چهارم ، شماره 1132 نوامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 28 پنجشنبه 8
|
|
و دفاع صحنه‌هاي در همه‌جانبه حضور
سازندگي
بسيج هفته گراميداشت به‌انگيزه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
فلج واكسيناسيون ملي طرح بسيج مقاومت اعضاي موثر و وسيع فعاليت
رساند به‌انجام موفقيت با را اطفال
واپسين در ما ميهن خاك به دشمن يورش پي در مردمي نيروي يك تولد
نمايش با روزها آن در وابسته وسايل‌ارتباطجمعي تابستان 1359 ، روز
اين ايران ، خاك داخل در مهاجم نيروهاي پيشروي و نبرد صحنه‌هاي پي‌درپي
تا مي‌توانند مهاجمين و نيست كار در مقاومتي كه مي‌كردند القاء را فكر
كه ما كشور مردم قهرمانانه مقاومت اما ، ..بتازند پيش ايران قلب
روياهاي است ، شده ثبت سرزمين اين تاريخ در حماسي صحنه‌هاي به‌صورت
به امكانات حداقل با كه مردم گروههاي نخستين و داد باد بر را دشمن
مقاومت بسيج هسته‌هاي اولين بودند شتافته مسلح دندان تا دشمن مصاف
مردم داوطلب گروههاي سلحشورانه هجوم.كردند پي‌ريزي را اسلامي انقلاب
برق‌آساي حمله و ساخت نيرومندتر را بسيج بنيان‌هاي دشمن ، با نبرد براي
حضور.تبديل‌شد توطئه اين طراحان همه فرسايشي‌عليه جنگي به دشمن
عليه نبرد درجبهه‌هاي رزمنده گردان‌هاي درقالب بسيجي نفر هزاران
از الهام با مردم.داد راتغيير جهاني سلطه‌گران متجاوزان ، محاسبات
امام حضرت ايران اسلامي جمهوري وبنيانگزار انقلاب كبير رهبر فرمان
را بزرگي ارتش اسلامي ، جمهوري و انقلاب از دفاع براي ،(ره)خميني
اسلامي انقلاب بسيج مقاومت نيروهاي چهره در بعدها ، كه مي‌كردند پي‌ريزي
جبهه‌هاي در كم‌نظير فداكاري‌هاي با بسيج مقاومت نيروهاي.شد متجلي
تاريخ در را ما سرافراز ملت مقاومت و ايستادگي از درخشاني فصل جنگ ،
و بزرگ بسيار خدمات انجام به نيز سازندگي دوران در و كردند ثبت جهان
در بسيج مقاومت اعضاي موثر و وسيع حضور.آمده‌اند نايل ارزنده
طور به را ملي بزرگ طرح اين بار نخستين براي اطفال فلج واكسيناسيون
جهاني سازمان تاييد مورد بسيج ، مقدس تلاش ايندرآورد اجرا به همزمان
.گرفت قرار نيز بهداشت
دشمنان‌انسانيت عليه ما مكتبي سمبل‌مبارزه و خدا مخلص لشكر بسيج ،
انقلاب و اسلام آرمانهاي به ملت زوال‌ناپذير كانون‌محبت بسيج ، .است
خوبي به را خود بنيادي نقش تحميلي ، جنگ طول در مقدس تشكل اين.است
.دهد تغيير انقلاب و اسلام سود به را قوا موازنه توانست و كرد ايفا
انقلاب گمنام نيروهاي همه و بسيج معاصربراي تاريخ بزرگ افتخار اين
انقلاب متوجه خطري جا هر كه است ضبط و ثبت هميشه براي تاريخ سينه در
.است زده را اول حرف بسيج كشورشده ، و
مرزهاي‌كشور توانسته خود استقامت‌مثال‌زدني با بسيج چه اگر امروز
ابعاد تمامي در بسيجي تفكر تعميق و ضرورت‌گسترش اما كند بيمه را
همچنان جمعي منافع حفظ و اجتماعي عدالت تعميم به‌خصوص جامعه
باز باشد ، صحنه‌احتياج در حضور و هوشمندي به جا هر كه چرا احساس‌مي‌شود
ركاب در پا تكلفي ، بي‌هيچ كه هستند بسيجي بينش صاحب و بسيج اين هم
.آماده‌اند كشور و انقلاب از دفاع براي و مي‌گذارند
در ايران مردم گذشتگي خود از ايثارو روحيه زيباي جلوه‌هاي بي‌شك
اماجنگ يافت ، نمود طاغوت پليدرژيم حاكميت عليه مبارزه دوران
همانا تفكركه يك به روحيه اين شد مقدس‌موجب دفاع دوران و تحميلي
.شود مبدل است ، بسيجي تفكر
صورت‌يك به مقدس دفاع دوران در روحيه‌كه اين جامعه‌شناسان ، گفته به
از عظيم فوجي.مبدل‌شود فرهنگ يك به درآمدمي‌توانست تفكر و بينش
توانستند ، بسيجي و بينش‌دگرخواهي و تفكر از بابرخورداري مردم
شفاف‌ترين‌نمونه‌هاي خلق با و وجودآورده به را امواج سهمگين‌ترين
جاي آثاربه.نمايند دفع را متجاوز تجاوزدشمن مقاومت ، و ايثار
كه‌هدايتگران است شيرين و سازنده به‌قدري تفكر اين از مانده
استمرار براي را بينشي چنين صاحبان حضور تفكرو اين وجود جامعه ،
.مي‌شمارند اجتنابناپذير و ضروري جامعه ، سرافرازانه حيات
اين‌باره دانشگاه‌در جامعه‌شناسي رشته استاد -خورشيدي اكبر.
:مي‌گويد
و آثار از يكي.تلقي‌كرد اسلامي انقلاب فرايند مي‌توان را بسيجي تفكر
جريان يك به‌عنوان بسيجي تفكر درخشان ظهور اسلامي ، انقلاب دستاوردهاي
و است تاريخي پيشينه داراي هم بسيجي ، تفكر هرچنداست اجتماعي قوي
رنگ اسلامي ، انقلاب پيروزي با تفكر اين اما نيست ، ايران جامعه خاص هم
مقدس ، دفاع دوران ويژه به خاص مقطع يك در توانست و يافت ديني بوي و
.شود متعالي و پويا
ديگر و انقلاب فرزانه رهبر كه چيست بسيجي بسيجي‌تفكر تفكر
تمام در آن وحاكميت ترويج و توسعه ضرورت بر جامعه عالي هدايتگران
تفكر كه باورند اين بر و مي‌ورزند تاكيد اجتماعي و فردي زندگي زواياي
اسلامي‌است؟ انقلاب سرافرازانه حيات ادامه و عامل‌استمرار بسيجي ،
اخلاقيات و نگره ريشه‌در بسيجي تفكر:مي‌گويد جامعه‌شناسي مدرس يك
روحيه كه است نگره و بينش از بسيجي ، نوعي تفكر.دارد ما ديني
شاخص‌هاي از اجتماعي منافع جهت فردي منافع از گذشت و ايثار دگرخواهي ،
.مي‌باشد آن عمده
هوشمندانه و كه‌آگاهانه فهميده حسين شهيد دلاور بسيجي آگاهانه شهادت
فدا را خود جان دشمن ، تانكهاي وپيشروي تجاوز از جلوگيري منظور به
عمق.است بسيج ايثارگري و دگرخواهي فداكاري ، روحيه نشان‌دهنده مي‌كند ،
خود دارايي همه كه سالخورده زن آن رفتار در را فداكاري و گرايش اين
.مي‌يابد تجلي نيز بود ، كرده مقدس رزمندگان‌دفاع نثار را
آحاد همه و نيست جامعه از خاصي طبقه و گروه به محدود بسيجي تفكر
روحيه و بسيجي فرهنگ نهايت در و بينش و تفكر صاحب مي‌توانند مردم
آن مخالف و مغاير دقيق طور به بسيجي تفكر.باشند دگرخواهي و تعاون
آن و مي‌انديشد گروهي حتي و فردي منافع و خود به صرفا كه است تفكري
.مي‌دهد ترجيح و برتري اجتماعي منافع بر را
موقعيت هر افرادبا همه بسيجي ، تفكر در:مي‌گويد نظم‌ده امير.
بسيجي تفكر صاحب فرد به بسيجي.هستند هم براي دارند ، كه اجتماعي
آماده او..و پزشك وزير ، كارمند ، دانش‌آموز ، كارگر ، :مي‌شود گفته
اين و كند فدا اجتماعي ، منافع پاي پيش را فردي منافع همواره كه است
فردي منافع كسب كه است معتقد و مي‌دهد انجام درايت و آگاهي با را عمل
.است اجتماعي منافع شمردن محترم گرو در
و نقش نمايش گوياترين‌صحنه‌هاي و زيباترين از يكي مقدس ، دفاع دوران
كه هستند متفق قول اين بر همه امروز.بسيجي‌بود تفكر صاحبان حضور
اين مردم درنهاد بسيجي بينش اسلامي ، انقلاب و ايران رازماندگاري
و تعاون روحيه از برخورداري با ايراني‌توانستند نيروهاي.است كشور
بسياري همه‌جانبه حمايت از كه بعثي دشمن تهاجمات مقابل در دگرخواهي ،
مثال‌زدني‌ترين و شفاف‌ترين و كرده مقاومت بودند ، برخوردار كشورها از
.كنند خلق را خودگذشتگي از صحنه‌هاي
:مي‌گويد مقاومت‌بسيج نيروي فرماندهان از يكي -موسوي احد.
مي‌توانند جامعه‌اي هر در بسيجي ، بينش و صاحبانديشه انساني نيروهاي
ايران همين در.باشند مطرح جانبه چند و سريع واكنش نيروهاي عنوان به
حوادث با مقابله براي ايثار تفكر داراي افراد كه بوديم شاهد بارها
سيل‌زدگان و زلزله‌زدگان امور به رسيدگي و جنگ نظير غيرطبيعي و طبيعي
حفظ به و شده عمل وارد اطفال فلج واكسيناسيون ملي طرح اجراي نيز و
در مي‌توانند بسيجيان ترتيب همين به.كردند كمك مردم سلامتي و بهداشت
.باشند كشور سازندگي خدمت
فرهنگ يك به و شايسته‌اي‌يابد جايگاه نتوانست بسيجي تفكر چرا راستي به
از بيش تاكيد و خودمحوري روحيه وحاكميت ناهنجاريها وجود.شود تبديل
از بين‌برخي در بسيجي تفكر ضعف يا و فقدان از حاكي منافع‌فردي ، بر حد
.است جامعه اقشار
و مي‌تواند بسيجي تفكر كه برآنند فرهنگ‌جامعه‌شناسان به تفكر تبديل
افراد برگيرنده‌تمامي در حال عين در و زنده و پويا جريان بايديك
مي‌تواند سليقه‌گرايي و همچون‌خاص‌گرايي عواملي بنابراين.باشد جامعه
.كند خدشه‌دار را بسيجي وتفكر بسيج مردمي چهره
مي‌تواند فراگير و عام معيار ونبود خاص‌گرايي:مي‌گويد خورشيدي اكبر.
.باشد بسيجي تفكر صاحبان حلقه به افراد ورود شدن دشوار موجب
را خاص‌گرايي و بايدانحصار بسيجي ، تفكر وجودي آثار به توجه با لذا
بسيجي ، تفكر.ساخت ميسور همگان براي دايره‌را اين به ورود و شكست
محدوديت و مرز تفكر ، .ساخت آن براي حصاري نبايد و است بينش نوعي
محدوديتها شكستن بر علاوه.دارند را آن به ورود امكان همگان و ندارد
به رسيدن تا بينش اين تقويت و حفظ به بايد بسيجي ، تفكر آفت‌زدايي و
حس و باور از كه بسيجي تفكر بسياري عقيده به.كرد اقدام بسيجي فرهنگ
اين.شود تبديل فرهنگ خرده حداقل و فرهنگ يك به بايد مي‌شود ، آغاز
.باشد اسلامي جمهوري راه تداوم ضامن مي‌تواند فرهنگ
پوراسكندر جمشيد
