چهارم ، شماره 1139 دسامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 7 شنبه 17
ستمگري شب در درخششي روز يادادشت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(ع)هفتم امام شهادت سالگرد مناسبت به
نصر و بالعقول ، الحجج اكملللناس تعالي ، و تبارك الله ان
...بالادله عليربوبيته دلهم و بالبيان ، النبيين
پيامبران و كرده تمام مردمان براي را حجت عقل ، با خداي براستي هان ،
خويش ربوبيت به برهانها ، سبب به و نموده ياري بيان وسيله به را
...است فرموده دلالتشان
اول جلد اصولكافي ، ،(ع) كاظم موسي امام
حركت زمينه ،(ع)صادق جعفر امام شيعي ، عقل ثقل مركز غمانگيز فقدان
حضرت آن شاگردان شمار پر تعداد.ساخت روبرو عظيم خلايي با را شيعيان
قوام موجبات اگرچه بودند ، روزگار اول طراز دانشوران از جملگي خود كه
دليل به ديگر سوي از اما بود ، آورده فراهم را شيعه نهضت علمي و فكري
خاصه.گردد زوال و ثلمه دستخوش بود ممكن معصوم ، رهبري به عدماتكاء
را شيعيان فعاليت و حيات دايره نيز ، عباسي جبار خلفاي حساسيت آنكه
.ميساخت محدودتر و تنگتر روز هر
سپرده بيراهنما نبايد خطير اينراه الهي ، تقدير صحيفه در اما
درمسير راهگشايي ،(ع)كاظم موسي حضرتامام ششم ، امام از پس.ميشد
گرد رابر اسلام راستين پيروان و عهدهگرفتند به را خداوند دين
بزرگان ، كثيراز گروهي (ع)كاظم امام.ساماندادند و سازمان خويش
ميكردند ، تحصيل بزرگوارش پدر خدمت در كه را حديث راويان و دانشمندان
را جعفري و علوي بزرگ ودانشگاه فراخواندند يثرب در اقامت هنگام در
مسائل بر فوقالعاده احاطه و توانايي با ايشان.ساختند استوار مجددا
نبوي ، احاديث و قرآني معارف به نسبت بيخدشه اطلاع و اسلام فقه و كلام
و عالي آراء و عقايد و نمودند ايجاد عظيم حركتي فقهي مباحث در بويژه
اسلامي احكام از بسيار مجموعههاي چنانكه ;نهادند جاي به خود از دقيق
.است منسوب ايشان به فقه و حديث باب در
درمجلس (ع)امام نزديكان و ياران استكه كرده روايت طاووس سيدبن
امام هرگاه.داشتند آستينها در لوحههايآبنوس و ميشدند حاضر او
صادر موضوعيفتوايي مورد در يا جاريميساختند زبان بر كلمهاي
دانشمندان ، آنميكردند مبادرت آن نگارش و بهثبت آنان ميفرمودند ،
امام قول از آن گستردگي و گوناگوني به توجه با را علوم انواع همه
.كردهاند نقل (ع)هفتم
در موجبتاخير هيچگاه دانشور ، تربيتشاگردان و علمي خيزش به توجه
دور از ايشان ياران.نگرديد يارانشان و (ع)امامهفتم سياسي مبارزه
روش و معارضه همكاري ، درباره خراسان ، و عراق در بويژه نزديك ، و
رهنمودهاي با (ع)امام و ميكردند تكليف كسب ايشان از خلافت با برخورد
عليبن جمله از.ميفرمود تبيين ايشان براي را مبارزه استراتژي مناسب ،
در را وزارت منصب تا داد اجازت را خويش ياران بزرگ از يكي يقطين
در را زمامداري منصب او ، از پيش حتي و شود عهدهدار هارون روزگار
شرفياب (ع)هفتم امام نزد به يكبار او.بپذيرد عباسي خليفه مهدي ايام
بازداشت كار اين از را او امام اما دهد ، استعفا تا خواست اجازت و شد
آمده بدست سياسي قدرت از ميتواند ترتيب بدين كه كرد گوشزد او به و
.نمايد استفاده شيعيان به ياري و استمالت براي
و برخوردهايمستقيم از مورخان ، گفتهشد ، آنچه نظير مواردي بر علاوه
همين.ذكركردهاند نيز هارونالرشيد روياروي(ع)امام افشاگرانه
شوم اقدامي دستبه ستمگر حاكم آن تا شد سرانجامسبب برخوردها
.داد فرمان كردنايشان زنداني و (ع)امام بهدستگيري هارون.بزند
بود اين برمكي يحيي اظهار بنابه (ع)هفتم امام مستقيمدستگيري دليل
نامههايي اسلامي سرزمينهاي همه در خود پايگاههاي به (ع)امام كه
نموده آماده وقت حكومت عليه سراسري قيام يك براي را آنان و نگاشته
پيش از بيش روز هر (ع)امام ياران واقع در و بود درست اتهام اين.بود
.ميشدند آماده عباسي خلافت با رويارويي براي
در اينسركوبي.شد آغاز شيعيان سركوبشديد ،(ع)امام دستگيري پي در
يافت ، ميبردادامه بهسر زندان در (ع)امام سالكه شانزده حدود طول
در (ع)امام.نشد كاسته شيعيان مبارزه حرارت و ازشدت هيچوجه به اما
آزادي قصد و آمده مهر سر بر هارون ظاهرا كه زندان سالهاي آخرين
و نمود ارسال وي به خطاب نفرت و خشم از مملو نامهاي داشت ، را ايشان
:نوشت جمله از
.ميگردد سپري شاد روزي تو بر كه بلانميگذرد ، پر روزي من بر هرگز
فاسد مردم كه آنجاست و ميشويم نابود ندارد پايان كه روزي در همه ما
.ديد خواهند زيان
به چنينروزي در قمري ، هجري بهسال 173 سرانجام (ع)كاظم موسي امام
ابدي آتش امام ، جانسوز شهادت.نوشيد جامشهادت كشنده زهري وسيله
راه فرا بلند آتشي و كرد افروختهتر را ستمگري و شرك عليه كينه
.ساخت روشن حضرت آن راستين پيروان
و بزرگپرهيزگاري نمونه و وجهادگري پايداري اسوه شهادت سالگرد
.باد تسليت ايشان شيعيان بر (ع)موسيكاظم امام عبادت ،