چهارم ، شماره 1142 دسامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 11 چهارشنبه 21
فرارسد جدايي كه آن از پيش
جامعهاست نهاد مهمترين و اصليترين اما كوچكترين خانواده
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
و كشور در سال 75 نخست ماهه در 6 طلاق موارد تازه آمارهاي اساس بر
.است داشته افزايش درصد سالقبل 9/17 با مقايسه در
نوع هيچ با كودكان و خانواده كيان بر طلاق آسيبهاي
نيست جبران قابل حقوقي و اقتصادي پشتيباني
...پايدار پيوندهاي سوي به
بوده واقعه سال 1375 ، 19275 اول در 6ماهه كشور در طلاق ثبت موارد
شده اعلام واقعه كه 16347 سال 1374 ماههاول مقايسهبا 6 در كه است
.ميدهد نشان افزايش درصد بود ، 9/17
سو ازيك يافته انتشار كشور ثبتاحوال سازمان توسط كه آمار اين
ديگر سوي از و خانوادگي اختلافات و افزايشمناقشات دهنده نشان
و نميگيرد شكل درستي پايه بر ازدواجها ، از بسياري كه است آن نشانگر
.ميشود جدايي و طلاق به منجر سرانجام
از شوهر و زن اختلافات ريشههاي به پرداختن حاضر گزارش اصلي هدف
در مسئله ، اين حل منظور به رهيافتهايي ارائه و آسيبشناسي ديدگاه
پس دوران در حمايتهايقانوني و پشتيبانيها.ميباشد همسر انتخاب مرحله
راكه خساراتي و آسيبها كودكاننميتواند ، و زنان از فروپاشيخانواده از
علاج بهمثابه اين بنابر.كند جبران واردميسازد جامعه پيكر بر طلاق
و ازدواجها برايايجاد را لازم كوششهاي بايد وقوعآن ، از پيش واقعه
.گرفت كار به پيوندهايپايدار
است جامعه نهاد مهمترين و اصليترين حال عين در و كوچكترين خانواده
.ميكند ايفا اساسي نقش جامعه و فرد بنيادين نيازهاي تامين در زيرا
شمار به خانواده رايجايجاد شكل خود تاريخي رغمتحولات به ازدواج
خانوادههاميشود گسيختگي هم از كهموجب طلاق پديده دليل همين به.ميآيد
.هست و مطرحبوده جوامع در مختلف بهدرجات ارزش ضد يك عنوان به
ميكند برجسته را اجتماعي مهم معضل يك پديده ، اين افزايش رو اين از
.شود بررسي آن پيدايش ريشههاي بايد ابتدا آن حل براي كه
و روابط تفاوتهادر و اختلافات مسائلاجتماعي ، صاحبنظران گفته به
به نهايت در و -جديمييابد نمود مشترك مراحل شوهردر و زن نگرش
تظاهر نيز آشنايي نخستين روزهاي همان در تضادها اين -ميانجامد طلاق
داده جدي بهاي آنها به جوان زوجهاي علايق تاثير تحت اما.است داشته
روابط در بغرنج كانون يك صورت به اصلي اختلافات واقع در.نميشود
مشكلات جمله از گوناگون عوامل تاثير تحت بعدها و ميماند باقي زوجها
و تحمل سالها پس در و ترتيب اين به كه انفجاري.ميكند بروز اقتصادي
زوجها اين بيگناه فرزندان يا فرزند زندگي روند در ميگيرد ، صورت تنش
.مينهد برجاي ناگواري بسيار اثرات نيز
بهشتيدر شهيد دانشگاه گروهروانشناسي مدير فردوسي ، سيما دكتر
اتفاق چندحالت در پديده اين:طلاقميگويد پديده عمده علل بررسي
گرفته صورت نادرست باانتخاب كه ازدواجهايي يكيبراثر.ميافتد
تن مشترك زندگي به هم سال چند شوهر و زن ازدواجها نوع اين در.است
در.ميگردد جدايي و تنش موجب عميق اختلافات نهايت ، در اما ميدهند
زندگي و برميافروزد را نهفته اختلافات آتش سوم ، عامل يك دوم ، مورد
.ميكشاند جدايي آستانه به را مشترك
بسياري موارد در نيز مشترك زندگي و ازدواج تا عقد فاصله طولانيشدن
رواني بيماريهاي پارهاي.ميشود جدايي به ميل و اختلافات بروز باعث
را زمينه ميكند ، بروز ميانسالي دوران در كه سوءظن بيماري ازجمله
فراهم جدايي و قهر نهايت در و شديد سوءظن و حسادت حس برانگيختن براي
ذهن در فقط همسر ، احتمالي خيانت قبيل از توهماتي كه حالي در.ميكند
.ندارد وجود واقعي صورت به هرگز و داشته وجود بيماران
ولي مشتركداشتهاند زندگي مدتها ومرد زن كه است اين ديگر مورد
برده پايان به رو را آنان تحمل و است شده وكهنه مزمن آنها مشكلات
تكرار بارها شوهر و زن مشاجرات در طلاق به تهديد مرحله ، اين در.است
.ميشود
مشاوره بخش روانشناساندر تجربيات طلاقجمعبندي از پيشگيري
بايد همسر انتخاب در طلاق از پيشگيري براي كه نشانميدهد خانواده
.كرد عمل منطقي و جدي آگاهانه ، بسيار
وقتي جوانها:دارد حساسي و ظريف زمينهتوضيح اين در فردوسي دكتر
ميشوند ، برخياختلافها متوجه اينكه رغم به ازدواجكنند ميخواهند
و خلق آساني به ميتوانند كه ميكنند فكر آنها.ندارند انتخابمناسبي
طول در و مرور به كه ميدهند نويد خود به همواره و دهند تغيير را خوي
اين كه حالي در.شود حاصل لازم هماهنگيهاي و رفتاري تغييرات زندگي
نميتوان را شوهر و زن روابط در عمده تضادهاي و است نادرست تفكر
دقت همسر انتخاب در آغاز همان از كه است اين بهتر و كرد برطرف بعدها
.گيرد صورت كافي
نه همسرانآينده كه ميكند نكته متوجهاين را جوانان همچنين وي
شناخت بلكه كاملابشناسند را يكديگر مسائل خصوصياتو بايد تنها
و مهم بسيار نيز شرايطآنان و نظرات قبول و خانوادههايطرفين
.اساسياست
فكر افرادجوان:ميدهد توضيح راچنين مساله اين فردوسي دكتر
او خانواده با وديگر كنند ازدواج ميخواهند خودفرد با كه ميكنند
ازدواج نفر يك با تنها فرد واقع در كه حالي در.ندارند سروكار
گستردهاي مناسبات بايد نيز او وابستگان و خانواده با بلكه نميكند
نظرات و همسر نظرات بين بتواند بايد مرد نمونه عنوان به.باشد داشته
برقراري به موفق گوناگون دلايل به اما.كند ايجاد تعادل خانوادهاش
.نميشود تفاهمي چنين
طور به همگسيخته از خانوادههاي طلاقفرزندان بچههاي مشكلات
سرشار بايد كه شرايطي در درست.ميشوند گوناگوني دچارمشكلات معمول
.ميگرايند افسردگي سستيو به باشند بالندگي و شادابي از
و ساله فرزند 12 دو داشتن با مشترك ، زندگي سال از 15 بعد كه م خانم
فرزندانش بر طلاق آثار مورد در شده ، همسرش از جدايي به مجبور ساله 10
براي طلاق آثار تنهاييمهمترين و افسردگي تحصيلي ، افت:ميگويد
نسبتبه بيشتري درك كه را دختربزرگم مجبورم گاهي.است فرزندانمبوده
فعاليت كمكردن با و زياد تلاش با من.روانشناسببرم پيش دارد ، مسايل
.حلكنم را او تحصيلي افت توانستممشكل شغليام
و پدر كه بچههايي در:زمينهميگويد اين در نيز فردوسي دكتر
كمبيني وخود حقارت احساس نوع ميشوند ، يك جدا هم از مادرشان
فكر و ميكنند مقايسه بچههايديگر با را خودشان بچهها.ميآيد بوجود
دليلآنها همين به.دارند كم بهآنها نسبت چيزي يك كه ميكنند
واقع در.بدانند را مساله اين معلمهايشان و مدير دوستان ، نميخواهند
به نسبت اعتراض و پرخاشگري ميپردازند ، مقايسهها اين به بچهها وقتي
پرخاشگري حالت اين بچهها اگرميگيرد شكل آنان در پيرامونشان محيط
را اضطراب افسردگيو شود ، دروني اينمساله و ندهند بروز را
بزرگ هم وقتي بچهها كهاين است اين ديگر نكته.خواهدداشت بهدنبال
يك همراهداشتن با يعني دارد بارمنفي زندگي به نگاهشان ميشوند
اين.نميكنند ازدواجنگاه امر به خوشبيني زيادبا منفي ، الگوي
پدربزرگ مورد در فرزندانشان وقتي حتي.است انكارناپذير واقع به آثار
منتقل نيز بچهها به را تجربيات اين آنان.ميكنند سوال مادربزرگ و
.ميكنند
با اينكه نه باشد زوجها براي راه آخرين بايد طلاق است مسلم آنچه
.شود طلاقمطرح مساله اتفاقي ، كوچكترين