چهارم ، شماره 1152 دسامبر 1996 ، سال دي 1375 ، 23 دوشنبه3
|
|
بجوي شير زكام كن خطر شو
محمدابراهيم دكتر استاد با تاريخنگاري و تاريخ درباره گفتوگويي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
پاريزي باستاني
براي آينده ، تاريخ منتها است ، تاريخ از مهم ركن يك خاطرهنويسي
بيش نه و است خاطره تنها كس ، هر خاطرات معاصران ،
استاد با همشهري روزنامه گوي و گفت نخست بخش اين از پيش:اشاره
درباره ما پرسشهاي به كه خوانديد را پاريزي باستاني محمدابراهيم
از بخشي استاد ، كه اين از تشكر با.داد پاسخ تاريخنگاري و تاريخ
را شنود و گفت دنباله است ، گذارده ما اختيار در را خود گرانبهاي وقت
:بخوانيم
كشورمان معاصر تاريخنگاري درباره را شما نظر هستيم مايل:همشهري
.بدانيم
كساني همهندارد ديروز و امروز و معاصر تاريخنگاري ، :باستاني استاد
خود كار در خود ، روش به دورهاي ، هر در دارند ، تاريخ نگارش ذوق كه
و -ميشد منتقل سينه به سينه انساب علم كه روز آن.بودهاند موفق
وظيفهخود تاريخ اهل - بود حسب تفاخر سرمايه و كار ملاك جمهرهالنسب
را عنعنات و روايات سلسله طبري كه گاه آن و -دادند انجام خوب را
آن و - داد نشان تحقيق اهل به را تاريخنگاري شاهكار خود داد ، ترتيب
در بسيار نسخههاي شد ، آدميزاده طبع روضه صفاي كهروضهالصفا ، زمان
رم سقوط علت در تحقيق گيبون ، ادوارد كه ايامي و -شد پراكنده اطراف
دورانت ويل كه روزي و.گرفت پايه تاريخنگاري فلسفه شد ، متوجه را
فردا و -شدند همكاسه هم با تاريخ اهل همه -كرد كاسه يك را دنيا تمدن
فراهم را تاريخ نگارش اصلي مواد فيلمها و ديسكها و كمپيوترها كه
تحقيق روال دراين رفت ، خواهد پيش خود شيوه به تاريخنگاري باز -كردند
وضعيت پس ، ميراند علافها جزء را خود خر و است سهيم و شريك
به و دارد ، قرار مطلوب و معهود وجه به نيز ايران در تاريخنگاري
صفحات -ميگيرد قرار دسترس در مدارك و ميشود آشكار اسناد كه تدريج
خواهد افزوده تاريخ قديم صفحات به پررنگتر و دقيقتر نيز جديد تاريخ
.شد
مشغول صورتي بهترين به كدام هر خود رشتههاي در ما همكاران و دوستان
از كه نيست مجلهاي هيچ اينكه آن دليل و -هستند تاريخي مسائل تنظيم
كه داريم مجله چند ما امروز بحمدالله و باشد خالي تاريخي تحقيق يك
و دارد ، دوام تاريخ.ميپردازند تاريخ نگارش و تحقيق به صرفا
دارد ، عيار بت رنگي به لحظه هر دارد ، دوام نيز تاريخنگاري بالنتيجه
نيست ، ديگر ناسخالتواريخ تاريخي ، هيچ پس.است آدمي همزاد تاريخ چون
ساكت هيچوقت مورخ قلم بنابراين و.بشرند نوع حبيبالسير هم با همه
:ماند نخواهد
است تيز همچنان فرهاد تيشه زبان ميانه 2 حاشيه 0:شعرپلهاي-:312
است پرويز براي از تراش طعنه هنوز
و عددهفت به شما خاص علاقه كه بدانند مايلند خيليها:همشهري
دلايلي و علل چه از شما پژوهشهاي در خطهكرمان به مفرط علاقه همچنين
است؟ گرفته سرچشمه
منتهي.نيست ديگران از زيادتر هفت عدد به من علاقه:باستاني استاد
را مخلص حساب بدين بوده ، تاريخ پايهگذار كرمان ، در چونهفتواد
اينكه و.است كرده كرمان تاريخ گرفتار همچنين و هفت ، گرفتار
يك خودم تعبير به يا -هشلهفي يك -كرمان تاريخ در گاهي ميبينيد
از كه ميدانيد شايد شخصا شما.است سبب بدين ميكنم سرهم هشتالهفتي
هزار از كمتر اندكي ازين و نوشتهام ، امروز تا من كه كتابي اين 48
است ، كرمان مورد در آنها بيشتر رساندهام ، طبع به تاكنون كه مقالهاي
مقدمهاي يا كنم شركت يادوارهاي در كهنباشد كردهام ياد سوگند من و
تقريبي ، به اينكه مگر -بپردازم سخن به كنگرهاي در و بنويسم كتابي بر
هفت كوير و هفتواد وادي.باشد ميان در كرمان ياد تحقيقي ، به يا
شما مصاحبه همين ;است كرده خود اسير مرا اندام بند هفت پياله ،
:دارد بند هفت اتفاقا
كردهاي بندم درياتخته هفت ميان ميانه 2در حاشيه 0:شعرپلهاي-:312
هشيارباش ترمكن دامن كه ميگويي باز
نگارش ، و پژوهش بر علاوه عمرتان ، طولاني سالهاي بيشتر در شما:همشهري
نتوانيد هم خودتان الان شايد.بودهايد هم تاريخ آموزگار و معلم
در تاريخ آموزش حاضر حال در.كنيد محاسبه را شاگردانتان تعداد
تاريخ از شما كه خاصي تلقي و شيوه به توجه با را ايران دانشگاههاي
ميكنيد؟ ارزيابي چگونه داريد ،
-بدانيم علم را تاريخ اگر -علوم ساير مثل هم ، تاريخ:باستاني استاد
در و خود روال در -بشماريم هنر و فن را تاريخ اگر -فنون ساير مثل و
صحنه در كمپيوتر نام به تازهاي پديده كه نيست شك.هست خود جايگاه
اين و ميبرد ، جلوتر را تاريخ اهل قدم يك لحظه هر كه شده پيدا تاريخ
دانشگاههاي كه است لازم حتي و باشيم غافل آن از نبايد ما كه است چيزي
دستگاه اين از استفاده نحوه به كه بفرستند خارج به را كساني ما
به و كنند كار خوب و كنند كار آن با و شوند آشنا تاريخ در اعجازآميز
متعدد ماشينهاي و.نكنند دوبارهكاري كار و كنند ، استفاده اتم نحو
محاسبه براي فقط يا -نيندازند انبارها گوشه در بيكار و نخرند را
تا دنيا كه كنند حاصل اطلاع بلكه -نبرند كار به غياب و حضور و حقوق
اين و -است كرده استفاده تاريخي آگاهيهاي براي وسيله اين از حد چه
دوم ساله پنج وبرنامه بعد ماه و بعد سال بگوييم كه نيست چيزي البته
نه ديگر آن ، با وكار كمپيوتربگيرد قرار عمل مورد ميتواند سوم يا
از بسياري هم همانطور- ميكند عمل لحظهاي بلكه نيست ماهي و سال تنها
نحوه و است كهنهشده ديگر پيرارسال و پارسال كمپيوتري سيستمهاي
متعلق ديگر وجامعهشناسي ، تاريخي مسائل مورد در خصوصا -آن با كاركرد
.است شده بوق عهد به
از و ميكنند طبقهبندي و ضبط را گذشته حوادث تنها نه ديگر كمپيوترها
دارند كمكم كه رسيدهاند آنجا تا بلكه -ميآورند عمل به نتيجهگيري آن
فردا كس فلان كه كنند پيشبيني ميخواهند و -ميخوانند را بشر روياهاي
ادامه كي تا ازدواجشان شوهر و زن فلان و ديد ، خواهد خوابي چه شب
.برد خواهد ارث به بيماريهايي چه مادر رحم در بچه فلان و داشت خواهد
را جديد مهارتهاي بايد ما فقط نه:گفته كه غربي محقق آن گفته راست
ما به قديميها كه چيزهايي از بايد حال همان در بلكه بياموزيم ،
.برداريم دست آموختهاند
آن ، از قبل بايد كه حالي در -كردهايم كمپيوتر از پر را خود دكانهاي
بسياري هنوز.نرود هدر سرمايهها كه بياموزيم را كمپيوتر با كار روش
امكاناتي چه كه نيستند متوجه هم ما استادان هيچ ، كه عادي مردم از
است؟ نهاده آنها اختيار در جادوئي جعبه اين
رفته كانادا به دخترم ديدار براي كه پيش ماه يك حدود مخلص ، خود
با هوايي فاصله ساعت دوازده ده كه دنيا سر آن تورنتو ، در -بودم
زيارت را همشهري يعني شما ، روزنامه همشهري ، يك خانه در - دارد اينجا
شايد - تهران كنم چارراهچه در ما ، مردم خود كه ، را شمارهاي - كردم
چهارسوق چهارراه در را آن ما و بودند ، نخريده و نياورده دست به هنوز
بركتاينترنت به اينها همه و خوانديم ، و كرديم تماشا تورنتو ايتون
به را ما چشم تهران ، در روزنامه انتشار از بعد ثانيه چند كه بود
اين ولي نبوديم ، حرير كارگاه صاحب و جم جمشيد ما -كرد روشن آن ديدار
منتقل هم كرباسچي دكه به را اسناد و اخبار انتقال قدرت جمشيدي ، جام
.است كرده
دانشجويان به اينرا من و -تاريخاند محققان حتمي وسائل از كمپيوترها
راه در پول هرچه.است گذشته سالهها ما 72 از ديگر زيرا -ميگويم خود
:گرداند خواهد باز را سرمايه كنيم ، خرج كمپيوتر
مايگي تنك عذر به طلب از دست ميانه 2 حاشيه 0:شعرپلهاي-:312
صدمورميشود كشتي آب ، بر برگي مشوي
به را خود تاريخ نتوانستهايم امروز تا اينكه از تاريخ ، معلمهاي ما
مدون تاريخ سال پانصد كه آنها.باشيم شرمنده بايد بسپاريم ، كمپيوتر
ما و ساختهاند آن روي نوار و فيلم و ديسك خروارها -نداشتهاند بيشتر
يا مردم و داريم ، تاريخ سال هزار سه از بيش و آنها برابر شش پنج كه
قطرهقطره را تاريخ سال هزار سه ;خودمان بزرگ شاعره آن قول به
طول پر گذشته اين توانست خواهيم مدت چه تا و چگونه اكنون نوشيدهاند ،
براي فرانسوي ، ليوته مارشال !داند خدا بسپاريم ، ماشين به را عرض و
در كه درختهايي رشد براي:ميگفت معترضانه كه آفريقا شمال در باغباني
منتظر سال چهل بايد ميشوند كاشته فرمانداري باغ خيابانهاي امتداد
امروز همين را آنها بايد پس است ، اينطور اگر:گفت پاسخماند
.بكاريم
گفتيم بلي ازل روز كه نبود مگر ميانه 2 حاشيه 0:شعرپلهاي-:312
باشيم؟ كر ميزنند صدا كه چراكنون
رجالو شخصي خاطرات تاريخ ، نگارش در مهم دستمايههاي از يكي:همشهري
و مسئله اين درباره.است دوره هر دانشوران و جهانگردان و مشاهير
.بفرماييد مطالبي معاصر دوران در اهميتش و ارزش
براي منتها -است تاريخ از مهم ركن يك خاطرهنويسي ، :باستاني استاد
.بيش نه و است خاطره تنها هركس ، خاطرات معاصرين ، براي -آينده تاريخ
...دارد فاصله سال سي اقلا واقعي تاريخ تا و
همين آن اصلي مدارك از يكي شد ، خواهد تاريخ فردا كه آنچه اما
بزرگان از بسياري كه ميشود رسم دارد خوشبختانه.امروزيهاست خاطرات
خاطرهنويس دارند ميارزد ، كلاهشان به سرشان كه آنها و اطلاع اهل و
آيندگان براي گاهي و ميشود چاپ گاهي بيش و كم خاطرات اين و -ميشوند
.امروزيهاست خاطرهنويسي همين ما ، آينده تاريخ حافظه -ميماند
از يكي.دارند وظايفي هم ميكنند استفاده گذشتگان خاطرات از كه آنها
خاطراترا.بنگرند اعتبار چشم به را خاطرات كه است اين آنها وظايف
و فحشندهند و نكنند ، بياعتنايي خاطرات نويسندگان به.نشمارند سبك
بازماندگان به و كنند نقل را خاطرات تمام.نكنند سوءاستفاده آن از
و محترم خود مقام در بايد را خاطره هر.ندارند روا توهين خاطره صاحب
كنند قبول و نگيرند ، تمسخر به را آن صاحب و بشناسند استفاده قابل
اينكه مگر نكنيد ، قضاوت هيچكس باب در:ميگويد كه را فيلسوف قول اين
.باشيد كرده طي راه قدم چند او ، كفش با