چهارم ، شماره 1153 دسامبر 1996 ، سال دي 1375 ، 24 سهشنبه 4
ميآموزد شكيبايي نقاش به آبرنگ
والي گالري در نقاشي نمايشگاه برپايي از گزارشي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
است روبرو موجودزنده يك با انگار نقاشيميكند ، آبرنگ با كه كسي
ميشود مهار سختي به و دارد خودشاختيار از كه
شامل31 سعيدي ساحره دكتر نقاشيهايآبرنگ آثار از نمايشگاهي
:شدهاست برپا والي گالري در ماه پنجمدي تا آذر از 29 تابلو ،
شهيد قلب دربيمارستان هماكنون و است سعيديپزشكي ساحره اصلي حرفه
.است كار مشغول بيهوشي متخصص بهعنوان رجايي
نقاشي جدي ازتعقيب تحصيلي مشغله دليل سنيبه مختلف مقاطع در وي
روغن و رنگ و رنگي مداد سياهقلم ، نقاشي طراحي ، ولي بازماندهاست
و جدي سال 71بطور از:ميگويد وي.آموختهاست استاد حضور بدون را
راه ايشان و كردم شروع خرمينژاد جمال استاد نزد را آبرنگ نقاشي ممتد
.منآموخت به را كردن نقاشي و كردن فكر درست
نقاشيآبرنگ زمينه در كردن كار انگيزهاشاز درباره هنرمند اين
بود جديد شيوه يك آموختن آبرنگ ، شروع از انگيزهاوليهام:ميگويد
.باشد روغن رنگ از سهلالوصولتر ميكردم تصور كه
كه شدم علاقهمند و مجذوب طوري يافتم ، روشآشنايي اين با كه آن از پس
مظهرحيات آب.نكنم استفاده نقاشي براي ديگري وسيله از هرگز شايد
است نقاشي ابزار اين در -حلال عنوان به - آب وجود شايد و است
باآبرنگ كه كسي.ميكند نزديك زندگي روح و حس به را آن كهاينقدر
دارد اختيار ازخودش كه روبهروست زنده موجود بايك انگار ميكند ، نقاشي
ميگيرد ، چطور تصميم كه است خودآبرنگ اين گهگاه.ميشود سختيمهار به و
و است نتيجهاتفاق آبرنگ ، نقاشي از دليلمقداري همين به و كند عمل
نقاش به آبرنگ ، ميسازد شيرين را آن كه است اتفاقات همين
.ميگيرد وي از را غرور و شكيباييميآموزد
كاري باآبرنگ كه كند ياد قسم هرگزنميتواند نقاش ماهرترين و بهترين
.خواهدداد ارائه بيعيب
را چيز استهمه ممكن كه آنجا تا بايد است ، آدم معتقد نقاش اين
دست به را اختيارم گهگاهعنان:ميگويد وي.وبياموزد كند تجربه
زمينه اين در ميكنم آرزو خودم كه ميكشم ذهني سوژههاي و تخيلمميدهم
به نميدانم.نماندهام دور طبيعت از هرگز مجموع در ولي برسم جايي به
به هنوز ولي ديگر چيز يا بوده تفكرم طرز و شغل زندگي ، شيوه خاطر
.نرسيدهام ميرساند ، تجريد به را نقاشان از عدهاي كه نتيجهاي
دربارهعلت سعيدي ساحره و نقاشيگلاست نمايشگاه اين موضوع
و اززيباترين يكي گل من ، نظر به:عنوانميگويد اين انتخاب
آبرنگ از وسيلهايبهتر هيچ و است مخلوقاتخداوند كاملترين
من كار همچنين.باشد گل گلبرگهاي شفافيت و لطافت نميتواندبيانگر
تنش سراسر و رنگ و لطافت طبيعي ، نور فاقد بسته ، كه ميگذرد محيطي در
در كه چيزهايي به دروني آرامش به رسيدن براي گاهي ميدانم لازم و است
.ببرم پناه نميبينم ، روزمرهام زندگي