چهارم ، شماره 1152 دسامبر 1996 ، سال دي 1375 ، 23 دوشنبه3
|
|
مدنيت شكوفايي مقدمات روشها كلان
(آخر بخش) روشها كلان و نظريهها كلان پرتو در اسلام مدنيت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
و فهم تحقيق ، دايره به ورود براي اساسي مقدمات روشها ، كلان قرآن در
:هستند زير معناي به تدبير و عقل
و بيمحتواست و پوك مسئله ، بدون انسان است ، بيمعني فهم سوال بدون -1
.است پرسماني روند حاصل تغيير
و آن غير يا بودنو كتاب اهل به اولا روندها و پديدهها شناخت -2
.ندارد مابستگي گرايشهاي و آرزوها به ثانيا
كه روبروست تازه سوالهاي با مرحله هر در پديدهها شناخت راههاي -3
.دهد قرار تاثير تحت تحقيق طول در را تحقيق كار سازمان ميتواند
تحقق براي هيچگونهواهمهاي بدون محقق يا عادي فرد سوي از مسايل -4
.شود بيان بايد مدنيت
و نظريهها كلان پرتو در مدنيتاسلام مقاله نخست بخش در: اشاره
درهمه دين كه است معتقد يكديدگاه كه گرديد مطرح روشها كلان
و انسان تاريخ ، جامعه ، نوع ، فرد ، حياتيعني و زندگي رخسارههاي
ضمن دارد سعي و ميكند بيان باره اين در را الهي قانونمنديهاي جهان ،
انسان ، ماهيت و جهان ماهيت دين ، ماهيت درباره كلان نظريههاي ارائه
مقدمات نظريه ، باكلان همبسته حوزه يك در كه دهد ارائه را روشهايي كلان
را انسان فهم و محاسبه شرايط و مينمايد فراهم را اسلام مدنيت ايجاد
عمل در آن عمق و محتوا ميزان و سوال مسئله ، نوع به باره اين در
.ميداند وابسته
و علمي ، بيطرفي پرسشگري ، يعني روشها كلان عناصر به كه مقاله آخر بخش
.ميگذرد شما گرامي نظر از ميپردازد ، مدني آزاديهاي
سرويسمقالات
آميخته وپرسماني نياز با مقدس متن در تاريخ از عبرتآموزي مفهوم
كه سوال ميسازند ، نمايان را سوالخود و نياز نوع از عقل و خرد است ،
عمق ميزان مسئله ، نوع نشاندهنده ميشود ، تعبير نياز به آن از گاه
ضمن.است آن انسانهاي و فردا جامعه نوع حتي و بحرانها و بنبستها
و عقل و فهم و تحقيق دايره به ورود براي اساسي راه سوال و نياز آنكه
حساستر و متعاليتر نيازها باشند ، عميقتر سوالها هرچه است ، تدبير
انسان مسئله ، بدون انسان است ، بيمعني فهم سوال ، بدون.بود خواهند
مسئلهيابي و گو و گفت و پرسماني روند حاصل تغيير است ، بيمحتوا و پوك
ساختن غني با را ما چشم ميخواهد قرآن شد ذكر كه همانگونه و است
.نمايد باز تغيير واقعيت روي بر سوالها ، و نيازها
كتاب ، اهل دلخواه به نه و شما دلخواه به علمينيست بيطرفي -2
و يار خدا از جز خويشتن براي نيابد و شود كيفر كند ، زشت كردار هركس
با اگر تحقيق و واقعيتيابي روند در پرسش و سوال(24)ياوري نه
به چيزي هلاكت جز شوند خلط (فردعادي يا محقق) شخصي گرايشات و آرزوها
روي علمي تحقيق با گروهي و شخصي منافع درآميختن داشت ، نخواهد همراه
تحقيق ، جريان در دانشمند نفس در بيطرفي رشد است ، مسئله همين ديگر
پديدهها شناخت ميرود ، شمار به تحقيق كارآمدي جهت اساسي عناصر از يكي
را خود نتايج و پرسمان در اصلي چنين رعايت عدم صورت در روندها و
با كه واقعيت فهم آمادگي رواني نظر از شرايط اين در.ميسازند متجلي
مطابق دادهها سازماندهندگي نتيجه در و پرسشها دادن جهت در تلاش و سعي
لذا ميشود ، خارج محقق دسترس از شده ، تبديل گروهي و شخصي گرايش با
با متناسب عمل و روندها و پديدهها شناخت كه دارد تاكيد مقدس متن
و آرزوها به ثانيا و آن غير يا و بودن كتاب اهل به اولا آنها
روحي شرايط به متكي خود قانون شناخت زيرا ندارد ، بستگي ما گرايشهاي
كلياش سياستهاي با جمع و خودش با فرد آمدن كنار نحوه از ناشي كه است
عدم و گروهي و فردي گرايشهاي كنترل بر علاوه مقدس متن اماميباشد
كه فرد به منحصر موضوع يك به را محقق تحقيق ، پرسشهاي در آن نفوذ
محقق پرسشها ، در گرايش ظريف نفوذ ميدهد ، سوق است تحقيق ثمره و نتيجه
معلوم نتايج نهايت در كه ميسازد مواجه خواستههايي و انتخابها با را
بررسي لذاميشود منجر ناخواسته و نامعلوم نتايج به مشخص خواستههاي
.باشد تحقيق اجرايي روند و پرسشها صحت بيانگر ميتواند خود نيز نتايج
ساخته چندان دو را محقق انسان هوشمندي امر اين بر تاكيد با مقدس متن
دقت (25)آن رسيدن در دهد بار كه گاهيكه آن ثمره به بنگريد:است
و دولت عملكرد ويژه به اجتماعي حركتهاي نتايج و ثمره در شهروندان
بطور آنچه از بشر رهايي.است علمي بيطرفي راهبرد مهمترين دولتمرد
رهايي عدم است ، امكانپذير دانستن جرات با است ، صحيح ميكند فكر سنتي
ويژگيهاي از اساسي ، پرسش و مسئله تعيين براي شرايط زنجيرهاي از
نبايد آيا.نيست خودش رفتار مالك زعمايزوتسو به كه است جاهل انسان
و روم سپس و ميشد معنا باديهنشيني با كهزماني را اعرابي تحول ريشه
در اينگونهقواعد وجود در واداشت ، تحير به جديد تمدن بناي رااز ايران
كنيم؟ جستجو مقدس متن
هرآينه ما ، راه در بكوشند آنانكه پوياو روشهاي و راه -3
تمام در را تلاش و كوشش مقدس متن (26).خويشرا راههاي بنمايانيمشان
و ميشود منتهي فكر به كه ذهن حركت ميكند ، معنا انساني حيات عرصههاي
تقويت انسان در را منفي و مثبت گرايشهاي كه انگيزه و نيت حركت
روحي و جسمي مجاهدتهاي با خدا راه در حركت كلام يك در و ميكند ،
جريانات شناخت قانونمنديهاي همان راههاخداست راه يافتن زمينهساز
اما ميدهند ، تجلي را خود روش قالب در كه است علمي -اجتماعي -فردي
راه است ، همبسته خدا راه در جهاد و تلاش مفهوم با راهها به دستيابي
چارچوب ويژهاي ، پرسشهاي و نظريه طرح با كه سنتي روششناسي مفهوم در
بلكه نيست ، ميكند تحميل راه پايان تا تحقيق تمام به را شدهاي كليشه
هم مرحله هر در كه است تاريكي گردنههاي از گذشتن مفهوم به راه
را تحقيق روش و سازمان سوالها هم و ميشود متولد تازهاي سوالهاي
كلان مفهوم با وراه ازكوشش مفهوم اين ميدهند ، قرار خود تحتتاثير
از را تحقيق و بررسي روش فاطر سوره -آيه15 در گسترش قابل جهان نظريه
چنين.ميدهد ارتقاء تكاملي پوياي حالت به كليشهاي مكانيكي حالت
با برخورد در مذهب پيچيدگي از حكايت مقدس متن در بهراه رويكردي
.دارد امور
حكم و كتاب خدا ، بدهدش كه بشري براي است مدنينبوده آزاديهاي -4
حفظ و راي استقلال (27).من بندگان باشيد گويد بهمردم سپس را ، پيمبري
اصلي ، چنين بدون است ، مدني جامعه اساسي اصول از افراد ، يكي شان و عزت
كه را آن نميكني هدايت تو ايپيامبر ، .ميرود سوال مدنيتزير هويت
و ديكتاتوري(28).خواهد كه را كه هر كند هدايت خدا داريوليكن دوست
ناحق ، يا ميشمارد حق را خود مكتب يك كه نميشود ناشي ازاينجا آزادي
است قائل ديگران براي را انتخاب حق آيا كه ميشود ناشي ازاينجا بلكه
با برخورد در مقدس متن تاكيد منوال بدين (29).نيست ياقائل
خدا جز كه آنانرا ندهيد دشنام:است احسن جدال مخالفين ، مبتنيبر
آموزههاي(30).ناداني به و ستمگرانه را خدا دهند تادشنام ميخوانند ،
اسلام قدرت اوج در كه را معري ابوالعلا كه داد ياد آن پيروان به اسلامي
در را شعرهايش حتي و ميدهند پاسخ احسن جدال با ميگشايد فحاشي به دهن
اشعار از خط يك كسي كه ندارد سراغ تاريخ ميكنند ، قرائت مذهبي مدارس
(ص)اكرم پيامبر بعثت از پس وحي نور(31)باشد سوزانده را ابوالعلاء
تاريكي حاكميت بهسوي اروپا كه گرفت تابيدن عرب بدوي قبايل بر زماني
مسلمان فيزيكدانان و مورخين كه زماني در درست ميرفت ، پيش كليسا توسط
مطرح جامعه در ترسي و مصلحتگرايي هيچگونه بدون را خود تحقيقات نتايج
انديشمندان و دانشمندان كردن آجين شمع و كتابسوزي در اروپا ميكردند ،
كلان و نظريهها كلان وجود بدون واقعبينانه ، ديد يك در.ميخورد غوطه
(ص)اكرم پيامبر زمان در نه مدنيت و تمدن ايجاد مقدس ، متن در روشها
هجرت اساس براين.خواهدبود ميسر نيز زمان اين در نه و ميشد ميسر
صدفه بر نه يافت تغيير مدينه به نامش كه يثرب به مكه از پيامبر
ايجاد معمار بهعنوان اكرم پيامبر صرف ، اجبار بر نه و است مبتني
به دادن سامان جهت زندگي سطوح تمام در شورا اصل با كه نوين مدنيت
كه بود نمونهاي الگوي نمودن فراهم دنبال به مييافت ، تحقق جمعي حيات
كلان.داشت حركت اين براي را شرايط بهترين مدينه شهر روزگار ، آن در
مييافتند ، تبلور مردم زندگي در مدينه در روشها كلان و نظريهها
آن به خود ادعيه و نماز در مرتبه ، روزي 5 روز ، هر مسلمانان
مضاميني كامل مرور به رمضان ماه در يكبار سالي حداقل و ميپرداختند
نشر و حشر بود اقتصادي سياسي ، اجتماعي ، فرهنگي ، مسائل پاسخگوي كه
صحنه سه در مومنان روحي زواياي پنهانيترين در اصول اين داشتند ،
خود و داشت تبلور اجتماعي عمل و كار عبادت ، يعني ديگرسازي و خودسازي
سبب را اسلام جهان شكوفايي و كرد نهادينه جامعه در مرور به را
.گرديد
-69 27-عنكبوت-2699-انعام -25123-نساء -پانوشتها24
-ص 130 30 -آثار 27 مجموعه -شريعتي -56 29-قصص -79 28-عمران آل
ص 109 -آثار 31 مجموعه -شريعتي -108 31-انعام