چهارم ، شماره 1143 دسامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 12 پنجشنبه 22
|
|
جديد هويت جستجوي در ناتو
جماهيروسياليستي اتحاد تهديد با مقابله منظور به ناتو چند هر
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
شدن نهادينه علت به لكن شد ، تشكيل جهاني دوم ازجنگ پس و شوروي
.دهد ادامه خود اروپا حيات اروپاميتواندبه امنيت دركاركرد
فرايند ناتو دستاوردهاي بزرگترين از يكي كارشناسان اكثر زعم به
است نموده كمك متحدان بين ثبات و اعتماد به كه است برنامهريزيآن
حفظ در كه بينالمللياست نظامي نهادهاي جمله از ناتو:اشاره
آنچه امااست نموده ايفا پراهميتي نقش سرد دورانجنگ در قوا توازن
واقع در كه بود سرد جنگ پاپان ساخت مواجه بابحران را نهاد اين وجود
شد باعث جهاني جديد شرايط پيدايش.ميداد راتشكيل ناتو وجودي فلسفه
اهداف و كرده چارهانديشي آن فروپاشي از برايجلوگيري ناتو اعضاء تا
پديدهاي چنين بروز باعث عواملي چه.ترسيمنمايند آن براي را جديدي
پاسخ پرسش اين به جهاني جديد شرايط بررسي با حاضر مقاله است؟ شده
.ميدهد
مقالات سرويس
ميان در كه ناتو.است ديده خود به شگرفي تغييرات جهاني ، صحنه
شاهد تحولات ، اين تبع به داشت ، ويژهاي جايگاه سرمايهداري كشورهاي
دنياي تحولات ابتدا موضوعات اين بررسي براي.است شده خود نقش در تطور
.ميپردازيم ناتو بهنقش سپس و كرده طرح را جديد
بينالمللياز 1990 جديد تحولات 1ـ
ميتوان را دردهه 1990 تحولات مهمترين صاحبنظرانسياسي برخي بهزعم
كويت دربحران آن اروپايي ومتحدين امريكا متحده غلبهايالات
عراق خروج به منجر فوريه 1990 در مستمر بمباران روز كهطي 4 دانست
و قلمرو خصوص در جديدي سرفصل پيروزي اين واقع در.شد كويت كشور از
قواي توازن جديد شكلگيري زمينه در نويدي و جهاني قدرت محدوده
شرقي ، اروپاي در كمونيستي سقوطرژيمهاي آنكه ديگر.بود بينالمللي
متحده ايالات با روسيه حكومت همراهي آلمان ، وحدت ورشو ، پيمان انحلال
سلطههاي كاهش در جانبه دو همكاري و عراق عليه جنگ در امريكا
نمود دگرگون را جهان استراتژيك و سياسي دورنماي اروپا در استراتژيك
و بينالملل روابط ماهيت ساختار بنيادين تغيير به عوامل اين مجموعه
.كرد كمك جهاني نوين نظام استقرار
اين.است شوروي سوسياليستي جماهير اتحاد فروپاشي ديگر طرح قابل نكته
عرصهروابط در اقتصادي و سياسيـنظامي قدرت ابر يك بهعنوان كشور
از قبل و بود جهاني قدرت ساختار در برقراركنندهتوازن بينالملل ،
نظاميو ائتلافهاي طبقهبنديو قطبتعيينكنندهدر يك عنوان به اضمحلال
تلقي قدرتمند عضوي مثابه به چارچوب دراين و ميشد محسوب سياسي
.ميگذاشت جاي بر بينالملل روابط بر فراگيري و مهم آثار كه ميگرديد
و قواعدبازي تقابل ، صحنه در تحولاتي موجب قدرت قطب اين فروپاشي
و برلين ديوار ريختن فرو كه گرديد بينالملل روابط در قدرت ساختار
خطر كاهش سرد ، جنگ پايان مركزي ، آسياي جمهوريهاي استقلال آلمان ، وحدت
از اروپا صحنه در ورشو پيمان انحلال و تشنجزدايي تقويت و هستهاي جنگ
.بودند آنها مهمترين
قدرت ابر سركردگيدو به كه جهاني جنگدوم از حاصل دوقطبي نظام
نوعي بلوك هر محدوده در تا شد موجب بود آمده بهوجود شوروي و امريكا
دشمن وجود.آيد پديد (ظاهري چند هر)خطمشيها و سياستها در يكپارچگي
بروز جلوي تا ميگشت سبب زمينه اين در گسترده تبليغات و مشترك
زيادي تاحد نظامدوقطبي فروپاشي با شوداما گروهي درون اختلافات
يكپارچگيگذشته اكنون و شد فراهم اختلافات اينگونه بروز زمينهبراي
بلوك يك در سرد جنگ طول در كه كشورهايي منافع.ميخورد چشم به كمتر
شدن علتسنگينتر به و شده جدا هم از زيادي اندازه تا بودند آمده گرد
بيشترخودنمايي اختلافات مسائلنظامي ، مقابل در مسائلاقتصادي كفه
، قوميت نژادگرايي و ناسيوناليسم ، گروهگرايي تنشهايداخلي ، .ميكند
حاكميتسيستم علت به زمان آن كهتا مرزي ديرينه احياءاختلافات و گرايي
سرد جنگ از پس بود نيافته ظهور فرصت و مجال جنگسرد برپايه بينالمللي
جهان طرفي ، از.شد ناامن و بيثبات جهاني ظهور موجب شوروي فروپاشي و
جنگهاي و محلي اختلافات ديگر طرف از و ميرود پيش شدن يكپارچه سوي به
(1).برميآورند سر داخلي
را خود جاي جنگسرد پايان با جهاني درنظام ايدئولوژيك رقابتهاي
كسب پي در اكنوندولتها.داد افزايشاقتصادي روبه بهرقابتهاي
نهنيروي و اقتصاد براساس رقابتهابيشتر و هستند قدرتاقتصادي
.است شده نهاده نظامي
وامنيت مفهومقدرت ماهيت نوينجهاني نظام دوران در همچنين
و ديدگاهسنتي از مفهوم دو زمانيايناست يافته تغيير
ميشد مليخلاصه دولت ارضي وتماميت حاكميت حفظ درتوان واقعبينانه
محدود بسيار مفهوم هشتادميلادي دهه سپس و دهههفتاد شروع با اما
اقتصادي ، كهمسائل داد وسيعتري بهمفهوم را خود جاي امنيت ،
و امنيتملي جاي به و دربرگرفت نيز را محيطي وزيست اجتماعي
امنيت وضعيت اين ودر آمد ميان به سخن امنيتجهاني از مردمي
.خورد تلاقي يكديگر به زيادي حد تا قدرتمند چه و ضعيف چه كشورها
به و است شده دستخوشتحول نيز اروپا بيطرفيدر و تعهد عدم موضوع
و تعهد موضوععدم غرب ، و شرق بلوكبنديهايسنتي رفتن بين دليلاز
در عضويت خواستار كه فنلاند و سوئد اتريش ، مانند بيطرفيكشورهايي
.است شده بيمعنا هستند اروپا اتحاديه
:ناتو حيات تداوم بر امريكا و اروپا سردمداران دلايل 2ـ
وجودي اوليه چهدليل اگر ميدهند ادامه حياتخود به اغلب سازمانها
مقابله منظور به ناتو چند هر رو ، اين از.باشند داده دست از را خود
تشكيل جهاني دوم جنگ از پس شوروي سوسياليستي جماهير اتحاد تهديد با
حيات به ميتواند اروپا امنيت كاركرد در شدن نهادينه علت به لكن شد ،
ناشي آن فوري و اصلي هدف از اتحاديه اين حيات ديگر و دهد ادامه خود
مينمايد تنظيم را خود اعضاي روابط گذشته مانند تنها نه و نميشود
.برميدارد گام اعضا گسترش فرايند سوي به بلكه
سال 1990 ، از روسيه نيروهاي روسيهعليرغمكاهش بالقوه خطر -12
بقاي براي روشني دليل اروپا غرب براي كشور اين بالقوه نظامي تهديد
با و مانده باقي اروپا در ملت بزرگترين بهعنوان روسيه.است ناتو
و اتمي ازتسليحات برخورداري و نفر ميليون بالغبر 280 جمعيتي
(2).ميشود متمايز ملتهاياروپا ديگر از متعارف نيروهاينظامي
داراي 1035موشك تنهايي به فدراسيونروسيه هماكنون مثال بهعنوان
كلاهكهاي با (موشكبالستيك برابر 1000 در) ICBMقارهپيماي بالستيك
بهترتيب نيز روسي بيلو و قزاقستان اوكراين ، حتي.است متعدد جنگي
كه دارند خود استراتژيك تسليحات ذخائر در موشك فروند و 72 176 ، 104
فرانسهو 324 موشك فروند انگليسي ، 425 موشك فروند با 96 مقايسه در
(3).ميباشد توجه قابل جهاني معيارهاي در چين فروند
از روسيه ببينيمناسيوناليستهاي كه بيشترميشود زماني تهديد اين
بازگرداندن گروههاخواهان اين.جامعهبرخوردارند در بسياري قدرت
يك حتي گفت ، ميتوان درواقع ، .ميباشند سابق بهمرزهايشوروي روسيه
سرزمينهاي مجموع از باشد محدود خود اصلي سرزمين به كه كوچك روسيه
بهصورت نظامي نقطهنظر از كشور اين.خواهدبود وسيعتر كانادا و امريكا
فاقد كه قدرتي در ترديد ولي است مانده باقي اروپا در قدرت قويترين
آتلانتيك ماوراء اتحاد اينرو ، از.ميكند وسوسه ايجاد باشد موازنه
(4).ميماند برجاي اروپا در ثبات براي لاينفك امري بهصورت
از كه دراروپا بالقوه امنيتي مشكل آلماندومين بالقوه خطر -22
نظام عليرغم.است آلمان مساله ميباشد برخوردار بسياري اهميت
زيادي نگراني آن ، ساله شش و چهل باثبات تاريخ و كشور اين دمكراتيك
وجود جهاني جنگ دو در متجاوز يك بهعنوان آلمان نقش بهدليل
(5).دارد
آلمان جهاني دوم جنگ از پس سالهاي در غربي آلمان اقتصادي سريع رشد
با پتانسيل اين.است كرده برخوردار بالايي نظامي پتانسيل از را جديد
از كه متحد آلمان.يافت چشمگيري افزايش شرقي آلمان با كشور آن وحدت
قلب بهعنوان مييابد امتداد غرب شرقو منطقه در ژئوپليتيكي نظر
كه است كشوري آلمان همچنين.است داده كشور اين به خاصي موقعيت اروپا
ازجمله و نبوده مسلط خود كشور اوضاع بر ثابت بهطور زماني هيچ در
كشور -دولت بهنوعي كشورهاياروپايي ديگر از ديرتر كه بوده كشورهايي
روي مقتدر دولت و انسجام نوعي كشور اين در كه زماني هر و يافته دست
امر اين واقعي مصداق كه است انداخته وحشت به را اروپا كل آمده كار
.شد شعلهور آلمان توسط كه ميباشد جهاني جنگ دو
يا فرانسه جمعيت از درصد تقريبا 25 متحد آلمان ميليوني جمعيت80
اين غربي همسايگان ناتو در متحد آلمان يك عضويت.است بيشتر انگليس
تواناييهاي ناتو نيروهاي به الحاق طريق از تا ميسازد قادر را كشور
فقدان وضعيت پذيرش آلمان وحدت.نمايد جذب را آلمان يافته افزايش
از فعلي نگراني.خواهدساخت مشكل اروپايي كشورهاي ديگر براي را ناتو
دولتهاي بيشتر حتي و ناتو اعضاي ديگر اصرار اصلي دليل آلمان قدرت
نكته اين ذكر.است ناتو در آلمان تداومعضويت بر ورشو پيمان عضو
نتوانستهاند بهتنهايي اروپايي عمده قدرتهاي از هيچيك كه است ضروري
ضد اتحاديههاي در را روند اين تبلور.بگيرند را آلمان قدرت جلوي
تجزيه در حركت اين اوج و كرد مشاهده ميتوان مختلف جنگهاي در آلماني
.يافت تجلي غربي و شرقي بخش دو به جهاني دوم جنگ پي در آلمان
و عدمثبات شوروي تاريخيامپراطوري شكلگيري پي ثباتدر -32
مثال ، بهطورحاكمگرديد شرقي و اروپايمركزي در بيشماري ناامني
از برخاسته دولتهاي ميان روابط تحتتاثير مستقيما اروپائيان امنيت
آنها رقابت يا همكاري ميزان از متاثر بهويژه و سابق شوروي اتحاد
روابط اكراين روسيهو آيا كه باشد اين سوال اساسيترين شايد.ميباشد
اروپاي دولتهاي.ميزنند دامن منازعات به يا ميكنند حفظ را همكاري
بهعنوان ناتو به غربي دولتهاي از بسياري از بيش حتي شرقي و مركزي
دريايپرتلاطم اين در را ثبات است قادر كه مينگرند امنيت اساسي نهاد
(6).آورد بهارمغان عدماطمينان
بزرگترين يكياز كارشناسان اكثر دفاعبهزعم كردن غيرملي -42
بهتركيب كه آناست نيروي برنامهريزي ناتوفرايند دستاوردهاي
به نهتنها فرايند اين.است نموده كمك متحدان بين وثبات اعتماد
ناتو كوچكتر متحدين ميان بهويژه ناامنيها از جلوگيري و آيندهنگري
گرديده متحدين دفاعي خطمشيهاي مجدد شدن ملي از مانع بلكه كرده كمك
.است
كه دارد وجود اينامكان دهد دست از خودرا اهميت يا منحل ناتو اگر
ظاهر اروپا در دوباره سوءظنها و كند ظهور مجددا ملي دفاعي طرحهاي
ميان در موجود ترديدهاي و آلمان وحدت به باتوجه بهويژه امر اينشود
اهميتخاصي از اروپا بر آلمان نظامي تسلط از كشور آن همسايگان
ميان روابط بر منفي پيامدهاي ميتواند همچنين و خواهدشد برخوردار
.باشد داشته تركيه و يونان مانند ناتو متحدان از برخي
حاضركشورهاي درحال كه آنجا اروپااز به بخشيدن وحدت -52
ميتواند ناتو نميباشند اروپا جامعه اعضاي از وتركيه نروژ ايسلند ،
و اروپا به را مذبور دولتهاي كه امنيتي نهاد يك بهعنوان را مهمي نقش
حال.نمايد ايفا دهد پيوند اعتماد قابل اروپايي امنيتي چارچوب يك
بحران و ناامني دهد دست از را خود اهميت يا و برود بين از ناتو اگر
محتمل اروپا سراسر در سپس و اروپا جناحهاي در نخست وهله در هويت
بيشتراز 16 حتي غربي اروپاي اتحاديه عضو صورت 9 اين در.خواهدبود
ارتباط نهتنها اروپايغربي اتحاديه.ميشوند محدود ناتو عضو
در غيرعضو كشورهاي و كانادا امريكا ، متحده ايالات با فراآتلانتيكي
نيز را يونان و دانمارك بلكه.ميدهد ازدست را ناتو اروپايي اتحاديه
.ميكند خارج
تامين به ناتو كمكهاي از ديگر منطقهيكي از خارج اقدامات -62
ظاهر صحرا ياتوفان صحرا عملياتسپر در آن اقدامات طي در امنيت
هرگز ناتو پيشگام تجهيزات و نيروها بدون غرب ائتلاف درواقع ، شد
.نائلآيد ميخواست كه آنچه به سريعا نميتوانست
امنيتي اجرايوظايف جهت ابزاري ناتوبهعنوان به اروپا كه بهميزاني
.خواهدگذارد اروپا مهميبرآينده اثر مينگرد خود ازمنطقهاي خارج
يعنياسپانيا ، ناتو جنوبي جناح كليهمتحدين صاحبنظران ، بهنظر
جنوب منطقه متوجه فزايندهاي بهطور تركيه و يونان ايتاليا ، فرانسه ،
ميباشند ميكند ، ايجاد نگراني امنيتي بهلحاظ كه منطقهاي بهعنوان خود
بردن ازبين براي وسيلهاي ناتو كه نيافتند دست نتيجه بهاين ضرورتا و
تهديدات كه است آن از ناشي حدي تا امر اين البته.است نگراني اين
هستهاي ، سلاحهاي تكثير آفريقا ، شمال افراطي اصولگرايي همچون جنوب
وجود طولاني دوره براي پرتاب ، پيشرفته سيستمهاي و وشيميايي بيولوژيكي
بهعنوان را منطقه سنتي بهطور ناتو آن طي كه دورهاي ;است داشته
تهديد اين حاضر حال در.نمود تلقي خود نفوذ محدوده از خارج منطقهاي
ظهور و مراكشيها و الجزايريها تركها ، بهويژه مسلمانان مهاجرت بهدليل
آفريقا شمال در را جنگ چهرهصحنه كه موشكي پرتاب پيشرفته سيستمهاي
.ميگردد تلقي داخلي است داده تغيير خاورميانه و
كهماده رسيدهاند نتيجه اين به اعضايناتو از بسياري اين بر علاوه
از خارج در عملشدن وارد براي اتحاد ناتوتوانايي پيمان و 6 5
يكجانبه ، عمليات كه است آن تروكارآتر عملي و ميسازد محدود منطقهرا
اتحاديه چارچوب درون در اينكه يا گيرد انجام سهجانبه يا دوجانبه
.شد عمل وارد غربي اروپاي
آمادهسازيزمينه جهت تجهيزات وارسال نيرو اعزام در ناتو عليهذا
و است نموده ايفاء عمدهاي نقش منطقه از خارج در فعاليتها انجام براي
خلاصه ، بهطور.نمايد ايفاء را نقشي چنين نيز آينده در دارد امكان
به سازمان اين.باشد يافته پايان ماموريتش كه سازمانينيست ناتو
محاط منطقهاي ، ثبات ايجاد در اروپا ، امنيتيحياتي نقشهاي ايفاي
جلوگيري فراآتلانتيك ، جانبه چند امنيتي ساختار يك در آلمان كردن
جناحهاي ثبات يا اتحاد اروپايي ، نيروي برنامهريزي مجدد شدن ازملي
بالقوه اقدامات انجام جهت اتكاء قابل توانائي آوردن فراهم و اروپا
.ميدهد ادامه منطقه از خارج
خوشرو عليرضا
ترجمه سرد ، جنگ پايان در مسلحانه والنستين ، درگيريهاي پيتر (1
.تير 1373 و خرداد اقتصادي ، سياسي اطلاعات لطفيان ، سعيده
) Willeam B Messmer, "Remodeling Nato; coinulty and
change", in Neal Riemered., NEW THINKING AND
DEVELOPMENTS IN IN TERNATIONAL POLITICS,
اطلاعات ، روزنامه (O3PPORTUNITIES AND DANGERS,, PP-
نخست مشترك كنگره در ورنر مانفرد سخنراني (ص 4012 مورخ 1/4/71 ،
.اسلامي 1371 جمهوري خبرگزاري ناتو 1991ترجمه تحتعنوانآينده
) Nato: facts and figures, Op. Cit, p..
) Jeffry Simon: Does Eastern Europe Belong in Nato?,,
winter, p.p.-Orbis