چهارم ، شماره 1167 ژانويه 1997 ، سال دي 1375 ، 10 شنبه 22
|
|
همكاري و همزيستي ;جهاني جبر
دانشگاه استاد باوند دكتر با گو و گفت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
در همكاري-ميخورد1 چشم به بينالمللي روابط در همكاري نوع سه
همكاري -مللمتحد 2 سازمان بويژه بينالمللي سازمانهاي چارچوب
مشابه سياسي حدودي تا و اقتصادي صنعتي ، جايگاه داراي كه كشورهايي
منطقهاي خرده و منطقهاي همكاريهاي -هستند 3
نسبتا ارزيابي جهت موضوعها مهمترين از امكانسنجي اشارهبحث
سياسي راهبردي مسايل جمله از مسايل با مواجهه براي همهجانبهتر
و بد ميان انتخاب جهت مضر كمتر تصميمگيري احتمال امكانسنجي است ،
اهداف به رسيدن براي را سياسي مديريت جمله از مديريت توسط بدتر
تدوين و گذار حال در جهان ويژگيهاي بررسي لذا ميكند ، تقويت مناسب ،
نظام در آن از روشنتري تعريف دادن بدست و ايران منافع مراتب سلسله
ملي ، منافع حفظ هدف با آن ، به مربوط چالشهاي كشيدن تصوير به و جهاني
مسايل منظور همين به است بررسي قابل امكانسنجي بحث چارچوب در
.ميگذرد نظرتان از كه شده گذاشته بحث به گويي و گفت طي فوقالذكر
مقالات سرويس
مراتبمنافع سلسله است ، ويژگيهايي چه داراي جهاني نظام:همشهري
ميشود؟ تعريف چگونه و چيست نظام اين در ايران
گسترش تكنولوژيكيمنجمله و علمي انقلاب پرتو در جهاني نظام امروزه
در بويژه بينالمللي همبستگيهاي براساس جمعي ارتباط وسائل روزافزون
علاوه به.است استوار بينالمللي همكاريهاي و مالي و اقتصادي زمينه
كه شده سبب است جهاني وجدان نوعي پيدايش كه همبستگيها اين فرايند
يا موضوع اصلي طرفهاي بين رابطه در تنها رخدادها و مسائل از بسياري
باشد جهانشمول حدودي تا و فراگير آثار داراي بلكه نبوده ، مطرح اختلاف
چون مسائلي قبال در موضعگيري صلاحيت بينالملل جامعه عضو هر كه بهطوري
آلودگيهاي ايجاد منجمله محيطزيست فاحش تخريب بينالمللي ، جنايات
.ميباشد دارا را غيره و مسلحانه تجاوزات مخدر ، مواد گسترش وسيع ،
ناچار به متقابل وابستگيهاي و همبستگيها از جوي چنين در است بديهي
مطرح همكاري و همزيستي مقوله دو از خارج نميتواند بينالملل روابط
.شود
دو اين از خارج طولاني ، مدتي براي دولت ، يك خارجي سياست كه صورتي در
آن ديپلماسي ساختار در اساسي نقص ترديد بدون باشد ، گرفته شكل مقوله
مسلط روندي خرد و كلان صورت به همكاري ترتيب هر به.دارد وجود دولت
چارچوب در همكاريها اين معمول نوع اولين.ميباشد بينالملل روابط در
است كانوني كه ميباشد متحد ملل سازمان بويژه بينالمللي سازمانهاي
كه بينالمللي مسائل حل جهت اعضا نظرات بين هماهنگي ايجاد براي
به مربوط كه مواردي در و ميشود ظاهر اعضا به توصيه ، بهصورت معمولا
عمليات منجمله خاصي مجازاتهاي باشد تجاوز عمل و صلح نقض يا و تهديد
.دارد درپي را قهري
صنعتي ، اقتصادي جايگاه داراي كه است كشورهايي شامل همكاري دوم نوع
سازمان يكطرف در رابطه اين در.هستند مشابه سياسي حدودي تا و
كشور از 24 مركب صنعتي يااليت (OE.C.D) اقتصادي توسعه و همكاري
به اخيرا نيز روسيه.ميباشد نو زلاند و استراليا ژاپن ، غرب ، صنعتي
نيز هند احتمالا و چين نزديك آينده در ترديد بدون و پيوسته گروه اين
و تدوين در موثر نقش گروه اين تصميمات.پيوست خواهند جرگه اين به
هنوز ايران.دارد بينالمللي مالي و اقتصادي مقررات و قوانين تنظيم
تجمع گروه اين مقابل طرف در.ندارد صنعتي حاكمه اليت ميان در جائي
اين كشورهاي از برخي.دارد قرار جنوبيها يا توسعه حال در كشورهاي
و تايلند تاحدودي و سنگاپور مالزي ، تايوان ، جنوبي ، كره چون گروه
صنعتي كشورهاي گروه به و خارج اخير تجمع از شدهاند موفق اندونزي
توسعهها حال در و جنوبيها ميان در مستمر حضور هرحال در.شوند نزديك
صنعتي و اقتصادي توسعه روند در نسبي ناكامي و نافرجامي از حاكي
.ميباشد
اينميان در.ميباشد منطقهاي خرده و منطقهاي همكاريهاي سوم نوع
آسيا شرقي اتحاديهجنوب دارد ، خاص جايگاه كه اروپا اتحاد از گذشته
نزديك خاورميانه در.موفقيتبودهاند قرين ديگران از بيش آنسه.آ يا
.هستند فعال نهاد سه اكو ، و فارس خليج همكاري شوراي عرب ، اتحاديه
آينده در آن ژئوپولتيكي موقعيت و عضو كشورهاي تركيب به توجه با اكو
حاضر درحال ولي داشت خواهد بينالمللي صحنه در خاص اعتبار و اهميت
احراز را لازم Complementory ني ساز مكمل خصوصيت و انسجام همبستگي ،
بحث ، مورد بينالمللي احوال و اوضاع و شرايط در هرحال بهاست نكرده
متنوع طبيعي منابع وجود) اقتصادي ژئوپولتيكي ، تاريخي ، دلايل به ايران
حدودي تا و بالقوه جايگاه داراي سياسي و (غيره و مس نفت ، گاز ، مانند
كشورهاي پيدايش از بعد بخصوص.ميباشد بينالمللي صحنه در ويژه بالفعل
تنها نه ايران ، ژئوپولتيكي واهميت اعتبار قفقاز و مركزي آسياي مستقل
شمال يافته استقلال تازه كشورهاي بين بلكه غرب و شرق بين پلي بهعنوان
نزديكترين همه از مهمتر و جنوبي آسياي و غربي جنوب آسياي كشورهاي يا
اين مجموعه.است يافته افزايش دوچندان آزاد درياي به دسترسي راه
فارس خليج) جهان نفتخيز منطقه دو در ايران موثر حضور با همراه عوامل
با بهعلاوه.است آورده كشوربوجود اين نفع به محوري نقش (خزر درياي و
اين قلمرو و حدود از اروپا شوراي پارلمان كه جديدي تعريف به توجه
درخور ايران جايگاه است نموده فرهنگي و جغرافيائي مباني براساس قاره
از گذشته اروپا قاره تعريف اين موجب به زيرا.شد خواهد بيشتري توجه
اروپا در آنها سرزمين از قسمتي كه است كشورهائي شامل اصلي كشورهاي
چون هستند اروپائي فرهنگ داراي اصولا يا و تركيه مانند دارد قرار
اروپا با Cultural Affinity فرهنگي نزديكي كه جوامعي بالاخره و قبرس
جمهوري حدودي تا و گرجستان ارمنستان ، اروپا شوراي نظر از كه دارند
اشعار اروپا شوراي جهت همين به.دارند جاي اينمقوله در آذربايجان
نظر با را آن عضويت ، براي مزبور كشورهاي درخواست صورت در است داشته
و گرجستان به يكجانبه طور به نيز اكنون و كرد خواهد بررسي مساعد
نموده اعطا را اروپا شوراي پارلمان در ميهمان اعضاي عنوان ارمنستان
قسمتي حدود تا آينده در اروپا قلمرو احتمالي گسترش است بديهي.است
غرب و شرق بين ارتباط در ايران نقش به ديگري معناي ايران مرزهاي از
مورد همكاريهايبينالمللي و ارتباطات محدوده در حالبخشيد خواهد
فارس ، خليج:مناطق معطوفبه اول درجه در ايران حياتي منافع بحث
آن آينده و عراق كردستان افغانستان ، مسئله قفقاز ، و مركزي آسياي
كشورهاي ساير با خاص ملاحظات رعايت اينرابطه در البته كه ميباشد
ايران موضع ديگر طرف از:است ضروري بحث مورد مناطق در ذيربط و ذينفع
آنكه از پيش كنوني صلح روند ويژه به اسرائيل و اعراب مسئله قبال در
ايدئولوژيك ارزشهاي براساس باشد كشور اساسي و حياتي منافع مبتنيبر
دولتهاي سوي از را خاصي عكسالعملهاي خود نوبه به امر اين و شده بنا
مطرح ايران به نسبت امريكا ويژه به آنها خارجي حاميان و منطقه ذيربط
به منطقه از خارج كشورهاي با ايران روابط چگونگي بالاخرهاست نموده
نسبي تعيين در هند و ژاپن چين ، روسيه ، اروپا ، اتحاد امريكا ، ويژه
از برخي آنكه مضافا.نيست بيتاثير بينالمللي صحنه در ايران جايگاه
مواضع از گذشته روسيه ، و اروپا اتحاد امريكا ، چون دولتها اين
مواضع به نسبت را ملاحظاتي حال عين در ايران قبال در خود جداگانه
انفعالات و فعل در بهنحوي يك هر آنكه ضمن.مينمايند رعايت يكديگر
در اما ميباشند ذيربط نيز ايران حياتي منافع نظر مورد مناطق سياسي
حكم در تاريخ طول در آبي پهنه اين كه بگويم بايد خليجفارس با ارتباط
.است ارتباطتاريخي همين از ملهم نام اين و است بوده ايراني يكدرياچه
خليجها و چوندرياها آبي پهنههاي اسامي بينالملل عرف در اصولا
:است بوده متفاوت منشاء سه از برخاسته
و اجتماعي ، سياسي اقتصادي ، جغرافيائي ، طيف در كه آبي پهنههاي -1
و واقعيت اين دليل به دارند قرار خاص ساحلي كشور يا جامعه امنيني
درياي اسامي.شدهاند متصف ساحلي جامعه همان نام به ناگسستني ارتباط
اين از حاكي فارس خليج و هند اقيانوس نروژ ، درياي ژاپن ، درياي چين ،
آبي پهنههاي عناوين گاهي البتهاست ناگسستني و مستمر موثر ، ارتباط
درياي چنانكه بوده ، مطرح تاريخ از خاصي مقطع در فقط اساس اين بر
به ولي بود معروف بحرالروم يا روم درياي نام به گذشته در مديترانه
پهنههاي -شد20 عوض نيز دريا اين عنوان روم امپراطوري سقوط دنبال
و كاشفين نام به غالبا جديدالاكتشاف سرزمينهاي در واقع آبي
خليج تاسماني ، خليج مانند.شدهاند شناخته مربوطه بحرپيمايان
از ديگر برخي نام بالاخره -غيره30 و بافين درياي بارنت ، هودنس ، درياي
آبي پهنههاي با مقايسه وجوه يا و طبيعي خصوصيات از برخاسته درياها
كه بحراحمر و بحرابيض بحراسود ، مانند است ، گرفته صورت آنها نزديك
فارس خليج نام هرحال به.است بوده يكديگر نزديك آبي پهنه سه به ناظر
جاذبه طيف در همواره تاريخ طول در و داشته قرار اول گروه زمره در
را خصوصيت همين هم امروز و است بوده ايران امنيتي و سياسي اقتصادي ،
آن مايل فارس ، 756 خليج سواحل مايل مجموع 1044 از يعني.داراست
منطقه جزء آن از نيمي از بيش آنكه مضافا.است ايران سواحل به مربوط
منابع بر حاكمه حقوق داراي ايران و دارد قرار ايران اقتصادي انحصاري
.ميباشد آن كوچك و بزرگ جزيره هفده حدود در و است منطقه اين طبيعي
اولويت از ايران براي فارس خليج فوق مراتب به توجه با است بديهي
اين در كه رويدادهايي به نسبت نميتواند ايران و است برخوردار خاصي
بايد منطقه امنيت مورد در بهخصوص باشد ، بيتفاوت ميدهد رخ منطقه
ارزش فاقد ايران حضور بدون امنيتي ترتيبات هرگونه كه كرد اذعان
همواره منطقه كشورهاي با روابط حسن آنجائيكه از.است منطقهاي
ايران پيشنهاد به قطعنامه 598 تدوين هنگام لذا بوده ، ايران مطمعنظر
و شد پيشبيني منطقه در دستجمعي همكاري موضوع قطعنامه اين آخر بند در
خليج همكاري شوراي اعضاي اينكه با جنگ ، پايان از بعد جهت همين به
داشتند ، ايران عليه ساله هشت جنگ در عراق با موثر مشاركت فارس
بعد و بود همكاري متقاضي سوابق اين انگاشتن ناديده با ايران معذالك
امر ، واقعيات به توجه با كه بود اين انتظار كويت به عراق تجاوز از
.دهند قرار توجه مورد را ايران با همكاري ارزش عرب همسايگان
البته.نيامده عمل به ايران پيشنهادهاي از استقبالي حسن تاكنون اما
امنيتي گروحمايت در را خود بقاي كه ميدهند ترجيح منطقه كشورهاي
جانبه دو امنيتي پيقراردادهاي در پي جهت همين به دهند ، قرار امريكا
توسعه بر تاكيد جز چارهاي ايران شرايطيبراي چنين در.كردهاند منعقد
.است نبوده بهبودآن و جانبه دو روابط
جنگ پساز ويژه به منطقه كشورهاي در منافع اختلاف اما:همشهري
كشورهاي در نظرميرسد به و است شده آشكار اندازهاي تا فارس خليج
عراق ديدگاههاي اختلاف نداشتهباشد ، وجود مشتركي نظر توافق يك منطقه
اين از خود همسايههاي با (فارس خليج همكاري شوراي در) قطر بعضا و
جاي به فوق مولفه دو نمودن جايگزين نميرسد نظر به لذا ميباشد ، دست
ظاهرا زيرا باشد ، برخوردار صحيحي منطق از منطقه در امريكا حضور
خليج حوزه كشورهاي همگرائي ميزان با فارس خليج در امريكا حضور ميزان
دارد؟ تمامي و تام بستگي اقتصادي و امنيتي مسايل در فارس
تقويت تاثيرشدر بيشترين عربي كشورهاي بين اختلاف بروز ترديد بدون
و بحرين با قطر ديگراگر عبارت به.آنهاست با ما جانبه دو روابط
منافع براساس قطر كه ميكند اقتضاء سياسي واقعيت دارد ، اختلاف عربستان
با قطر ترتيب همين به.نمايد برقرار ايران با نزديكتري روابط ملياش ،
خنثي براي است ، عربستان كمال و تمام پشتيبان امريكا آنكه به توجه
طريق از و شود نزديك اسراييل به دارد سعي امريكا ، و رياض نفوذ كردن
تمام با ولي.كند تضعيف را عربستان امريكايي پشتوانه تلآويو ، نفوذ
يكديگر با كه اختلافاتي تمام با اعراب كه داده نشان تجربه احوال اين
نظر اشتراك نوعي از ميگيرند قرار ايران با رويارويي در وقتي دارند
و فارس خليج همكاري شوراي در كه قطعنامههايي تنها.برخوردارند
به مربوط قطعنامههاي رسيده تصويب به آراء اتفاق به عرب اتحاديه
با خوبي روابط ظاهرا كه سوريه حتي ميان اين دراست بوده ايران
راي ايران عليه تصميمگيريهاي تمامي در عرب اتحاديه در دارد ايران
اتخاذ منظور به كه عرب سران اخير كنفرانس در حتي.است داده موافق
شده تشكيل نتانياهو دولت سوي از شده اعلام مواضع قبال در مشترك موضع
به ملايم اشاره آن بند يك تنها كنفرانس پاياني قطعنامه در بود ،
دهد قرار آن قبلي مسير در را صلح روند بود شده تقاضا و داشت اسرائيل
.بود ايران ساختن محكوم و سرزنش به ناظر قطعنامه ديگر بند سه و
دارد ادامه