چهارم ، شماره 1166 ژانويه 1997 ، سال دي 1375 ، 9 پنجشنبه 20
|
|
با را سالش دو اما كرديم ازدواج ساله 15
!كرده‌ايم زندگي هم
خانواده دادگاه راهروهاي در
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
نمي‌تواند ثابت‌كرده ايشان مي‌كنم فكر سال‌است قاضي 13 آقاي:زن
او با نمي‌خواهم شرايطي هيچ تحت خاطر همين به كند راترك اعتيادش
كنم زندگي
خودش مي‌دادم ، ايشان را خرجي اما مصرف‌مي‌كنم ، مواد گاهي گاه:مرد
است ترك‌كرده را خانه
ندارد عائله‌مفهومي گرسنگي معتاد براي‌فرد:مي‌گويد دكتركي‌نيا
اين بنابر.به‌زوال‌مي‌رود رو تدريج به ومحبت‌خانوادگي عاطفه و
حتي‌خودش و خانواده امور انتظاراداره فردي چنين از غيرمنطقي‌است
باشيم داشته را
قرن نيم بويژه‌در كه است شومي اجتماعي مخدرپديده مواد به اعتياد
بلاي اين فراگيرياست داشته انسانها زندگي در هولناكي پيامدهاي اخير
امكانات و سياستها يكسويي و يكپارچگي كه است اندازه‌اي به خانمان‌سوز
آن ومصرف توزيع و گسترش‌توليد براي‌جلوگيري‌از را كشورها تمام
جهت وبين‌المللي ، ملي درسطحواجتنابناپذيرساختهاست ضروري
پخش‌انواع‌مواد و تهيه ومافيايي شبكه‌عظيم با دائمي پيگيرو مبارزه
كاملا به‌دليل‌ارتباط پايين‌تر سطح در است‌و تشكيل‌شده روان‌گردان
دارد انسانها فردفرد با استعمال‌روان‌گردان‌ها ومحسوسي‌كه عيني
خانواده اعتياد ، شرايط در.مي‌گذارد خانواده بركانون مخربي تاثير
در و مي‌دهد دست از را اقتصادي‌اش و اجتماعي عاطفي ، كاركردهاي تمام
.مي‌گيرد قرار گسستگي هم از و تلاش آستانه
زن:خواهان:عمومي دادگاه
طلاق:خواسته
مرد:خوانده
مي‌كنيد؟ هم‌زندگي با ساله چند:(قاضي)
هم با واقعا رو سالش دو اما كرديم ساله‌ازدواج به 15 نزديك:(زن)
.كرديم زندگي
مي‌گذشت؟ چطور بقيه‌اش
.بودم پدرم خونه
مي‌شد؟ تامين چطور شما خرجي
.مي‌دادن مارو خرج ديگري كسان.خرجي‌نمي‌داد بود ، معتاد كه ايشون
داري؟ ازش بچه تا چند
.ساله دختر 13 يه
كيه؟ پيش
.خودمه پيش
معتاده؟ وقته چند
.ازدواج‌فهميدم روز اولين از
داره؟ هم محكوميت سابقه
.بيرون‌نمي‌ياد خونه از چون نه
چطوره؟ حالا
.كرده ترك ميگه
قانوني؟ پزشكي بفرستيم
.معتاده معلومه كه ظاهرش نمي‌دونم ،
لب ولي طوري‌باشه اين قيافه‌اش يكي نيست ، شايد كه ظاهر و قيافه به
.هم‌نزنه سيگار به
.بشه معلوم بفرستيد خوب
مي‌بخشي؟ رو مهريه‌ات
.بله
مي‌كني؟ چكار رو بچه
پيش ميره اگه‌نخواست مي‌مونه ، داشت دوست اگه كردم ، بزرگش سال 13
.پدرش
بديد؟ ادامه زندگيتون نمي‌خواهيدبه شرايطي هيچ تحت
.كند نمي‌تونه‌ترك كرده ثابت فكركردم ، سال قاضي ، 13 آقاي
ماه گفتن 6 خانواده‌اش قاضي ، آقاي نه!كرديد ترك خونه‌رو خودتون
ساله پدرت ، 7 خونه برو گفتن دادن ، منو اثاثيه مي‌كنه ، ترك بده ، مهلت
.هستم پدرم خونه
اقدامي نه؟ زنت‌يا سراغ رفتي بگي؟ چي‌داري شما:(مرد به رو قاضي)
.فرستادم واسطه:(مرد)دادي؟ انجام
معتادي؟ ساله چند
!گاه‌گاهي‌بود:(دستپاچگي با مرد)
بري‌پزشكي حاضري حالا ديگه مصرف‌مي‌كردي مخدر مواد حال هر به
قانوني؟
.نيست مسئله‌اي:(بي‌ميلي و ترديد با مرد)
رفتي؟ پيش‌پزشك كردن ترك براي
.داد آرامبخش رفتم ، دوبار رفتم ، داخلي پزشك پيش بله ،
چه از مي‌داندموضوع و مي‌شناسد را مراجعه‌مرد مورد پزشك كه قاضي)
:(مي‌پرسد ازمرد است قرار
موافقي؟ خانم طلاق خواسته با
.نه
بچه‌ات‌روندادي؟ و زن خرج ساله چند
!نگرفتن خودشون ايشون يكسال ،
مي‌دادي؟ خرجش‌رو سالها اين همه يعني
.بله
كسي؟ چه به
.مادرش‌بود خونه خودش ، به
داري؟ هم شاهد
.شاهده همسايه‌شون بله ،
!!بدونن بايد دادي؟بله رو ايشون كه‌خرجي ديدن و مي‌دونن يعني
باشن؟ ديده بايد بچه‌هاشون
كه داره ، نمي‌خواد فايده‌اي چه طلاق‌دارن ، به اصرار خانم كه حالا
بشه ، رد هم ايشون اگردعواي حتي داري؟ اصراري چه.كنه زندگي باهات
كنه؟ زندگي برمي‌گرده فكرمي‌كني
.كنه گذشت مي‌تونه بله ،
است ، قرارگرفته خود همسر دعوي كه‌طرف مرد شده ، طرح پرونده در
آثار هنوز نيز طرح‌دعوي زمان در و بوده دچاراعتياد مديدي مدت
.مي‌شود ملاحظه وي رفتار و درچهره تلخ بليه اين از به‌جاي‌مانده
تدريج به وهنجارهاي‌اجتماعي عرف پاگذاشتن زير به‌دليل معتاد افراد
حقوقي‌كه‌به از بسا چه و جامعه‌طردمي‌شوند و زندگي ازجريان‌روزمره
مشترك خصوصيات از.مي‌شوند محروم باشند آن‌برخوردار از بايد عادي طور
شدن كاسته به منجر كه است مفرط خمودي و تنبلي افسردگي ، معتادان اغلب
قول به شرايط اين در.مي‌شود ايشان بدني فعاليت و كار ظرفيت از
گرسنگي:معتاد فرد براي ايران جرم‌شناسي پدر كي‌نيا دكتر زنده‌ياد
زوال به او در تدريج به خانوادگي محبت و عاطفه ندارد ، مفهومي عائله
شايد اين بنابرميشود گسيخته هم از زود خيلي (معتاد) خانواده و
حتي و خانواده امور اداره انتظار فردي چنين از كه باشد غيرمنطقي
رهانيدن و معتاد شخص درمان كار چاره است بديهي.باشيم داشته را خودش
از يك‌بخش فقط اين اما.است ماده‌مخدر به جسمي وابستگي از او
را مذكور فرد زماني‌مي‌توانيم و است بيماراجتماعي اين درمان
به را كه‌وي رواني عقده‌هاي و كه‌نارسايي‌ها بدانيم سالم و تندرست
.يابد كاهش روان‌گردان‌كشانده ماده سمت
نفقه عدم‌پرداخت شده ياد پرونده در حائزاهميت نكته مذكور ، وصف با
نفقه پرداخت در مرد سقم‌گفته و صحت از نظر صرف.كامل‌است طور به
شده‌توسط تهيه خانه در زن عدم‌سكونت دارد ، تعارض زن حرف كه‌با
مصداق وفرزند ، زن زندگي هزينه‌هاي تقبل‌نكردن آن تبع به و مرد
به پرسشي‌كه.است مرد توسط انفاق‌خانواده ترك از وشگفت‌آوري روشن
پرداخت به مرد جهت‌الزام دادگاه به زن عدم‌مراجعه علت مي‌رسد ذهن
از انفاق ترك بر مبني زن پذيرش‌ادعاي در كه است طولاني درمدت نفقه
از بيش زن توسط مشترك فرزند نگهداريميكند ايجاد ترديد مرد سوي
نشان نيز مرد بحراني شرايط و مي‌دهد مادر به را اولويت قانون كه مدتي
مورد دو ترتيب بدين.دارد خانواده مديريت و رياست در وي ناتواني از
پرداختن يكيميشود مطرح باشند طلاق موجبات از مي‌توانند كه مواردي از
نكرده ، رسيدگي تقاضاي زن گرچه نفقه مورد در.مرد اعتياد ديگري نفقه ،
نامه‌هاي قباله در و است پذيرش قابل دليل عنوان به مرد اقرار دليل به
قابل و معتبر طرفين‌نيز امضاء صورت در و پيش‌بيني‌شده نيز ازدواج
ازدواج قباله‌نامه‌هاي در هفتم‌مندرج شرط اعتياد درباره.استناداست
خانواده‌سابق حمايت قانون ازماده 8 بند 9 همان واقع در كه
كه مضري گونه‌اعتياد هر به ازدواج ابتلاء:مي‌گويد چنين و مي‌باشد
وادامه آورد وارد خلل زندگي‌خانوادگي اساس به تشخيص‌دادگاه به
به خلل ورود صورت‌احراز در دادگاه كه.دشوارباشد زوجه براي زندگي
حكم مي‌تواند حرج و عسر عنوان‌كلي تحت واقع در و زندگي‌مشترك روند
اگر كه است اين ديگر نكته اما.بدهد يكديگر از شوهر و زن به‌جدايي
با است مجبور زن آيا شود ، صادر طلاق حكم كه نباشد گونه‌اي به شرايط
ناچار به يا بگذراند روزگار است جسمي و رواني حالت چنين در كه مردي
تقاضاي آن از بيشتر يا و كمتر يا مهريه معادل مبلغي دادن با بايد
مرد سلامتي آوردن دست به براي تضميني هيچ صورت هر در.كند خلع طلاق
آنكه جهت به بويژه موارد گونه اين در دادگاهها كه چرا ندارد ، وجود
براي نظارتي مي‌باشد ، آن جوانب و اعتياد موضوع جز چيزي اصلي موضوع
و روان‌پزشك كارشناسان توسط مراقبت يا و معتاد گرفتن قرار معالجه تحت
.نمي‌شود گرفته باره اين در تصميمي اصولا و ندارد وجود..و روان‌شناس
در چه و قانون در چه (عمومي دادگاههاي) نيز قضايي جديد تشكيلات در
فرد كه زماني تا اين بنابر.است نشده پيش‌بيني چيزي چنين آن آيين‌نامه
نگيرد ، قرار اجباري نگهداري مورد و بازداشت بزهكار عنوان به معتاد
مرد چه نهايت در.خواهدماند دور به موثر اجتماعي نظارت گونه هر از
هر در كند زندگي ايشان از جداي چه و بازگردد خانواده گرم كانون به
فرزند و مرد و زن نبودن و بودن و است باقي همچنان مشكل ريشه صورت دو
كه اميد.نخواهدداشت تفاوتي فوق‌الذكر وضعيت در يكديگر كنار در ايشان
اجتماعي مسائل كارشناسان مساعدت و حضور و مشاوره شدن‌واحدهاي فعال با
رفع و حل در خانواده دادگاههاي كنار در اجتماعي مددكاران بويژه
.نمايند نقش ايفاي معضلات موثرتر و واقع‌بينانه‌تر
