چهارم ، شماره 1157 دسامبر 1996 ، سال دي 1375 ، 30 دوشنبه 10
|
|
سوء بلندپايه كارمندان از بعضي چرا
ميكنند؟ استفاده
زمينه در منزلت و مقام صاحب شخصي توسط كه است جرمي يقهسفيدان جرم
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
...و اسناد جعل مقام ، از سوءاستفاده اختلاس ، مانند ميشود انجام شغلي
گره قدرت با سو يك از سفيدي يقه جرايم:حقوقدان نوروزي كامبيز
.دارند باندي و گروهي شكل نيز مكانيزم در ديگر سوي واز خوردهاند
مواجه نيازها انفجار مشكل با مديران از بخشي:ارمكي آزاد دكتر
هموار را نيازها اين به رسيدن قانوني راه امادستگاهها هستند ،
.ميدهند بزهكاري و بهسوءاستفاده تن بنابراين نكردهاند
به چقدر زدم در آن و در اين به توماني ميليون يك وام گرفتن براي
سر با 5 بنويسد اول اولويتهاي جزو را من اسم كردم التماس اداره رئيس
كه گرفتاري جور هزار و ساخته نيمه متري خانه 40 يك مستاجري عائله ،
من 100 اگر ميگفت اداره رئيس اما.دارم وامي چنين به مبرم نياز دارم
اعتراض و بياييد شما آنوقت برداشتم ، خودم براي را پول اين از تومان
جلوتر تو از بدهيم ميخواهيم شماها امثال و شما به را وامها اين كنيد
.هستند هم
...بعد ماه يك
و اختلاس به متهم اداره رئيس كه خواندم اول صفحه روزنامه در...
كه خدا بنده اين گفتم خودم با.است شده دولتي اموال از شخصي استفاده
.شده ميليوني اختلاس به متهم برنداشته توماني يك 100
سفيدان يقه جرم
.مينامند يقهسفيدان راجرم جرايم نوع اين انحرافات جامعهشناسي در
سال 1939 در ساترلند ادوين توسط بار نخستين سفيدان جرميقه اصطلاح
صاحب شخصي توسط كه است جرمي سفيدان يقه جرم معتقدبود اوشد مطرح
امروزه اما ميشود انجام شغلي زمينه در منزلت و احترام مقام ،
زمينهاي در كه جرائمي براي تنها نه را سفيدان يقه جرم جامعهشناسان
و مقام و جاه از سوءاستفاده نظير جرائمي براي بلكه تجاري و شغلي
بلندپايه كارمندان مقامات و جاه داراي اشخاص توسط نوعا كه اختلاس
.ميبرند بكار نيز ميشود ، انجام شخصي منافع كسب جهت دولتي
گره و طرف يك از كارمندان نوع اين جرايم ابعاد خودمان ، كشور در
قابليت و طبقهبندي كشف ، امكان ديگر طرف از قدرت با آن خوردن
از برخي شده آشكار موارد از جمعبندي با دسته اين اندازهگيري
به گذرا و شتابزده نگاهي با را سفيدي يقه جرايم انواع معروفترين
:برشمرد ميتوان چنين اخير سال روزنامههاي 2
اختلاس:مطبوعات 8/6/74 بهادار ، اسناد و قرضه اوراق در دستكاري -
بوشهر و خوزستان ملي بانك شعبه دو در تومان ميليونها
دولت به شركتهايوابسته و موسسات در قيمتها تنظيم در تقلب -
ارز قاچاق دلاري ميليون پرونده 13 حكومتي4 تعزيرات سازمان:31/4/74
.است بررسي دست در
يا و بصورتغيرقانوني دولتي اجناس فروش و خريد و معامله انجام -
تهران استان كوپني برنج عاملانتوزيع:توزيع 9/3/74 سيستم از خارج
.شدند دستگير
قم 100 شركتپيام شده17/5/75 بسته قراردادهاي به نكردن عمل -
وزارت در مالي كننده شد230/5/75سوءاستفاده جريمه ريال ميليون
.شد محكوم دايم انفصال به شبكهبانكي و دارايي
رعايت عدم و امتيازات و امكانات كسب براي مقام و جاه از سواستفاده -
تلگراف ، و پست وزارت در ميل و حيف و تخلفات فهرست مقررات19/2/75
هشدار عمره سفر غيرمجاز ثبتنام مورد در زيارت و حج سازمان 9/4/74
.داد
:بانكي درسيستم پول غيرقانوني انتقال و نقل جابجايي اختلاس -
اعلام پسفردا صادرات بانك ميلياردي اختلاس 123 دادگاه راي 29/5/75
ميشود
ميليون پروندهاختلاس 420 متهمان علني محاكمه جلسه اولين 2/4/74
.برگزارشد پرورش و آموزش توماني
به رسيدگي مالكيت22/5/75 ادعاهاي و سندسازي و دولتي اسناد جعل -
همكاري شد ، 9/3/74 آغاز حكومتي تعزيرات سازمان در پرونده هزار 30
.كوپني برنج تقلبي حواله صدور باند با بانك
پاداش و وحقوق گزينش نحوه مورد در قانوني موازين رعايت عدم -
به متهم خود كه فردي به ميليونتوماني پاداش 10 كاركنان ، 21/1/75
.است اختلاس
جرائم در:حقوقدان نوروزي يقهسفيدانكامبيز اصطلاح به جرم ماهيت
با ميرود بالاتر مسئوليت وقتي نيست ، مطرح مسائلخرد افراد اين
سياسي پشتوانه يك از كه كسيميكند پيدا تنگاتنگ ارتباط قدرت مقوله
در حتما و ندارد را ميلياردي اختلاس 10 امكان نباشد برخوردار
پول گردش حداقل بانك صندوقدار يك.هست برتر نوع از هم آن موقعيتي
شود ميلياردي مبلغ شود خطا مرتكب بخواهد اگر كه است چقدر روزانهاش
اختيارش در كلان بودجهاي كه رتبه عالي مقام يك و شعبه رئيس يك اما
.شود مرتكب مالي جرم به ميتواند راحتتر خيلي است
:صادرات تومانيبانك ميليارد اختلاس 123 به رسيدگي دادگاه رئيس
ولي شده عادي ما همه براي كه شده تكرار مبالغ اين قدر اين ببينيد
.است خيلي ميليارد اين كه اينست واقعيت
نيز عمل درمكانيزم خوردهاند گره قدرت با جرايمي چنين آنكه بر علاوه
منفرد فرد يك توسط چنينسوءاستفادههايي.دارند باندي و گروهي شكل
نيست ، ميسر راحتي به پايين ردههاي به نفوذ و قدرت نميگيردچون صورت
وقوع در هميشه دليل همين به.كنند ياري را او نيز ديگري افراد بايد
مقصرند چقدر مجرمين از هريك كه است مطرح سئوال اين تخلف يا جرم يك
و مسببين يا هستند خطاكار افراد تنها جرم مباشرين و اصلي عنصر آيا
.مسئولند نيز جرم زمينهسازان
خطبههاي در قوهقضائيه محترم رياست يزدي...آيها رابطه همين در
يك بلكه نيست عادي جرم يك صادرات دربانك اختلاس:ميگويند جمعه نماز
و اسلامي بانكداري نظام بياعتباري براي تروريستي و اقدامباندي
.است كشور اقتصادي نظام در بحران و بينظمي ايجاد
...نفر يكصد از بيش زندهدل باند -
و باندي بصورت افرادماهيتا اين جرائم:ميگويد مورد اين در نوروزي
به اينها از هريك كارمند و شعبه معاون ، رئيس مديركل ، .است گروهي
و دهند انجام قانون خلاف عمل و دهند تغيير را ارقام نميتوانند تنهايي
.كنند مصرف را كلان سودهاي تنهايي به حتي
جمع هم ماليدور گروههاي يا خود مشابه جريانات با افرادي چنين
باند يك نميتواند هركسي.مجرميناست گونه اين خصلت اين و ميشوند
كند اختلاس بهادار اوراق كند ، جعل ميليوني مدارك و اسناد دهد ، تشكيل
و سمت به فردي وقتي.بگيرد توماني هزار رشوه يك ميتواند هركسي اما
زندگي براي دارد موقعيت آن با مناسب درامدي و امكانات ميرسد پستي
پس.ميسازد جدا فقير جامعه از را افراد اين و ميرسد نظر به كافي
.نيست آنها بيبضاعتي از ناشي طبقاتي چنين در جرائم به ارتكاب عامل
عادي مجرمين از حساباينها:ميگويد آسيبشناس فرجاد محمدحسين دكتر
حداقل و اوليه نيازهاي برآورد براي ارتكابجرم موقع يك.است جدا
آدمهاي اينها ميكند فرق مسئله افراد اين مورد در اما است زندگي
.نيست جرم مسلط و مطلق عامل فقر.نيستند فقيري
مديرعامل) ميخوانيممجرم مطبوعات 19/2/75 در ويژگي ، اين تاييد در
بسيار داشتم خوبي درامد.شدم وسوسه:(مقام قائم شعبه صادرات بانك
و دوستان بيشتر حتي بودم برخوردار خوبي بسيار زندگي از بودم راضي
از داشتند نياز موقع هر ميشناختند مرا كه كمدرامد آدمهاي و فاميلها
ساختن از اعم خيريه كارهاي در مرا عمل اينميكردند استفاده من
.بپرسيد ميتوانيد ديگر بسياري و گازكشي جادهكشي ، مسجد ، بيمارستان ،
صادرات بانك عمومي روابط مسئول كمالي -مطبوعاتمطبوعات انعكاس
.است مطبوعاتي افتضاح يك توماني ميليارد اختلاس 123 خبر:ميگويد
كه دارند اينقدرصلاحيت مردم گوش و چشم عنوان به مطبوعات:نوروزي
شعبه رئيس فلان بگوييم نيست ميگويندمصلحت اينكه.شوند مسايل وارد
و كلاهبرداري ، ارتشاء مدير يا زده جيب به تومان چندميليارد بانك
.نيست درست داده انجام قانون خلاف اعمال
وزير معاون و حدوزير تا جرايم در اطلاعات سانسور كشورها از برخي در
يك مديريت حد تا خطا افشاي عدم سانسورو اين ما كشور در اما است
.ميرسد هم اداره يا و شركت
است ، پليس و قضايي شبيهدستگاه نوعي به مطبوعات كار:نوروزي گفته به
همانقدر فرد يك.هستند غيررسمي مطبوعات و رسمي كنترل دستگاه پليس
اين كه زماني.ميترسد بازرس يك از كه بترسد نشريه يك از بايد
ناظر نيروهاي با ندارد نگراني عاليرتبه كارمند يك باشد ضعيف مناسبات
نقش وقتي.مييابد افزايش جرمزا موقعيت و شرايط بعد ميآيد كنار
بيشتر مسئول فرد جرم و خطا افشاي در بيان آزادي و باشد زياد مطبوعات
.ميدهند تشخيص ناصالح از را صالح مردم ميشود ،
اختيار در كشف از پس جرايمي بهچنين مربوط خبرهاي تمامي اينكه
و عمومي افكار واكنش به بستگي نه يا بگيرد قرار گروهي رسانههاي
به دست كه است اشخاصي ويا شخصي نفوذ و قدرت اعتبار ميزان همچنين
.زدهاند بزهكاري
داراي جرائم اين به مربوط اخبار عدمافشاي يا افشا در مصلحتانديشي
و سرپوشگذاري با و چيست صلاح بدانند بايد افراداست ضابطههايي
بعضي چيست در صلاح اينكه با رابطه در.نشود اشتباه جرم تقويتانگيزه
ولي.ميكند مشخص را تكليفش قانون و است اساسي قانون اصول جزء موارد
است نشده برده مستقيمنام بطور آن از جايي در و است جاري كه مواردي
منافع جهت در يا است قانون به مستند مصلحتانديشيها اين ديد بايد
.است جامعه سطح در قدرت
به منجر كه هست جامعه در عناصري بفهمنداما مردم كه نيست مصلحت
مبالغهآميزتري شكل به و شايعه بصورت خبر يا ميشود موضوع مردماز اطلاع
.ميشنوند خارجي راديوهاي از را خبر مردم اينكه يا ميرسد مردم بگوش
نشاندهيم خوب را همه و اتفاقينميافتد هيچ شود وانمود اينكه
براي راهحلي نتيجههيچ در و نشده اجتماعيريشهيابي مشكلات و مسائل
و باشد داشته زخمهايي اينكهبدنمان مانند درست.طرحنميشود آن
مبادا مشكلداريم كه نميآوريم رويخودمان بكنيم بسيار سرفههاي
به پنهانكاري اين كه معلومنيست كند آشكار و دوستبفهمد و همسايه
.باشد جامعه يا و فرد صلاح
اشد به دارم دوست:كارمندبانك ابراهيمي -مجازاتمطبوعات تخفيف
.باشم بانكها كارمندان براي درسعبرتي تا شوم محكوم مجازات
مدير توماني ، ميليارد اختلاس 123 اعضا از ديگر يكي مطبوعات 13/4/74
و حرفهاي كلاهبردار(محمدبيگي) ارديبهشت 72.است كالا فتح شركت عامل
مسئولانمملكتي ساير امضاي و رياستجمهوري دفتر مسئول جاعلامضاي
شركت مديرعامل سمت به و شده آزاد ضمانت قيد به وي.ميگردد دستگير
.ميگردد باز كالا فتح
شهروند بهعنوان بايد ميكند خلاف هرسطحي در فردي هر:تقيآزاد دكتر
همه.شود برخورد شهروندانمتخلف ساير مانند او وبا شود مجازات
مجازات و محاكمه بايد قانون برابر در خويش جرم ميزان به افراد
.شوند
سپس.ميشود محكوم اعدام به دوبار قمي موسوي سيدعلي -:مطبوعات
وپرداخت تبعيد يكسال شلاق ، زندان ، 80ضربه سال به 7 محكوم وي
آزاد ماه مدت 11 مرخصي عنوان به شهريور 72 در ميشودولي مردم اموال
.گرديد آزاد بهطوركلي ديگر ماه از 8 پس و بود
:اسلامي دادگاههايانقلاب در مسئول مقام يك
نداريم هيچكستعارف با ما كنيم افرادبرخورد اين با بايد اصولا ما
يا باشد داشته كهقاطعيت دارد بستگي شعبه حكمبه نوع البته
غيرمستقيم و مستقيم نيز مسئولين از برخي زمينه همين در.باشد نداشته
از بعضي كه ميگذارند فشار تحت را ما و ميزنند تلفن و ميكنند توصيه
ما مختلفي موارد در البته.است ما توان از خارج فشار اين مواقع
كوتاه آنها و كردهايم پافشاري آن روي و گفتيم را حق و ايستادهايم
جلوي جايي يك بايد ولي است توصيهاي پروندهاي هر براي قطعا آمدهاند
.بشود كم توصيهها اينگونه تا ايستاد اينها
اختلاس 360 به متهم سپه بانك شعبه رئيس محكوميتمشاراليه -مطبوعات
و كسر با حبس سال يك نقدي جريمه ريال هزار به 500 تومان ميليون
.دولتي خدمات از ماهه موقت 2 انفصال و قبلي بازداشت ايام احتساب
آن عدم و است مجازاتمهم اجراي قطعيت مهمنيست مجازات شدت:نوروزي
هرچه درشتندارد و ريز قانون ميآوردنقض پديد را قانون فرهنگنقض
يك خريد براي مديري اگر.است قانوني تعقيب ومستوجب است خلاف هست
چندميليارد ساختمان يك ساختن يابراي ميكند خلاف كبريت جعبه
نقض فرهنگ وقتي شود ، مجازات كرده تعيين قانون كه آنطور بايد توماني
جرم كشف احتمال هرچقدر و ميشود رعايت كمتر قانون باشد قانونمنفعتبار
جرائم در مورد اين متاسفانه ميشود بيشتر جرم وقوع احتمال باشد كمتر
.بالاست بسيار سفيدي يقه
دزدي به مردم -مطبوعات 3/12/74 افراد اين بزهكاري از ناشي پيامدهاي
بانكها در اختلاس به مردم دارند اعتراض دولتي دستگاههاي ارتشاي و
.دارند اعتراض
است تاريخي بدبيني از ناشي بيشتر دولت نسبتبه مردم بدبيني:نوروزي
و طلا و ميرود بالا ديوارمردم از نيمهشب كه كسي (انقلاب از قبل)
يا بانك اداره مديرعامل يا رئيس هم يكي.است مجرم ميدزدد را جواهرات
است زده هم به را جامعه اخلاقي نظم و شده دزدي مرتكب كه است شركت
كه را او و شود قايل تفاوت جرم و تخلف نوع دو اين بين بايد قانون
بيشتر بوده خود عمل به نسبت بيشتري مسئوليت داراي و شده جنايت مرتكب
.كند مواخذه
به و است خويش جرم خودمسئول ميكند خلاف كه فردي هر:تقيآزاد دكتر
به منفرد فرد يك عنوان به بلكه نميكنيم نگاه او به سياسي نظام عنوان
را مجرم كه باشد داشته اينقدرظرفيت بايد جامعه.مينگريم او خلاف
اگر كند جدا نظام حساب از را فرد حساب و نكند تلقي دولت بهعنوان
مجرم جرم درافشاي را خود رسالت ميتوانند راحتتر رسانهها باشد اينطور
.دستگاه نه است مجرم آن از جرم دهند نشان افراد به و كنند بيان
مردم.است يقهسفيدي جرايم شيوع ديگرپيامدهاي از قانون حرمت شكست
همه از قبل خود دارند انتظار قانون مجريان عنوان مسئولينبه از
از گروهي كنند مشاهده چنانچه حالباشند قوانين به پايبند و متعهد
تخلف آن از و گذاشته پا زير را قوانين و قواعد راحتي به خود مجريان
كه چرارعايتكنند را موجود قوانين كه نميبينند دليلي ميكنند
ديگران و ميبندد مردمرا پاي و دست فقط ميكنندقانون احساس
طرزتلقيبه اين.ميدهند انجام بهراحتي ميخواهد دلشان هركاري
پشتپا موجبات و كاهشداده مردم نظر در را ارجقانون و اعتبار مرور
سفيد يقه جرم پيامدهاي ديگر از.ميكند فراهم عمل در را آن زدنبه
جهاتي از كارگزاران و مجرياناست وتخلف جرم هنجارشدن و همهگير
را آنها رفتار و اعمال بسياري و ميشوند محسوب مردم رفتاري الگوي
از گروهي كه كنند ملاحظه مردم چنانچه حال.ميدهند قرار خود سرمشق
برخورد آنان با نيز عمل در و ميزنند آشكار تخلفات به دست مسئولين
بدين و بزنند دست مشابهي اعمال به كه ميشوند ترغيب نميگيرد صورت جدي
پيچيده معضل يك به و شده فراگير زمان مرور به جرم و كجروي ترتيب
.ميشود تبديل
پيامدهاي از يكيديگر مديران مثبت گرفتنعملكرد قرار تحتالشعاع -
به و دارند مسائل تعميم عادتبه مردم.است جرايميقهسفيدي شيوع
ميرانند همانچوب با نيز را بقيه گروهياندك ، تخلفات مشاهده محض
تا ميتواند مسئله اين.ميشوند بدبين مسئولين همه بهعملكرد نسبت و
دنبال به نيز مردمي و خوب ظاهر به دراعمال حتي كه برود پيش جايي
نيك اعمال ترتيب بدين ميگردند ، گروهي يا شخصي سودجويانه و بد نيات
.شود داده جلوه بزرگ تخلف ، و بد اعمال و شده شمرده كوچك روز هر
دارد ادامه