چهارم ، شماره 1162 ژانويه 1997 ، سال دي 1375 ، 5 يكشنبه 16
|
|
كه كن آن كسان با سالم شهروند سالم ، شهر
ميكني خود با
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
مردم:بزرگترهاست به احترام هم يكي ما كشور سنتي اخلاق ويژگيهاي از
و داشتهاند پاس را بزرگترها احترام همواره سو اين به باز دير از ما
.است كرده استوارتر چه هر را جامعه اخلاقي بنيادهاي رويكرد ، اين
باخته رنگ كنندهاي نگران اندازههاي در پسنديده رفتار اين اما اكنون
و نميخيزند بر جاي از بزرگترها احترام به شهروندان از برخي ديگر و
.نميدهند آنان به را خود جاي اتوبوسها ، در و نميكنند رعايت حضور ادب
چرا؟ و
در او به و داشت نابهنجار رفتاري خود پير پدر با كه مردكي ميگويند
با را درختي كنده خردسالش فرزند ديد روز يك ميداد ، غذا كاسهچوبين
با كودك و است كاري چه گرم پرسيد او از مرد.گودميكند مقار
در شدي پير وقتي كه بسازم چوبين كاسهاي ميخواهم:گفت كودكانه متانتي
.بدهم غذا تو به آن
تجديد پير پدر با خود رفتار در كه كرد دگرگون چنان را مرد واقعه اين
را خود فرزندان آينده امروزمان ، رفتار با ما همه:نظركرد
.ميسازيم