چهارم ، شماره 1139 دسامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 7 شنبه 17
|
|
!ساعتي بمبهاي خياباني كودكان
:نايروبي در خيابان كودكان وضعيت به نگاهي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
خانوادههاي نامناسبو اقتصادي معلولوضيعت خيابان كودكان
اخلاق بنيان شدن متزلزل و عدمتفاهم بيماري ، فقر ، اثر فروپاشيدهبر
هستند جامعه در
آنها به نسبت جامعه كه ميآموزند كودكي اوان همان از خياباني كودكان
آنها تعقيب انتظاميدر نيروهاي ديگر و پليس و ندارد مثبتي ديد
جامعه به زدن ضربه اعمالخشونتو اينهااز رو ازاين هستند ،
نيستند رويگردان
وشرايط پرمخاطره و محيطناامن معلول خياباني بچههاي:اشاره
مسئله.است شده آنهاتحميل بر ناخواسته هستندكه باري خشونت
يك به ميرود كه است برخوردار آنچنانگستردگي از خيابان بچههاي
.شود تبديل جهاني مشكل
است نايروبي در كودكانخياباني وضعيت از ميآيدگزارشي بدنبال آنچه
شده تهيه اينكشور در ايران اسلامي فرهنگيجمهوري رايزني توسط كه
.است
جهان كشورهاي از بسياري در نوظهور چهپديدهاي اگر خياباني بچههاي
بر آنها معيشت و رفتار كه مخربي و عميق تاثيرات بدليل ولي ميباشند ،
لغت فرهنگهاي در.ميكنند طلب را ويژهاي توجه داشته ديگران زندگي
اجمال به ولي.ندارد وجود كودكان نوع اين براي تعريفي هنوز موجود
در حامي و پشتيبان فاقد كه هستند كساني كودكان اين كه گفت ميتوان
را زندگي از نوعي و ميآورند روي خيابانها به بناچار و بوده جامعه
.ميكند تهديد اجتماعشانرا و خود موجوديت نهايتا كه ميگيرند پيش
به جمله آن از كه هستند متعددي مشخصههاي وجه داراي كودكانخياباني
:كرد اشاره ميتوان زير موارد
زندگي رابراي امني مكان هيچ و پشتيبانبوده و سرپرست فاقد -1
.كردهاند فرار خانه والديناز بدرفتاري يابدليل و نميشناسند
بدست اميد نداردو وجود آنها براي ياكاري و تحصيلي امكانات 2ـ
.نيزندارند را مرتب غذاي يكوعده آوردن
برخورد جامعه به ونسبت ميگيرند قرار موردتحقير جامعه سوي از 3ـ
.نفرتباردارند و خشونتآميز
جامعه سياسي و اجتماعي اقتصادي ، ناملايمان معلول خياباني كودكان 4ـ
.ميافزايند جامعه مشكلات بر نهايتا و بوده
بشدت نايروبي شرايطنامناسب علت به سالهاياخير در خياباني كودكان
در.دامنزدهاند مسئولين از بسياري بهنگراني كرده ، پيدا افزايش
كشور كل در آنها تعداد ريويو نامهويكلي هفته نوشته به سال 1994
پانصد حدود آنها تعداد هفتاد دهه در كه حالي دربود نفر هزار سيصد
وضعيتكشور بر نامناسبي چندان تاثير و.ميشد زده تخمين نفر
كودك هزار چهل بيشاز جرايد نوشته به حالحاضر در.نداشتند
از خيابانيبيش كودك تعداد اينميكنند زندگي نايروبي خيابانيدر
كه پيداست ناگفته و شهربوده ايران در كشور نيروهايانتظامي مجموع
را آنها رهبري بتواند كسي و آيد بوجود آنها بين يگانگي و اتحاد اگر
.دارند كشور و جامعه براي خطراتي چه بگيرد بعهده
و نامناسب وضعيتاقتصادي معلول امروزعموما خياباني كودكان
و اخلاقي عدمتفاهم و بيماري فقر ، براثر پاشيده فرو خانوادههاي
مشكلات دليل به جامعه اينكه و هستند جامعه در اخلاق بنيان شدن متزلزل
از حمايت پشتيباني مسئول را خود دولتمردان سهلانگاري يا و خود ويژه
اجمالي نظري با.ميكند رها خود حال به را آنها و نميداند افراد اين
شش بين اينها سن كه گفت ميتوان نايروبي در خياباني كودكان وضعيت به
موقعيت ارزيابي و خيابانها در زدن پرسه با آنها.است سال شانزده تا
بدين.ميانديشند خود براي پول آوردن فراهم نحوه به عابرين و خود
همانا آنها هدف.ميكنند حمله نيز و تهديد دزدي گدائي ، گاهي معنيكه
.مينامند پاركينگي پسران همچنين را كودكان اين ميباشد ، پول تحصيل
وسائل صاحبان از و ايستاده پاركينگها كنار در عموما اينها زيرا
پيش چندي كه تحقيق يك در اينكه جالب.كمكميكنند خواست در شده پارك
هزار هشت تقريبا نايروبي سراسر در شد انجام تلويزيونكتيان توسط
خياباني كودك ، تعداد اين برابر دو از بيش ولي دارد وجود پاركومتر
مهم خيابانهاي در.ميكنند طلب پول مردم از و ايستاده آنها كنار در
بهستوه را پياده و سواره كه است محسوس بسيار كودكان اين حضور شهر
.نميكنند رها را آنها نگيرند چيزي آنها از تا و ميآورند
جامعه وبيتفاوتي بيعدالتي معلول شد ذكر كه همانگونه خياباني كودكان
در معمولا كودكان اين.ميباشند آسيبپذير اقشار به نسبت دولت و
طفوليت اوان همان از و گشوده زندگي به چشم روستا و شهر نقاط پستترين
نشريه خبرنگار.ميكنند احساس را خشونت و بيعدالتي رنج ، تلخ طعم
سخت شرايط و كرده مصاحبه كودكان اين از چند تني با هفتگي بررسيهاي
معتقد مقاله آن نويسنده.است كشيده تصوير به را آنها زندگي رنجآور و
درامد ماه در شلينگ هزار سه تا شلينگ ده بين كودكان اين كه است
شلينگ دويستهزار تا صد نيز دخترهااست شلينگ آن 493 متوسط كه داشته
در تن كاري هر به پول آوردن بدست براي آنها البته.ميكنند كسب
.ندارد وجود كارشان در اجتماعي و اخلاقي محدوديت هيچ و.ميدهند
جنگل در وارد تازه نامكودكان به خود كتاب ياكودر مون دوروتي
زندگي فقر ، بين كه است معتقد وي.ميكند اشاره مسئله همين به شهرها
.وجوددارد مستقيم رابطه مادران توسط شده سرپرستي خانههاي و خياباني
بيشاز حاضر حال در.تشديدميكنند و تسريع عوامليكديگررا اين واينكه
به توجه با و.ادارهميشود زنها توسط دركشور خانوادهها درصد چهل
و مناسب كار فاقد شدهو محسوب قشرها ازفقيرترين عموما گروه اينكهاين
ناصحيح راههاي گرفتن پيش هستندبا مجبور اينرو از ثابتميباشند ،
امر همين و كرده تامين حدودي تا را خانواده و خود زندگي معاش امرار
نوشته كتابي دگترواچهگا اسقف.است موثر خياباني كودكان افزايش در
قرار بررسي رامورد سرپرست مادر خانوادههاي وضعيت آن در كه است
سرپرست مادر خانوادههاي زندگي بررسي به كتاب آن در وي.است داده
افراد به نسبت جامعه بيتفاوتي و فقر عمدتا را آن علل و پرداخته
پديده اين به نسبت كه ميخواهد كليساها رهبران از وي.ميكند قلمداد
موضوع.كنند كمك آنها به امكان حد در و كنند برخورد بيشتري دقت با
و كنيا در بزرگ اجتماعي معضلات جمله از سرپرست مادر خانوادههاي
بيش سالانه كشور آموزش وزير ازكاموتو نقل به.ميرود بهشمار آفريقا
سپس عده اين.ميشوند اخراج مدارس از بارداري بدليل دختر هزار ده از
دست از را خود منزلت و موقعيت نيز خانه در عموما اينكه دليل به
مورد حرفه يا و كافي تحصيلات نداشتن سبب به و شده شهرها راهي ميدهند
اين.ميشوند كشيده معاش امرار براي راههايناصحيح به بازار نياز
عرضه جامعه به را خياباني كودكان تعداد بيشترين خانوادهها گونه
جامعه به مبتلا مسائل بررسي آن هدف كه كليسايي خدمات نشريه.ميكنند
پديده اين به چندي هرازميباشد حل راه ارائه و مسيحيت ديدگاه از
در كه ميشود درخواست جامعه مذهبي و سياسي رهبران از و ميكند اشاره
براي غيردولتي سازمانهاي برخي و كليسا البته.بكوشند پديده اين رفع
اين نشريات نوشته به ولي.ميكنند فراهم پناهگاه و كار دختران اين
شرايط تغيير در چنداني اثر و ميدهد تشكيل را دريا از قطرهاي كارها
.ندارد
تقريبا و.است كاملاملموس و فراگير مشخصه كنيايك جامعه در فقر
روزنامه.هستند روبهرو مشكل بااين مردم درصد نود از بيش
به نايروبي مردم از هزاراننفر عنوان تحت درمقالهاي استاندارد
نقاط در زندگيمردم بررسي به كشاندهميشوند ، مطلق فقر دامن
در رشتهتحرير رابه آنها رقتبارزندگي شرايط و فقيرنشينپرداخته
را نايروبي جمعيت اعظم بخش متاسفانه كه حلبينشينها.است آورده
افزايش دليل به همچنين.ميكنند زندگي شرايط بدترين در ميدهند ، تشكيل
در والدين كردن سهيم بر مبني دولت جديد برنامه و آموزشي هزينههاي
تحصيل به نميتوانند فقير كودكانخانوادههاي از بسياري آموزش مخارج
.ميگردند چاره راه بدنبال معاش امرار و كار يافتن براي دهندو ادامه
كه كرده زندگي پايتخت در كه است گروهي زندگي مورد در گزارش اين
در.است داده اختصاص خود به را كشور امكانات بيشترين عليالقاعده
و بدتر اينها از بهمراتب ديگر شهرهاي و روستاها مردم وضع كه صورتي
عليرغم بزرگ شهرهاي و نايروبي دليل بههمين.است رقتبارتر آنها زندگي
عنوان به روستايي مناطق مردم از بسياري براي باز آنها مشكلات تمام
ساله همه شهرها به مهاجرت نرخ و ميشود تلقي زندگي براي ايدهآل محل
امتيازات و دولت غلط سياستهاي از ناشي دركنيا فقرمييابد افزايش
نيز ساله هر متاسفانه.است گرفته نظر در خاصي قشر براي كه است ويژهاي
بيست از يكي اكنون كنيا.ميشود فقيرتر كشور سوءمديريت همان بدليل
و محيطناامن معلول خياباني بچههاي.قلمدادميشود جهان فقير كشور
است خشونتباري وشرايط انساني و عاطفي ازروابط عاري پرمخاطره
پيشه را زندگيخياباني كه كساني.است تحميلشده آنها بر كهناخواسته
آن محكوم وحتي داشته آشنايي عواملفوقالذكر با خود قبلا اگرچه ميكنند
بايد را همانروشها حيات ادامه كهبراي مييابند در امابزودي بودهاند
باطل دورتسلسل اين بدينطريق و.زندهبمانند تا كنند ، زندگياعمال در
موهبت از كودكان اين.بيشتريمييابد شدت و سرعت وحتي يافته ادامه
اجتماع از خياباني زندگي در آنها.هستند محروم عاقل سرپرستهاي داشتن
ديگران حقوق بايد زندگي ادامه براي كه ميگيرند ياد خود اطراف محيط و
.بجويند جامعه قوانين شكستن در را خود نفع و گرفته ناديده را
ديد آنها نسبتبه جامعه كه كودكيميآموزند اوان همان از اينها
.هستند آنها تعقيب در نيروهايانتظامي ديگر و پليس نداردو مثبتي
رويگردان جامعه به زدن ضربه و خشونت اعمال از نيز اينها رو اين از
.ميسازند برآورده را خود نيازهاي از مقداري طريق اين از و نيستند
.است كرده تشبيه بمبساعتي به تايمز هفتهنامه را خياباني كودكان
پشتيبان و سرپرست فاقد كودكان ايناست مناسب و بجا كاملا تشبيه اين
را ناامني و فقر تلخ طعم تولد روز نخستين از و هستند زندگي در
مانع جامعه موجود قوانين و اخلاق كه ميگيرند ياد بزودي و.ميچشند
ناديده را آنها دليل بههمين و است آنها ارتزاق و برايزندگي بزرگي
قرار متنفذين از گروهي دست بازيچه افراد اين متاسفانه.ميگيرند
نايروبي پليس اخيرا.ميكنند سوءاستفاده آنها حالت اين از كه گرفته
دخترانخياباني از گروههايي ثروتمندانمتنفذ از برخي كه كرد اعلام
يااينكه.ميبردند سودفراواني طريق اين از و اختيارداشته در را
با و.ميشود مخدراستفاده مواد فروش و برايخريد افراد اين از
از يكي به اكنون كنيا عمده ، طمععاملان و گروه اين كثرت توجهبه
كودكان.است شده تبديل مخدر مواد توزيع و انتقال مهم كشورهاي
به كه كسينيست و ندارند زندگي در برنامهاي هيچ اينكه خيابانيبدليل
از خستگي و ملالت رفع براي اينرو از دهد نشان را صحيحزندگي راه آنها
اين.ميآورند روي جنسي اعمال و مخدر مواد از استفاده به كودكي همان
استفاده شدن نشئه براي شيميايي چسبهاي حاوي قوطي از ابتدا كودكان
.ميآورند روي مخدر مواد به سرانجام الكل و بنزين خريد با سپس و كرده
مواد از استفاده عنوانافزايش تحت مقالهاي در تايمز كنيا روزنامه
در مخدر مواد از استفاده كه داشته اظهار ميباشد نگرانكننده مخدر
.است داشته فراوان رشد اخير سالاهاي
دارد ادامه