چهارم ، شماره 1156 دسامبر 1996 ، سال دي 1375 ، 29 يكشنبه 9
|
|
تكامل ضرورت ;احزاب
حوزه مدرس بيات ، اسدالله والمسلمين حجتالاسلام با گفتگو در احزاب
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آخر بخش) قم علميه
اما است ، گرفته شكل جنگ دردوران ملت -كشور مفهوم و ملي منافع
مراحل به اكنون دارد ، خود ويژه نهادهاي به نياز كه قانون اجراي
در مردم راي شناختن رسميت به با كه رسيده خود سياسي سرنوشت از حساسي
.مييابد معنا احزاب ميان در آنان تشكل و پارلماني نظام
تكاملي رشد ندهند اجازه تا است ضروري نيروها هوشياري مقطع اين در
و احزاب قدرت شدن نهادينه چوب چار در امروز كه ايران اسلامي انقلاب
.شود كشانده ركود به و متوقف مييابد معنا مطبوعات
به سياسي فلسفه خلاء و احزاب درباره گفتوگو نخست بخش اشارهدر
بودن رحمت نسبيتها ، درك جهت كثرت به توجه و وكثرت وحدت چون مباحثي
ميان در شده تدوين سياسي فلسفه عدم ،(ص)امتپيامبر در اختلافها
بخش در شد اشاره اسلام اجتماعي -فلسفهسياسي اساسي محورهاي و مسلمانان
حركت ايجاد براي ايران ضرورتهايجامعه و شرايط به گفتوگو اين آخر
تفاوت احزاب ، با برخوردحكومت شيوه اسلام ، موردنظر حكومت نوع حزبي ،
مردم و دولت با درارتباط احزاب نقش و غيراسلامي و اسلامي احزاب ميان
.ميگذرد نظرتان از زير در كه شده اشاره
مقالات سرويس
ايجاد براي ضرورتها و شرايط معتقدند كارشناسان از بسياري:همشهري
اينباره در شما نظر است ، شدن فراهم حال در حزبي ، گسترده تشكلات
چيست؟
آراء و راي اگر اينكه مبنيبر دارد حاضروجود حال در عمومي احساس يك
امور از مورد هر در بيشتري حال و شور با شود ، آورده حساب به مردم
جامعه در عميقي تحولات حاصل احساس اين البته ميكنند ، مشاركت جامعه
ميباشد ، داخلي نيروهاي ميان در ديدگاهها شفافيت مبتنيبر كه است
مشاهده قابل نيز ديگر جاهاي در ايران علاوهبر كه عجيبي چيز يك همچنين
آراء بالاي اكثريت حائز داخلي نيروهاي از هيچيك كه است اين ميباشد
به اسلامي شوراي مجلس پنجم دوره انتخابات در مسئله اين نميباشند ،
افزايش بدنبال نيروها كليه كه است طبيعي لذا.بود مشاهده قابل خوبي
باشند ، يكديگر كنار در مسالمتآميز زندگي و رقابت براي سياسي تحمل
.بگيرد دست به را مطلق حاكميت دارد سعي جناحي هرچند
.كرد اشاره مردم ميان در قانونگرايي روحيه به بايد فوق شرايط علاوهبر
مردم حساسيت ايجاد اسلامي 1375 ، انقلاب از پس عظيم ازتحولات يكي
جنگ دوران در ملي منافع بود ، قانون اجراي و حفظ و ملي منافع نسبتبه
خود به عمومي حالت ايران نقاط اقصي در گروهها و اقوام تمام ميان در
ملت -كشور مردم ميان را حالتي چنين تبلور سياسي فلسفه گرفت ،
خود ويژه نهادهاي به نياز كه قانون اجراي اما است ، كرده نامگذاري
به با كه رسيده خود سياسي سرنوشت از حساسي مراحل به اكنون دارد
احزاب ميان در آنان تشكل پارلماني نظام در مردم راي شناختن رسميت
شد خواهد مجلس به افرادي ورود به منجر احزاب ، وجود عدم.مييابد معنا
ميان اين در و دارند دردست بيشتر را مردم آراء جذب قدرت عوامل كه
بهطور است ملت فضايل و آراء مجموعه عصاره كه پارلمان وجودي فلسفه
مردم از كثيري اكثريت و شد خواهد واقع خاصي جريانهاي تحتتاثير طبيعي
.ساخت خواهد محروم خود حق از را
مايلند كه ويژهاي اجتماعي بهجريان بايد كنوني شرايط تحليل در
(ره)امام كه را پارلماني نظام وروح شود متوقف جامعه تكاملي روند
از كردند تاسيس را آن اسلامي جمهوري عنوان تحت مردم راي به تكيه با
مقطع اين در تا است ، ضروري نيروها هوشياري اينجا در ببرند ، بين
چارچوب در امروز كه ايران اسلامي انقلاب تكاملي رشد ندهند اجازه
ركود به و متوقف مييابد معنا مطبوعات و احزاب قدرت شدن نهادينه
براي اساسي قانون براساس را حزب مقطع اين در من لذا.شود كشانده
به كه ميدانم تاريخي ضرورت يك ايران اسلامي جمهوري پارلماني نظام
و شوراها چارچوب در مردمي مشاركت چون مهمي مسائل ميتواند خودش دنبال
.ببخشد تحقق را...و انجمنها
كه كرده تاسيس را حكومت از شيوهخاصي اسلام معتقدند عدهاي:همشهري
قبول ميتوانند مشروعيتبدهند ، فقط حاكميت به نميتوانند مردم آن در
.كنند
بدون ميشود مگر جامعهمتمدن است ، بشريت ميان در متداول شيوه حكومت ،
اجتماعي گوناگون جريانات از خيلي مانند را حكومت باشد ، حكومت
هو ما به عالم عقلاء است ، داشته وجود جوامع از بسياري در كه ميدانيم
حكومت و هستند و بوده حكومت نوعي داراي دارند جمعي زندگي كه عقلا ،
جمعي ، اينكهزندگي براي داشتهاند همراه به خودرا ، علاقه مورد
و سر را اوضاع بشودتا مسئول بايد كسي يك نظامميخواهد ، و سازمان
مقررات و واهداف رهبري مرحله در را شروطي منتهياسلام دهد سامان
را انساني بخواهداهداف اگر حكومت اينكه استمبنيبر گذاشته حاكم
خسارت حداقلرساندن به جهت ويژهاي شرايط بايداز ببخشد ، تحقق
باشد ، كمتر انسانيحكومت خسارت هرچه زيرا برخوردارباشد ، حكومت
عقلاني مسايل ديگر حكومتمانند مسئله شد ، خواهد انسانهابيشتر رشد
و شراء و بيع مانند است داده قرار امضاء مورد را آنها كهاسلام است
اما است ، نياورده را فروش و خريد و معامله بيع ، اسلام مثلا..و صلح
در.ندارم قبول را ربوي معاملات كه كرده اعلام معاملات ، انواع ميان در
لذا.است گذارده كنار را اقتصادي معاملات نظام ضايعات و ضعفها واقع
و نظم طرفدار اسلام است ، غلط نه يا آورده حكومت اسلام اينكه از بحث
اسلام نمود ، اداره را نظام ميتوان فرمول كدام با اينكه اما است ، نظام
اين بدهند نميتوانندمشروعيت مردم اينكه اما.دارد نظر امر اين در
فقيه است (ع)اماممعصوم غيبت عصر كه ما عصر در.عجيبياست بحث نيز
خواهد مشروع او اعمالولايت وقتي زمان مسايل به وآشنا اعلم عادل
هم مردم پذيرش باشند ، بنابراين پذيرفته را وي مردمولايت كه بود
.اجراء موفقيتدر عوامل از هم و است عاملمشروعيت
باشد؟ بايد چگونه احزاب حكومتبا برخورد روش:همشهري
عنوانسيري تحت دارم انتشار دست كهدر كتابي در را سوال اين من
گفتهام درآنجا.كردهام تحليل و طرح سياسياسلام انديشه مباني در
.كند رفتار بايد چگونه مخالف گروههاي و احزاب با اسلامي حاكم كه
با احزاب كه است برخوردي نوع تابع وي برخوردهاي شيوه و حاكم وظايف
كه جايي تا منتها است ، حكومت صدر سعه بر اصل اينجا در دارند ، حكومت
.نزنند براندازي فعاليتهاي به دست مخالفان
بامخالفان علي امام برخورد نوع اسلامو تاريخ رادر آن بارز نمونه
پيروزي خورداما شكست (ع)علي ظاهر چهبرحسب اگر ميكنيم ، مشاهده
جريان در ارزشها و حفظآرمانها در (ع)امام آن وپيروان ايشان بزرگ
سال از 25 بعد تا كردند نرم پنجه و دست مشكلات همه با لذا.بود عمل
و غيراصولي برخورد مخالف گروههاي و مردم با رسيدن ، قدرت به و سكوت
شيوههاي و روشها از خود حكومت پايههاي تثبيت براي و نكنند خشن
(ع)علي كه بود امر اين از ناشي نيز رفتار اين.نكنند پيروي نادرست
در ميديد ، ديني و الهي ارزشهاي بقاء در را اسلامي نظام و اسلام بقاي
بودند باطل كه ديگران به و كند عمل سياسي كمي ميتوانست غيراينصورت
و غافلگيري اصل با و دهد ، مهلت حكومتش پايههاي شدن محكم هنگام تا
(ع)امام ديگر عبارت به و نمايد قمع و قلع را آنان سياسي مصلحتانديشي
ميشود ، اشكال دچار آرمانها اين اجراي با جامعه چند هر كه بود معتقد
بگيرد قرار گفتوگو تفسيرو و تبيين مورد مسائل اين بايد آنقدر اما
اگر تحليل ، و جمعبندي اين با.شود همسو هم با جامعه عمل و شعار تا
علماي اينجا در دهند سوق ديگري جهت به را جامعه بخواهند گروهها روزي
ما كرد ، هدايت را كسي نميتوان زور با زيرا كنند فرهنگي كار بايد دين
صادق جعفر امام زمان در اگر كه باشيم داشته اطمينان امر اين به بايد
آراء تضارب حاصل كه مسايل سري يك نميشد ، مخالفتي مخالفين ، ناحيه از
و بلند مسايل شدن مطرح موجب همان و است فلاسفه و متكلمين عرفا ، ميان
در بعدها كه وجودشناسي فلسفه بهويژه است الهيات ارزشمند معارف عالي
.نميآمد بهوجود شد ، عنوان خوبي به صدرا ، حكمتمتعاليه
ازحضرت كه جمعي حركت و حكومت از شيوه اين به توجه با:همشهري
با اسلامي احزاب يا حكومت ميان چهتفاوتاساسي كرديد ، ذكر (ع)علي
است؟ ديگر حكومتهاي و احزاب
در وحكومتها احزاب ديگر با اسلامي حكومت و احزاب ميان اساسي تفاوت
تنها نميتواند وگروهي حزب و فرد هيچ اسلامي درنظام كه است اين
محوري مسايل و اصول با خود اين شود ، تلقي باطل و حق وتبلور محور
پذيرش با و اسلامي محيط در حزبي مسئوليت كه زيرا دارد ، مباينت اسلامي
مسئلهاي چونچنين.مييابد معنا فردي مسئوليت پناه در اسلام حاكميت
جريانات ، انسانيدربرابر هر يعني.دارد قيامتي و توحيدي مبناي
خويش اعمال پاسخگوي و كسيمسئول هر و دارد وجداني و مسئوليتشرعي
وغيراسلامي اسلامي حزب ميان ديگر تفاوتاساسي سه اين علاوهبر است
گرايشات به توجه مشتركاتبا اسلامي ، حزبي درتشكلهاي -دارد10 وجود
است توانايي و علم ملاك حزباسلامي در -ميباشد 2 اصل ديني-اعتقادي
ايناساس بر.است اسلامي حزبي بودنحركت ارزشمدار سوم محور -3
اللهدارند ، محور حول ارزشي جامعه يك ايجاد به اعتقاد اسلام احزاب
.شود استخراج آن جزييات و بايدشكافته كلمات اين البته
يا مردماست حقوق از دفاع براي ديدگاهشما از احزاب نقش:همشهري
دولت؟ منويات اجراي
شودكه توجه مطلب اين به است سواللازم اين به دادن پاسخ از قبل
احزاب ، و مردم با دولت رابطه است ، دولتچگونه و مردم رابطه اساسا
به است تدبير براساس رابطه اين است ، جامعه با جامعه مدبر رابطه
عقل آن در كه ميدانيم پيكره يك مانند را جامعه ما ديگر عبارت
را امكانات تمام دارد سعي عقل يعني است ، كننده انتخاب و تصميمگيرنده
بهنام عده يك كه نيست معنا بدان اين و بدهد قرار خود خاص جايگاه در
در عقل كه معناست اين به بلكه خير ، فكركنند ، ديگران جاي به دولت
را تدبير با دولت يك كه است ساري و جاري اجتماعي گروههاي تمام ميان
خارج تدبير حالت از را خود رابطه دولت كه صورتي در و ميكند ، انتخاب
كه را ديگري دولت قانوني ابزارهاي طريق از خود تدبير با مردم كرد
.ميآورند كار سر بر باشد داشته را جامعه تدبير توان
باگرايشهاي و خاص تشكلهاي بهصورتهاي كه احزاب حساب اين روي
و شفاف و روشن بطور بيانيهها و مرامنامهها در و ميگردد متجلي متقارب
از و ميپردازند خواستههايشان و اهداف تبيين به ابهام كوچكترين بدون
حمايت آن از و بوده مردم منافع حافظ بالطبع برميخيزند ، مردم ميان
.مينمايند