آقا:(زن)
.باشم راحت مادرش دخالتهاي و خونهشوهرم يعني خودمون برخونه حاكم
نه تهيهكنيد؟ ديگه خونه يه نميتونين شما حالا:(مرد به رو)
.نميتونم
كند ، تهيه وفرزندانش همسر با خود سكونت براي بايد مرد كه خانهاي
در نبايد خانواده ، زندگي جهت امكاناتمتعارف بودن دارا بر علاوه
.برود او اموال حتي و حيثيت زن ، به آسيبي يا ضرر بيم كه باشد شرايطي
تا) چيزي و هيچكس سوي از نبايد هم چنين اين خطر احتمال كه است معلوم
در بايد وجود صورت در و باشد داشته وجود (مرد پيشبيني و اراده حد
و محل آن ترك حق داشتن بر علاوه زن وگرنه شود ، رفع متناسبي زمان
اين در هم را خود نفقه ميتواند مرد از شايسته سكونت محل تهيه تقاضاي
دخالتهاي مفصل هم باز پرونده اين در.كند تقاضا مرد از مدت
.است (مادرها و پدر عمدتا) زن و مرد از يكي خويشاوندان
موضوع آرام منطقيو بيان فرزندان و والدين سني اختلاف به توجه با
روشهاي از يكي ميتواند آغاز ، بيشترفرزنداندر انعطافپذيري با همراه
بهتر نگرشي براي آنها واداشتن تفكر به و بهوالدين مسئله تفهيم
.باشد اختلافي بهموضوعات
شوهرم مادر و پدر و بچه و شوهر با اتاق يه توي ميگه اينجا مياد يكي
بتونيم كه داشتيم ديگه اتاق يه ايكاش:ميكند آرزو و ميكنيم زندگي
.داره مشكل طور اين و داره آپارتمان دو هم يكي.باشيم راحتتر كمي
حالا.كرد قناعت.ديد هم خوبيهارو بايد.بدداره و خوب زندگي
كنيد؟ تعيين بعد كه ميخواهيد مهلت يا ميكنيد معرفي رو داورهاتون
اجازه كه اينه من خواهش قاضي آقاي:(دلسوزي و نيت حسن با) زن وكيل
خانم با نسبي رابطه كه نفر دو ميكنيد ، مقرر كه مهلتي ظرف بفرمائيد ،
.بشه رعايت بيطرفي تا كنن انتخاب نداشتهباشن آقا و
.ميشه داده نظر و ميشه بررسي كنيد ، معرفي
براي ازنزديكانشان داوري هريك ميخواهد طرفين از قاضي كه زماني
را نكتهاي زن وكيل كنند ، آنهاتعيين اختلافات دوستانه نهائي بررسي
محترم قضات جانب از درايت و دقت كمي با ميتواند كه ميشود يادآور
كه شايستهاي اشخاص ميان از داور انتخاب.گيرد قرار عمل و توجه مورد
بر مبني قانون دستور با گرچه نداشتهباشند ، دعوي طرفين با نسبي رابطه
لفظ در و دارد تفاوت مرد و زن خويشاوندان بين داوراناز برگزيدن
كساني انتخاب هدفقانونگذار كه آنجا از اما است ، نبوده موردنظر وظاهر
بيطرفانه نظر اعلام شايستگي زوجين ، با رابطهنزديكتر داشتن ضمن كه است
نزديكترين درواقع و داوران پس باشند ، داشته را نابجا تعصب وبدون
ميتوانند (يكديگر به ايشاننسبت خود از پس) مرد و زن مشاوران
.باشند غيرخويشاوند
قوانين تمام در تاكنون ، تقريبا خانواده حمايت قانون تصويب زمان از
به كننده رسيدگي دادگاههاي يا بهخانواده مربوط مصوب مقررات و
يا صراحت به سازنده و كارآمد نهاد دو خانوادگي ، ومعضلات مشكلات
از بهرهمندي ديگري و قضائي ارشاد واحد يكياست شده پيشبيني تلويحا
قانون ماده 3.است...و اجتماعي حقوقي ، مسائل كارشناسان و مشاوران
هرگونه در خانواده حمايت دادگاه رئيس دانستن مخير با خانواده حمايت
از جستن ياري حق ، احقاق و دعوي موضوع شدن روشن براي اقدامي و تحقيق
.ميدانست مجاز و توصيه را متخصصين ساير و اجتماعي مددكاران
اين قانونگذارتركيب خاص ، مدني دادگاه قانوني لايحه تصويب با
رسمي مشاور يك حداقل و جامعالشرايط مجتهد يك با را دادگاهها
يادشده ، قانون تصويب از دهه دو از بيش گذشت با همچنين.ميدانست
كنار در امداد و ارشاد واحد تشكيل مصوبه فرهنگي انقلاب عالي شوراي
.كرد تصويب را خاص مدني دادگاههاي
شعبه هر در امدادبايد ارشاد واحد اخيرالذكر مصوبه ماده 2 به توجه با
رياست واگذاري قانونگذار جالب باشدابتكار عضو داراي 3 و شده تشكيل
وفقهي حقوقي مسائل به آشنا متاهل و متعهد بانوان از بهيكي واحد اين
كنار در كه بود آن يامعادل حقوق رشته در كارشناسي مدرك با اجتماعي و
مددكاري تربيت ، و تعليم زمينههاي در مردمتخصص و زن كارشناس نفر دو
اطمينان براي.ميكرد وظيفه انجام بايستي مشاوره يا و حقوق اجتماعي ،
خاص مدني دادگاههاي در ماهه كارآموزي 6 دوره يك ايشان ، كار از
شايانستايش توجه و دادگاهها اين اهميت نشانگر كه بود پيشبينيشده
.ميباشد قانونگذار
به شعب ، پروندههاي تمام به رسيدگي ضمن ميتوانستند واحدها اين همچنين
اجراي عليرغم اما.كنند استفاده مختلف رشتههاي متخصصان از لازم تعداد
دادگاههايعمومي ، تشكيل قانون تصويب با مذكور ، مصوبات و قوانين ناقص
تمام دادگاهها ، اين ازتشكيل پس قضائي حوزه هر در كه شد پيشبيني
.شود لغو باآن مغاير مقررات و قوانين
نيز قضائي وامداد ارشاد واحدهاي عمل در و قانون مطابق بنابراين
شرح و تشكيلات شدن مشخص بدون متمركز و عمومي واحد يك و شدند برچيده
.شد تشكيل قضائي حوزههاي برخي در ناكارآمد نتيجه در و وظايف
دادگستري گفتهرئيس به و قضائي مجتمعهاي در مناسب امكانات نبود
دادگاههاي تشكيل براي وكارآزموده مجرب قضات كمبود تهران استان
حجم علاوه به قراردارد ، مجلس كار دستور در هماكنون آن طرح كه خانواده
را ناگواري و نامساعد شرايط دادگاهها ، در موجود پروندههاي توجه قابل
ارباب و اداري كاركنان و قضات از اعم قضائي مراجع به مبتلايان براي
كارشناسان نظريات به نهادن ارج با تنها كه است آورده بوجود رجوع
رشته اين اساتيد و وكلا قضات ، از اعم عدليه پيشكسوتان و حقوقي دلسوز
.است حل قابل