چهارم ، شماره 1162 ژانويه 1997 ، سال دي 1375 ، 5 يكشنبه 16
|
|
بهبود را بانكي خدمات مي‌توان چگونه
بخشيد؟
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
جلب براي بانكها تبليغات شاهد گروهي رسانه‌هاي طريق از كه نيست روزي
گاه ميدهند ، نويد كه است جوايز خيل گاه.نباشيم سرمايه جذب و مشتري
وقتي.است مختلف رنگهاي و اسامي به ديگر چكهاي اقسام و انواع از سخن
اطمينان با كه ميشود شنيده تلويزيون از گوينده‌اي گيراي و گرم صداي
حل را شما مشكل چك فلان نيست ، پول همه اين حمل به نيازي ديگر ميگويد
با فروشنده‌اي:ميايدكه در نمايش به تصويري آن درپي و است كرده
ترغيب مردم ميدارد ، چك‌دريافت و تحويل را كالائي بااشتياق و لبخند
و ميكنند آزمايش به شروعبهرهجويند تسهيلات اين از كه ميشوند
با بار هر و ميدهند قرار مورداستفاده يك به يك را چكها انواع
را اسكناس فقط محترم كاسبهاي كه ميبرند پي و ميشوند روبرو بن‌بست
دستگاه در تا را هزاري و پانصدي اسكناسهاي اينكه مضافا ميشناسند ،
بفرمائيد مجسم.نمي‌كنند قبول نگيرند نور جلوي يا و ندهند قرار مخصوص
دارند حضور هم بچه‌ها و خانم است ، فروشنده ميز روي شده خريداري كالاي
چك صاحب بانك شعبه بطرف عجله با نميگيرد ، قرار قبول مورد چكها و
معمولي چكهاي همانند بايد كه مي‌بينيد ميدهيد ارائه را چكها ميرويد
تا بمانيد منتظر و بگيريد را نوبت پلاك و شوند پشت‌نويسي يك به يك
.كنند اعلام را نامتان
گرم همواره‌لبخندي كه مي‌بينيد را كاركنان‌بانك‌ها باشيد كه رويا در
چه اومي‌پرسند از بكند سوالي مشتري اينكه قبل‌از و دارند چهره به
حيطه آن در و ميدانند خود وظيفه را كار انجام‌دهند؟ ميتوانند خدمتي
انجام را مشتري كار نحو بهترين به و منتي هيچ بدون.خدمتگزار را خود
كه بود خواهيد فكر اين در مسلما آمديد بيرون كه بانك از.ميدهند
.سازيد منتقل بانك آن شعب از يكي به را خود بانكي امور تمامي
شعب از يكي به است كافي.بيش‌نيست رويا يك اين كه افسوس ولي
گره‌خورده ابروها كشيده ، هم در اكثرقيافه‌ها كنيد ، مراجعه بانكها
ترشروئي‌جواب با را سوالتانبيتفاوتياست از مملو چهره‌ها و
بي‌ميلي با گازرا و تلفن و برق و آب به وجوه‌مربوط دريافت ميدهند ،
اين و.بيگاري‌مي‌انگارند آنرا ميكنيد واحساس ميكنند قبول تمام
به بانك در حضور همواره‌هنگام غيره و مشتريان به‌وقت بي‌تفاوتي‌ها
دست كف به ناخن و آزردن زيردندان لب از غير و ميكشد روحتان‌پنجه
و بزند دريا به دل فردي اگر و نداريد رو پيش در چاره‌اي كردن فرو
پنجاه اسكناسهاي دريافت و بيشتر معطلي جز سازد عنوان را اعتراضي
چيزي توماني صدهزار چك ارائه قبال در خورده وصله و كهنه توماني
.نميشود عايدش
مسايل و بانكها كاركنان پنهان‌مشكلات زواياي بايد كه نيست شكي
رافارغ زحمتكش قشر اين اساسي به‌صورت و كرد جستجو را آنها رفاهي
از بااستفاده همچنين و ساخت راغب خدمت‌بهتر به مشكلات اين از
نحوه دنيا ، موفق بانكهاي تجارب همچنين و ومجرب متخصص كارشناسان
و داد آموزش بانكها كاركنان به را رجوع ارباب با ارتباط سيستم صحيح
و معطوف بيشتري توجه مراجعين شكايات و انتقادات و نظرات به همچنين
نمود؟ فراهم را آنان رضايت
فروغي ايرج
