چهارم ، شماره 1158 دسامبر 1996 ، سال دي 1375 ، 31 سه‌شنبه 11
|
|
!سفيدان يقه جرم
(آخر بخش) مي‌كنند؟ استفاده سوء بلندپايه كارمندان بعضي چرا
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
مربوط اخبار افشاي عدم و حقيقت‌كش مصلحت‌هاي بعضي بر تكيه با نبايد
كارمندان سوءاستفاده و اختلاس بر گذاشتن سرپوش و اين‌جرائم به
شد جرم به ارتكاب انگيزه تقويت موجب بلندپايه
عادي افراد.جداست عادي مجرمين از يقه‌سفيدان جرم:فرجاد دكتر
فقير يقه‌سفيدان اما مي‌زنند جرم به دست نيازها تامين‌حداقل براي
.دارند حداكثرها كسب در سعي و نيستند
اجازه مديران از برخي به قوانين بين ناسازگاري:ارمكي آزاد دكتر
آن از و كرده ارزيابي خود نفع به را قانوني چنين‌تناقض‌هاي مي‌دهد
.كنند سوءاستفاده
جهت كشور استخدامي امور مي‌شوندسازمان بزهكار مديران از برخي چرا
عدم‌سوءسابقه ، برگ انگشت‌نگاري مخصوص‌گزينش ، فرمهاي افراد استخدام
ارتقاء و موارداستخدام در اين علاوه‌بر و موادمخدر به اعتياد عدم
و اعتقاد خوش‌نامي و به‌شهرت مشروط و رتبه عالي وكارمندان مديران
و اعتقاد خوش‌نامي ، از مدتي از پس مي‌شود باعث چيزي چه پس.است التزام
.نشود ديده اثري آنها قانوني تعهد و التزام
بدان با همنشيني 1ـ
وتخصص تعهد از بيش آشنايي و اگرروابط دولتي مديران گزينش در
تخصص عدم و بي‌تجربگي از فرصت‌طلبان تا مي‌شود موجب باشد وتجربه‌موثر
دست مدير اعتماد جلب و خيرخواهي و موجه پوشش با و كرده استفاده مدير
ضعف نشدن آشكار براي برمي‌گردد مدير به آنان كار بزنندوچون تخلفات به
تسامح با و كرده سكوت اجتماعي پرستيژ و حيثيت‌شغل حفظ و مديريت
به نسبت را مدير حساسيت زمان مرور به سكوت همين و مي‌كند برخورد
نيز خود كه جايي تا مي‌شود كم‌رنگ نظرش در آن قبح و داده كاهش جرائم
ارمكي آزاد تقي دكتر.مي‌دهد تن اعمالي چنين در مشاركت و بزهكاري به
بدون كه مي‌شوند ميان‌پيدا اين در اشخاصي:مي‌كند موردتاكيد اين در
كردن همدست با و نيستند تخلف به قادر قدرت داراي افراد با ارتباط
.برسند خود اهدف به مي‌توانند مسئوليت داراي اشخاص
اجتماعي موقعيت 2ـ
و توجيه‌كننده‌اعمال تنهايي به افرادمنحرف با ارتباط و همنشيني
در كه ازافرادهستند بسياري كه چرا مديران‌نيست از گروه اين رفتار
اما كرده‌اند زندگي اين‌چنين افرادي با خانواده يك ودر سقف يك زير
و مدير ويژه وجودموقعيت عمده عامل پس نزده‌اند ، خلاف كارهاي به دست
.مي‌كند بزه انجام به ترغيب را او كه است مسئول
سرتيپ‌سپاه را خود دروغ به كه كلان‌جدايي كلاهبرداري افشاي:29/2/75
از برخي واسطه به و تاسيس‌مي‌كند بنام‌قوامين شركتي كرده معرفي
مي‌كنند عراق نمره خارجي خودروهاي كردن وارد به اقدام صاحبنفوذ افراد
.مي‌فروشند ماه مدت 6 در گمرك پرداخت بدون و مزايده بصورت و
دارندموقعيت قرار قدرت هرم در سياسي‌كه قدرت صاحبان براي:نوروزي
توسط كه سياسي قدرت و موقعيت اين.مي‌شود جرم‌زامطرح موقعيت عنوان به
مي‌دهد قرار او دراختيار را ابزارهايي و امكانات و مي‌شود اشغال شخص
ختم قانوني اختيارات به او قدرت تمام و نيست ديگران اختيار در كه
.مي‌شود شخص نصيب نيز است طبيعي كه اقتدارهايي بلكه نمي‌شود
زياد اطلاعات 3ـ
خودمنبع آنها واقع در دارند اطلاعات‌وسيعي موقعيت ، داراي افراد
است آهن‌اينقدر قيمت ديگر سال چند كه‌مثلا مي‌آيند شمار به اطلاعاتي
سياسي مناسبات و تبليغات مي‌كنند ، كنترل را وتقاضا عرضه بازار پس
مولد خودشان ديگر بيان به شد خواهد چطور بود خواهد چگونه آينده در
.مي‌كند رابيشتر آنها اقتدار اطلاعات اين و اطلاعات‌هستند
مدير سمت به و شده آزاد ضمانت به‌قيد كه حرفه‌اي كلاهبردار مطبوعات‌ـ
كه فرصت خيابان در طبقه سه ساختمان يك مي‌گردد باز كالا فتح شركت عامل
و كاغذ خمير كارخانه‌هاي.مي‌كند تصاحب را است بلاصاحب اموال جزو
او دارايي‌هاي جمله دريانواز ميدان آپارتمان دودستگاه و مشهد آلميناي
اول رده شخصيت‌هاي اطلاعاتي‌از تا بوده تلاش در وهمواره.است
.آورد بدست كشور محرمانه واطلاعات اخبار نظام‌همچنين
مديران گونه اين اخلاقي و تخصصي ضعف 4ـ
مي‌خواهدبگيرد كه پستي مناسب اين‌افراد گزينش:ارمكي آزاد دكتر
مي‌آيد كار روي تخصص براساس كه است كسي مسئول مقام و مدير يك.نيست
قضيه تخصص و تعهد بحثداريم را ملاحظه اين كمتر ما جامعه در اما
تقريبا نيست متخصص است متعهد كه هركسي اينكه است بدبين و خوش‌بين
بودن كار روي.داريم متخصص متعهد كافي اندازه به امروزه شده ، منتفي
.مفهومي‌ندارد بي‌تعهد متخصصين و بي‌تخصص متعهدين
جرياني درگير من:احمداسماعيل‌زاده مطبوعات 19/7/75ـ از نقل به
عدم‌آگاهي متهم اين.بود شده تمليكي‌ايجاد اموال سازمان در كه شدم
براي دولتي سازمانهاي فشار و اموال فروش مقررات از سازمان مسئولان
.كرد ذكر تمليكي اموال سازمان در فساد بروز عوامل از را كالاها خريد
از مي‌كردند معامله سازمان با عنوان‌دلال به كه كساني تمام:زاهدي
به تام‌الاختيار نمايندگان عنوان به دولتي سازمانهاي مسئولان طرف
دارم تقاضا بودند ، قضايا اين پشت كساني چه مي‌شدندحال معرفي سازمان
علني جلسه در نيست صلاح كه كنم عرض را مطالبي خصوصي جلسه يك در كه
.شود مطرح
به مردم حقوق تامين و عدالت اجراي كه دارند را آن صلاحيت كساني چه
و اولين ارزشها و اصول اجراي به اهتمام اگر.شود سپرده آنان دست
در اخلاقي الگويي خود مجريان صورت آن در باشد برنامه‌مسئولان فوري‌ترين
و نيستند چنين برخي عمل در اما باشند مردم وحقوق اصول به پايبندي
.مي‌كنند ارزشها قبول به تظاهر ظاهر در فقط
انتخابشده‌اند كه افرادي اخلاقي ضعف:مي‌گويد خصوص دراين فرجاد دكتر
موثر به‌جرم ارتكاب انگيزه بردن بالا اموردر مصادر از برخي براي
اجتماعي عدالت و انساني اصول كه باشند انسانهايي مديرانمان اگر.است
اجتماعي برابري در سعي و دهند اهميت است ما دين اصول از يكي كه
متوسط حد شرايط از بايد مردم همه اينكه و باشند داشته سياسي اقتصادي
نمايند را امكانات و شرايط اين كردن فراهم در وسعي باشند برخوردار
.مي‌كاهد مسئول فرد جرم ارتكاب ميزان از
شغلي امنيت عدم 5ـ
ما نداريم شغلي امنيت ازسطوح بعضي در كه اينست مشكل:آزاد
احساس خود وظايف برابر در نداريم‌وهيچكس كارشناسي دقيق ارزيابي
و قبل سيستم راستاي در برنامه‌ريزي‌شان و طرح مسئولين ندارد مسئوليت
خودش بعدي ونفر مي‌كند عمل خودش مي‌آيد كسي هر.نمي‌كند عمل خود از بعد
.خودنمي‌داند قبل‌از فرد برنامه‌هاي كردن دنبال به موظف را
مي‌بينند را خود از پيش نسل تجربيات انقلاب دوم نسل مديران از گروهي
بنا ابتدا از پي‌درپي تغييرات دليل به مديريت محدود عمر به توجه با
بعد مالي و اقتصادي بنيه و تمكن افزايش براي فرصت از استفاده بر را
رسمي خدمات از انفصال يا و خانه‌نشيني عزل ، دور چندان نه دوران از
.مي‌گذارند
نيازها انفجار -6
بين تبعيض قائل‌شدن جرم ارتكاب در را خود انگيزه متهم:5/7/75
توزيع مورد در سازمان وحراست نظارت هيات كوتاهي و كاركنان
.كرد ذكر پيكان واتومبيل‌هاي طلا سكه‌هاي ناعادلانه
انگيزه نشود مديران‌تامين حق به و مشروع انتظارات و خواسته‌ها اگر
.مي‌شود تقويت مجرمين با وتباني غيرقانوني كارهاي براي آنها
متقاضيان ولي قبول‌دارم را خود اتهامهاي:(متهم)گرجي سعيد:5/7/75
صبح تا شب ضمنا مي‌دادند پول ما به بسيار اصرار با خودشان كالا مجوز
.نمي‌داد كاري اضافه ما به سازمان مي‌كرديم كار
بين تناسب عدم وآن شده عمده مشكل يك دچار جامعه:ارمكي آزاد دكتر
با رابطه در اشخاص.است انتظارات بالاخره‌انفجار و نيازها و امكانات
طبقه اين مردم خصوصا بالا انتظارات.دارند محدود امكانات خود موقعيت
از بهتر اينها كه دارند را تصور اين (مقام و پست داراي افراد)
.نيست اينطور مواقع بعضي كه صورتي در مي‌كنند زندگي ديگران
مديران براي را اهداف به رسيدن مشروع راههاي دولتي و رسمي دستگاههاي
زندگي سادگي و قناعت با كه گروهي ميان اين در نكرده‌اند هموار خود
را لازم پاداش نه‌تنها آنها رفتار كه دريافته‌اند اكنون راگذرانده‌اند
پس.شده‌اند نيز تنبيه زندگي قافله از ماندن عقب با بلكه نكرده كسب
و ببرند را استفاده بيشترين تا مي‌كنند استفاده فرصتي هر از
.كنند راجبران گذشته عقبماندگي
قانون اجراي ضعف -7
مي‌كند جرم به‌ارتكاب تشويق را اشخاص شرايط مقدار يك:آزاد دكتر
با افراد بخشنامه‌ها ، و قوانين ، آئين‌نامه‌ها بين ناسازگاري همين مثلا
و مي‌كنند ارزيابي خود نفع به را قسمتهايي تناقضهايي چنين از آگاهي
به قانون نيز مواقع از بعضي.مي‌شوند خلاف مرتكب و كرده استفاده آن از
.نمي‌شود اجرا خوبي
الحمدالله بانكي سيستم:اختلاس در همكاري به متهم ابراهيمي -مطبوعات
روز 20 روز 6 روز 2 يك مدت به ما بانكي چكهاي كه دارد خيلي نواقص
.نمي‌شوند مطلع رديف و تاريخ لحاظ از و داشته تاخير روز روز 30
عامل يك عنوان به حال به‌هر باشد بد هم هرقدر قانون:فرجاد دكتر
لايحه‌هاي بنابراين دارند اشكال قوانين از برخي.است اجتماعي كنترل
نمي‌كند جرم ايجاد بخود خود قانون اجراي.شود اصلاح بايد اشكال داراي
.مي‌كند جرم ايجاد جامعه در قوانين از بعضي كاربري نوع
رد كارمندان بين در كه دريافت‌هايي و پرداخت‌ها از بسياري نيست معلوم
چنين تكرار و تنوع هست هرچه اما نه يا دارد قانوني ساخت مي‌شود بدل و
آن دادن جلوه قانوني براي و شده عادي موسسات از برخي در روابطي
قانوني بر دال آنها بودن روزمره كه چرا ندارد بخشنامه به احتياج
.است آن بودن
پاداش هبه ، حق‌العمل‌كاري ، و حق‌التسريع چون مواردي نمونه براي
چيست؟ مي‌كردند دريافت كارمندان از برخي كه بهره‌وري
متهم) شاهي عزت‌قاسم از نقل به جاري سال /روزنامه‌هاي 5/7 از يكي در
دلال:است آمده (تمليكي اموال بازاريابي‌سازمان و مديرفروش سوم رديف
سازمانهاي و نهادها نمايندگان از برخي بلكه نبود كار در واسطه‌اي يا
مبالغي ما و مي‌كردند مراجعه ما به كالا خريد مجوز دريافت براي دولتي
متهمين از ديگر يكي.مي‌كرديم دريافت آنان از وهبه حق‌التسريع عنوان به
:گفت غيرنقد و نقد مبالغ چنين اخذ درباره (تمليكي اموال سازمان)
آنها با كه نهادهايي و سازمانها در افراد از بعضي و سازمان مسوولان
مبالغ اين اخذ كه بودند كرده توجيه ما براي گونه اين داشتيم معامله
.است صحيح
تمام:مي‌گويد (تمليكي اموال -متهم) زارعي خانم -مطبوعات 12/7/75 در
.است بهره‌وري پاداش بلكه نبوده رشوه گرفته‌ام كه را مبالغي
و شك باشد ارجحيت‌داشته قانوني توضيح بر افراد توجيه جائيكه در
چرا نمي‌ماند باقي افراد ساير جرم‌توسط ارتكاب انگيزه براي شبهه‌اي
.مي‌شوند حمايت افرادي چنين سوي از نيز اينان كه
آسان دستيابي آن‌امكان اجراي بر نظارت و قانون دقيق اجراي:نوروزي
تمكنهاي بر يافتن دست براي وغيردولتي دولتي امكانات به بي‌دغدغه و
لغزشهايي چنين.نمي‌دهد افراد به را برتر ومسئوليتهاي قوي‌تر سياسي
نالايق را بازرسي عوامل ناظرين كه مي‌شود انجام افراد سوي از وقتي
امور كنار از سطحي و گذرا بانگاهي و نامسئولانه كه مي‌بينند
.مي‌گذرند
به را خوب نيروهاي:مي‌فرمايد اشتر مالك به خود نامه در (ع)علي حضرت
نظارت كارها در و بگذار هم را عيوني نيروها اين كنار در و بگير كار
.كنند گزارش تو بر آنها و كن
نمي‌شود گرفته درنظر جرم عامل عنوان به نفر يك تنها جرم يك بروز در
اعمال ارتكاب مجال آنان باسهل‌انگاري كه بازرسين و ناظر افراد بلكه
.مي‌شوند شناخته مسئول و مقصر داده‌اند خاطي افراد به را خلاف
بانك در به‌اختلاس متهمين از يكي مدافع وكيل خواجوي -مطبوعات
بنده و هستند جرم شريك من نظر به(بانك مديرعاملان) اينها:صادرات
بايد اينها.مي‌كنم جرم اعلام آقايان اين عليه مكان‌مقدس همين از
.باشند مسئله پاسخگوي
مردم از دوري -8
از اطمينان وعدم پي‌درپي تغييرات دليل به مديريت تصدي كوتاه عمر
و كند حس جامعه از جدا فردي خودرا مدير مي‌كند ايجاب شغلي آينده
فعاليت براي را زمينه و كرده كم مردم با را ارتباطش بيشتر هرچه
.نمايد فراهم حداكثر سرمايه جمع‌آوري يا و آينده
روزمره زندگي براي بايد حاكم:يزدي..مطبوعات 31/6/75آيت‌ا
.دهد نجات فقر از را آن و كند برنامه‌ريزي مردم
بسيار سطح در زندگي‌شان وضعيت مسوولان و مديران اين كنيم فرض:فرجاد
ناصرالدين داستان نمي‌كنند حس را جامعه درد اينها باشد بالا و مرفه
كلوچه خوب مي‌گويد او بخورند ندارند نان مردم مي‌گويند كه مي‌شود شاه
و مدير.نمي‌خرند نان مردم فقر دليل به كه نمي‌دانست ديگر بخورند قندي
.كند حس را جامعه درد بايد مسئول
متخصص طريق از باشد ارتباطداشته مردم با نمي‌تواند خودش هم اگر
.برنامه‌ريزي‌كند آنها به راجع بتواند تا كند لمس جامعه‌اش‌را مسائل
بين به‌نظرمي‌رسد اما نيستند ناشناخته‌اي و منزوي گمنام ، افراد مديران
ايجاد به نيازي اين‌گروه.شده ايجاد فاصله‌اي مردم و آنها از برخي
ارتباطات چنين براي را اگرمنافعي چه نمي‌بينند را مردم عامه با رابطه
خاص گروهاي با ارتباط محدوديت مردم‌و از دورينيستند قائل مردمي
.بيشترمي‌كند را مديران تخطي امكان
مي‌شود؟ مسئول كسي چه
مذهبي و مكتبي تعهد كه كنيم انتخاب كساني‌را:دادگاه در مسئول مقام
روساي تاكارمند ، گرفته دادگاه روساي ديديم‌از كرات به ما.دارند
.بوده متزلزل ايمانشان مقداري يك كه موسسات نهادهاو و بانك‌ها
باشند ، داشته پاك چشم و دست افراد كه مي‌كند ايجاب كارها اينگونه
عقده و شخصيتي كمبود دچار باشند شغل اين براي ظرفيت داراي افراد
خود مسئوليت به نسبت كمتري تعهد از كه افرادي لذانباشند حقارت
.باشند برحذر كرسي‌هايي چنين گرفتن از برخوردارند
عالي‌رتبه ، مدير افراد مهندس ، متهمين‌دكتر ، اين ميان در ديگر نكته
متعهد اسم به كه بودند افرادي قبل از داشتيم‌يا وزير معاون و عامل
در كار از جاسوس و متقلب واقع در اما كرده‌اند نفوذ مكتبي و
.آمده‌اند
انتخابافراد درباره نمازجمعه 30/6/75 خطبه‌هاي در يزدي آيت‌الله
مسئول وزيروزارتخانه به خطاب ;(اموال‌تمليكي سازمان در) مسئول
كردن عمل سليقه‌اي از و داد هشدار افراد موردانتصاب در سازمان اين
.نمود انتقاد مسئولان از برخي
اين اينكه و مي‌شوند انتخاب مديراني‌كه تعهد و تخصص به توجه
يك‌كارخانه مدير كه نباشد اينطور.باشد خود وظيفه در مديركاردان
ظرفيت بنابر افرادباشد داشته را خود كاري رشته به غيرمربوط تخصص
رتبه و مقام جهت در لازم آموزشهاي و اطلاعاتشوند انتخاب پست به نسبت
.باشند ديده خود
بازرسي و نظارت
بازرسي نحوه مي‌كند ، جلوه چيز هر بيش‌از آنچه شده ذكر موارد بر علاوه
كاهش و شدت بر مي‌تواند كه است متخلفين تخلف موارد بررسي و مجازات
بدانند يك هر مسئول مدير ، مقام ، .باشد تاثيرگذار جرايمي چنين
بازرسي سازمانهاي چشم از دور كارشان در آنان رفتار كوچكترين
تمام و باشند پاسخگو بايد خود عملكردهاي از يك هر خاطر به نمي‌ماندو
مسئول شخصا آنها همه برابر در و مي‌شود نگهداري و ضبط و ثبت موارد
.بود خواهند
كه هستند همواره افرادي:انقلاباسلامي دادگاههاي بازپرسين از يكي
از دشمن.مقام يكي در و شهرت يكي در است فساد يكي در.دارند كمبود
و تهديب بعد و كرده پيدا را ضعفها نقطه مي‌كند استفاده افراد اينگونه
و افراد در زمينه‌اش اين متاسفانه كند آلوده را او كه روشهايي ساير
آن بر خوبي نظارت بايد مواردي چنين از جلوگيري براي و هست گروهها
.نيست هم مسئوليت نباشد موسسات و نهادها در درست نظارت وقتيباشد
مدير نظر زير و نيست مستقل آنها حراست كه هستند ادارات از بعضي
مي‌شود آنها عوامل از باشد مديرعامل نظر زير كه حراستي است عامل
وجود صحيح نظارتهاي از يكي پس.مي‌آيد كوتاه آنها كارهاي در و
.است نهاد و اداره از مستقل و قوي حراستهاي
بدون‌كمترين قانوني كنترل‌هاي دسترسي‌تشديد قابل حل راه:نوروزي
.است خاطي درباره‌افراد اغماض و مسامحه
قانون برطبق:زاهدي مدافع وكيل كارگر جلال مطبوعات 19/7/75ـ
بر مستمر نظارت به موظف نظارت عالي هيات اموال‌تمليكي سازمان تاسيس
نظارت عالي هيات اگر است‌كه اين سوال اما.است عملكردسازمان
هيات اين طرف از كتبي تذكر يك حتي چرا مي‌كرد ، عمل خود وظيفه مطابق
.نشد داده عملكردش نحوه مورد در من موكل به
براين كه سازمان‌هايي و كشور قانون‌بازرسي چون قوانيني:نوروزي
مامورين براي عنايي شداد و شده قانون‌اصلاح و دارند نظارت موارد
كشور بازرسي سازمان به را مسئول و مدير بازداشت اختيار حتي نباشد
اين آنهاست اجراي درباره اصلي مشكل.داريم خوبي ماقوانين.داده
يك به‌نفع مي‌توان را قوانين مي‌گويند و مي‌افتد اثر از اجرا در قوانين
.است سيستم يك مسئله نيست شخص اينجامسئله گفت بايد.داد تغيير شخص
عالي هيات متاسفانه:تمليكي اموال سازمان مطبوعات 12/7/75وكيل
كل دادستان و ازوزرا تن چند كه تمليكي اموال برسازمان نظارت
درون در اختلاس و رشوه شبكه اين وجود از هستند آن اعضاي از كشور
.بي‌خبرند سازمان
پر فساد را سازمان تمام قاضي آقاي:(متهم) احمدالعلمايي:مطبوعات
.مي‌كرد فكر خود كردن‌جيب پر براي كس هر و بود كرده
محتويات كارشناسان‌در نظر طبق:سازمان مطبوعات 12/7/75وكيل
از كافي نظارت و حراست عدم بلكه نشده پيشگيري تنهاتخلفات نه پرونده
.است بوده موثر آن تشديد در مسئولين طرف
امر اين به مستقيما كه نهادهاي‌بازرسي و سازمانها از غير به
بر ناظر مستقيم غير بطور بايد نيز ديگر سازمانهاي و افراد مشغولند
اين كه دستگاهها اين از يكي.باشند سايرين و خود رفتار و اعمال
.است مطبوعات و جمعي رسانه‌هاي دارد دوش بر را عظيم رسالت
شمس زهرا:تنظيم و تهيه
