چهارم ، شماره 1142 دسامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 11 چهارشنبه 21
|
|
ميدهد هويت تهران به واوان گذشتهء
تهران نزديكي در ساساني دوره تاريخي آثار كشف از گزارشي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
نخورده دست آنزمان در تپه كه ميدهد سال 1341نشان هوايي عكسهاي
است بوده اخير دهه دو به مربوط تخريبها عمده و است بوده
نتيجه اين به رودخانهسالور ، برروي پلباستاني پايه يافتن 11 با
بسياري پلاهميت ضمن در و بوده رودخانهپرآب اين كه رسيدهايم
است شده بازسازي و مرمت بار كهچندين چرا داشته
:اشاره
واوان جوارشهرك در ابنيهاي و كهآثار بوديم شده باخبر بود مدتي
حفاري حال در گروهباستانشناس يك و شده كشف غربتهران جنوب در
عكاس اتفاق به و شد فراهم لازم واسباب علل هرحال به.هستند منطقه
نگران كه بودند گفته ما به.شديم رهسپار شده ياد منطقه به روزنامه
حفاري تپه بپرسيد ، منطقه آن در عابري هر از نباشيد محل نكردن پيدا
شده شايع اينطور اهالي بين در كه چرا بود ، درست اين و ميشناسد را
بود ميان در آزمندي دستان بسا چه و دارد وجود گنج تپه اين در كه بود
وارد مخرب و نابجا حفاريهاي با را خود آسيب فهميديم بعدها كه
.كردهاند
كه بود بخشبنديشده پلاستيكي طنابهاي آنبا از بخشي رسيديم ، تپه به
بخش.باشد خاك زير ميشد زده حدس كه بود ديوارهايي از احتمالانشان
و قطور خشتهاي با ديوارهايي نيمه و بوده شده كاويده هم تپه از ديگري
در كپهكپه هم سفال شكسته قطعات.بود زده بيرون آن از عرض و پرطول
فلزي اتاقككوچك جديد تمدن آثار واز بود شده جمعآوري گوشهاي
دست به جارو و تيشه بودندكه ساده ودستآخركارگران بود نگهباني
كه ميراثفرهنگي كاركنان تن دو ويك ميزدند كنار را خاك ذرهذره
و مسئول سراغ نظارتميكردند ، امور درست انجام وبر بودند كار اهل
مرمت كارگاه در را او نشان راگرفتيم ، مهركيان جعفر گروه باستانشناس
مرمتاشياء كار نزديك از و آنجاميرويم به خوب ، چقدر كرديم فكردادند
به بارفتن كه داشتيم تصوري مرمت كارگاه از دورادور و ميبينيم هم را
.شد برآب نقش كارگاه اين
فرهنگي ، سازمانميراث نه كه شديم شهركواوان در آپارتماني وارد
داده قرار گروه دراختيار واوان شركت و مسئولينشهرك بلكه
كوچكي برقي بخاري و پرده بدون پنجرههاي سرد ، و لخت آپارتماني.بودند
جنوب گزنده سرماي غلبهبر براي را خود تلاش كهتمام هال ، ميان در
و لباسهايزمستاني اما ، ميكرد باستانيشهريار و سرد بادهاي و غربتهران
.است بيثمر و بيهوده كهتلاشش داشت آن از نشان گروهمرمتگر كلاه و شال
پهن بررويموكتي نقشهها و اسناد بودو صندلي و ميز فاقد اتاقها
از شايد نميداد ، هم توضيح.داشت پردردي دل جعفرمهركيان.بود شده
را جمعخبرنگار.شود بدتر هست اينكه از وضع كه داشت آنواهمه
صحبت وقتي ولي گفت مطبوعاتسخن بدعهدي از ترديدپذيرفت با ابتدا
دلتنگيها دلخوريهاو پيشآمد گروه كارهاي و باستاني ابنيه و آثار از
.داد پيدا شوقي ذوقو به را خود جاي
چسباندن به سادهاي ميز برروي فرهنگي ، ميراث از خانم دو مرمتگران ،
.بودند مشغول گچ ناقصبا اشياء كردن كامل و كردن تميز سفالي ، قطعات
محو ناقصيها و شكستگيها كه رنگنميشوند گونهاي به اشياء پرسيديمچرا
و بيننده براي بايد است ، عمدي كار اين:گفت دو آن از يكيشود
مرمت محصول بخش كدام و كهن شيء بخش كدام كه باشد مشخص پژوهشگر
مهركيان.بود ساساني پهلوي خط از نقشي شكستهاي سفال برروي.مااست
قبيلبا از هستند عباراتي ديگر نوشته چند و نوشته اين كه داد توضيح
چند) نظامي اشياء بهغلبه توجه با البته كه...زي ، شادزيو فرهنگ
(بود چيدهشده ميز روي دوران آن وسايلجنگي در شده كاربرده به قطعهفلز
بيشتري بررسي كار اين.نيست روشن اشياء اين فرهنگبرروي دقيق معني
.راميطلبد
را كليمنطقه موقعيت و كرد پهن رويموكت را نقشهها گروه مسئول
حفاريها تاريخچه و محل اين كشف سابقه مورد اودر از داد ، توضيح
ممكن كه) كنوني شرايط تا يافتهها اوليه بررسي با:ميگويد ميپرسيم
با شديم متوجه (كند تغيير جديد اكتشافات با آينده روزهاي در است
كاربرينظامي پيكان ، نوك و خنجر قطعات از اعم فلزي يافتههاي تعدد
خط به مذهبي متون ماكه نوشتههاي سفال گرچه.محتملاست بيشتر محل
كهنوعي زي قبيلبافرهنگ هستنداز ادعيههايي است پهلويساساني
يا دژ يك اينجا كهبگوئيم اين براي هنوز البته.است پايداري طلب
ما فلزي ابزار بايد نبود نظامي اينجا اگر.است زود بوده ، نظامي قلعه
.قبيل اين از چيزهايي يا ميبود درفش مثلا
لايههاي است ، اما ساساني آثار دوره شامل زيرين لايههاي تپه اين در
دوره از پس ميدهد نشان كه است آلبويه و سلجوقي دوره به مربوط بالايي
از بخشي.است ميشده استفاده آن فضاهاي از اسلامي دوره در ساساني
كنيم ، آيندهحفاري سالهاي در كه داشتهايم نگه را اسلامي دوره لايههاي
هدف كه چرا.گيرد اختيارمانقرار در امكانات و بودجهكافي اگر البته
ما براي ولي.است تپه اهميت توضيح و معرفي شناسايي ، اينمرحله در ما
اين ما تلاش اما است ، بوده داير اينجا سلجوقي دوره در كه است محرز
اخير سالهاي فراوان خاكبرداريهاي براثر كه را قديميتر بخش كه است
.كنيم حفظ و شناسايي مقدور حد تا ديده صدمه بسيار
خاك از:ميدهد پاسخ مهركيان چهبوده؟ براي خاكبرداري ميپرسيم
استفاده خود زمينهايزراعتي براي رشوه عنوان به كشاورزان ، اينجا ،
دست و تپهسالم كه ميدهد نشان سال1341 هوايي عكسهاي.ميكردهاند
عمليات انجام با اخير دهه دو در يعني زمان اين از.بود نخورده
.است شده تخريب تپه از توجهي قابل بخش شهرسازي ،
براي مصالحساختماني دپوي ايجاد محلبراي اين تسطيح ديگر عامل
اين بوده ضدهوايي سايت اينتپه هم جنگ سالهاي درواوانبود شهرك
چگونه را اينجا ميگويم ، ميرود شمار به تخريب براي ديگري عامل هم
اول گام اين.كرد فكر انسانهايگذشته مثل بايد:ميگويد كرديد؟ پيدا
دشت به اينجا وقتي.مناسباست زندگي براي كجا كه اين نخست سوال.است
آن برجستگي تنها تپه اين و است هموار دشتي ميبينيد كنيد پيراموننگاه
.است سطحي يافتههاي ديگر مشخصهاست غيرعادي اين كه ميفهميد و.است
گذشتگان براي سفال.ميشود يافت فراواني سفالهاي تپه اين در
زندگي محل و زندگي از نشان سفالها اين.است داشته فراواني كاربريهاي
رباطكريم پاسگاه مبهم بهطور اينجا مورد در البته.دارد گذشتهها در
طي سال 71 در.دارد قديمي آثار اينجا كه ميدانستند يعني داشت شناخت
نقطه اينجا 16 در من و برديم پي اينجا اهميت به ساعتهاي چند بررسي
انجام سال 73 در كه دادم اضطراري گمانهزني برنامه و كردم شناسايي را
قبلا البته.شد آشكار گمانهزنيها اين براساس تپه اهميت و اصالت و شد
.نبود شده ثبت تپهها اين
خواهد روزادامه تا 45 و شده شروع جاري سال مهرماه از 24 اخير حفاري
و است بهار فصل نيست ، بهترين حفاري براي هم فصلمناسبي الان.داشت
.كاهگلبپوشانيم با را بناها مجبوريمروي ببارد برفي و اگرباران
به كهتپهاي رسيد خبر ما به:ادامهميدهد و ميكند پهن را نقشهها
تشخيص كه ديديم جوشهايي و اينجا آمديم.دارد وجود اينجا كوزهگري نام
كورههاي به مربوط جوشهاي بلكه نيست كوزهگري جوشهاي كه شد داده
ساختار يك بايد زديم حدس سريع بررسي يك در آن دنبال به.است آجرپزي
رودخانه برروي كه پلي پايههاي يافتن با ما حدس.باشد اينجا آجري
اين.شد تبديل يقين به داشت قرار -است كرج رودخانه ادامه كه -سالور
مكانيكي بيل از استفاده با سال 73 بررسي در.است خشك اكنون رودخانه
اين.درآمد خاك دل از پل پايه بقاياي 11 و شد تميز پايهها اين اطراف
و بوده آن برروي عظيم پلي كه بوده زياد آنقدر آب اولا كه ميدهد نشان
ديگري پل ميشده ، خراب وقت هر كه بوده مهم آنقدر پل اين كه اين ديگر
.ميساختهاند
اقوامي و است كردي نامي واوان:ميگويد.ميپرسيم واوان نام مورد در
.دارند سكونت اينمنطقه در هم كرد
بخش.نقشههاميدهد مورد در مفصلي جزئيو بسيار توضيحات مهركيان
ابتداي در آن از كهتوصيفي است (تپه) بنا محل رفتنبه كار بعدي
آشكارا و است شده تعيين كارشناسانه بنابسيار موقعيت.آمد گزارش
به داشتهاند مسالهاي نيز منطقه اين قديم مردمان كه دارد آن از نشان
در كه است طوري اتاقها و بنا جهت.شهريار منطقه هميشگي بادهاي نام
بسياري قطر كه بنا اصلي ديواره كناره در.است ايمن بادها اين مقابل
و اتاق هر ميان در اجاقي بقاياياست تشخيص قابل مانندي فندق دارد
كه جايي حتي و است نمايان بوضوح آن كنار در بزرگ كوزه يك حداقل
به موسوم تپه به آن از پس.ديد ميتوان را ميچرخيده درها پاشنه
آشكار خشتي ستونهاي و آجرپزي كوره دو بقاياي حداقل و ميرويم كوزهگري
بوده؟ چه كورهها اين سوخت ميپرسيماست
احتمال به:ميگويد و ميكند زمين از گياهي باستانشناسي گروه مسئول
در و است جالبي بسيار سوخت كه يعنياشنان گياه همين زياد بسيار
.است داشته كاربرد درگذشته هم شستشو
پرسش هزار و است يافته پاسخ صدپرسشمان.ميكنيم خداحافظي گروه با
ميراث دارد ، گستردهاي دامنه فرهنگ مقوله ;است مانده بيپاسخ
پسنابساماني است ، فرهنگي تهاجم با مبارزه براي واقعي سلاح يك فرهنگي
چه آنها به وكملطفي دلسوخته اينچنين تجهيزگروههايي و تدارك در
تاريخيباعث يافتههاي و دارد تهرانقرار چشم زير تپه اين حكمتيدارد؟
بايد كسي چه مساله اين به و باشد بيهويتميتواند شهر اين هويت
بيانديشد؟