چهارم ، شماره 1145 دسامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 15 يكشنبه 25
|
|
!نيست اين راهش
(بخشدوم) جوانان روانشناسي بر مقدمهاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
طرفي از و ميكند دعوت بهانساندوستي را انسان طرفي از غرب جامعه
اين به و ميكشاند خودپرستيافراطي و شديد فردگرايي رابه او ديگر
هنجارهاي برشمردن چندانكه پريشانشدهاند سخت جامعهشان هنجارهاي ترتيب
ناممكناست تقريبا آنها مقبول
محافظه نسبتا نوجوانان اقتصادي و اجتماعي ارزشهاي حاضر حال در
موفقيت و رفاهشخصي به بيشتري علاقه آنها بين در و شدهاند كارانهتر
ميشود مشاهده اقتصادي
:ميگويد فرانكفورت ديگرمكتب متفكر ،(Hork Heimer) هايمر هورك
حوزه ميتوانند روبنايينبوده ، ساخت نمايشگر وايدئولوژي فرهنگ
با آن تقويت و وضعموجود حفظ براي شك بدون و حسابآيند به مستقلي
كه ميگيرد نتيجه ماركوزه رفت ، ذكرش آنچه به توجه با.هستند اهميت
مانند سنتي ، انقلابي اقشار به نميتوان انقلابي مبارزه يك پيشبرد براي
اميد چشم است ، شده ادغام سرمايهداري جامعه در اينك كه كارگر ، طبقه
در و شده ادغام فوق جامعه در اقشاريكه ميان در بايد رو اين از داشت ،
:پرداخت جديد يكانقلاب محمل جستجوي به باقيماندهاند ، حواشيآن
متشكل كه وجوددارد ديگري محافظهكار ، لايه تودهاي پايگاه اين زير در
آزارديده ، و شده استثمار افراد جامعه ، حاشيهنشينهاي و ازمطرودين
يافتن توانايي كه كساني و بيكاران ، ، ديگر نژادهاي و رنگها به متعلق
قرار دموكراتيكموجود فرايند از خارج اينها.ندارند ، است را كار
شرايطو به دادن پايان فوري و واقعي گوياينياز آنها زندگي.دارند
مخالفتاز اين است ، انقلابي آنان پسمخالفت است ، تحمل غيرقابل نهادهاي
يكنيروي و شده منحرف نظام توسط ضربهميزند ، نظام به بيرون از كه آنجا
.كند نقض را قاعدهبازي ميتواند كه است بنيادي
بسياري ميزان به كه وسيعي اجتماعي بحران دهه 1960 ، اواخر و اواسط در
غرب در بود ، كرديم ، ياد آن از كه متعارضي فرهنگ از گرفته نشات
سالهاي 1960و 1968 ، در دانشجويي جنبشهاي ظهور از پس.شد پديدار
تك كتابانسان در وي.كرد تاكيد دانشجو جوانان نقش روي ماركوزه
:نوشت خود ساحتي
از كه است معجزهاي چنينمردمي ، خوي و خلق و انديشه ساختن دگرگون
.خواهدپيوست بهظهور جوان نسل موهبتروشنبيني
.هستيم جوانان ارزشهاي در انقلابي اصطلاح به وقوع شاهد سالها اين طي
را فرهنگ نامضد چيزيبه بايد جوانان كه بود اين فوق تحول پياماساسي
حد از بيش بيرحم ، پرتزوير ، بيدادگر ، موجود ، جامعه چراكه نهند ، بنيان
آن از بايد بودو شده اخلاقي غير كلمه ، عام معناي يابه و انگيز رقابت
.روگرداند
در خصوصا روشنفكران ، و جوانان از عدهاي تا 1960 ، سالهاي 1950 طي
صنعتي تحولات به اعتراض و ماشيني زندگي شيوه با مخالفت ضمن امريكا ،
.شدند فرهنگي زمينه در همهجانبه و فوري تغييرات خواستار جامعه ،
ميكرد دعوت اين به را مردم عامه برگ ، گينس آلن نظير شعرايي اشعار
فضا ، تسخير عصر محروميتهاي و دلهرهها دردها ، عصبانيتها ، باوجود:كه
ضوابط و اخلاقيات و سنن به بيتوجهي و لااباليگري به بردن پناه جز راهي
.نيست اجتماعي ضوابط و قيد بريدن بالاخره و فرهنگي
با موج اين.يافت رواج ازجوانان قشري بين در سرعت به ديدگاه اين
گونه اين از ديگري گروههاي و هندوئيسم و ذن انديشههاي رواج و رسوخ
محيط و انسان علمي انديشه بر اعتراضي و انتقاد صورت به و آميخت درهم
و پوشاك بندهاي و قيد عليه تظاهراتي با و آمد در او پيرامون تكنيكي
به جوانان از دسته اينبود همراه جنسي آزادي به دعوت نيز و مسكن
هاروارد دانشگاه استادان از يكي.ميپرداختند ضدفرهنگ اشاعه و توسعه
از مخدر مواد استعمال به تظاهر علت به كه لبري تيموتي نام به
و كرد جمع خود پيرامون را جوانان از گروهي بود ، شده اخراج دانشگاه
استعمال فقط صنعت و تكنولوژي اسارتگاه اين در:كه شد نظر اين مبلغ
.ميگشايد تكامل و جاودانگي طرف به راهي كه است دي.اسال
معتقد زمين مشرق از انديشههايي و اشعار سطحي ترجمه با فلاسفه از بعضي
مجبور و ملزم را انسان كه طرفتمدني به را جامعه ضدفرهنگ ، كه بودند
.ميبرد نميكند ،
فرهنگ ، مكتبضد ازطرفداران و امريكايي ، شناس جامعه گودمن ، پل
رو سرخپوست ابتدايي قبايل ساده زندگي به تا ميكرد تشويق را جوانان
گروهي ايدهآل ، زندگي جامعه و فاضله كهمدينه بود معتقد او آورند
.باشد بدور غيرمادي و مادي بندفرهنگ و قيد از كه سادهايست
غرب جامعهشناسي كتاببحران كه غربي انتقادي جامعهشناس گولدز ، الوين
كه ضدفرهنگ جنبش توصيف در كرد ، تدوين و 70 دهههاي 60 تاثير تحت را
:نوشت چنين بود ، شده مشهور وراديكاليسمنيز نو عناوينچپ با
بسيارگوناگون گرايشهاي شامل اجتماعيگسترده ، جنبش يك چپنو ،
ايدئولوژيهاي يا برنامههايسياسي كه معنا اين استبه سياسي
نسل ميان كهدر جنبش اين.ندارند برعهده اساسي نقشي آن در شكليافته
خواستار كه دارد باجنبشي نزديكي رابطه آمريكا است ، در رايج جوان
سياهپوستان برابري و آزادي با رابطه در مدني حقوق مساوي گسترش
كه را افرادي كه است يافته گسترش سرعتي آنچنان با جنبش اين...است
.است كرده گيج داشتهاند ، تخصص قديميتر سياسي و نظري زمينههاي در
كردهاند ، قيام بورژوا پست عليهرياكاري تنها نه نو ، راديكالهاي
هم تاريخي ، ماركسيسم يعني آن ، دشمن واقعي سياست به نسبت بلكه
معتقدند استالين ، از بعد نسل از بخشي عنوان به آنها.ندارند نظرخوشي
قديمي نسل برخلاف راديكالها ، اين تنفر.است آلوده همه دست كه
عمل هر به شدن متوسل يا پول به نظام وابستگي علت به تنها راديكالها ،
.نيست مالكيت و پول به رسيدن براي ناپسندي
به عموم بهرفاه دستيابي براي ناپسند اعمال ارتكاب كه ميبينند آنها
صورت شخصي سود به برايدستيابي اعمال همين ازارتكاب كمتر هيچوجه
انجام سوسياليسم و تاريخ كشور ، خدا ، نام به اعمال ايننميگيرد
.ميگيرد
اين كه خودكارميبينند جامعهاي در بازندگي انقلابي جوانان بعلاوه
دچارهمين هم بلكهنفس فروشميشود ، و خريد كه كارنيست تنها
پافشاري آنها ، مشخص ازعكسالعملهاي اينيكي بنابر.است شده سرنوشت
هم كنوني وضعيت نفي ترتيب همين به.است مطلق آييناهداف وجود براهميت
.است موجود وضع از آنها اخلاقي انزجار و تنفر از ناشي
ازدانشگاههاي كه كساني بويژه دانشگاهها ، انقلابي دانشجويان از چپنو
آنچه.است شده تشكيل آمدهاند ، بوروكراتيك گسترده نظامهاي با بزرگ
بوده ، موثر آمريكا در راديكال دانشجويان اين بين همبستگي ايجاد
.است ويتنام جنگ با همهآنها مخالفت
تاكيد.هستند ايدهآليستي و گرايشهاياتوپين داراي دانشجويان اين
.است متمركز آزادي و برابري پيرامون انقلابي ايندانشجويان ارزشي
بوروكراسي ، قاطع رد دموكراسي ، و زيبايي به علاقه نظير ديگري موارد
و پذيرش به بيعلاقگي متفاوت ، نهادهاي ديگربا ساختنجامعهاي به علاقه
و غيرانساني كه آنچه با دشمني مسلط ، اجتماعي نهادهاي با انطباق
و است گرفته شكل پول حول كه جامعهايست حاصل همه ميگردد محسوب بيگانه
ميان رابطه انگيخته خود شيوههاي و شديد احساسي و شخصي روابط ارجحيت
زمينه اين در تجربياتي و جنسي تمايلات آزادانه بيان شامل كه افراد
.هستند مطرح جوانان چپنوي در كه هستند ارزشهايي از است
جنبش از كه درارزيابياي تمامتر هرچه خوشبيني با نهايت در گولدنر ،
:مينويسد داشت چپنو يا ضدفرهنگ
متحده ايالات در كه اصيلباشد جنبش يك چپنو ، جنبش كه ميرسد بنظر
چپگراي ليبراليسم اصلي قوانين از بسياري جهان ، سايركشورهاي و آمريكا
اهميت از آينده در داردكه امكان و است داده قرار سوال مورد را قديمي
فراوان نيازهاي براساس طرف يك از جنبش اين زيرا گردد ، برخوردار خاصي
گذرا جريان يك را آن نميتوان نتيجه در و است گرفته شكل سياهپوستان
دارد آمريكا دانشگاههاي در عميقي ريشههاي ديگر طرف از و داشت محسوب
.دارند دانشجو ميليون از 7 بيش كه
ديري گولدنرميانديشد ، آنچه نظير خوشبينانهاي پيشبينيهاي وجود با
ديگر و ماركوزه دانشجويي ، بحرانهاي دوران همان در كه نميگذرد
كه انقلابي و جوان ، نسل به نسبت را خويش اميد فرانكفورت مكتب متفكران
از يكي در ماركوزهدستميدهند از ;داشتند را انتظارش آنها از
:ميدارد بيان چنين خويش اظهارنظرهاي
آغاز كسي راچه جامعه در راديكال كهتغيير سوال اين به جواب در
.ندارم سوال اين به پاسخي من كه بايدبگويم كرد ، خواهد
ميدهد پايان جمله اين با نيز را خويش تكساحتي كتابانسان ماركوزه
مفاهيمي هيچگونه -فرانكفورت مكتب نظريه -جامعه انتقادي كهنظريه
داراي دهند ، پيوند هم به را آن آينده و اكنون شكاف بتوانند كه ندارد
و ميماند منفيبافي.نميدهد نشان را پيروزي هيچ و نيست نويدي هيچ
را خود زندگي بياميد ، كه بماند وفادار كساني به ميخواهد بدينسان
راه ماركوزهتنها بنظر اين ، بنابر ميدهند ، و داده بزرگ بهامتناع
مسلط نيروهاي و كنوني جهان اجتماعي نظام به مطلق گفتن نه فردي نجات
آسايي جزيره هستي است ، فردي فريبنده رستگاري تنها اين اما است ، برآن
چند گذشت از بعد.است آن از شده رانده و جامعه از بيرون فرد ، درون در
با را خود كنيم ، نگاه دهه 1960 شديد اعتراضهاي نتايج به اگر دهه ،
در شده انجام تحقيقهاي نتايج.ديد خواهيم مواجه شگفتانگيزي نتايج
ارزشهاي حاضر ، حال كهدر آنند از حاكي جوانان ارزشهاي تحولات باره
ميان در و شدهاند محافظهكارانهتر نسبتا نوجوانان اقتصادي و اجتماعي
اقتصادي موفقيت و شخصي رفاه به بيشتري علاقه جوانان ، و نوجوانان
كل و تهيدستان بويژه ديگران ، رفاه به علاقه بعلاوه.ميشود مشاهده
%سال 1981 ، 32 در تازهوارد دانشجويان بين در.است يافته كاهش جامعه
اخبار جريان آندر از پيش دانشجويان از كمتر پسران %و 14 دختران
كهكمك دانشجوياني تعداد فردي ، سطح در.ميشمردند مهم را بودن سياسي
دهه در ميكردند ، تلقي مهم غايتي را گرفتاري هنگام ديگران به كردن
آزادي را خود دانشجويان سوم يك پيش دهه دريافت كاهش اندكي گذشته
.يافت كاهش پنجم يك از كمتر به رقم اين سال 1981 در ميخواندند ، خواه
باقي ثابت ميكردند ، قلمداد كار محافظه را خود كه كساني شمار گرچه
سال 1981 در %به 60 سال 1970 در %ميانهروها ، از 45 شمار ولي ماند ،
انقلاب كه چيزي است ، گرفته كاستي كه آنچه درمقابل اما..رسيد
و طبقهمتوسط جوانان و نوجوانان ميان در همچنان است ، شده جنسيناميده
بيرويه مصرف در تزايد ، به رو روند همين.است يافته تداوم غرب بالاي
بيماريهاي خودكشي ، بزهكاريها ، الكلي ، افزايش نوشيدنيهاي و مخدر مواد
.ملاحظهميشود...و رواني
به نسبت اخير ، سالهاي ارزشي تحولات مورد در كه توجهي قابل نكته
انتقال آنگذشت ، از ناگفته نبايد و بود مشهود دهه 1960 سالهاي
سال 1966 در.است طبقهكارگر جوانان به دانشگاهي اقشار ارزشهاي
چشمگيري صورت به جوانانغيردانشگاهي عقايد و ديدگاهها
قضيه اينبود دانشگاهي جوانان وباورهاي نظرات از محافظهكارانهتر
و مخدر مواد از استفاده و جنسي ازآزادي ازمسائل بسياري مورد در
ويتنام ، جنگ مقابل در موضعگيري تا گرفته لباس پوشيدن در همگونگي
اما بودهاست صادق حكومت و اقتصاد به مربوط ديدگاههاي و اقليتها حقوق
به بهسرعت جواناندانشگاهي از اقليتي ارزشهاي كه ميرسد بنظر پس آن از
ميان تفاوت دهه 1980 ، رسيدن بافراباشد يافته انتقال جوان جمعيت كل
جوانان با دانشگاه به ورود شرف در ياجوانان دانشگاهي جوانان
.بود شده دهه 1960 اواخر از كمتر بطورچشمگيري غيردانشگاهي
دارد ادامه