چهارم ، شماره 1138 دسامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 5 پنجشنبه 15
|
|
لغزشها و ارزشها
والگوهاي ارزشها از برخي تذكاريدرباره و گفتاري ذيل ، متن:اشاره
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
كه است بديهي.ماست ميان در موجود شيعي - اسلامي فرهنگ متن در موجود
مقدس آيين به معتقدان تكتك بر الگوها و ارزشها اين حريم پاسداشت
و دوستان از برخي گاه كه پنداشت ميتوان اما است ، ضروري و واجب اسلام
و خوارداشت مسير در ناخواسته فرهنگ ، اين به علاقهمندان و انقلاب ياران
بزرگ صحابيان درباره كه قياسهايي با بهويژه.ميدارند بر گام آن آلايش
هم وجهي هيچ و ميشود صلواتاللهعليهماجمعين معصومين ائمه و پيامبر
براي دقيقتري و بهتر معاصر ، تشبيههاي فرهنگ در ميتوان بهواقع!!ندارد
و ارزشها والاترين الزاما كه ندارد لزومي و يافت معاصران ارزش توصيف
ودل چشم از غيرلازم تكرار و غلو رابا اسلام مكتب شاگردان
واعتقاد ايمان سرمايه بزرگترين الگوها آن و ارزشها اين.بيندازيم
و سخنيسنجيده لباس در و تكريم و بهضرورت جز و هستند ما اخلاق و
.گفت منزلتشانسخن و مقام از نبايد سياسي روزمرگيهاي از بدور
مسعودي -ر
چنين در ارزشها تقدس.مقدس ارزشهاي متكيبه جامعهايست ديني ، جامعه
.ميشود محسوب روابطاجتماعي و اخلاق قانون ، بنياد و مايه جامعهاي ،
قانون ، زوال بر حيطه ، مقدمهاي اين در ثلمهاي و خدشه هرگونه بنابراين ،
.بود روابطاجتماعيخواهد در فساد و تزلزلاخلاق
در وفعال اجتماعي بويي و رنگ ديني ارزشهاي اسلام ، متعالي فرهنگ در
از هربخشي.دارد را انسانها اجتماعي فرديو حيات عرصههاي همه
مجموعه و ميدهد معنا اصول از مجموعهاي اصل ، يا به اتكاء با زندگي
هدفدار ، را آن و ميبخشد نجات بيهودگي از را انسان حيات معاني ، اين
كيفيتياز پرتو در انسانهاميسازد قانونمند و سلامت از سرشار
تكاپوي از هيچگاه و نميكنند حس بيهوده و تنها را خود معنوي ، پيوستگي
.برنميدارند دست است متعالي انگيزههاي محصول كه مومنانه
.دارد استامتنام كرده عرضه بهبشريت اسلامي فرهنگ كه جامعهاي
الگوها اعتقادات ، كهآرمانها ، است طبقاتي و ازگروهها متشكل ;امت
در را همدلي و اتحاد رشتههاي مشترك ، وجوه ايندارند مشتركي رهبر و
جوامع ساير با كه ميدهد نشان آنها به ميكندو محكمتر انسانها بين
مناسبات و اوضاع بررسي با ديگر جوامع درواقع ، .دارند تفاوتهايي چه
و اصيلتر صورتي تا يافت خواهند امكان عنوانامت ، درخور جامعهاي
و زمينهها از اگر و دريابند را فردي تعالي و اجتماعي حيات از برتر
آن فضايل فرهنگو اقتباس و اخذ در باشند ، برخوردار لازم شرايط
.بكوشند
بدينگونه است متعال خداوند كهمدنظر را نمونهاي جامعه كريم ، قرآن
:است كرده وصف
الرسول عليالناسويكون شهداء وسطالتكونوا امه جعلناكم وكذلك
.(آيه 143 /بقره سوره)شهيدا عليكم
را اسلامي جامعه يا وسط ، امت رسالت پيشگاميو مقام آيه ، اين در تامل
و اعتقادي بنيادهاي و پايهها ارزش بنابراينميدهد نشان موكدا
هيچگونه به نياز است استوار بدان امت كه نيز اجتماعي و اخلاقي
واقع در استوانهها ، و ستونها اين در خللي هرگونه.ندارد استدلالي
محسوب الهي انسانساز مقدسات به لطمه و مومنان اميدهاي ويرانسازي
.ميشود
مذهبي جهانبيني دريچه از و مقدماتبديهي اين رهگذر از اگر حال
وضوح به بيفكنيم ، گذشته در ديني جوامع حريم به تاريخي نگاهي شيعه ،
دوم پيامبران ، عصر اول.يافت درخواهيم را تفكيك قابل مشخص دوره سه
.شايسته وجانشينان عالمان روزگار سوم و عصرامامان
گرامي ياامامان و اجمعين عليهم عظامصلواتالله انبياء كه زماني
طبعا بودهاند ، جوامعيروبرو و امم با عليهمالسلام ، مستقيما
خود نيز قوانين تفسير و وضع و جامعه وتربيت دگرگونسازي ميداندار
يكسره شبهات به گفتن پاسخ و مردم تربيت و هدايت.بودهاند ايشان
عالمان دوش بر سنگين رسالت اين پس ، آن از اما.است بوده ايشان وظيفه
شرايع به معتقدان و مومنان همه بردوش معنا ، يك به بلكه و آگاهان و
و حفظ كه ميشود مشخص اينجا از.است گرفته قرار اسلام بخصوص و آسماني
و قوانين جوهر كه امامان ، و انبياء نظر مورد شرايط و آرمانها احياي
ثقيلي بار چه و عظيم رسالت چه ميباشد ، نيز زمين در خداوند فرامين
.است گرفته قرار بدان مومنان و پيروان دوش بر كه است
از مقدسايمان ، تاريخ و اديان حركتمعنوي روند به تاريخي نگاه
.ميدهد قرار بردوشما را افزونتري مسئوليت آگاهيو تاكنون ، آغاز
عظيمي و پهناور تمدن بلكهنماد دين ، يك نهتنها اكنوناسلام زيرا
شده گسترده آرام اقيانوس سواحل تا اطلس اقيانوس كنارههاي از كه است
ترك و چيني و پاكستاني و هندي و وايراني عرب از گوناگوني اقوام و
مدني و معنوي دستاوردهاي.است پرورده خود تعاليم سايه در را...و
آن گسترده ميراث كه چرا بگيرد ، ناديده نميتواند هيچكس را تمدن اين
داشته گوناگون اقوام حيات بر عميقي تاثير چنان اعصار ، و قرون طول در
.نيست امكانپذير آن محاسبه ديگر اكنون كه
مذاهب و گرايشها و نحلهها متفكران عالمانو متمادي ، قرنهاي طول در
ارائه به موفق داشتهاند ، حضور اسلامي تمدن درون در كه مختلفي
بنيادهاي مجموع ، در كه شدهاند انديشههايي و آثار و پرسمانها
تدوين.است داده شكل را مسلمانان زندگي دستورالعملهاي و جهانبيني
تعبير و تفسير متنوع كيفيتهاي كنار در قوانين ، و دستورالعملها اين
را مسلمانان اخلاقي عرف و جاري قوانين و فكري ساختار احاديث ، و وحي
در را دين حضور توانستهاند امكانات اين با مسلماناناست آورده پديد
طول در آن ، باطني غناي با بخشندو تداوم خويش حيات ساحات همه
اساسي اصول به اتكاء با متنوعي اجتهادهاي و تفسيرها متفاوت ، زمانهاي
بوده ديني تنها تاريخ ، بزرگ اديان غالب اسلامبرخلاف.آورند پديد آن
يافته حاضر زمان تا را خود شعائر و واحكام اصول تداوم توفيق كه است
سلف اديان اتمام كه دين ، اين جاوداني و عظيم مدعاي با امر ايناست
مثابه به آن از ميتوان و است سازگار بوده اسلام پيامبر به نبوت ختم و
.كرد ياد اكنون تا اسلام اعجاز استمرار
بهعنوان اسلام ، گرامي رسول واهلبيت شيعه سهم ميان ، اين در
محرز و كاملابارز اسلامي ، اصيل حقايق وحافظان اصولگرا پاسداران
با ،(ص)محمدي تداوماسلام خطوط دقيق كردن بادنبال تشيع ، .است
عليرغم و برداشته گام جستجوياصالتها در همواره وپايداري بردباري
و آرمانها و دين اين راستين چهره تاريخ ، طول در بيشمار صدمات
از پس شيعه ، معتقدات پويه در.است داشته پاس را آن بزرگ الگوهاي
گشوده رباني فيض ارائه و اشاعه براي مطمئني و سنجيده مجراي پيامبر ،
جويبارهاي پيامبر ، رحلت پساز عصمت يكباره انقطاع جاي به و شده
.است شده ريخته وي فرزندان تعليمات و تفسيرها كشتزار در سنننبوي
حقايق و قوانين فراگيري و فيض كسب به موفق اسلامي امت طريق ، اين از
قواعد و اجتهاد ، شريعتو و كلام مباني و شده وجهياسلامي چند و ژرف
آمده دست به انسانها كفايت قدر به مجيد قرآن سايه در آنها متكامل
معصومينسلامالله و پيامبر فرمايشات نص بنابر فيض ، شريعه اين.است
وسيله بدين و ميشود دنبال امت فقهاي و عالمان طريق از اجمعين ، عليهم
راه ادامهدهندگان رباني عالمان پس.مييابد جريان همواره شريعت
از پس را ايمان و فيض تاريخي مسير و آنانند اوصياي و پيامبران
آنان حيات سيره و تفكر سير در ميبايد ،- غيبت عصر در - معصوم امامان
.نمود جستجو
شيوهاجتماعي و فردي سلوك باشيم ، معتقد كه ميشود موجب رسالتي چنين
در بايد لزوما آنان ، معيشتي و اقتصادي ديدگاه و سياسي موضعگيري و
تعيين بزرگوار ائمه و گرامي پيامبر كه باشد داشته قرار جهتي همان
و پيامبر تعليمات كلي روح ميبايد اصل ، اين از استنتاج با.فرمودهاند
و زندگي وكيفيت وفتاوي احكام و عقايد و افكار در كمال به اهلبيت ،
و نماينده تعليمات ، اين كلي روح زيرا.بيابد نمود ديني عالمان مواضع
در كلي روح اين و.است امت زندگي و ذهن عرصه در خدا دين نماياننده
در ايماني و اخلاقي فضايل بسط و قسط اقامه و توحيد به دعوت اسلام ،
و فتوا هر يا نظري ، و حكمي هر بنابراين.ميباشد انسانها آحاد ميان
بيرون اسلام دايره از نباشد ، عالي مقاصد اين تحقق جهت در كه فرماني
اهدافاصلي كه ديني.شود قلمداد خدا دين و خدا حكم نميتواند و است
و توحيد از است عبارت ;اجتماعي و فردي اعتقادي ، بعد سه در آن
.دادگستري و عدالت و عبوديت ، و نماز خداپرستي ،
و عمر طول تمام ودر آورده ايمان اسلام به چگونهميتوانند مسلمانان
بايد تاريخ ، منظر از بخشند؟ تداوم نسلهاآنرا حيات طول در بلكه
؟...توانستهاند چگونه مسلمانان بهراستي:بپرسيم
آورده فراهم مسلمانان براي را واعتقاد ايمان نظري مباني قرآنمجيد ،
هدايت درمقابلاين.است داده قرار تشريعي حقايق دربرابر را آنان و
بسيار و بديهي امري مسلمانان خضوع كاست ، و بيفزود و خالص ، و ناب
اثر انسانها ذهن و روح بر بهسرعت وحي ، زنده و گرم جريان.است طبيعي
.ميكند نرم خداوند كبريايي آستان در را آنان مغرور موجوديت و مينهد
آشنا ، بهعبارت يا - روح شيرين تسليم جز چارهاي آستان ، اين در
كه است آموزههايي و معارف عظيم مخزن كريم ، قرآن.بود نخواهد -ايمان
خاموش روح و ميآفريند آسماني و حماسي انسانهايي سرگردان ، سفالهاي از
!بازميگرداند حيات عرصههاي به را زندگي گريخته ويا
مسلمانانياري به نيز ديگري دستاوردبزرگ عظيم ، قرآن كنار در
توجيه را خود اخلاقيات و ارزشها و بتواننداعتقادات آنان تا مينمايد
.آورند مجموعهفراهم اين براي را استوارتري درك و شرايط و كنند
تجلي است ، الهي ازحقايق نظري و توصيفي مجموعهاي قرآن كه آنجا از
نمونههاي و ائمهاطهار و (ص)اسلام پيامبر در فردي لحاظ به آن عيني
در.است يافته تحقق برگزيده و معصوم انسانهاي آن دست به شده تربيت
از تفسير نيازمند و ذوبطون معارفي قرآني ، حقايق سببكه بدان واقع ،
تا بگشاييم سنت ميدان در را هوش گوش ميبايد است علم سويراسخاندر
فقط نه زمينه اين در.دريابيم بدرستي را الهي معارف حقيقي امواج
سرشاراز نيز ايشان كردار و فعل اهلبيت ، كه و پيامبر گفتار
مفاهيم و معاني آموزگاران و قرآن مفسران آنان.راهگشاست احتجاجات
دين احكام و آداب اهلبيت ، و پيامبر مكتب در.هستند آن راستين
ظرفيت قدر قرآني ، به سور و آيات باطني معناي و ميشود دريافته
و رفتار براي نيز پايدار الگوهايي اين ، بر علاوه.مييابد ظهور طالبان
و تارفتار ميگيرد قرار انسانها روياروي اجتماعي روابط و سلوك شيوه
.نمايند تربيت اسلام عالي نمونههاي وفق بر را خويش كردار
كه حضوردارند شاگرداني ،(س)وائمهاطهار پيامبر مبارك وجود ظل در
اين.يافت نميتوان آنان براي بديل تاريخ ، نمونههايي طول در بيگمان
مستقيما كه اهلبيتاند و پيامبر صحابيان زبدهترين از گروهي شاگردان ،
اسوههاي برترين و گرفته قرار عصمت خاندان تعليمات و فيض پرتو در
پيامبر برگزيده صحابيان.نهادهاند بشريت فراروي آنان پي رادر بشري
بوده انسانها برترين زمره در آنان از پس مسلما امامان ، خاص ياران و
.ميباشند اسلامي تربيت نمونههايعالي و
و وحي مكتب زبدگان از گروه گفتاراين و كردار و احوال در دقت
وتنزيه تربيت براي اسلام دين كه دريچههايياست از ديگر يكي عصمت
ندارد ، استدلالي هيچگونه به نياز مسئله ايناست بازگشوده مسلمانان
حقايق و بوده اسلام پرسمانهاي معرض در مستقيما كه كساني بيگمان زيرا
بر كردهاند ، استماع وي معصوم جانشينان و وحي حامل زبان از را الهي
بودهاند تعليم معرضاين در بسيار واسطههاي ازطريق كه كساني همه
همين احوال بررسي اساسا اسلام ، شناخت راههاي از يكي.ميباشند افضل
.است اسلامي تربيت عالي نمونههاي همين و گرامي صحابيان
برتريهاي و نژادي امتيازهاي بر بطلان خط كشيدن از پس اسلام ، پيامبر
خود وجود شمع برگرد را گرانمايه و مستعد انسانهاي از گروهي اشرافي ،
دقيق و سنجيده آموزش و آنان ، تدريجي تربيت و تعليم با و آورد فراهم
را اسلامي انسان مشخص و برجسته نمونههاي بدانان ، الهي حقايق و مفاهيم
گروه اينفرمود معرفي بعد نسلهاي تا همروزگاران از مردم ، همه به
حاملان آنان ، به نزديك و معصومين ، از پس طبقهاي در كه بودند كساني
.بودهاند قرآن تفسير و شريعت ايجاد منشاء و شده الهي معارف
دارد ادامه