چهارم ، شماره 1164 ژانويه 1997 ، سال دي 1375 ، 7 سهشنبه 18
|
|
ميشناسيد؟ را خود آيا جوانان و نوجوانان
در ميدانيد پوچ را زندگي و داريد خود به نسبت بدي احساس اگر
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
از را فرصتها و ميكنيد فرار آن مشكلات و زندگي با مبارزه از حقيقت
شد نخواهيد موفق هرگز و ميدهيد دست
اعتماد دهد قرار تاثير تحت را شما نميخواهد است مدعي كه كسي به هرگز
من ميگويد و است راستگو و صادق ميكند ادعا كه فردي ويژه به.نكنيد
اطمينان او به هرگز هرگز ، .كني تكيه من به ميتواني حقيقتراميگويم ،
.نكنيد
توصيه من البته.كنيد اعتماد من به نخواستم كه من چرا؟ شديد؟ ناراحت
ناراحت:ميگويد شما به كسي وقتي.مشكل و سخت توصيههاي اما ميكنم ،
دارد؟ تاثير برايتان آياحرفش نباش ،
ديگران به توصيههايم اميدوارم ولي.است پيچيده انسان شخصيت ميدانم
من مثال براي.كنند غلبه مشكلاتشان بر راحتي به كند كمك
.نكنيد پرخوري:شوندميگويم چاق ميترسند كه كساني به
فكر ديگري مسائل به:ميگويم هستند اخلاقي مسائل فكر به كه كساني به
.كنيد
:ميگويم ميشود ، تلف بيهوده عمرشان ميكنند احساس كه كساني به
.بكنيد آن از را استفاده حداكثر
ظلم او حق در بپذيرد ، را شما پيشنهاد زحمت و تلاش بدون كسي اگر
سخت خيلي انجامش داري ، استحق آن پيشنهاد ارزشترين با.كردهايد
است
:كنيد توصيه اينكه نه
باش خوب
باش رفتارت مواظب
اما ندارد ، فايدهاي حرفها اين
...كنيد صبر
اگر.كرد خواهيد خالي شانه مسئوليت پذيرش از كنيد ، تكيه كسي به اگر
براي فرصتي و مثبت اقدام را آن دهيد ، انجام را ميخواهيدكاري
شما تكيهگاه ميخواهد فردي كه دليل اين به نه خطرپذيريبدانيد ،
.باشيد اعمالتان مسئول بايد شما خود.باشد
با دارم نياز چون.ميگويم را اسرارم (دوستم)تو به من:بگوييد خود به
من به اگر.كني خيانت من به كه ميپذيرم را خطر اينكنم كسيدرددل
خوشحال باشي ، خوبي دوست اگر اما.ميشوم نااميد و ناراحت خيانتكني ،
.ميشوم
تو به چون گفتم ، را اسرارم تو به من:(غرنزنيد)نگوييد هرگز ولي
اعتماد كسي به نميتوانم من يا !!كردي كار چه ببين حالا.اعتمادكردم
من از همه انگار ميكنم ، رفتار طوري من:يعني بچگانه اينحرف !كنم
.متنفرند
را اشتباهاتمان ما همهبپذيريد را من توصيه شما ندارم انتظار من
وقتي حقيقت در(ميخواند اجباري اشتباه را آن فرويد).تكرارميكنيم
انجام را آن شما كه نيست معني اين به نكن را كاري:ميگويد كسي
تحت ما رفتارهاي از است ، بسياري پيچيده زندگي داد نخواهيد
.هستيم بياطلاع آن از و نيست درك قابل برايمان كه است تاثيرنيروهايي
روي بر بخواهيم اگر دهيم ، تغيير را رفتارمان ميتوانيم ما اينحال با
.بپردازيم را آن بهاي و كنيم كار آن
چون ندهيد ، انجام را كاري كسي به اعتماد دليل به فقط:ميكنم تكرار
ميتوانيد اشتباه چندين از پس خودتان شما.ندارد فايدهاي هيچ
عصبي ، را شما تغييررفتار ، بهايي؟ چه به.كنيد عوض را رفتارتان
عادت يك عبارتي به شده تثبيت رفتار تغيير.ميكند بيقرار و ناراحت
راكم غذايتان اگر.ميدهد كاهش را تنش پرخوري مثال ، براي.است مشكل
بايد كه است بهايي اضطراب اين تحمل.ميشويد مضطرب احتمالا كنيد ،
.بپردازيد وزن كاهش براي
.كنيد عوض را رفتارتان زيادنميتوانيد تلاش و خوب اهداف وجود با گاهي
غيرقابل نگرانيهاي و ترسها برابر در دفاع نوعي رفتار آن زيرا
:مثال براي.است وابسته آن به شما شخصيت كه ميباشد مترقبهاي
درماني روان از پس.نميگيرد نتيجهاي درماني گفتار از جواني مرد
و تاسف او زبان لكنت زيرا.ندارد درمان به تمايلي كه متوجهميشود
را لازم نفس به اعتماد او كه زماني تابرميانگيزد را ديگران ترحم
.بود نخواهد موثر هرگز درماني گفتار نياورد ، بدست
هرگز مادر مقام در زيراميكند حمايت فرزندش از حد از بيش مادري
است ممكن كه ميداند اتفاقي هر رامسئول خود او.نميكند امنيت احساس
نياورد ، بدست را لازم عاطفي امنيت اگر مادر اين.دهد روي فرزندش براي
.پذيرفت نخواهد را حقيقت هرگز
روانشناس ، مددكار ، كمك با ميتوان كه است تضادي نشانه مثالها اين
.كرد حل درمانگر روان مشاوريا
راهنمايي از كنيد ، حل را مشكلاتتان تنهايي به نميتوانيد كه صورتي در
.كنيد استفاده متخصصان يا معلمان آگاه ، دوستان والدين ،
را زير خطرهاي احتمال اما.بگوييد آنان به را احساساتتان و افكار
:شايد بگيريد ، درنظر نيز
.نكند درك را شما...و روانشناس مشاور ،
.نكند راهنمايي را شما كافي دقت و باعلاقه
.نكند كمك شما به دليلي هر به
را فرصتي هيچ نميخواهيد شما چون.است ارزش با خطرها اين پذيرش البته
:شايد.دهيد دست از
.باشد داشته دوست را شما..و روانشناس مشاور ،
.دهيد تغيير را خود زندگيتان بهبود براي تا كند كمك شما به
.ميكنم مشكل پيشنهاد چند شجاع افراد به ادامه در
نيستم مطمئن هم من حتي چه؟ يعني خودشناسي هستيد؟ خودشناسي درصدد آيا
ميكنند مراجعه من به كه جواناني از بسياري.ميشناسم را كهخود
:ميگويند
معني يافتن براي است بيمعني زندگيشان يا بشناسند را خود نميتوانند
وقت ميكنندهيچ اقرار بازگشت از پس اما.ميروند سفر به زندگي
.بودم نكرده ناراحتي و تنهايي اينطوراحساس
تجارب از مجموعهاي و فرصت زندگينيست بيمعني زندگي ميدهم پاسخ من
.است معنيدار
و خود به رساندن آسيب صرف را خود انرژي و وقت اغلب سردرگم افراد
.است بياراده و خودخواهانه ، تكراري آنان رفتارهاي.ميكنند ديگران
دزدي با ميكند ، تظاهر خود اعتياد ترك به كه معتادي پسر:برايمثال
خود بد عادتهاي شدت بر نميدهد پس را آن هرگز كه پولي گرفتن قرض و
دوستانش و خانواده نفرت مورد زيرا است ، متنفر خود از اوميافزايد
.است
از حتي آنان اما.متنفرند او از كه است كساني فكر در هميشه دختري
.بيخبرند دختر آن وجود
و ميخوابد اغلب ميداند ، بيمعني را جهان و بيهوده را مدرسه كه پسري
.ميكند دعوا برادرش و مادر با و نميخواند را درسهايش
اطرافيان با مبارزه درگير و ميكند تلف بيهوده را خود وقت آنقدر او
.ندارد دوستان با معاشرت و زندگي از لذتبردن براي فرصتي كه است
خشونت خاطر به والدينش زيرا است رفته در كوره از بيشتر اخيرا او
او به توجيبي پول پرداخت و علاقهاش مورد موتور خريد از او حد از بيش
.كردهاند خودداري
خاطر به ميخواهد كه زيرا.است ناراحت خود ظاهري زيبايي از دختري
به علت اين بهزيبايي نه و باشد ديگران وعلاقه توجه مورد شخصيتش
است ، شده پيدا برايش خواستگاري اخيرا.است بياعتنا خود پوشش و ظاهر
.ندارد زيادي خواستگاران چرا كه است ناراحت اما
اين نميتوانيد ، اگربكوشيد آن بهبود براي نداريد ، خوبي روحيه اگر
مدرسه ، مسائل بار.هستيد تجربه كم و جوان بلكه ;نيست شما نقطهضعف
و مشكلات براي حال هر بهاست سنگين شما براي...و واجتماع خانواده
نكنيد تنبيه را مختلفهرگزخود مسائل
تجديد اگر.شويد قبول تا بخوانيد را آن نداريد دوست را درسي چنانچه
علاقهتان مورد كه درسي بايد و كردهايد تنبيه را خودتان شويد ، فقط
.دوبارهبخوانيد نيست
نداشته كاري جمعه براي تا دهيد انجام شنبه پنج روز در را تكاليفتان
چرا ميكنيد؟ تمام را آن جمعه روز كه ميزنيد گول را چراخودتان.باشيد
ميكنيد؟ خراب تنبلي از ناشي گناه احساس با را خود هفته آخر تعطيلات
و نكنيد تنبلي ببريد ، بيرون را زبالهها ميخواهد شما از مادرتان اگر
و ميرود يادتان ساعت نيم از بعد اما.ميبرم بعد باشه ، حالا نگوييد
به آنان با دعوا صورت آن درميدهند انجام را آن برادرتان يا مادر
.است سختتر داريد ، كار آن انجام به نسبت كه بدي ازاحساس مراتب
جريحهدار را احساساتشان نميخواهيد ديگران با روابطتان در چنانچه
كاذب بودن خوب احساس شما زيرا.ندهيد ادامه را رابطهاي چنين كنيد ،
.ميكنيد ناراحت را وديگران خود و ميكنيد
گروهي.كنيد خوبي احساس و دهيد تغيير را موارد برخي ميتوانيد گاهي
موفق و كردند اعتراض مدرسه روپوش رنگ تغيير به نسبت ازدانشآموزان
.ميكنند مطرح را درسها برخي محتواي تغيير مسئله ديگري گروه شدند ،
تلاش آن براي و است ارزش با تغيير كند درك جوان كه است اين مهم البته
.كند موثر
مدرسه بدو خيلي ميگوييددنيا و داريد خود به نسبت بدي احساس اگر
داشته هدفي و كنيم كاري نميتوانيم ما پوچ زندگي اين در.است بيخود
.ميكنيد فرار آن مشكلات و زندگي با مبارزه از حقيقت در.باشيم
شويد منتظر بايددهيد تغيير را بيرون جهان نميتوانيد كه مواردي در
شما فرداي دهيد ، انجام ميتوانيد امروز كه آنچه اما.شويد تابزرگ
وقتي است ، زود حالا بگوييد و نخوانيد درس اكنون اگر.ميزند رقم را
هرگز و ميدهيد دست از را فرصتها ميخوانم درس دانشگاه بروم خواستم
.شد نخواهيد موفق
مودب الهام:تلخيص