چهارم ، شماره 1147 دسامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 17 سهشنبه 27
1900- قرن2000 گزارش
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
صلح برقراري براي شرط 14
ژانويه 1918 8
در 14 پيشنهادي كنگره ، به سالانه پيام در آمريكا ، رئيسجمهوري ويلسون
.است داده ارائه صلح برقراري و جنگ به دادن پايان برايامكان ماده
بپذيرند را شرط اين 14 بايد جنگ در درگير دولتهاي كه دارد عقيده وي
.يابد تحقق تفاهم و صلح تا
تعيين و ملي حاكميت حق كه دارد تاكيد اصل اين بر ويلسون صلح پيشنهاد
متخاصم كشورهاي و درآيد اجرا به عملا بايد ملتها همه سرنوشتبراي
شركت با شورائي سپس.كنند موافقت جنگ از اجتناب و خلعسلاح با
اختلافات حل به كه شود تشكيل ملل نامجامعه به دولتها همه نمايندگان
تخليه آمريكا رئيسجمهوري.بپردازد مسالمتآميز راههاي از بينالمللي
و بلژيك تخليه همچنين و آلمان ارتش از را روسيه اشغالي اراضي
با صلح گوهاي و گفت آغاز پيششرط را فرانسه به لرن و آلزاس استرداد
بايد عثماني و اتريش زيرسلطه ملل كه است شده متذكر و دانسته آلمان
.يابند دست استقلال به يا بمانند باقي كنوني وضع در باشند مختار
.باشد مستقل دولت يك بايد نيز لهستان
:است زير شرح به ويلسون صلح مادهاي شرايط 14 جزئيات
صلح ترتيبات و مذاكرات انتشار - 1
بينالمللي آبهاي در كشتيراني آزادي - 2
صلح و همكاري داوطلب ملل همه ميان ستد و داد و بازرگاني آزادي - 3
جنگافزارها شده تضمين محدوديت - 4
مستعمراتي دعاوي و مسائل بيطرفانه حل - 5
.آن از ناشي مسائل رفع و روسيه اشغالي اراضي تخليه - 6
.آن حاكميت و ارضي تماميت مجدد استقرار و بلژيك كامل تخليه - 7
به لرن و آلزاس بازگرداندن و فرانسه خاك از آلمان قواي عقبنشنيي - 8
.كشور اين
.اقوام ميان واقع حدود طول در ايتاليا مرزي خطوط اصلاح - 9
.دارند قرار اتريش امپراتوري تسلط در كه ملتهايي استقلال - 10
گونه بدان مونتهنگرو و صربستان روماني ، اشغالي سرزمينهاي تخليه - 11
.باشد داشته راه آزاد درياي صربستانبه كه
خودمختار و تركنشين سرزمينهاي به عثماني امپراتوري محدوديت - 12
و داردانل آبراهه در كشتيراني آزادي تضمين و ملتهايغيرترك
.بسفور
آزاد درياي به دستيابي راه اختصاص و لهستان مستقل دولت تشكيل - 13
.آن براي
دولتهاي ارضي تماميت و سياسي استقلال تضمين و ملل جامعه برپايي - 14
.جامعه اين
آلمان در همگاني اعتصاب به فراخوان
ژانويه 1918 28
روم در را بردگان رهبر ناماسپارتاكوس كه آلمان چپ تندروهاي گروه
قدرت همگاني اعتصاب به فراخوان يك با برگزيدهاند ، خود باستانبراي
:است آتشين و تند آنان شعارهاي.ميگذارند نمايش به را خود فزاينده
هدف!همگاني اعتصاب باد پيروز !جنگافروز حكومت بر مرگ !است بس جنگ
اسلحهسازي كارخانههاي در اعتصاب گسترش بهويژه گروهاسپارتاكوس
پاسخ آنها فراخوان به كارگر هزار اعتصاب 200 آغاز در و است آلمان
درروهر وسيعي مناطق به كارگران اعتصاب ژانويه و 30 در 29 و ميدهند
گسترش ولوبك وبرم چونهامبورگ بنادري و وساكر عليا وسيلزي
خواهان و ميكشند كار از دست كارگر هزار از 500 بيش و ميكند پيدا
آلمان صنعتي مناطق در اعتصابات وسعت.ميشوند جنگ به فوري دادن پايان
متعددي مناطق در و ميكند شديد تدابير اتخاذ به ناگزير را نظامي سران
به تهديدآميز حجت اتمام يك در دولت.ميشود تشديد نظامي حكومت مقررات
به نگيرند ، سر از را خود كار اگر كه ميدهد هشدار اعتصابي كارگران
.رسيد خواهند سخت كيفرهاي به و شد خواهند سپرده جنگ زمان دادگاههاي
صحه اعتصابات اين بر آلمان دموكرات سوسيال نيرومند حزب و سنديكاها
.نگذاشتهاند
پس بود ، دموكرات سوسيال حزب چپ جناح در اقليتي كه گروهاسپارتاكوس
اندكي هواداران مدتها و گرفت پيش در افراطيتري روش آن انشعاباز از
و آورد بهدست نفوذي كارگران ميان جنگ سالهاي تدريجدر به اما داشت ،
همين به.راهانداخت جنگ به دادن خاتمه براي حكومت برضد تبليغاتي
بانويي و نخت ليبك كهكارل را گروه اصلي رهبر دو آلمان دولت دليل
اين وجود با.است افكنده زندان به هستند لوكزامبورگ نامرزا به
روسيه ، در بلشويكها يابي قدرت از پس و دارد ادامه گروه مبارزات
دو كه هرچند ميكنند ، كمك اسپارتاكوس گروه به هم آلمان كمونيستهاي
از جدي انتقادهاي سرگشادهاي نامههاي در تازگي به آنان زنداني رهبر
و است غيرقانوني آلمان در اسپارتاكوس گروه.كردهاند روسيه بلشويكهاي
.است مخفيانه آن فعاليتهاي
شد بازداشت فرانسه در پيشين نخستوزير يك
ژانويه 1918 15
به هم كوتاهي مدت و داشت وزارت مقام سالها كه مقتدر سياستمدار يك
به پرونده تكميل با و شد بازداشت دادگاه حكم به زد ، تكيه نخستوزيري
جاسوسي فعاليتهاي در مشاركت و قدرت از سوءاستفاده و اتهامفساد
است پرنفوذي وزير همان كايو ويژوزفشد خواهد محاكمه آلمان براي
در تبرئهاش و كرد ترور را فيگارو روزنامه مدير همسرش پيش چندي كه
به قضايي مقامات تصميم ميشود گفته.برانگيخت فراوان هياهوي دادگاه
او خيانت و استفاده سوء بر مبني مداركي افشاي پي در بازداشتكايو
مدارك اين اصالت اگر.است شده كشف پيش چندي بهظاهر كه آمريكاست در
سياسي شخصيت اين انتظار در سخت كيفري برسد ، اثبات به دادگاه در
.بود خواهد جنجالي و مقتدر
كردند منحل را اساسي قانون مجمع بلشويكها
ژانويه 1918 19
روسيه موسسان مجلس
كشور اين اساسي قانون تصويب و تنظيم براي كه روسيه موسسان مجلس
.شد منحل بلشويك حكومت توسط گشايش ، از بعد روز يافتهبود ، تشكيل
ورود از و بودند بسته را جلسات تالار به ورود راه سرخ گاردهاي
بهعنوان رويداد اين پي در كه تظاهراتي.ميكردند جلوگيري نمايندگان
.شد سركوب مسلح ماموران توسط بهشدت داد رخ اعتراض
اكثريت به بلشويكها موسسان ، مجلس انتخابات در گذشته ، دسامبر ماه در
واگذاري مورد در پيشنهادلنين مجلس گشايش روز در و نيافتند دست
كه بودند معتقد غيربلشويك نمايندگان.شد رد سويتها به روسيه حكومت
آن از پس و شود تصويب و تنظيم دموكراتيك اساسي قانون يك بايد ابتدا
اما گيرد ، بهدست را قدرت جديد دولت مصوب ، اساسي قانون براساس
را جلسه اعتراض با بودند مخالف نظريه اين با كه بلشويك نمايندگان
.شدند مجلس انحلال خواهان و گفتند ترك
فكر احمقها و تبهكاران فقط:كرد توجيه چنين رالنين اقدام اين
را حكومت تا ماند خواهد اكثريت كسب انتظار در كهپرولتاريا ميكنند
قدرت سپس و كند سرنگون را بورژوازي بايد نخست پرولتاريا.گيرد بهدست
.است همين پرولتاريا ديكتاتوري.آورد چنگ به را
مينشينند عقب خاورميانه در تركها
فوريه 1918 21
فرماندهي به بريتانيايي قواي توسط آنجريكو از پس و بيتالمقدس تصرف
قاهره در انگليس عالي كميسر ساله دو تلاشهاي ثمره ژنرالآلنبي
دولت عليه عرب قبايل اگر داد وعده حجاز ، مقتدر شيخ بهحسين ، كه است
بر مشتمل عربي وسيع امپراتوري يك تشكيل به كنند ، قيام عثماني
توماس.كرد خواهد موثر كمك فارس خليج و مديترانه بين سرزمينهاي
و تشكيل را عرب سپاهيان انگليس جاسوسي سازمان كاركشته مامور لورنس
عربستان در ديگري نواحي و جده مدينه ، مكه ، شهرهاي بزودي و داد تعليم
فلسطين ، به انگليس قواي حملات در اما شد ، خارج عثماني دولت تسلط از
كرسنشتاين نامفن به آلماني ژنرال يك زيرا نداد ، دست سريعي توفيق
تا ازغزه مستحكمي دفاعي خط و شده مامور عثماني قواي به كمك براي
يك با گذشته تابستان در اينلورنس وجود با.بود داده ترتيب برشبه
درآورد تصرف به احمر بحر انتهاي در را بندرعقبه غافلگيرانه حمله
در انگليسي نيروهاي به لازم تجهيزات و كمكي قواي طريق اين از و
روز 9 در آلماني ژنرال دفاعي خط شكستن درهم با آنان و رسيد فلسطين
.شدند بيتالمقدس وارد گذشته دسامبر
براي خود وعده به بريتانيا كه است رسيده فرا آن هنگام اكنون ظاهرا
لردبالفور حال همين در اما كند ، وفا عربي پهناور يككشور تشكيل
فلسطين در را يهود دولت يك تشكيل پيش چندي انگليسنيز خارجه وزير
متناقض وعده دو اين ميان جمع كه نيست ترتيبروشن اين به.داد وعده
!بود؟ خواهد امكانپذير چگونه
تزار امپراتوري فروپاشي و بلشويكها
فوريه 1918
قدرت به تازه كه را بلشويكها روسيه ، در تزار امپراتوري سريع فروپاشي
ليووني ، استوني ، اوكراين ، اخير ، ماههاي دراست كرده نگران رسيدهاند
گسستهاند روسيه با را خود پيوندهاي قفقاز و فنلاند ليتواني ، كورلند ،
كه دارد هماهنگي نظريهلنين با آنها جدايي.كردهاند اعلام استقلال و
درباره كه است ملتي و قوم هر حق اين است داشته اعلام صراحت به
.بگيرد تصميم خود سرنوشت
گرفته نظر در هم لهستان جدايي اگر تزار سابق امپراتوري تجزيه با
درصد كشاورزي ، 54 زمينهاي درصد جمعيت ، 32 درصد اكنونروسيه 34 شود ،
.است داده دست از را خود سنگ زغال منابع و 89درصد صنعتي كارخانههاي
تسلط تحت ملتهاي استقلال از و خرسنداست حادثه اين از آلمان دولت
معرض در همچنان يافتگاننوبنياد استقلال اين زيرا ميكند ، حمايت روسيه
جمع خطربه اين با مقابله براي و هستند روسها دوباره سلطه خطر
خود نفوذ رايش امپراتوري بدينگونه.آمد درخواهند آلمان طبيعي متحدان
.است داده گسترش خاوري اروپاي درسراسر را
آلمان و زدهاند مداخلاتي به دست فنلاند در سرخ گاردهاي پيش چندي
موفق فنلانديها آن كمك به و كرد اعزام سرزمين آن به بيدرنگنيرويي
اخراج اوكراين از بلشويكها آلمان حمايت با.شدند روسها راندن به
نشان منفي واكنش آلمانها اقدام برابر در روسيه بلشويك دولت.شدند
فوري هم برلن اما كرد ، متوقف را كشور اين با صلح مذاكرات و داد
سرزمينهاي آلمان قواي.كرد صادر جبههها در را جنگ سرگيري از دستور
شبه تا پيشروي به هم اوكراين در و كردند تسخير را بالتيك كناره
دانوب رود مصب به جنوبيتر جبهه در و دادند ادامه كريمه جزيره
تبارهاست آلماني با جمعيت اكثريت كه استوني سرزمين در.رسيدند
به بايد بالتيك ساحلي مناطق كه اين از حاكي است شده بلند زمزمههايي
.شوند ملحق آلمان امپراتوري
ارتش در تفرقه دچار فقط نه روسيه بلشويك حكومت مشكلات ، اين برابر در
دست نيز داخلي روزافزون تشنجات با بايد بلكه است ، نظامي ضعفقواي و
مدارا و نرمش سياست به آلمان برابر در دليل همين به.كند نرم پنجه و
شده متوقف گفتگوهاي است داده دستور خود نمايندگان به و يافته گرايش
.بگيرند سر از را صلح