چهارم ، شماره 1147 دسامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 17 سهشنبه 27
|
|
و نقشها ;مسلمان روزنامهنگار اخلاق
كارآمديها
پينياز را جامعه و نيست قانون جايگزين مسلمان روزنامهنگار اخلاق
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
آن مويد و مكمل و قانون از پيش مقولهاي نميكند ، مطبوعاتي قانون از
است
اشاره
چرا است؟ اخلاقي حرفهاي روزنامهنگاري ، چرا چيست؟ اخلاقي عمل
مسلمان روزنامهنگار اخلاق باشد؟ داشته ديني بايدمنشاء روزنامهنگاري
نيست؟ چيزي چه
كار شدن اخلاقي راه در موانعي چه هست؟ چه مسلمان روزنامهنگار اخلاق
اخلاقي رفتار تبيين در اساسي خطوط دارد؟ وجود مسلمان روزنامهنگار
خانيكي هادي آقاي كه است سوالهايي اينها چيست؟ مسلمان روزنامهنگار
مسلمان ، روزنامهنگار مطبوعاتي اخلاق همانديشي سمينار نخستين در
.ميگذرد نظرتان مقالهاز اين.است داده آنها به مجملي پاسخهاي
مقالات سرويس
خانيكي هادي
چيست؟ اخلاقي عمل
قلمروهاي كه است گسترده چيست ، مقولهاي اخلاقي عمل خاستگاه اينكه
عاطفه.است داده اختصاص خود اجتماعيبه علوم و فلسفه در را وسيعي
ميل ، برابر در اراده انگيزههايخودخواهانه ، برابر در غيردوستي
در پرستندگي زشتيها ، برابر در امور زيبايي طبيعت ، برابر در وجدان
در اخلاقي عمل تبيين براي شده مطرح منشاءهاي جمله از انانيت برابر
.(مطهري مرتضي شهيد استاد)است اخلاق فلسفه حوزه
سودگرايي بر مبتني اخلاق حوزه چهار حداقل اخلاق ، جامعهشناسي در
اخلاقي حس و شهود بر مبتني اخلاق ،(هيوم و ميل ، لاك استوارت بنتام ، )
عقل بر مبتني اخلاق (شوپنهاور)عاطفه اصالت بر مبتني اخلاق ،(هاچسن)
.شدهاند تفكيك يكديگر از (كانت) عملي
زندگي قواعد ديگر از اخلاقي عمل تفكيك و شناخت چگونگي سر چالشبر
حوزه دو در را جامعه قلمرو در اخلاق نظريهپردازان نهايتا اجتماعي
نخست حوزه در.است داده قرار شناخت و ياعقلانيت و عاطفه و ارزش
و اخلاق و اعتقادات و اخلاق ايمان ، و اخلاق ارزشها ، و اخلاق ميان
نقش بر و ميشود يافت وثيق و نزديك رابطهاي اجتماعي هنجارهاي
و بيناخلاق دوم حوزه در.ميگردد تاكيد اخلاقي رفتارهاي خودتنظيمي
قرابت هدف به معطوف اعمال و جمعي مسئوليتگرايي قانوني ، رفتارهاي
شناخت و ادراك از اخلاقي قواعد ديدگاه اين در.ميشود ديده بيشتري
از برآمده ساختارهاي قالب در و ميگيرند سرچشمه فايدهگرا و عقلاني
.ميكنند پيدا بروز اجتماعي متقابل كنش تجربه
برخي ميتوان اخلاق جامعهشناسي در نظري حوزههاي گستردگي اين عليرغم
:است جمله آن از كه كرد استخراج ديدگاهها دراين را اساسي مشتركات
انجام تعهد و تكليف روي از شدهو دروني صورت به اخلاقي عمل 1ـ
.ميگيرد
.ميشود آغاز ديگران سوي به وجهتگيري ديگرخواهي با اخلاقي عمل 2ـ
(منفي يا مثبت)خاص وارزشگذاريهاي جهتگيريها داراي اخلاقي عمل 3ـ
.است
فرد قبول مورد اجتماعي وانتظارات حقوق رعايت به منجر اخلاقي عمل 4ـ
.ميگردد
است؟ اخلاقي حرفهاي روزنامهنگاري ، چرا
رو اين از همديگرخواهانه ، و است ارزشگرايانه عملي هم روزنامهنگاري
رفتارهاي و قواعد تمامي.است اخلاقي رفتار با آميخته در امري
و حسن و نميگنجد قانون و اجتماعي اجبارهاي قالب در روزنامهنگارانه ،
پاداشها قالب در خبري فعاليتهاي از بسياري ونبايدهاي بايدها و قبح
درمواقع كه اينروست از.نميشود تبيين قانوني و رسمي ومجازاتهاي
و عام وتعهدات تنظيمكننده خود كارهاي و وجودساز ضرورت بيشمار
مسئله همين.ميگردد احساس قانوني الزامهاي از پيش و بيش شده دروني
از مستقل مقولهاي عنوان به و بهجد را اخلاقروزنامهنگاري كه است
اخلاق.ميكند مطرح آن مقوم و مكمل حال عين در اما قانون
ميتواند كه است احساسي و عقلاني دوگانه خصلت داراي روزنامهنگاري
:يعني گويد پاسخ حرفه اين عرصه در را اخلاقي امر در نهفته عناصر
وابستگي)كند تركيب اجتماعي تكاليف و انتظارات با را فردي نيازهاي 1ـ
(عاطفي
خصلت)بپردازد اجتماعي و فردي نيازهاي كنترل به خودكار صورت به 2ـ
.(خودتنظيمي
را بيروني و دروني فشارهاي از فارغ تصميمگيري امكان 3ـ
.(ارادي استقلال)فراهمكند
باشد؟ داشته ديني منشاء بايد روزنامهنگاري اخلاق چرا
را ديگران به نسبت مسئوليت احساس اينكه براي روزنامهنگاري اخلاق
به ميل يافته ، تعميم عاطفه تعهد ، آرمانگرايي ، به نياز برانگيزاند
كننده تنظيم خود سازوكارهاي و وبيروني دروني محيط كنترل و نظارت
منافع به محدود و معطوف نميتواند روزنامهنگاري معيارهاياخلاقي.دارد
نهايتا خودگراو نسبي ، و خاصگرا اخلاقباشد خاص و خصوصي وعرصههاي
غيرشخصي ، فراگير ، روزنامهنگاريبايد اخلاقي معيارهاي.است غيراخلاقي
.باشد عيني و عام
رفتار در ساري و جاري را معاد و معنا و هدفداري متدين روزنامهنگار
ودر خداست محضر ، عالم(ره) راحل امام گفته به كه ميداند خويش
.كرد معصيت نبايد خدا محضر
روزنامهنگاري حرفه براي ميتوان نيست؟ چه مسلمان روزنامهنگار اخلاق
برمحيط ، نظارت مثل آن براي شده تعريف نقشهاي يا وظايف بهاعتبار
تهييج يا فرهنگي ، ميراث انتقال اجتماعي ، همبستگيهاي توسعه و ايجاد
به نسبت بيشتري مسئوليت يا حساسيت سرگرمي ، يا و سازماندهي و بسيج
طرح براي بيشتر مسئوليت و حساسيت همين اگرچه.بود قائل مشاغل ساير
و نگرش نوع اما ميآورد ، پيش را حرفهاي اخلاق وجود به ضرورت حداقل
براي اخلاق در را متفاوتي حدود انسان و جامعه جهان ، نسبتبه تلقي
داراي بايد يقين به مسلمان روزنامهنگار.ترسيمميكند روزنامهنگار ،
.است اسلام بخش تعالي مكتب از گرفته نشات كه باشد خاصي حرفهاي اخلاق
رفتارهاي و نگرشها دهنده جهت و كننده تنظيم مسلمان روزنامهنگار اخلاق
متمايز ازغيرخويش را او كه است ونبايدهايي بايد مبين و حرفهاي
بهيك شدن نزديك براي.عمليميدهند مفهوم او بهباورهاي و ميكنند
برخي ميتوانابتدا مسلمان اخلاقروزنامهنگار از اثباتي تعريف
.شود روشنتر آن واقعي حد تا كرده متمايز آنرا سلبي مفاهيم
توصيهاي ، ظاهرگرايانه صرفا مسلمانمقولههايي روزنامهنگار اخلاق -1
.است يافته سامان و نهادي عملي ، نيست ، مفهومي فردي و
نسبيت محصور كه اجتماعي آداب و عرف همان مسلمان روزنامهنگار اخلاق -2
.دارد آنها از جدا كاركردي مبناو نيست ، است ، جغرافيايي و تاريخي
بينياز را جامعه و نيست قانون جايگزين مسلمان روزنامهنگار اخلاق -3
آن مويد و مكمل و ازقانون پيش مقولهاي مطبوعاتينميكند ، قانون از
.است
در كه تكنيكي خاص كاركردهاي و الزامات مسلمان روزنامهنگار اخلاق -4
و ناظر بلكه نيست ، ميكند ، پيدا بروز خبر عرضه و تنظيم توليد ، فرآيند
.است روزنامهنگاري قواعد و ارزشها و اصول برخي بر حاكم
بيروني فشارهاي و اجبارها شده مسلماندروني روزنامهنگار اخلاق -5
در نيست ، اقتدارگرايي و منفعتگرايي مصلحتگرايي ، نيست ، اجتماعي
.نيست نيز حقيقت مبتنيبر اقتدار و منفعت مصلحت ، نافي حاليكه
ومنعهاي نبايدها از مجموعهاي مسلمانفقط روزنامهنگار اخلاق -6
صفت به مسلمانهست نيز ترغيبها و بايدها حرفهاينيست ، بازدارنده
ميشود وظايفي به مكلف حقيقت انتشار و انعكاس براي فكريش و اعتقادي
.ميكند جاذبتر و وسيعتر را روزنامهنگاري عرصه كه
وگرايشهاي سلايق منافع ، توليد مسلمانباز روزنامهنگار اخلاق -7
و نهاد اخلاق نام رسمي و درك و نفع هر بر نميتوان نيست ، گروهي و فردي
.افشاند دين چهره به را آن غبار
در مسلمان روزنامهنگار هست؟اخلاق چه مسلمان روزنامهنگار اخلاق
و فردي تعهدات شامل عملي -ومقررات 2 قواعد شامل نظري -عرصه 1 دو
حرفهاي قلمرو در مفهوم اين عملي نتايج.ميرسد ظهور منصه به اجتماعي
عفاف ، و امانتداري ودرستكاري ، انصاف صحت ، و دقت درست ، ادراك پيدايش
رعايت عهد ، به وفاي و تعهد راستگويي ، و صداقت خويشتنداري ، و صدر شرح
بسياري و اصلاحگري و نقادي ستمستيزي ، و عدالتجويي رقيب ، و رفيق حقوق
طبيعتا.دارد پي در را فردي و اجتماعي ديگر ضرورتهاي و نيازها از
ميشود نيز روزنامهنگاري حرفهاي تحول به منجر عمل در اخلاقي نتايج اين
.ميگشايد مخاطبان و رسانهها ميان ارتباط زمينه در نويني عرصههاي و
جويي ، عدالت عينيتگرايي ، نگاري ، حقيقت از برخاسته روزنامهنگاري
اعتماد اجتماعي ، دهنده توسعه و بخش تعالي الزامهاي و انتقادگري
را عقلاني و اجتماعي كنشهاي دارد ، دنبال به را آنان تعهد و مخاطبان
بازخوردهاي فرايند ميكند ، دوسويه را ارتباط جريان ميدهد ، سامان
كيفي و كمي توسعه به نهايتا و ميآورد بهوجود را ارتباطي
.ميانجامد روزنامهنگاري حرفهاي آشكار هدفهاي يعني روزنامهنگاري
مسلمان روزنامهنگار اخلاق مسلمان روزنامهنگار رفتار شدن اخلاقي موانع
.نيست اخلاقي توصيههاي و مواعظ به محدود و فردي و تجريدي مقولهاي
قالب در كه است تجربي و حسي معرفتي ، پديدهاي روزنامهنگاري اخلاق
رشد ميگيرد ، شكل مناسب ساختهاي و نهادها مقررات ، هنجارها ، ارزشها ،
به منوط آن تسري و تحقق اينرو از مييابد ، استمرار و استقرار ميكند ،
:است سطح سه در توجه
فردي تربيتهاي و آموزشها -1
سازماني مناسب ساختار -2
اجتماعي فرهنگ قابليتهاي -3
نظام و خبري نهاد روزنامهنگار ، عنصر سه از ميتوان اساس براين
رفتار شدن اخلاقي موانع حال عين در و عوامل بهعنوان اجتماعي
اسلامي اخلاق به متصف خود اگر روزنامهنگار.كرد ياد روزنامهنگاري
در يا و نباشد پايبند موازيني چنين به او مطبوعاتي سازمان يا نباشد ،
پارگيها چند تعارضها ، جامعه مدني ساخت و سياسي نظام اجتماعي ، فرهنگ
به اخلاقي ناكارامدي از فرايندي باشد ، داشته وجود فرهنگي گسستگيهاي و
كه است طبيعي.است اطلاعرساني نظام زوال و ضعف آن حاصل كه ميآيد وجود
اجتماعي و سازماني فردي ، عامل سه هر به بستگي جريان اين ضعف و شدت
اخلاقي نظامنامه تدوين و تنظيم در نميتوان سبب اين به دارد ،
امروز ، داشت نگاه خود سطح در تنها را توقعها مسلمان ، روزنامهنگار
مقولهاي سطح در بايد و است نوين و نهادي پديدهاي روزنامهنگاري
حال در يكسو از كه جامعههايي درگيرد قرار نظر مورد اجتماعي
در گوناگون زمينههاي ديگر سوي از و هستند تاريخي پويايي و دگرگوني
و ساز قدرت و ضعف يا عدم و وجود دارند ، اجتماعي شكافهاي و تعارضها
ايفا تعيينكنندهاي نقش اجتماعي مختلف تضادهاي فصل و حل كارهاي
مناقشههاي رفع كارآمد فرايندهاي و نهادها وقتي حقيقت در.ميكنند
جامعه در همپذيري و تفاهم گفتگو ، زمينههاي باشد ، داشته وجود اجتماعي
توسعه اساسي پايه دو كه مشاركت و رقابت عملا و ميگذارد گسترش به رو
ميان كه شرايطي در ويژه به امر اين.ميكند پيدا بروز امكان هستند
وجود ناپيوندي حدودي تا فرهنگي مستقر نظامهاي و نو تمدني نهادهاي
مسلمان روزنامهنگار اخلاق رو اين از مييابد ، اهميت بيشتر دارد ،
و شكافها ميتواند اجتماعي و فرهنگي دهنده انسجام عامل بهعنوان
خود اينكه براي اما كند ، كم را اجتماعي و تاريخي فرهنگي ، گسستگيهاي
و منافع علائق ، -الف مانع سه از بايد بيابد خور در دوام و قوام
غيررسمي و رسمي فرهنگ موانع -ج و سازماني موانع -ب فردي ، گرايشهاي
به توجه متضمن روزنامهنگاري ، اخلاقي نظامنامه ديگر عبارت به.بگذرد
:است زير سهگانه مسئوليتهاي و ارزشها
اخلاق) روزنامهنگاران تنظيمكننده خود و شده دروني مسئوليتهاي -1
(فردي
و صنفي اخلاق) مطبوعاتي و صنفي نهادهاي معيارهاي و ارزشها -2
(سازماني
(كارگزاران اخلاق) جامعه و دولت بر حاكم معيارهاي و ارزشها -3
كه است مسلمانروشن روزنامهنگار اخلاقي رفتار تبيين در اساسي خطوط
مسلمان اخلاقيروزنامهنگار راهبردهاي و موازين تدوين و تبيين براي
و مسئولانه مستمر ، كوششي خلال از مهم اين هستيم ، راه آغاز در هنوز
تجربه و توان رو اين از ميرسد ، فرجام به انقلابي و اسلامي بادغدغههاي
برخي.نيست باب اين از فصلاساسي سر چند در گذر از بيش مقاله نويسنده
گيرد قرار صاحبنظران تحقيق و مطالعه مورد است اميد كه فصول اين رئوس
:است قرار اين از
كه نهادياست و جمعي جديد ويژگيهاي با نو پديدهاي روزنامهنگاري -1
از بسياري عليالقاعده.دارد اخلاقي رفتار قواعد نوين تبيين به نياز
اين حيطه در بايد اجتماعي و اخلاقفردي روشن سنتهاي و موازين و اصول
مسلماني ، ضرورت به كه است طبيعي.يابد تسري و شود تعريف نو نهاد
لاقيدي پردهدري ، و تجسس ستم ، و دروغ تهمت ، و غيبت نظير فراواني معاصي
شكل در معاصي همين اما است ، پرهيز مورد فردي سطح در بيتعهدي و
.نگرديدهاند عملي تدقيق و تبيين هنوز حرفهاي و مطبوعاتي و سازماني
تسلط دليل به گسترشاست ، به رو روزنامهنگاري اخلاقي عرصه -2
قلمروهاي اطلاعرساني ، نظام وتوسعه صنعت رشد طبيعت ، بر بشر روزافزون
كه ديني نظام و فرد هر برايميگيرند خبرقرار پوشش زير در جديدي
توجه ضرورت نيست فردي حيطههاي به دين عقبنشيني و سكولاريسم به معتقد
.ميشود بيشتر اخلاقي ضوابط و اصول استخراج و كشف به روزافزون
و استوار ورويههاي سنن اما است ، نو روزنامهنگاري پديده چه اگر -3
انتقال و ثبت روند كه دارد وجود اسلامي تمدن و فرهنگ در راهگشايي
ساخته كارامد و برده پيش خوبي به را اطلاعرساني و واقعهنگاري خبر ،
ميتوانند توليد باز و بازشناسي درصورت سنن و اصول رويهها ، ايناست
روزنامهنگاري قانوني و اخلاقي جديد نقشهاي تبيين و حدود تعيين در
استخراج كشف ، ما كنوني نيازهاي از يكي ديگر عبارت به.باشند كارساز
و اطلاعرساني نظام در اخلاقي و فرهنگي موثر و اصيل سنتهاي بازآفريني و
.است تاريخي گسستگيهاي بردن ميان از
و مطبوعات نهادي وضعيت قانون ، با مسلمان روزنامهنگار اخلاق -4
دارد ، نسبت مدني جامعه و سياسي نظام عمومي فرهنگ رسانهاي ، نظامهاي
.ميگذارد تاثير آنها بر و ميپذيرد تاثير آنها از
وفن جايحرفه به فراگيري و شمول عين در مسلمان روزنامهنگار اخلاق -5
حرفهاي وتجارب فنون كردن رو و زير پي در نمينشيند ، روزنامهنگاري
و اينحرفه واقعي سوي و سمت يافتن و دادن جهت جستجوي در بلكه نيست ،
.آنهاست كردن بومي و نو دنياي تجربههاي از بهرهمندي
تسريعفرايند براي مطلوبي جايگزين مسلمان روزنامهنگار اخلاق -6
در اخلاق زيرا است ، آن شرطهاي پيش و زمينهها تقويت و مطبوعاتي توسعه
تعارضهاي فصل و حل دستگاههاي و مدني جامعه ضعف از ناشي شرايط
نهادهاي خلاء و.ميكاهد اجتماعي و فرهنگي پارگيهاي چند از اجتماعي
.ميكند پر حدودي تا را حقوقي و اجتماعي
نياز به پاسخگويي مسلمان روزنامهنگار اخلاق به توجه اينكه سرانجام
دهه دو كه است انقلابي آرمانهاي از دفاع و معنويت و دين به كنوني بشر
و آهنگ دين ، نام به و است داده اختصاص خود به را بيستم قرن پاياني
.است آفريده را نو نظامي