چهارم ، شماره 1150 دسامبر 1996 ، سال دي 1375 ، 21 شنبه1
ملي تئاتر تا آييني -سنتي نمايشهاي از
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
رقم بوم ، روي روغن و رنگ سياوش ، از كيكاوس گرفتن تقاص
رضا موزه مجموعه -م.س xابعاد110177 تاريخ1311 ، قولرآقاسي ،
.عباسي
در آييني -سنتي نمايشهاي سراسري جشنواره هشتمين برپايي انگيزه به
تهران
تا نوزدهم از آييني -سنتي نمايشهاي سراسري جشنواره اشارههشتمين
روز پنج طي جشنواره اين در.شد برگزار تهران در ماه آذر ودوم بيست
حوضي ، تخت آييني ، بخش پنج در شهرستانها و تهران از نمايشي گروه هجده
برگزاري روزهاي در.پرداختند نمايش اجراي به خياباني و تعزيه تجربي ،
آييني و سنتي نمايشهاي بررسي شهرگردهمايي تئاتر مجموعه در جشنواره
.شد برگزار نيز
آييني -نمايشهايسنتي مورد در گزارشي جشنواره اين برپايي انگيزه به
.ميخوانيد كه كردهايم تهيه
آيينيمعمولا -سنتي نمايشهاي كه معتقدند تئاتر ازدانشجويان گروهي
ميشوند ، اجرا خاص زمانهاي در يا و افتاده دور مناطق و روستاها در
تا ميشود سبب نمايش نوع اين براي متمركز جشنوارهاي برگزاري بنابراين
نمايش شيوه اين با نزديك از بتوانند تئاتر هنرجويان و دانشجويان
.شوند آشنا
مورد در آموزشي هيچگونه ما دانشگاههاي خاكي دكتر اعتقاد به.
ايراني نمايشهاي مطالعات مركز يك ايجاد و ندارند سنتي نمايشهاي
براي سنتي هنرهاي موزه يك ايجاد تعزيه ، متون چاپ.است اجتنابناپذير
و تكيهها ساختمانهاي احياي دكورها ، و لباسها و عروسكها اشياء ، حفظ
.است نمايشي سنتهاي احياي در ما وظايف جمله از تعزيه اجراي
گفته نيز عزيزي محمود خودماندكتر براي شناسنامهاي:سنتي نمايش
نياز اول دنيا تمام مثل حال بههر نمايش هنر زمينه در ما:است
شروع آن مبناي بر و باشيم داشته برايخودمان شناسنامه يك كه داريم
امكان باشيم نداشته را شناسنامه اين كه زماني تا ما.كنيم حركت به
.نداريم را تئاتر براي متفاوت جايگاه يك از شدن برخوردار
گوناگونزندگي اقوام كه سرزميني اين در خوشبختانه يا متاسفانه
در را خودشان مناسبات و دروني مسائل كه افتاده كمتراتفاق ميكنند
ما.باشند كرده مطرح ميشناسيم امروز ما كه شكلي آن با نمايش قالب
آيينها طريق از عواطف و احساسات بيان كشور هستيم ، نقل و روايت كشور
آنطور و نگرفته قرار خودش طبيعي و مناسب جهت در متاسفانه وليهستيم
آنطور هنوز ، ما كه باشد اين دليلش شايد.است نكرده پيدا رشد بايد كه
و كنيم نقد را مسائل بتوانيم كه نگرفتهايم قرار شرايطي در بايد كه
بايد سوال علامت اين.ببريم سوال زير را نمايش نوع اين ضعف نقاط
تحول ، اين وراي از تا شود فكري تحول و درگيريها ميدان زمينهساز
را ما سنتي -آييني نمايشهاي شكلهاي بتواند كه باشيم داشته رهآوردي
.كند تبديل مرزوبوم اين ملي تئاتر به رفتهرفته
آييني -سنتي مضامين كه است معتقد عزيزي دكتر برخلاف نصيريان اماعلي
سنتي -آييني نمايش:است گفته وي.باشد ملي تئاتر مبناي نميتواند
آن نبايد ما و است گسترده ملي تئاتر زيرا ;است ملي تئاتر يك از بخشي
.كنيم محدود نمايش از خاص نوع يك به را
نمايش از يعني.است متفاوت مقوله دو باتئاتر عاميانه نمايش
.است شده استفاده تئاتري ساختمان يك در عاميانه
باعلي متفاوتي كاملا نظر مورد اين در صادقي قطبالدين دكتر.
.دارد نصيريان
بايد كه ايناست ملي تئاتر به دستيابي راههاي از يكي:است معتقد وي
تحقيق و كار آمده دست به سال هزاران طول در كه نمايشي شكلهاي روي
مدرن نمايش يك خلق براي آييني و سنتي نمايشهاي ويژگيهاي از و.كرد
.كنيم استفاده
ميتوان سنتي نمايش ساختاري عناصر و تشكيلدهنده اجزاي و اصول از
و بزرگ كشور يك ايران.داد جواب را امروزي نيازهاي و گرفت الهام
آيينهاي و مراسم با مختلف فرهنگهاي كنارش ، و گوشه در كه است پهناور
اين.است گرفته شكل سال هزاران طول در كه دارد وجود غني بسيار
هستند زندگي تكاندهنده و بزرگ تجربيات و حوادث فشرده كه چون آيينها
و ريتم داستان ، نماد ، دارند را دراماتيك شكلهايفشرده خود بطن در
.واقعشوند مدرن آثار دستمايه ميتوانند و دارند خود با را اشكالمختلف
را سبكهايتئاتري همه كه زماني تا:است گفته نيز رضايي كرم رضا.
و حافظ كسي اگر.بشناسيم را پيشرو تئاتر نميتوانيم نشناسيم خوبي به
جشنوارههاي شدن برپا بابگويد نو شعر نميتواند نشناسد را سعدي
و بروك پيتر وسيله به پوچي تئاتر تبليغ و انقلاب از قبل تئاتردر
در.شد گذاشته كنار كشور در ديگر تئاترهاي انواع كلي به برووسكي
از تئاتري شيوههاي همه برووسكي و پيتربروك كشورهاي درهمان كه صورتي
را سنتي تئاتر آساني به ما.داشت وجود..و عاميانه كلاسيك ، جمله
تئاتر به اگر دنيا كجاي هر در.رفت بين از تئاتر نوع آن و زديم كنار
به حوضي تخت تئاتر.نگرفتند ناديده را خود كشور تئاتر رسيدهاند ، ملي
.گيرد قرار متعالي تئاتر يك خدمت ميتوانددر نمايشي زبان يك عنوان
در غربياشاگر شكل در نمايش:است گفته نيز مختاباد مصطفي دكتر.
يعني.ميميرد شود ، بومي و آميخته طبيعي زندگي با نتواند شرايط اين
يعني.شود بومي بايد دهد حيات ادامه ايران در ميخواهد اگر تئاتر
اتفاق همين هم غرب در.كند آميخته خودش در و بگيرد را ايراني شكلهاي
مثل آدمي.رفت فرانسه به و آمد ايتاليا از كمديدلارته مثلا.افتاد
ما و است كرده فرانسوي را آن و گرفته را فرم آن كه شده پيدا مولير
هنوز منتهي.كنيم ايراني را نمايش كه ميدهيم خرج به را تلاش اين هم
مردم رشتهها ، تمام در دنيا ، تمام دربرسيم مرحله آن به نتوانستهايم
هنر بقاي رمز.بردند پناه خودشان بومي زبان به كه كردند رشد زماني
بومي جانمايههاي به بردن پناه نيز آن شكوفايي و ايران در نمايش
.است
:است گفته درايران سنتي تئاتر تاريخچه مورد در نيز خاكي دكتر.
رسمها نمايشها ، خرده از دسته يك يافت تولد يونان در تئاتر كه زماني
ستايش در نمايشي رقصهاي.داشت وجود اسلام از پيش ايران در رقصها و
ستايش در نمايشي رقصهاي ميلاد ، از قبل اول هزاره در زندگي و درخت
مراسم طبيعت ، دوباره زايش براي او حمايت جلب و باران طلب و ناهيد
مظهر كه سياوش سوگواري يا و هخامنشيان زمان در مرغكشي يا شاهكشي
.است رسوم دسته اين از بود ايرانيان نزد بيگناهي و پاكي