چهارم ، شماره 1170 ژانويه 1997 ، سال دي 1375 ، 14 سهشنبه 25
|
|
كنيم؟ ترك را خود بد عادتهاي چگونه
بهتعويق و كنيد انتخاب را زمانمناسبي خود بد عادت ترك براي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
در وناكامي شكست در فزايندهاي ترسهاي كاربا اين چون نياندازيد
از عاري بايد ميكنيد انتخاب كه را زماني آن و است همراه آن ترك
باشد زندگي روزمره فشارهاي و درگيريها
صرفا و خودنداريد مخرب عادت كنارگذاشتن به علاقهاي خودتان اگر
موفق هرگز كنيد ، ترك شماخواستهاند از ديگران بهخاطراينكه
بگيريد جدي تصميم خودتان و جزم را عزمتان اينكه مگر شد نخواهيد
آن بهانجام مجبور كه كارهايي مورد تاكنوندر روزمره زندگي در آيا
اين طرح انديشيدهايد؟هدفاز بودهايد ، آنهاعاجز ترك از و هستيد
پرخوري ، كشيدن ، سيگار همچون بدي عادتهاي گذاشتن كنار يا ترك مسئله ،
فردا و امروز به يعني كاري انجام در تعلل يا و انگشت ناخن خوردن
و عادتمخرب ، يك برداشتن ميان از اصلي راه.است آن كردن موكول
جايگزينسازي عمل چنين و است خوب عادتهاي از يكي با آن كردن جايگزين
توصيه اهداف ، اين به رسيدن براي.شود انجام خاصي ماه يك در است ممكن
:است موثر بسيار زير نكتههاي به
زودتر هرچه كنيدو انتخاب را مناسبي خودزمان بد عادت ترك براي -1
ترسهاي با عادت ترك بهتعويقانداختن كه چرا كنيد راانتخاب زمان
براياينكه.است همراه آن ترك ناكاميدر و شكست در فزايندهاي
انتخاب عادت براي كه مدتيرا كنيد ، راحتترترك را خود بد عادت
.باشد زندگي روزمره فشارهاي و درگيريها از عاري بايستي ميكنيد
عادت نكنيد سعي نمائيدو جزم را عزمتان بدخود ، عادت ترك براي -2
.كنيد خواستهاندترك شما از كهديگران دليل اين به فقط خودرا بد
ميخواهيد يا و نداريد خود مخرب عادت گذاشتن كنار به علاقهاي شما اگر
تصميم هرالد.شد نخواهيد موفق آن ترك در كنيد ، ترك را آن از كمي
خواسته او از خانوادهاش كه چرا نمايد ترك را سيگار تا بود گرفته
.بود نخواهد سيگار ترك به قادر كه بود مطمئن او اين ، وجود با بودند
اوضاع نظر از آن عليرغم و ميكشيد سيگار كه ديد را مردي هرالد
كه كاري كه فهميد وي سرانجام.بود خوبي وضعيت در نيز سلامتي و جسماني
سيگار به پس است ، نبوده خود خواسته به كاملا دهد انجام بود قرار
هرالد خانواده.پرداخت هم ورزش به آن كنار در ولي داد ادامه كشيدن
بهنظر منطقي او برخورد بههرحال ولي نبودند خشنود او تصميم از
تحمل ولي بود كرده كم وزن كمي وي مدام ، ورزش ماه يك از پسميرسيد
تصميم وي دليل همين به و نداشت نيز را خود سيگاري دوستان از تعدادي
.كند ترك را سيگار كه گرفت
هيچ.شويد كاملاآشنا داريد را آن قصدترك كه بدي عادت با -3
هنگامي بد عادتهاي.بيايند او سراغ به بد عادتهاي ندارد دوست فردي
سيگار روز يك.نميكنيد توجه آنها به اصلا شما كه ميآورند روي شما به
روز تمام كه ميشويد متوجه بعد روز و ميجويد را خود ناخنهاي ميكشيد ،
من چرا و چگونه كي؟ ميپرسيد خود از بعد.ميدهيد انجام را اينكار
.شدم بد عادت اين گرفتار
ديگراين بار ميشويد ، آشنا خودبيشتر ناجور عادتهاي با وقتي
تاجواباين دهيد بيشتري وقت خود بپرسيدبه خود از را سوالها
شخص يك شما ، چرا.هستيد رازي حل سرگرم شما.كنيد پيدا را سوالات
انجام بههنگام.نداريد دوست را آن كه شويد مبتلا عادتي به آگاه ،
بهعوض باشيد داشته اختيار در كاغذ و قلم يك خود ، روزانه فعاليتهاي
روي كشيدن سيگار مثلا بدخود عادت انجام به اينكهناخودآگاه
ميشود كهمانع را چيزهايي تمام و مراجعهكنيد خود كاغذ به آوريد
از وقتي چه.نمائيد كنيد ، يادداشت فراموش را بدخود عادت شما تا
با هستيد؟ كجا شما زمان آن در ميشويد؟ خود عادت اجراي به مجبور روز
نشانه بد عادت انجام براي را شما محركه قوه چيزي چه و هستيد كسي چه
را برنامهاي چنين نمايد كم را خود وزن داشت قصد كه است؟آليس گرفته
او رئيس كار ، هنگام به وقتي دريافتكه او مدتي از پس.كرد پياده
آزار را او منزل در بچههايش يا و ميكرد طلب كاري حد از بيش تقاضاهاي
بيشتر او شكلات مصرف ميكرد ، پيدا اختلاف همسرش با اينكه يا ميدادند
بعد بود كرده انتخاب خود كردن برايآرام را پرخوري پسآليس.ميشد
او بد عادات از يكي مدتها كه پرخوري مسئله و شكلات خوردن كه فهميد
.است بوده او آرامبخش وسيله تنها ميآمد بهشمار
از نه و كنيد استفاده خود تمايل قدرت خوداز بد عادت ترك براي -4
ناخودآگاه كه چرا ميدوانند ريشه انسان در بد عادات.اراده قدرت
از قسمتي ناخودآگاهي.ميشود همراه رضايت و لذت نوعي با عادت انجام
.نيست انسان منطقي و آگاه مغز
خراب را زندگيتان خود بد باعادت شما كه ميگويد ما به سليم عقل
به نيست قادر و نكرده توجه مسئله اين به ناخودآگاهي درحاليكه ميكنيد
ميبخشد ، فراموش رضايت و آرامش شما به كه را عادتي كه دهد اجازه شما
همه براي اغلب فرد ناخودآگاهي مقابل در سليم عقل دادن قرارنمائيد
استفاده من ، تجربيات در كه است دليل بدان اين و است بوده مسئله يك
كه آنچه از كماثرتر و ضعيفتر بد ، عادات كردن ترك براي اراده قدرت از
قدرت بهتر درك براي.است شده ظاهر مينامم ، تمايل قدرت را آن من
بنشينيد راحتي مبل يك روي بر.كنيد اجرا را زير دستور تمايل
جاي يك در كنيد تصور و بكشيد عميقي نفس.ببنديد آرام را چشمهايتان
نداريدو اصلا را بدي عادات كه كنيد تصور بعد هستيد آرام و دلخواه
سيگار ديگر شما.كنيد حس را دريا نسيم و ببوئيد را گلها ميتوانيد
نداريد مشكلي جسماني نظر از و هستيد خوبي بسيار جاي در شما.نميكشيد
دريافت را پيام شما ناخودآگاهي ضمير.نميكنيد پرخوري ديگر كه چرا
افرادي اغلب كه است داده نشان تجربه.ميدهد پاسخ آن به و كرد خواهد
.شدهاند خود بد عادت ترك به موفق زيادي حد تا كردهاند عمل چنين كه
.كنيد پيدا مناسبي و جايگزينخوب خود بد عادت براي -5
ترك براي را شما قصد ميتواند آن به كردن عمل و عادتخوب يك انتخاب
گرانبها چيز يك كه ميكنيد احساس شما حال اين در.كند آسانتر بد عادت
كنار در كه دارد وجود خوب عادت دومينمائيد اضافه خود زندگي به را
.است موثر عادتها تمام گذاشتن
به خود عادتدادن:ديگري و مقوي و غذائيمنظم رژيم يك اجراي:اول
عواملي تا كرد پيدا آليسراههايي.ملايم و عمليمنظم يا و ورزش
در اوكند كنترل ميبخشيدند ، وتسريع تشديد را او پرخوري كه را
پيادهروي نيز منزل در و كرد استفاده عميق تنفسهاي روش از كار محل
و كند مصرف بيشتري ميوهجات و سبزيجات گرفت تصميم همچنين او.ميكرد
ميدانست نيز هرالد.شد خلاص نيز سنگين غذاهاي و سيبزميني خوردن از
خواست او.كند سرگرم را خود بيكاري مواقع در تا دارد نياز عادتي به
.بزند پيانو تا
وقتي.ترككنيد را خود بد عادت تاكاملا دهيد فرصت خود به -6
دهيدتا فرصت خود مدتيبه دهيد تغيير را بد گرفتيدعادات تصميم
نه ولي نمايد كم را خود وزن داشت قصد آليس.برسيد خود اهداف به
تا.كند كم پوند يك هفتهاي بود قادر تنها او.ميخواست خود كه آنقدر
تقريبا او جديد غذائي دستور غذائي ، رژيم طرح اجراء اول ماه پايان
به يكسال مدت در تا بود داده اجازه وي به و بود افتاده جا او براي
.يابد دست خود هدف
تا طرفي از نمايدو حفظ را موسيقي تاقطعهاي بود مصمم هرالد
خود براي هدف اين به برايرسيدن. كند ترك نيز سيگاررا ماه پايان
.گرفت نظر در را وقتهايي
هفته.بكشد سيگار زيرزمين در فقط تا داد اجازه خود به اول هفته در
زمانهاي در همتنها بعد و كشيد سيگار ازمنزل بيرون در فقط دوم
فرد يك چهارمهرالدكاملا هفته پايان در.سيگاركشيد مشخصي
مرحله هر به دستيافتن هنگام به خود تشويق براي.بود شده غيرسيگاري
رژيم كه فردي هر مثال براي.بدهيد جايزهاي بهخود خود ، اهداف از
كم وزن پوند دو هر در استتا شايسته است ، كرده پياده را خاصي غذائي
.نباشد خوراكي كه جايزهاي البته كند دريافت جايزهاي كردن ،
و شكست ولي جايزهاياست ، دريافت موفقيتشايسته.نشويد تسليم -7
موفقنشديد ، خود بد عادت ترك اگردر.نيست مجازات ناكاميشايسته
ارتكاب يا و لغزش.نكنيد سرزنش را خود و نگذاريد كنار را خود تلاشهاي
.شود ديگري لغزش آغازگر نبايد بهاشتباهي
خود ترك از اغلبمشكلتر بد ، و قديمي يكعادت از خود نگهداشتن دور
بد عادت ترك از هدف و شديد آشنا خود عادات با بيشتر هرچه.عادتاست
خواهيد دست خود ، آرزوهاي و اشتياق به آسانتر بدانيد ، بهخوبي را خود
.يافت
آن ساختن ياجايگزين و خود مخرب تركعادت با باشيد داشته ياد به
خواهيد زندگي كنترل در كه شد خواهيد جديدي پسنديدهفرد يكعادت با
گذاشتن كنار چگونگي راز بدينترتيب و مخرب عادات كنترل در نه و بود
.يافت خواهيد را خود بد عادات
Reader'sdigest:مدديمنبع فرزاد:مترجم