چهارم ، شماره 1149 دسامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 19 پنجشنبه 29
سبز همه اين ببريم سبد بياريم و
سبز خانه سريال به نگاهي / خوانندگان نقد
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
حتي.وآرمانگرا ايدهآليستي آشكارا برنامهاياست سبز خانه سريال
افراط به گاهي آرمانگرايي اين كه كرد ادعا و رفت ميتوانپيشتر
بهحدي سريال اين فضاي كه بدانمعني افراط البته.ميشود كشيده
در حالي و حس و فضا چنين به رسيدن كه است دسترس غيرقابل و غيرواقعي
به امكاندستيابي و مانده تماشاگرانباقي نشده برآورده آرزوهاي حد
و بهظاهرغيرقابلوقوع همينآرمانگرايي.ميكند غيرممكنجلوه آن
نقديدرباره و بحث هر به نقطهورود ميتواند آرمانشهرمطبوع ، اين
بانگاهي و تمام هوشياري اينسريالبا تهيهكنندگان.باشد سريال اين
-انسانهاست آرزويهمه كه آنطور -روابطانسانها به روانشناسانه
است بشر ديرينه آمال از آن در زيستن كه ميكنند بنا دنياييخيالي
آستانه در نقطهدنيايي هيچ در متعدد بهدلايل بنا متاسفانه اما كه
آن (پستمدرن حالا و) مدرن مشخصات همه با بيستويكم قرن به ورود
سريال اين فضاي.داشت را فاضلهاي مدينه چنين شكلگيري انتظار نميتوان
و نهفته آرزوهاي همهاز و همه ميكشند نفس آن در كه آدمهايي و
نشات ديگران با انساني و سالم ارتباط ايجاد براي تماشاگران سرخورده
دوستانه ، صميمي ، هواي و حال در زندگي آرزوي ما همه يعني.ميگيرد
ولي داريم خود روح و قلب درون در را خانهسبز سريال پاك و عاشقانه
جهان اين وقتي پس نيستيم دنيايي چنين پايهگذاري به قادر كه افسوس
هيچ بدون و آمده وجد به ميكنيم مشاهده تلويزيون صفحه از را زيبا
اين آدمهاي روابطهمه در جاري شفافيتميشويم غرق آن سبزي در مانعي
:است اساطيري ادبيات در پريان قصههاي يادآور مواقع بعضي در سريال
گاهي اگر حتي.دارند قرار پاكي و خوبي اعلاي حد در همگي شخصيتها
خود ذاتي خوبي از هم باز كنند گير نامطلوب وضعيتي در شرايط بنابر
شكل طبع لطافت همين تاثير تحت آنان عكسالعملهاي و برنداشته دست
.ميكند پيدا ظهور و گرفته
جايچنداني كه است شده باعث سودجويي زيادهخواهيو فعلي جهان در
.باشد نداشته وجود سادگي و پاكي و عشق بهشتيهمچون مضامين براي
همين خانوادهاز دادگاههاي پيچوخم در بخش به ميتوان نمونه بهعنوان
مطرح با بار هر ازروزنامه قسمت اين در.كرد اشاره همشهري روزنامه
دادگاه راهروهاي نهايتابه كه زناشويي اختلافات از خاصي مورد كردن
ظاهر در كه هستيم زوجهايي خصمانه روابط شاهد ما ميشود ختم خانواده
دقيق آنان اظهارات به كمي وقتي ولي دارند هم با بزرگي بسيار اختلافات
اين تمامي و درمياننيست مهمي موضوع باطنا كه ميكنيم مشاهده شويم
نمونهها.ميگيرد نشات بچهگانه خودخواهيهاي از كينهتوزيها و كشمكشها
و انساني سالم روابط انحطاط از نشان همگي كه بسيارند زمينه اين در
با توام و منطقي سالم ، رابطه آيا ميان اين در حال.دارند اجتماعي
نمايش آيا نميشود؟ محسوب گنجي سبز خانه سريال در عاطفه و رضا عشق
و بيگناهي يادآور كه ليلي و فريد بيپيرايه و صميمي و ساده ارتباط
در كه مسائلي تمامي نيست؟ وجدآور و شاديآفرين است ، كودكان سادگي
ايدهآليسمي از شده مطرح تاكنون سبز خانه سريال شده پخش قسمتهاي
نويسنده كه است رواني ازنظر سالمي انسان هر آرزوي كه ميگيرد سرچشمه
آن بيان عهده از بهخوبي و داشته مدنظر كاملا مجموعه وكارگردان
.است برآمده
و قبولاندن مهم موضوع بگذريم كه سريال اين محتوايي گرايشهاي از
.است تماشاگر براي يكديگر با روابطشان و آدمها اين قابلباوركردن
و زيبا و مليح طنزي از استفاده راه اين در عامل واساسيترين اولين
رفته بهكار طنز.است سريال بخشهاي درتمامي متفاوت و تازه درعينحال
(كاراكترها معرفي و درپرورش چه و شخصيتها درگفتار چه) مجموعه دراين
در خون جريان همانند و تعميميافته آن قسمتهاي تمامي در بهصورتييكدست
بنمايه و اصولاپيرنگ و كرده نفوذ آن عوامل همه در شكلييكسان به بدن
.ميشود بنا طنز عامل مبناي بر سريال
پرداختن اينكه آنهم و ميرسد بهنظر نكتهضروري يك ذكر اينجا در
اثرهنري نوع هر برايپديدآوردن عامل اين از استفاده بهطنزو
راه اين غيراينصورت در كه چرا دارد بسياري دقت و وسواس به نياز
و واقعي طنز بين مرز زيرا خواهدبود مبتذل و تاسفبار بسيار نتيجه
و بيشمار نمونههاي كه) سردستي و سبك شوخيهاي از حاصل ابتذال
سيما شبكههاي تمامي از بيگاه و گاه آنرا يكديگر از شده روبرداري
غيرمسئولانه و كوتاه لغزشي درحد و باريك بسيار است مرزي (هستيم شاهد
مجموعه يك ساخت عوامل از هريك يا و كارگردان نويسنده ، ازسوي
در نهتنها اما.ديگر هنري اثر هر يا و سينمايي فيلم تلويزيوني ،
در متفاوت و جاري طنز بلكه نميدهد رخ اتفاقي چنين سبز خانه سريال
سرزندگي و شادابي آن ماجراهاي كليه به كه است بهنحوي سريال بافت
همهجاحضوري طنز اين.ماجراهاميشود پويايي باعث و ميبخشد خاصي
سمت به سريال ظاهراموضوع كه لحظاتي در داردحتي محكم و فعال
جنس از كه اينفضاها حاكميت از قبل دادهميشود سوق غم يا اضطراب
سبز روح و شده ميدان مليحوارد نيستندطنزي سبز رنگاتفاقات و
درعين و وصميميت صفا كه سريالي.بازميگردد تلويزيون صفحه به مجددا
نشان و ميرود بهشمار آن برجسته و بارز نكات از سرزندگي و شادي حال
باشيد سبز هميشه.دارد آن سازندگان همدلي و همكاري از
همداني وزيري اردوان