چهارم ، شماره 1132 نوامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 28 پنجشنبه 8
|
|
چگونه؟ شهرها ، اسلامي هويت احراز
;اشاره
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
در اخيرا كه بود عنوانمقالهاي اسلامي شهر بقاي و حدوث
به كه بود كوشيده مقاله ، نويسنده اين دريافت انتشار همشهري
.بپردازد شهرسازي و معماري منظر از اسلامي شهرهاي ايجاد پيشزمينههاي
توجه با امروز كه است اين مبحث اين در مطرح مسئله و پرسش اساسيترين
كه حاضر نوشته كرد؟ بايد چه اسلامي شهر مسئله با ما زمان مقتضيات به
پاسخ يافتن پي در است اسلامي شهر بقاي و حدوث مقاله ادامه عبارتي به
.است پرسش اين
مقالات سرويس
و عجول عابران.اتومبيل خيل در خفته خيابانهاي !؟.. هويت -
زباله تن ميليونها.محيط صدا ، هوا ، ;نوعش همه از آلودگيعبوس
دخل و خرج.جمعيت موجانفجار.بيملاحظه و بدحساب شهروندان.مخلوط
.است معجزه بدهيم راسامان اينها...متوقع و مدعي وميليونها ناهمخوان
.است ايران نقش هويت.سيلميبرد دارد را شهر پايبستهاي كدامهويت؟
بحران از انتقاد جواب در شهرها اداره ازمسئولان را پاسخي چنين اگر
تيراژهاي و معيارها با بشنويم ، شهري فضاهاي و ساختمانها بيهويتي
سرانجام شهرها ، رشد.نيست ناسازگار چندان جهاني مربوط مجامع در مطرح
ريودوژانيرو ، لاگوس ، كلكته ، تهران ، .است امروز بشر گريزناپذير سرنوشت
قدكشي و دامنگستري در شهرها ديگر مجسم آينده مانيل و مكزيكوسيتي
قبول با كه است داشته آن بر را جهاني مجامع فرجامي چنين.است
.كنند منتشر و صادر را قطعنامههايخود و گزارشها محتوم ، اينآينده
در. زيستن جز راهي بشري جامعه.:كرد اعلام استانبول كنفرانس
بهبود آينده بزرگ شهرهاي در زيستي شرايط اگر و ندارد شهرها ميليون
ديگر يكم و بيست درقرن ما سياره بينجامد ، شكست به طرحها و نيابد
.نيست زندگي مناسبيبراي مكان
حل مسائل مورد در هشدارش استانبولو كنفرانس پيشبيني واقع در
متحقق آيندهنگري اين دهههايآينده در و است دست در نشدهشهرها
طولاني عمري برسد ، راه از هنگاميكه و است راه در آينده اين.ميشود
.خواهدداشت
ميكند شهرنشين را زمين كره ساكنان تمام رفته رفته بزرگ شهرهاي تولد
مسائل و بحرانها بروز و بحرانهايموجود روزافزون تشديد يعني واين
.داشت انديشهاي و طرحي مجامعجهاني قول به بايد يك هر براي تازهكه
وجود آينده از كه وهراسهايي امروز شهرهاي بغرنج وضع كه ايناست
در آنچه نظير پاسخي بهارائه را شهرها اداره مسئولان است دارد ، ممكن
.وادارد آمد ، ايننوشته آغاز
تجزيه آيا ميتوانيافت؟ چگونه را چنينتعبيري مصداق !اسلامي؟ شهر -
آياچنين ميگنجد؟ آكادميك يكبحث دايره در عبارت ، تحليلاين و
و ما قلبي گرايشهاي آيا است؟ (سوبژكتيويسم) ذهنها پرداخته تعبيري ،
كجاي در است؟ شده گزارهاي چنين خلق موجب ما ديني آرمانهاي بازتاب
قرار اشاره حداقل يا بحث مورد شهري چنين ايجاد اصول احاديث و قرآن
است؟ گرفته
زمينه ، اين در ديگر پرسش دهها و پرسشها اين پاسخ يافتن براي جستجو
كه ميكشاند ، شهرها عنوانهويت زير مهم سرفصل يك طرح به را ما
ديگر پارهاي و داشته شناختي جامعه ابعادي بحث آن اجزاء از پارهاي
مربوط قالبتحليلهاي در كه ميدهد اختصاص خود به را زيباشناختي زواياي
.شهرسازيميگنجد و معماري به
و است دستيافتني كاملا تاريخي درتحليلهاي كم دست اسلامي شهر.
ميتواندپژوهنده ديني متجلياتساختمانهاي و درنمادها تامل اندكي
.شود رهنمون آكادميك بحث معينيك چهارچوب به را
اصل به را اسلاميخود معنويت و هنر ازكتاب فصلي نصر سيدحسين دكتر
;حديث دو از تاسي با و اختصاصميدهد اسلامي قدسي ومعماري وحدت
طهورا و مسجدا فيالارض جعلت -
(آب) الماء في كاالشمس فيالمسجد المومن -
اعتقاد ويميكند طرح زمينه اين در را آكادميك بخش نتيجه بحث يك
.طبيعتاست آرامش و نظم تكرار اسلاميبازآفرينيو معماري كه دارد
و هماهنگي همتنيدگي ، در دروحدت ، اينطريق از اسلامي معماري
در.ميكند مشاركت كوچك ، و بزرگ شهرهاي حيطه در حتي آرامشطبيعت ،
سريان شهري محيط كل در آن واسطه به كيفيات اين كه ميشود مركزي واقع
.مييابد
ميگيرد سجودنتيجه و فرش عرش ، واژههايمسجد ، تحليل با نصر ، دكتر
نوع و ميگيرد نشات آفرين ، روحوحدت يك از اسلام چيزمعماري همه كه
در فيزيكي سازهاي و ساخت مادر عنوان به را مسجد طرح و معماري
بناهاي در ما معماري كه واقعيت اين ميكند ، معرفي اسلامي سرزمينهاي
مقاله چهارچوب در است تاريخي پيامدهاي و حوادث نتيجه صرفا اسلامي
چه و گنبددار كلاسيك مساجد چه اما است ، برانگيز تامل بسيار نصر دكتر
صدر مسجد اولين بناي.است آسماني نظم نماد آن وجهي هشت ديوارهاي
و است اسلام دين مخصوص فقط كه مينماياند را ويژهاي شناسي جهان اسلام
.نگريست نميتوان ديني تابلوهايمعماري ديگر در را تركيبي چنين
امكانپذير ميكروسكوپيرا موجودات پيشرفته ، مشاهده تكنولوژي امروزه
هندسيمعماري نقشهاي و كهطرحها است اين شگفت است ، نكته ساخته
موجودات مولكولي نقشهايمنظم و ابعاد همان دقيقابيانگر اسلامي
ويژهفيزيك به فيزيك كه نميكنند ثابت اصلا نقشها اين.است هستي
اين از نقشي آنها برعكس ، بلكه.ميبرد راه متافيزيك به ذاتا مدرن
از است نمادي دارد ، قرار پايينترينسطوح در آنچه كه اصلهرمسياند
.است سطوح عاليترين آنچهدر
نشات معماريمساجد روح از دقيقا اسلامينيز شهر زيرساخت و طرح
بر كه ميشوند متصل بهمركزي (..و شريانها) شهر همهچيز.گرفتهاند
اسلامي شهر به دقت به وقتي.است شده بنا شهر جامع آنمسجد
در بيواسطه طور به دروني وابستگي و وحدت اين كه درمييابيم مينگريم ،
و متفاوت تعريفي اسلامي شهر و بناها در عنصرنوراست متجلي معماري
شيوه به كه شهري.دارد معماري مكتبهاي و سبكها ديگر از متمايز
چه منارهها از است يافته تكوين و گرفته شكل نقطه يك حول ارگانيك
.ميگيرد نور باطن در چه و درتصوير
.ميكند پر را شهري فضاهاي الهي حضور ساختاري چنين در
شهرسازي و معماري اصول حديث و قرآن كجاي در كه پرسش اين براي
ديگر براي كه كلي قاعده يك به بايد است؟ گرفته قرار اشاره مورد اسلام
صرفا كه دانست بايد.كرد اشاره است صادق نيز اسلامي تفكرات زمينههاي
از بسياري و است شده فراموش زيادي حد تا شفاهي كهسنت حاضر زمان در
اسلامي معماري سرشت كه است لازم ماندهاند ، غافل رابطه اين از مسلمانان
تبلور اسلام قدسي معماري كه كرد تصريح بايد.شود تعريف صراحت به
اين كه فضاهايي.است معنويت اين درك براي كليدي و اسلامي معنويت
و آرامش فقط نه ميتواند انسان كه است سرپناهي ميآفريند ، معماري
آن تجلي خود بكر طبيعت كه آسماني بهشت از بلكه بكر طبيعت هماهنگي
.برد بهره است
و شكل نظر هماز.است يكمسجد بهتمامي شهراسلامي آنكه ، بحث خلاصه
در است خورشيد نور همچونانعكاس مسجد در مومن)نظرمحتوا از هم
حقيقت تجليبخش عنوان به مسجد روحاني بهاهميت حديث اين (حديث.آب
هستي جهان لقبهاياست صغيري عالم كه دارد اشاره ازلي انسان دروني
چه و گوهرشاد مثل زيبا نقشهاي با مسجدي چه مسجد ، (كبير عالم)
طبيعت حقيقت تجليبخش حال هر به طولون ابن مسجد ساده و سفيد ديوارهاي
.است ازلي انسان و
بهشهرها و ساختمانها به ديگرنميتوان امروز كه بهانه اين اما
لازم ابزار تنها.نيست قبول قابل وجه بههيچ بخشيد ، اسلامي هويتي
;است اين
اسلام معنوي روح از كه هنرمند و دلآگاه معماران و طراحان وجود -
.باشند برده حظي
چوب با چه و درمالي گل با چه كه ميدهد امكان آنها به امر اين
شك آنها اصيل هويت در كسي كه بسازند اسلامي ساختمانهاي درمالزي
آگاهي حس كه جديد معماران از بسياري برخلاف اسلامي معماري.نكند
از مستقيم تجربهاي كفدادهاند ، از را مصالح سرشت به مستقيمنسبت
بسياري جنبههاي آگاهي اين.خويشدارد استفاده مورد مصالح واقعيت
به -جديد و كلاسيك فيزيك ازديد كه ميگيرد دربر را مصالح ازواقعيت
.است مانده پنهان -گرايياستوارند تجربه بر كه ادعا رغماين
عنوانساختمانوشهر با آنچه نميبريمكه ياد از را نكته اين
توسط كه است ومنظرهاي تابلو واقع در نامگذاريميشده ، اسلامي
اجزاء درهمه وحدت روح گرفتن نظر بادر و مومن و مسلمان معماران
كه نيست معنا مسئلهبدين اين طرح.است پرداختهشده و ساخته
ساساني ، ) معماري روشهايمختلف و تكنيكها از معمارانمسلمان
معماران كه است مهماين مسئله بلكه بهرهنبردهاند ، (...و بيزانسي
خلق چيزي چه روشها و آنتكنيكها با معنويت و درايت مسلمانبا
.كردهاند
و كهمعماران نيست اين ما مدعاي منوالاست ، همين بر وضع هم امروز
بلكه باشند ، جهانبيتوجه مدرن تكنيكهاي و بهروشها امروز شهرسازان
كه بيافرينند آثاري روشها تكنيكهاو همان با كه است مقصوداين
.باشد داشته اسلامي هويتي
:مينويسد نصر دكتر
معنوي علل بومياز -زيست بحران كردن برايجدا امروزيها كوشش تمام
زندگي جاي به طبيعت ، دركنار آرامش با زندگي خلالتبليغ از آن ،
كاملا امري سنتي مسلمان ديد از پروردگار ، مسلما حضور در آرام
پايه بر كه طبيعت و انسان كتاب در ما.است بيگانه و غريب
يكي و است شده نوشته سال 1964 در شيكاگو دانشگاه در سخنرانيهايمان
و كرد پيشبيني را بومي -زيست بحران اين وقوع كه بود آثاري اولين از
بحران اين معنوي ريشههاي از كرد ، مطرح عمومي شكل به را مساله اين
كوششي روژاك ، شوماخروت ، .ف.ا آثار عليرغم بعد ، به آن از.گفتيم سخن
از ملكوت عليه عصيان و بومي -زيست بحران ميان رابطه قطع براي پيگير
صورت است بحران اين بروز اصلي علت كه وسطي قرون بعد غربي ، انسان سوي
بوميوجود -زيست بحران از شدهاي فراموش چه بيترديدو.است پذيرفته
اسلامي شهري طراحي جديد دانشجويان از بسياري تا ميشود سبب كه دارد
.كنند درك اسلام ديد از را طبيعت با هماهنگ زندگي معنوي نتواننداهميت
فرهنگ ، خانه ;عنوان زير فرهنگي فضاهاي ايجاد حال در شهرداريها امروز
اين از بسياري كه است اين نه مگر هستند ، اينها امثال و فرهنگسرا
فرهنگ تاريخ مرور كنند؟ پيروي معماري در هويت يك از بايد لابد ، بناها
آموزشي كهمراكز ميدهد نشان اسلامي سرزمينهاي ديگر و ايران در آموزش و
معماري در شيوهمخصوصي و سبك از..و بيتالحكمهها ،(علمي مدرسههاي)
مشابه خاورانميبايست فرهنگسراي كه نيست اين منظورميكردهاند پيروي
اگر كه ايناست مقصود بلكه ميشد ، ساخته بيتالحكمههاينيشابور الگوي
برداشتهايامكانپذيري آن رومي آمفيتئاتر دركنار فرهنگسرا اين معماران
بيتالحكمههاياسلامي و كتابخانهها معماريمدرسهها ، عناصر و اجزاء از
جا همين).بود موثر و مفيد بسيار آن بهفضاي بخشي هويت در ميداشتند ،
اجرايفرهنگسراي و انديشه كه دردمندي پولادينبسيجيان همت ديگر بار يك
حاضر حال كهدر معماراني(مينهيم ارج دستپروريدند و دل در را خاوران
كه بپندارند نبايد ميگيرند ، عهده بر را فرهنگيشهرها فضاهاي طراحي
توجه شايستگي ديگر ميدهدو نا بوي نظاميهها معماران شيوه و سبك
.ندارد
كه بوده مطرح سرفصل اين همواره فرهنگي ، امور به مربوط مباحث در
اجراي از كمتر وقت هيچ برنامههايفرهنگي مخاطبان بر محيط و تاثيرفضا
موثرترين كه تاثيرپذيريغيرمستقيم بلكه نيست ، اصلبرنامهها
مساجد فضاسازي فرم.پذيرميشود امكان زاويه همين از تاثيرهاستدقيقا
استفاده.ميدهد فرازگرايش در نقطهاي به را آنها در فردحاضر همواره
انتزاعي نقشهاي و وطرحها كاشيها در لاجوردين ازبنمايههاي
مقصود اسلامي بناهاي درفضاسازي همه و همه...و سازيها كاركردارتفاع
كمتري جهانشمول ارزش فضاهايزيارتي در نمادگرايي.است مشخصيداشته
مكان يك به ورود محض كهبه حسي و حالندارد زيارت خود نسبتبه
در نمادها سيماي نتيجه ميگيرد ، دقيقا زيرتاثير را انسان زيارتيروح
تمامادر و است يافته را خود وجوهآكادميك بحث اين امروز.است آنمكان
.شدهاست متجلي محيط شناسي روان
فرهنگي تجاري ، مسكوني ، ) كاركرد هر با بنا يك طراح و معمار اگر
كند ، توجه انديشه و بينش از نوعي نهادهاي و عناصر اجزاء ، به (...و
و انديشه همان مبين كه ميشود شناسنامهاي و هويت داراي بنا آن ناگزير
چنين از دقيقا نيز سيمايشهرها ساختمانها ، و بناها از غير.است بينش
بناها همين تراكم را كهشهرها است اين نه مگر.ميكنند قاعدهايپيروي
ميداند ضروري شهرها براي هويترا كه كسي.ميدهند شكل وساختمانها
شهروندان و ساكنان مادي تنهانيازهاي نبايد كه است اين پايهاستدلالش
و شهرها مسئولان براي پاسخيمنطقي آنكه براي اما.شود گرفته درنظر
:ميگوييم باشيم يافته ازجامعهشناسان برخي
ميتوان كه ودريافتي درك و همدلي همه نيستبا نگار و نقش هويت
محتوم آينده آن پذيرش ضمن نيز و داشت شهرها مسئولان بحران ازمديريت
و نقش كههويت ميكنيم تصريح است ، جهاني فرهنگ سيران محصول خود كه
.نيست نگار و نقش تنها يعني نيست ، نگار
جهاني فرهنگ يك معرض و موج در ناخواه خواه ما شهرهاي كه ميپذيريم
ما ، فرهنگي شئون از يك هيچ اساساداشت خواهند تحولاتي و تغييرات
برابر در سدي هيچ گوييفرهنگها و نيست جهاني فرهنگ سيران از مصون
.ساخت كه توانست ناگزيرنخواهند تبادل
دارد ادامه
رشيدي بهروز