چهارم ، شماره 1140 دسامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 8 يكشنبه 18
بابا بازنشستگي حقوق !كنيد دقت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
به چرا است ، نشده پدرت‌پرداخت بازنشستگي حقوق كه تو...
مدرسه‌مي‌آيي؟
است ، كرج در دخترانه معاون‌مدرسه‌اي جمله متاسفانه خوانديد ، آنچه
امتحاني ، سئوال‌هاي كپي هزينه نپرداختن به‌علت كه دانش‌آموزي خطاببه
حقوق زيرا شد ، سرخ نداري شرم از گونه‌هايش و زد حلقه چشمانش در اشك
چند هزينه حتي اونمي‌توانست بود نشده پرداخت هنوز پدرش بازنشستگي
.بپردازد را احتمالي كپي كاغذ برگ
خانواده‌هاست ، اقتصادي دشواري‌هاي از ناشي كه گوناگوني مسايل از فارغ
عاطفه از سرشار كه را ما است شده چه را ما كه مي‌ماند باقي پرسش اين
و مي‌كنيم برپا نيكوكاري جشن‌هاي داريم ، بخشنده دست‌هاي احساسيم ، و
وسايل نه‌تنها چشمداشت ، بدون كه مي‌شناسيم را مرد و زن هزارها و صدها
صدها كه مي‌كنند تامين را كم‌بضاعت و بي‌بضاعت دانش‌آموزان تحصيل و درس
تامين را مدارس گرمازاي و سرمازا وسايل و صندلي ميز ، ساخته‌اند مدرسه
.مي‌كنند و كرده‌اند
و بوده‌ايم نيك‌انديشي و ادب و فرهنگ پرچمدار كهن ، روزگاران از ما
.هستيم
مي‌كند ، متبادر ذهن به را وآموزش دانستن و دانش كه واژه‌خواندن
- رسيده‌ايم بعثت عيدخجسته به كه ايام اين در به‌ويژه - براي‌ما
نخستين (ص)رسول‌اكرم.دارد انساني جامعه‌هاي تمامي فراتراز معنايي
!بخوان:كه شنيد وحي فرشته زبان از را خدا كلام
به غيرتمندان سرزدن فصل و است خواندن فصل همه‌روز ، و امروز پس
را آينده كه دانش‌آموزي به‌ميليون‌ها رساندن ياري و مدرسه‌هاست
پدريا و فردايند پيروز ومردان زنان ما امروز فرزندان مي‌سازند ،
را خود حقوق‌بازنشستگي است ، هنوز ممكن آنان از مادربسياري
چراغ هميشه كه‌مي‌تواند ، ماست دست‌هاي اين و دريافت‌نكرده‌باشند
.دارد نگه روشن را مدرسه‌ها