چهارم ، شماره 1142 دسامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 11 چهارشنبه 21
ما زمان سه‌معماي:بينوايان
بهمن فرهنگسراي در بينوايان تئاتر اجراي از گزارشي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
گرسنگي ، به‌خاطر زن اخلاقي سقوط:ما سه‌معماي‌زمان كه روز آن تا
به انسان شدن پست و اجتماعي ظلم خاطر به كودك وسرگرداني بي‌پناهي
هوگو بينوايان‌ويكتور باشد نشده حل بشري قوانين ظالمانه سيطره دليل
است زنده
بشري ساختگي حصارند ، دوزخهاي در گناهكاران‌بي‌گناه كه زمان آن تا
به زن اخلاقي سقوط:ما زمان معماي سه كه روز بدان تا و پايدارند
پست و اجتماعي ظلم خاطر به كودك سرگرداني و بي‌پناهي گرسنگي ، خاطر
آن تا و باشد نشده حل بشري قوانين ظالمانه سيطره دليل به انسان شدن
اعتلاي به‌جاي و باشد برده ياد از الهي‌را آدميان‌قانون كه‌قانون زمان
ناداني‌روي و كه‌بينوايي آن‌زمان تا سازدو فراهم را شدن‌او انسان‌پست
.است زنده هوگو باشدبينوايان‌ويكتور داشته وجود زمين
آويني درتالار جملات اين با تئاتربينوايان ساعت 18 شب هر
فكر گرچه.مي‌شود تماشاگرآغاز چشمهاي 460 مقابل بهمن‌در فرهنگسراي
از اما مطرح‌شد ، تهران شهرداري در سال‌پيش چند تئاتر اين اصلي‌اجراي
.شد جدي آن براي گذشته‌برنامه‌ريزي سال اواخر
اثر براساس را نمايشنامه نوشتن كار ازاينكه پس غريبپور بهروز
ودعوت انتخاب رساند ، پايان به صفحه از 500 بيش در هوگو ويكتور بزرگ
.كرد آغاز را بازيگران
.شد روبه‌رو بزرگي بامشكل زمان آن در بودندغريبپور مردد آنها
مردد دعوت پذيرفتن‌اين براي كرد آنهامذاكره با او كه بازيگراني بيشتر
توان‌تئاتر در هوگو عظيم بردن‌اثر صحنه بر بودند زيرامعتقد.بودند
.نيست ايران
:مي‌گويد بينوايان كارگردان غريبپور ،
ناباور تئاتر اجراي‌اين براي ايران توان‌تئاتر مورد در آنها همه
.نبود ساده‌اي كار آنها كردن راضي و بودند
انجام فرهنگي‌آزادي مجموعه سالنهاي بازيگردر با 65 نمايش تمرين
بسياري‌از به نمايش تعددشخصيتهاي دليل به گروه‌كارگرداني.شد
بازيگر ترتيب 65 اين به و.كرد واگذار را چندنقش ايفاي بازيگران
.گرفتند برعهده صحنه در را شخصيت بازآفريني 170
آماده‌سازي تمرينها ، عمليات انجام با هنري‌همزمان جغرافياي گسترش
.شد آغاز بهمن فرهنگسراي در نيز آويني تجهيزتالار و
است شده تالارصرف اين ساخت براي كه هزينه‌هايي مورد در كه حالي در
فرهنگسراي عامل كاظمي‌مدير مي‌شود ، مهندس شنيده پراكنده‌اي انتقادهاي
لحاظصحنه‌وپشت به كه سالن اين راه‌اندازي و تجهيز:مي‌گويد بهمن
گسترش براي اساسي گام يك مي‌شود محسوب ايران نمايش صحنه‌بزرگترين‌تالار
.است شهر جنوب درقلب هنري فرهنگي‌ـ فعاليتهاي
يا و مركز در هنري فعاليتهاي بايد چرا:مي‌گويد بينوايان كارگردان
جنوبي‌ترين در بينوايان تئاتر اجراي شود؟ متمركز تهران شهر شمال
.است گرفته تهران‌صورت هنري فرهنگي‌ـ گسترش‌جغرافياي هدف با نقطه‌تهران
.باشد هنري‌برخوردار طراوت از بايد شهر مامعتقديم‌همه
منطقه اين در تئاتر اين اجراي است ، شهر جنوب جوان نسل به ما رويكرد
آنها.نيستند روحوضي طالبكمديهاي شهر جنوب مردم كه كرد خواهد اثبات
پيشرفته روشهاي باآخرين كه تئاتري از كه فرهنگي‌هستند با انسانهاي
.كرد استقبال‌خواهند شود ، عرضه آنها جهان‌به
و شهر مركز ميان كه زيادي مسافت معتقدند برخي اينكه علي‌رغم
كاست ، بينوايان‌خواهد ازتماشاگران وجوددارد بهمن فرهنگسراي
خيابان ويا درحكيميه كه براي‌كساني شهر مركز مگر:غريبپورمي‌گويد
.نيست دور آبان‌زندگي‌مي‌كنند ، سيزده
:است معتقد نيز بينوايان ازبازيگران يكي جوهري تانيا
تحمل را مسافت دوري رنج مي‌كنند ، فكر تئاتر به عاشقانه كه آنها
.كرد خواهند
زمانها همه به متعلق اثري
را پرسش اين نوزدهم‌است قرن به متعلق رمان‌كه يك از نمايشي اجراي
دارد؟ ضرورتي چه امروز اثر اين اجراي كه مطرح‌كرده نيز
هيچ حافظ كه همچنان ندارد ، قرن به ربطي بينوايان غريبپور اعتقاد به
.دارد گفتن حرفي‌براي هميشه نيز بينوايان نمي‌شود ، كهنه وقت
در مبارزه اين و است وشر بين‌خير مبارزه كلام يك در بينوايان
وهر جهان هركجاي در پليدي ميان‌نيكي‌و كشمكش.دارد وجود تاريخ هميشه
.داشته‌باشد وجود مي‌تواند زمان
مهمترين:مي‌گويد بازي‌مي‌كند ، بين‌ونون نقش‌اسقف در سليمي‌كه سهراب
تعلق همه‌زمان‌ها به پيام اين و دوستي‌است و صلح بينوايان پيام
است ، انساني قوانين محدود ديدگاه كه را ديدگاه‌ژاور بينوايان.دارد
دايره در فقط كه بوركراتيك ديدگاه اين دارد تاكيد و مي‌كند محكوم
ژاور مقابل در.ندارد انسان‌ها رشد براي حرفي مي‌كند حركت قانون بسته
نسبت پيچيده‌تري نگاه و است روشنگري انسان كه كشيش‌بين‌ونون‌قراردارد
به بازگشت استعداد هم شرير انسانهاي در است معتقد و دارد انسان به
.است جذاب زمانها همه براي ديدگاهها اين معرفي.دارد وجود خير راه
براي دارد وجود بينوايان در كه مفاهيمي:است معتقد نيز جوهري تانيا
دنيا در بينوايي كه وقتي تا و است ارزشمند هستي همه و دورانها تمام
.اجراست قابل بينوايان دارد ، وجود
هنر علاقه‌مندان تمامي از دارند سهمي بينوايان اجراي در كه آنها همه
.كنند ديدن نمايش اين كرده‌انداز دعوت تئاتر بويژه
بني‌يعقوب ژيلا