چهارم ، شماره 1156 دسامبر 1996 ، سال دي 1375 ، 29 يكشنبه 9
|
|
شكسته كوزهء و كوزهگر گزارش يك بازتاب
!...
تماسهاي كنند اعتماد مردم به بايد بيمه گزارششركتهاي چاپ از بعد
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
:داشتيم همشهري خوانندگان ازجانب زيادي تلفني
متقابل بايد بيمهگذاران و بيمهگران ميان اعتماد:تهران از جزايري
حق پرداخت مورد در كه شد موجب ازمراجعان ، بعضي استفاده سوء.باشد
استفادهها سوء اين از يكي شاهد من.شود بيشتري بيمهسختگيري
.بودم
راه بايد آن صاحب خودرو ، كوچك تصادف يك وقوع با:كلانتري -م خانم
شركتهاي هماهنگي با است بهتر.كند طي بيمه به رسيدن براي را درازي
كه كند پيدا سامان طوري كار روند رانندگي ، و راهنمايي اداره و بيمه
محل كروكي تاييد و كارشناس بازديد براي فقط ساعتها خودروها صاحبان
.است شده حل مسئله كشورها ، اين از خيلي درنمانند معطل تصادف
حدود 6 اما هستم تصادفات كارشناس و بيمه شركتهاي از يكي كارمند
به و نشدهام بيمه هنوز ميگذرد ، شركت اين در خدمتم زمان از سالكه
هزينههاي نتيجه ودر ميخورد آب شكسته كوزه از كوزهگر معروف مثل مصداق
.بپردازم آزاد صورت به بايد را خانوادهام اعضاي و خود درماني
به نسبت است ، خوب تلويزيوني پرحجم تبليغات كنار در بيمه شركتهاي
كارشناس و كارمند.باشند داشته عنايتي نيز خود كاركنان رفاه تامين
ميتواند چگونه باشد ، نداشته را لازم شغلي امنيت و نسبي رفاه اگر بيمه
كند؟ ارائه مردم به مفيد خدمات
به است ، مطلوب عملكرد بيمه ، شركتهاي براي تبليغات بهترين زندي ، -ي
ارائه با اگر تبليغات انبوه وگرنه.شود تامين مردم رضايت كه طوري
نخواهد را لازم تاثير جامعه در نباشد ، همراه رضايتبخش و خدماتسريع
.داشت