چهارم ، شماره 1138 دسامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 5 پنجشنبه 15
شهادت سرفراز سروهاي
تهران استان شهيد سرداران بزرگداشت همايش پيشباز به
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
كلاهدوز شهيد خاطرات از برگهايي
سادگي
مختلف درمراسم پيوستهميدانست سپاه ، يكي اعضاي با را خود هميشه
محدود زمره در.مييافت حضور مستمر بطور هم آن صبحگاهي ورزشهاي و
او مانع كه هنگامي و داشت توجه امور جزييترين به حتي كه بود مسئولاني
همه براي بايد كرديم ، ابلاغ و نوشتيم بخشنامهاي اگر:ميگفت ميشدند ،
.شود اجرا يكسان
خوب صبحگاه قانون اگر زيرا ;هست هم من براي است ، ديگران براي اگر
ايننيز لذااست بد همه براي است ، بد اگر و است همهخوب براي است ،
همانند ميشوم ، صبحگاهحاضر در امروز اگر من.من برگردن وظيفهايست خود
آن ، وظيفه اگر.ميدهم را كسي ياپاسخ و ميكنم امضا نامهاي استكه اين
انجام خود درجاي بايد كه است وظيفهاي نوبهخود به هم اين ;است
.گيرد
روحيهشهادتطلبي و كلاهدوز شهيد
توسطمنافقين نخستوزيري كهساختمان وقتي شهريور 1360 هشتم در
شهيد ;انقلاب و اسلام صديق ياران از تن دو شهادت موجب و شد منفجر
منتها.داشت حضور آنجا در هم كلاهدوز شهيد گرديد ، باهنر شهيد و رجايي
وليكن ;سازد وارد كاري ضربه او بر نتوانست حادثه اين كه بود جايي در
كه وقتي ماجرا ، پايان از پس.شد او صورت و سر سطحي سوختگي به منجر
براي نه گريه.ميريخت اشك و ميكرد گريه مدتي تا برگشت ، خانه به
چرا اينكه خاطر به بلكه ;است داده رخ او بر حادثهاي چنين اينكه
:ميگفت خدا با نيازهايش و راز در اوآيد نايل شهادت فيض به نتوانست
.!نخواندي حضور به مرا كه نبودم شهادت لايق من مگر !خدايا
ازتظاهر خودداري و كلاهدوز شهيد
بهكارهاي دست كه داشت اووجود زندگي در بسياري موارد
دوستان حتي و اطلاعنداشت آن از كسي كه حالي ميزد ، در خارقالعادهاي
طرح جمله آن از.است بوده كه اينكار طراح كه نميدانستند هم او نزديك
از پس كه است لويزان غذاخوري سالن در شاهنشاهي گارد افسران به حمله
كلاهدوز شهيد دوستاننزديك حتي بلكه رژيم ، عمال نهتنها عمليات ، انجام
همدر كلاهدوز شهيد است ممكن كه نكردند حاصل قضيهاطلاع چون چندو از هم
.باشد داشته نقش عمليات اين طرح