چهارم ، شماره 1134 دسامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 1 يكشنبه 11
|
|
مركزي آسياي مشاهير و فرهنگ دانشنامه
انوشه حسن با گفتگو
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
فرهنگ در ديرباز از دانشنامهها ، يا دائرهالمعارف تدوين:اشاره
دوران در معاصر ، نيازهاي به توجه با.است داشته سابقه ايران اسلامي
حركت ، اين ثمره آخرين.است گرفته خود به افزونتري شتاب روند اين ما
حسن آقاي زيرنظر و دانشنامه بنياد توسط كه است فارسي ادب دانشنامه
از بخشي زير گفتگوي.است آمده فراهم سابقه با محقق و مترجم انوشه
در آثار ، نوع اين تاريخ و مفهوم درباره ايشان با ما مفصل شنود و گفت
خوانندگان نظر به آينده در گفتگو اين ديگر بخش.ميباشد ايران و غرب
.رسيد خواهد گرامي
اكنون و دارند اهميتي چه وموضوعي تخصصي دائرهالمعارفهاي:همشهري
است؟ نياز آنها زمينههاييبه چه در
مقصودشان به زودتر را پژوهندگان تخصصي ، دائرهالمعارفهاي:انوشه.
است دانش يك گوناگون دربارهشاخههاي موضوعاتشان چون و ميرسانند
گذشته اين از.است عمومي دائرهالمعارفهاي مفصلتراز آنها مطالب
در آنها جاي كه ميشود اشاره جزئياتي به تخصصي دائرهالمعارفهاي در
مثل كشوري در حتي و غربي دركشورهاي.نيست عمومي دائرهالمعارفهاي
آغاز در ماهنوز اما.يافت ميتوان دائرهالمعارف زمينهها همه در تركيه
علمي و دقيق معني به دائرهالمعارفنويسي كه نيست درازي زمان و راهيم
ايرانپايين در كتاب تيراژ چون وانگهياست گرفته رونق ايران در آن
فرهنگ دوستداران دولتيا از گرفتن بيياري دائرهالمعارفي هيچ است
را دائرهالمعارف نميتوان هزار سه دو تيراژ با.بماند سرپا نميتواند
.كرد اداره توانفرساميطلبد كار كه
سفرش در ميشود تركيهتدوين در كه اسلامي دائرهالمعارف مولفان از يكي
تا هزار هشتاد تيراژ در تركيه در كهدائرهالمعارفها گفت ايران به
سه تا دو به كتاب تيراژ كه ما كشور در اما.ميشوند منتشر هزار صد
آنها از جلد هر و ندارند بالايي تيراژ دائرهالمعارفها كرده تنزل هزار
.دارد پيشين جلد از پايينتر تيراژي درميآيد كه
كه آنهايي است اندك كتابخواني به ما مردم اقبال اينكه از گذشته
خوشبين آنها آينده به ميشناسند را دائرهالمعارفها ضرورت و اهميت
در مجلد دو يكي انتشار از پس آنها از هركدام كه معتقدند و نيستند
ترديد اين مصاحب فارسي دائرهالمعارف تجربه شايد.ميمانند راه نيمه
در كه دوستاني كتاب نيستند كم وگرنه.است برانگيخته مردم دل در را
يا امريكانا بريتانيكا ، دائرهالمعارف دوره يك خود شخصي كتابخانه
برپا تهران در ساله هر كه كتاب بينالمللي نمايشگاه در و دارند لاروس
لازمه و هستند بيگانه زبانهاي به دائرهالمعارفها اين اينكه با ميشود ،
وقتي و ميشوند ناياب سرعت به است آنها زبان دانستن آنها از استفاده
اصلي قيمت برابر چند به درميآورند بازار از سر آنها از برخي كه هم
.ميروند فروش به
شده منتشر آن اول جلد شما نظر تحت كه فارسي ادب دانشنامه:همشهري
شديد؟ راغب آن تدوين به نيازهايي و انگيزهها چه اساس بر شما است ،
دارم را آن با همكاري افتخار بنده كه فارسي ادب دانشنامه.:انوشه.
واقعا امروزه كه فارسي زبان.است تخصصي دائرهالمعارفهاي گونه از
زبان دومين عربي زبان از پس روزگاري ميكند تهديد را آن خطراتي
اندازه به زباني هيچ به اسلام جهان در و بود اسلام جهان در فرهنگي
.است نشده نوشته كتاب فارسي زبان
و علمي مفاهيم پذيرش ظرفيت فارسي زبان ميگويند كه برخي تصور خلاف به
زبان كه گفت بايد است ادبي زبان تنها زبان اين و ندارد را فلسفي
در زبان اين به كتاب هزاران و هست نيز فلسفه و علم زبان فارسي
به باقيمانده نوشتههاي كهنترين.است شده نوشته علوم گوناگون شاخههاي
و المتعلمين هدايه طبري ، تفسير ترجمه حدودالعالم ، همچون دري فارسي
.دارند اختصاص دين و علم به التنجيم صناعه لاوايل التفهيم ترجمه
دربار دراست داشته پهناوري جغرافيايي گستره فارسي زبان روزگاري
شده پيدا گوري سنگ اندونزي درسوماتراي.ميخواندند فارسي شعر چين
چون شاعري آلباني در.كندهاند سعدي از شعرعبرتآموزي آن بر كه
زبان كهترك عثماني امپراتوراندارد فارسي ديوان فراشري نعيم
هم هنوز قرقيزستان جنوب ازنواحي اوش در و ميگفتند فارسي شعر بودند
سمرقند و بخارا كوچههاي از اگر هم هنوز.ميگويند سخن و شعر فارسي به
اصفهان يا شيراز تهران ، برزن و كوي از گويي كه است چنان بگذري
چاپ به پاكستان و هند قاره شبه در كه فارسي كتابهاي شمارميگذري
اين كتابخانههاي در و است فزونتر هم عنوان هزار پنجاه از رسيده
گرچه فارسي زبان.ميشود نگهداري فارسي دستنويس هزار دهها كشورها
سر و غنا بيگمان اما ندارد را گذشته جغرافيايي گستره ديگر امروزه
ما فرهنگي ميراث گرانبهاترين چون و است بيشتر هميشه از آن زندگي
آن پاسداري در ممكن راه هر از بايد است ما ملي هويت سند و ايرانيان
عمدهاي سهم اسلامي تمدن عظيم بناي ساختن در ايرانيان.بكوشيم
گوناگون شاخههاي در خود زبان به كتاب هزاران نوشتن با و داشتهاند
عرضه جهان به تازهاي انسان كه تمدن اين باروري و غنا به هنر و علم
يابد ، توفيق اگر دانشنامه ، اين وظايف از يكي.رساندهاند ياري كرده
فارسي زبان كيان از پاسداري همين پژوهندگان ، كار كردن آسان بر افزون
.است
و فارسيخوانان از بسياري پاسخگوي بايد بتواند ، اگر دانشنامه ، اين
آن در بتوان كه باشد دستي دم كتابيباشد فارسي زبان در پژوهندگان
كتابها ، ادبي ، مفاهيم و اصطلاحات نويسندگان ، و شاعران زندگينامه
نيز و گذاشته ديگر زبانهاي بر فارسي زبان كه تاثيراتي ادبي ، موجودات
كه را ديگر چيزهاي بسياري و گرفته ديگر زبانهاي از كه را تاثيراتي
به آن درباره مختصري آگاهي و يافت آن در دارند فارسي ادبيات به ربطي
و ميشود پيدا زنده زبانهاي همه در تقريبا ادبي دانشنامه.آورد دست
در چنانكه است ، شده منتشر ادبي دانشنامه چندين زبان يك در گاهي
از هريك چون و است شده نوشته زمينه دراين كتاب دهها انگليسي ادبيات
هيچكدامشان ميكنند دنبال را خاصي هدف و شده نوشته خاص ديدي با آنها
.نيستند فايده از خالي
تكويني طرح بود؟ چگونه دانشنامه اين انجام مراحل و كيفيت:همشهري
است؟ بوده چگونه انجام تا آغاز از كار اين
وسپس منابع گردآوري دانشنامه هر تدوين در گام نخستين:انوشه
مادر منبع كتابرا چند بايد فيشبرداري در.است آنها فيشبرداري
اهميت فيشبرداري از پس.گرفت كمكي ماخذ را ديگر منابع و برگزيد
را فيش هر.كرد يادداشت آنها كنار در شدند برگزيده كه را موضوعي
.ورزيد توجه آن موضوع به وسواس با و برگزيد دقت به بايد
آن بايددرباره ميشود برگزيده دانشنامه به ورود براي كه مدخلي هر
شاعري احوال شرح بخواهيم اگر مثلا.ديد را آن جوانب و كرد انديشه
كه را جايي و ببينيم را دورهاش بايد بياوريم دانشنامه در را بيديوان
يا داكايي كاشغري ، بيديوان شاعر ما براي.بشناسيم ميكرده زندگي او
در تنها كه صفوي دوره از پس شاعران انبوه از بيش بسيار بسنوي
اول دسته شاعران زيرا ;دارند اهميت است ، رفته يادي آنها از تذكرهها
تدبيري بايد اينكه ديگر.ميدهند نشان را فارسي زبان جغرافيايي برد
چندان كه موضوعي يعني بخورد ، هم به مقالات قواره اصطلاح به تا انديشيد
اجمال به پراهميت موضوعي از و نيابد تفصيل و طول بيجهت ندارد اهميتي
آساني به.است دشوارتر كار آثارآنها و معاصران مورد در.نگذريم
اسباب بكنيم كاري هر و كرد ارزشگزاري را آثار و اشخاص نميتوان
ما روزگار تا نيما از كتاب ما نمونه.ميشويم عدهاي رنجش و خردهگيري
ماندهاند دور كتاب مولف نظر از كه عدهاي كه است آرينپور يحيي نوشته
.نميگيرند هم هيچ به را آن
به وشما شماچيست؟ خود نظر از فارسي ادب دانشنامه امتيازات:همشهري
كاستيهاي چه به بودهايد كار اين درگير ديگران از بيش كه كسي عنوان
برخوردهايد؟ مرحله اين در احتمالي
و كهدارد كاستيهايي رغم به فارسي ، ادب امتيازدانشنامه:انوشه
ديري بيگمان.كمنيست يافت ، خواهد راه آن در بيترديد كه خطاهايي
ادبي ، پژوهندگان ميان در را خود جاي كتاب اين كه گذشت نخواهد
در و زمان گذشت بايافت خواهد فارسيپژوه ايرانشناسان و دانشجويان
سرنوشت به و شود مواجه دلسوزانه نظر و نقد با چنانچه آينده ، چاپهاي
و شد خواهد كاسته آن خطاهاي از نيايد ، گرفتار پيشين دايرهالمعارفهاي
.رفت خواهد كمال سوي به
آيانكتههاي.دارد اختصاص مركزي آسياي به اثر اين اول جلد:همشهري
موجود واطلاعات داشتهها مجموعه به زمينه اين در هم تازهاي
است؟ مجدد تدوين و گردآوري يا افزودهايد
فرمانرواي سني خان شيبك شيعي ، اسماعيل شاه كه ق.هـ در 916:انوشه
ميان كشت ، مرو نزديكي در را (ورارود) ماوراءالنهر در شيباني دولت
كمابيش گرچه آن از پس.افتاد جدايي ورارود و ايران فلات ايرانيان
در.است نداشته را گذشته نزديكي و شدت بوده ، طرف دو ميان ارتباطهايي
جدايي اين شد كشيده ميانه آسياي به روسها پاي كه نوزدهم سده ميانه
آمد پيش در 1917 كه روسيه در بلشويكي انقلاب گرفتن در با و شد بيشتر
طرف دو و شد بريده يكسره ميانه آسياي زبانان فارسي با ما ارتباط
كه رسمي سفرهاي برخي مگر و ماندند بيخبر يكديگر از تقريبا
اين در.نميگرفت انجام شدي و آمد ميكردند دوطرف دولتهاي نمايندگان
شد ژرف تحولاتي دستخوش ميانه آسياي در فارسي ادبيات سال ، پنجاه و صد
را ادبياتشوروي و جديده ادبيات معارفپروري ، ادبيات چون مراحلي و
گرفته سر از آمدها رفتو در 1991 شوروي فروپاشي با.گذاشت سر پشت
كردند تازه ديدارها سال وپنجاه صد از پس تاجيكان و ايرانيان و شد
به كه فارسي ادب يكمدانشنامه جلد.يافتند خبر هم احوال از و
اين در اينكه نخست.دارد چندگانه اهميتي اختصاصيافته ميانه آسياي
از ايران در كه شده ياد جرياناتي و اصطلاحات كتابها ، ازكسان ، كتاب
سرگيريپيوستگيهاي از به اينكه دوماست نبوده نشاني و نام آنها
تهيه تهران در كه دركتابي اينكه ديدن بيگمان و ميكند كمك گسيخته
ياد مركزي آسياي كشورهاي نويسندگان و شاعران آثار و زندگي از شده
رشتههاي استحكام و تقويت به ميشناسند را آنها نيز اينجا در و رفته
دسترسي بهواسطه چه اگر.كرد خواهد كمك شده پيدا دوباره كه پيوندي
آنجا ادبپژوهان و ميانه آسياي كشورهاي ادبي منابع با ما كه اندكي
چشم به آوردهايم پديد كه اثري در بسياري اولاي ترك قطعا داشتيم
جبران را اوليها ترك اين زودتر هرچه بتوانيم اميدواريم.خورد خواهد
.دهيم عرضه مطلوب كاري و كنيم
گرفتيم ياري مولف پنج و پنجاه از بيش از دانشنامه يكم جلد تدوين در
بقيه و پاكستان كشور از تن دو و تاجيكستان مردم آنها از تن چهار كه
و كتابها عمدتا كرديم استفاده آنها از كه منابعي.بودند ايراني
فهرست از و بودند مسكو و عشقآباد تاشكند ، دوشنبه ، چاپ نشريات
بهره نيز پطرزبورگ سن تاشكند ، دوشنبه ، كتابخانههاي دستنويسهاي
نيز ايران كتابخانههاي دستنويسهاي فهرست و كتابها از امابردهايم
به را فارسي زبان تاجيكان اينكه به توجه با.است شده استفاده فراوان
كرده ، ايجاد ما كار در دشواريهايي آنها خط خواندن مينويسند ، كريل خط
منابع به مستقيما توانستيم و شديم آشنا آنها خط با كه همين اما
ولي.شد برداشته ميان از اندازهاي تا دشواري اين كنيم مراجعه آنها
شده استفاده نيز عربي و انگليسي روسي ، منابع از دانشنامه تدوين در
.است
و نزديكهزار آمده كارمان به اول مجلد همين در كه منابعي شمار
مقاله هر پايين در.است بوده نشريه و مجله صد از بيش و كتاب پانصد
كتاب پايان در و آمده استفادهشده آنها از كه منبعي هر صفحه و نام
براي دانشنامه اينهمه با.است شده ياد منابع كامل كتابشناسي مشخصات
هر از ما و دارد نياز بيشتري منابع به شود سودمند و پربارتر اينكه
در هماكنون چنانكه ميكنيم ، اهتمام منابع گردآوري در بتوانيم كه راهي
كردن فتوكپي راه از را آنها كه است موجود كتاب صدها دفتردانشنامه
.آوردهايم فراهم گرفتهايم عاريت كتابخانهها از كه منابعي
دارد ادامه