چهارم ، شماره 1150 دسامبر 1996 ، سال دي 1375 ، 21 شنبه1
|
|
نكنيم طرد را معلول كودكان
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
است تزئيني عكس
نشان گوناگوني واكنشهاي فرزندشان معلوليت مقابل در والدين
پائين محروميت ، و تقصير ، ناكامي و گناه احساس:از عبارتند ميدهندكه
كودك معلوليت انكار و كودك طرد كودك ، از توقعات حد از آوردنبيش
از حتي را خود توقعات سطح ميبينند ، توان كم را خود كودك كه والديني
واگذاري عدم بنابراين.ميآورند پائينتر نيز او توانمنديهاي
حد از بيش وابستگي به منجر كودك توان درحد و كوچك مسئوليتهاي
ميشود كودك در ثانويه عقبماندگيهاي و
كودكان با كه مييابد فرصت كودك توانبخشي روزانه مراكز در
مهارتهاي و كند تجربه را اجتماعي محيط نباشد ، منزوي كند ، بازي ديگر
بياموزد را..و يادگيري نوبت ، نظم ، چون اجتماعي
را سازنده و سازگار رفتارهاي كودك روانشناسي ، متخصصين كمك به
محيطو با سالم ارتباطي و ميكند ناهنجار و نامطلوب رفتارهاي جايگزين
بهرهگيري با ميآموزد نيز مادر و ميكند برقرار خانواده اعضاء
بكوشد باكودك ارتباطش كردن سالمتر در گروهي و فردي ازمشاورههاي
به ميتواند كه انفجارياست بسان جسمي يا ذهني معلول كودك دنياآمدن به
كودكي.كند وارد شديدي لطمههاي خانواده رواني -عاطفي سلامت و انسجام
كه مسائلي دليل به باشد خانواده سعادت و گرمي مايه ميبايست وجودش كه
به را ومادر پدر بخصوص و خانواده اعضاء آورده ، بوجود جمع اين براي
مشكلات بهكودك ، رسيدگي و نگهداري مشكل.ميسازد متاثر مختلف صورتهاي
و دارد پي كودكاندر اين درمان و نگهداري كه سنگيني مخارج و اقتصادي
و اينكودكان به نسبت مردم نگرش همچون اجتماعي -فرهنگي مسائل
جمله از همه;اجتماعي محيطهاي در عزيزان اين پذيرش يا خانوادههايشان
والدين.روبهروميگردد آن با دفعتا مزبور خانواده كه هستند مشكلاتي
طور به كه ميدهند نشان گوناگوني واكنشهاي فرزندشان معلوليت مقابل در
:از عبارتند خلاصه
مادر و پدر در مختلف دلايل به كه:تقصير و گناه احساس -الف
يا گناه كيفر را معلول فرزند چون فرهنگي باورهاي.ميآيد بوجود
حساب به سالم مادري ثمره را سالم فرزند يا دانستن والدين در تقصيري
حاملگي طول در است ممكن كه غفلتي كوچكترين به حد از بيش توجه آوردن ،
احساس ميتوانند همه و همه باشد ، گرفته صورت نوزاد از يانگهداري
گاه.كنند تقويت يا آورده بوجود مادر در بويژه و والدين در گناهرا
هم خانواده يا يكديگر به معلوليت علل دادن نسبت با مادر پدرو
ميگردند زناشوئي روابط در بعدي عصبيتهاي و كدورتها باعثايجاد
.كند متشنج را خانواده كانون كهخودميتواند
آينده از سالم ، نگراني فرزند نداشتن:محروميت و ناكامي احساس -ب
مشكلات و معلول بطئيكودك و كند رشد مالي ، و اقتصادي مشكلات كودك ،
.هستند والدين در اضطراب و ناكامي احساس علل جمله از ديگر جانبي
خود كودك كه والديني:ازكودك توقعات سطح حد از بيش آوردن پائين -ج
نيز او توانمنديهاي از حتي خودرا توقعات سطح ميبينند ، توان كم را
حد در و كوچك مسئوليتهاي واگذاري عدم بنابراين.ميآورند پائينتر
به ميتواند او توان حد در خودش به كودك كارهاي ارجاع كودك ، عدم توان
.شود منجر كودك در ثانويه عقبماندگيهاي و حد از بيش وابستگي
كودك ، گذاشتن راه سر:لازم مراقبتهاي ارائه عدم و كودك طرد -د
و مجزا اتاقي يا خانه در كودك حبس او ، واگذاشتن خود به و بيتوجهي
افراطي محبتهاي حتي و خانوادگي و اجتماعي محيط از او داشتن نگه دور
توسط معلول كودكان طرد بارز نمودهاي از همگي كودك ، به حد از بيش و
.هستند والدين
و جسمي رشد تاخيرهاي و مشكلات نپذيرفتن:كودك معلوليت انكار - ه
كودك ، تحت غيرطبيعي رفتارهاي توجيه مختلف ، بهانههاي به كودك ذهني
او ندارد ، نسپردن را توانش كه اموري انجام براي كودك قراردادن فشار
با ما كودك كه بهانه اين به توانبخشي مراكز مثل مناسب محيطهاي به
.هستند كودك معلوليت انكار بيانگر همه ;دارد تفاوت كودكان اين بقيه
و والدين به كودك مشكلات موقع به بيان به كشور پزشكي گروه بيتوجهي
به كودكان اين موقع به ندادن ارجاع عزيزان ، اين ويژه نيازهاي توضيح
جمله از ميتوانند پزشكي گروه اعضاء متفاوت نظرهاي اظهار و توانبخشي
دامن والدينشان طرف از كودكان معلوليت انكار به كه باشند عواملي
.ميزنند
موجوديعزيز عنوان به را كودكشان كه والديني:كودك منطقي پذيرش -و
و پربارتر را آنان زندگي و كند زندگي توانائيهايش حد در ميتواند كه
كنار در را توانائيهايش و ناتوانيها و ميكنند تلقي سازد ، متعاليتر
بهترين ميتوانند ميبينند ، دارد وجود واقعا كه اندازه آن به و هم
.دهند نشان او مسائل حل و مشكلات با مواجهه در را برخورد
ناتواندارند كودك كه خانوادههائي تمام تقريبا را فوق گانه حالات 6
.كردهاند تجربه آنان با زندگي مختلف برهههاي در
و مستقيم ارتباط در ديگران از بيش مادر خانواده اعضاء ميان در
است ارتباطي دارد جريان كودك و مادر بين آنچه.است كودك با تنگاتنگ
ميتواند و ميشود نهاده بنا انساني تعاملهاي ديگر همانند كه سويه دو
رفتارها كه است گونه بدين و شود ظاهر گوناگوني صورتهاي و درجات به
تاثير تحت رابطهرا اين ميتواند مادرش به نسبت كودك وعكسالعملهاي
نميكند ، رادنبال او نميزند ، لبخند مادرش به كه كودكي:دهد قرار
مادر ونوازشهاي سخنان به نميشود ، قائل تفاوتي ديگران و مادر بين
متناسبي جسميرشد نظر از مادر تلاش تمام وجود با نميدهد ، پاسخي
طاقت و دقيق مراقبتهاي به كودكان ديگر از طولانيتر سالهائي ندارد ،
به لحظه بهمراقبت تشنج مثل خاص بهدلايلي گاهي يا و دارد نياز فرسا
نميزند ، صدا را مادرش نميكند ، غون و غان و صداسازي دارد ، نياز لحظه
اشياءرا حتي و نميكند جلب زبانيهايش شيرين با را ديگران محبت و توجه
گريه مدام ميزند ، صدمه ديگران يا خود به ميكشد ، فرياد ميكند ، پرتاب
قرار مادر روي پيش خود رشد روند از تاريك و مبهم آيندهاي و ميكند
!باشد؟ داشته مادرش با طبيعي و سالم رابطهاي ميتواند چگونه ميدهد ،
سالم صورتي به كماكان مشكلات اين تمام با بايد چگونه كودكي چنين مادر
در موجود توانمنديهاي حداكثر از و بدارد دوست را كودكش منطقي و
رابطه اين اما !بگيرد كمك كودكش ورشد بهبود براي جامعه و خانواده
:است ساختني
او به و كرده توجه مادرش به ميتواند كودك كاردرماني ، مدد ، به
با.ميبخشد گرمي را زندگي محيط دو ، اين پرمهر نگاههاي تلاقي نگاهكندو
حد در ميكند ، برقرار محيط با پويا ارتباطي مناسب حركتي -حسي تمرينات
ميدهد ، انجام را كارهايش مستقل طور به خودش ميكند ، رشد توانمنديهايش
براي و ميكند پيدا مدفوع و ادرار كنترل ميپوشد ، لباس ميخورد ، غذا
براي حتي و ميآيد بار كارآمد توان حد تا و مستقل فردي زندگيش آينده
فيزيوتراپي كمك به.ميگيرد صورت برنامهريزيهائي نيز او حرفهاي آتيه
لازم حركتي رشد ميگردد ، مرتفع ممكن حد تا او جسمي ناتوانيهاي و مشكلات
.مييابد كاهش او آلام و درد و ميكند پيدا را
اشاره و باسروصدا را منظورش ميتواند كودك گفتاردرماني كمك به
را مامان كلمه جهان شهد شيرينترين حلاوت به لحظهاي در و بفهماند
براي جملات و كلمات قالب در را دانستههايش و خواستهها كند ، بيان
تعامل گفتار ارتباطي سيستم بوسيله نيز ديگران با و كند بيان مادرش
.باشد داشته
و زيبائيها از پر را جهان كه ميآموزد كودك استثنايي آموزش كمك به
.ببيند زيبا رنگهاي و مختلف اشكال راستيها ، و كجيها پرمفهوم ، اشياء
و خواندن كند ، درك را اعداد مفهوم رابشناسد ، زمان و مكان و روز و شب
در تا بريزد نوشتهها و خواندهها قالب در را زندگي و بياموزد نوشتن
زورق رساندن منزل به براي مهارتها اين از خود تلاطم پر زندگي مسير
كمك به.جويد استعانت خانواده و جامعه محيط در زندگيش
جايگزين را سازنده و سازگار رفتارهائي كودك روانشناسي ، متخصصين
اعضاء و محيط با سالم ارتباطي و ناهنجارميكند و نامطلوب رفتارهاي
از بهرهگيري با كه ميآموزد نيز مادر و ميكند برقرار خانواده
با ارتباطش كردن سالمتر و عميقتر در بتواند گروهي فرديو مشاورههاي
.بكوشد كودك
كه مشاورهايي جلسات در توانبخشي تيم اعضاء همه علاوه ، به
را لازم اطلاعات ميكنند برگزار والدين از گروهي يا مادر براي مشتركا
قرار والدين اختيار در آنها نتايج و خصوصيات و كودك مورداختلالات در
آمادگي معلول كودك مشكل پذيرش براي خانواده گونه بدين و ميدهند
آموزشي و تربيتي برنامههاي با شدن آشنا با مادر و ميكند پيدا بهتري
و رشد فرايند در ميتواند كردهاند تدوين كودك براي توانبخشي تيم كه
.بگيرد عهده به را موثري نقش كودك آموزش
ديگر كودكان با كه مييابد فرصت كودك توانبخشي روزانه مراكز در
بازي وسايل از كند ، تجربه را اجتماعي محيط نباشد ، منزوي كند ، بازي
منظم يادگيري نوبت ، نظم ، چون اجتماعي مهارتهاي كندو استفاده مناسب
.بياموزد را..و تحصيلي
مراكز اين در حاضر توانبخشي تيم اعضاء و توانبخشي مراكز بدينگونه و
وضعيت بهبود در پويا و فعال بسيار بتواند تا ميكنند كمك مادر به
توانمندي و استقلال سرمنزل به را او و باشد دخيل كودك ذهني و جسمي
با را او وآينده كند درك جامعه و خانواده در را كودك جايگاه برساند ،
در ميتواند مادر.ببيند روشنتر و بهتر صحيح ، برنامهريزي
برقرار خود كودك با مشاوره و درماني جلسات در كه ادامهپيوندي
درجات والاترين شايسته كه بسازد رابطهاي كودكش با ميكند ، فعالانه
.باشد ملائك سجده وسزاوار انساني
استمداد اجتماعي تامين بيمه و بهزيستي امور مسئولين از دارد جا
كه خانوادههايي اجتماعي و اقتصادي مشكلات به بيشتر باعنايت تا كنيم
از.كنند ياري را آنان موجود ، حلمعضلات در دارند ناتوان كودك
ممكن فرصت اولين در كه ميخواهيم جامعهمان متعهد و پزشكانعزيز
و درمان راههاي بيان با و كنند آشنا فرزندشان مشكلات رابا خانواده
مراكز به كودكان اين موقع به ارجاع و آنان لازمبراي توانبخشي
عزيزان اين رشد روند در بعدي گوناگون معضلات بوجودآمدن توانبخشياز
مادران به بويژه خانوادههايشان به رواني شرايطنامطلوب تحميل و
.عملآورند به پيشگيري
بدارد را مادران اين متعالي گذشت و تلاش پاس ما جامعه كه اميد
رشد ذهني توانبخشي مركز