چهارم ، شماره 1171 ژانويه 1997 ، سال دي 1375 ، 15 چهارشنبه 26
|
|
مصر در بيان آزادي
سادات دوره در مطبوعات و نشر وضعيت به نگاهي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
است بيسانسوريبوده شاهد ماه هفت فقط مصر تا 1970 سال 1952 از
به را مصريان عمومي افكار مصر ، در سياسي مستقل سازمانهاي كردن ممنوع
داد سوق غيرسياسي كانالهاي سوي
در ميتواند اسلامي جوامع در نشر صنعت و ادبيات وضع بررسي:اشاره
.كند كمك ما به كشورها آن فرهنگ شناخت
كه است نويسندگانموضوعي برابر در سياسي نظامهاي واكنش ميان اين در
سياسي ، گوناگون عرصههاي بر و بوده نمايان وضوح به معاصر تاريخ در
فرهنگ شناخت تقدير هر به.نهادهاست تاثير ادبي و فرهنگي اجتماعي ،
به مصردارد تام بستگي سياسي نظام مطالعهرفتار به اسلامي جوامع
جايگاه اسلام و عرب جهان معاصر تاريخ در كه اسلامي ازجوامع يكي عنوان
ادبيات بر سياسي قدرت تاثير از بارزي نمونه ميتواند دارد ويژهاي
.مضمون همين با است كتابي معرفي ميخوانيد زير در آنچه.باشد
مقالات سرويس
به پيوستهاي نياز واقعيت ، و متن ميان رابطه مصر در سانسور و ادبيات
را رابطه اين.است برخوردار مستمر تحرك از زيرا دارد بازآفريني
واقعيت ، .كرد جدا هم از نميتوان محتوا و شكل ميان رابطه همچون
با كه است واقعيت ذهني تجريد متن ، كه صورتي در است ، متن مادي انباشت
ميتوان ديدگاه اين با.ميگيرد انجام انديشه ، به مادي رخدادهاي تبديل
واقعيت كه صورتي در ;كرد نگاه واقعيت از شكلي عنوان به متن ، به
هر حركت حالت ، اين در كه است طبيعي.ميآيد نظر به متن محتواي همچون
تاثير ديگري هستي بر منفي يا مثبت طور به -ضرورتا -آنها از يك
.بگذارد
جستجويواقعيت به متن درون در بايد -كلي طور به -ادبيات در
جستجوي به درونواقعيت در بايد ادبيات جامعهشناسي در اما بپردازيم ،
ديگري در يكي كه گونهاي به است ، هماوردي رابطه يك اينبپردازيم متن
تاثير سنجش اگر.شود تبديل آن درون فشار نيروي به تا ميشود استحاله
تاثير اما است كند و گونه انباشت كه زيرا است دشوار واقعيت در متن
دارد مادي نمودي زيرا كرد مشاهده سادگي به ميتوان را متن در واقعيت
.است فوري حالتها اغلب در و
زيراتاثيري باشد برخوردار بيشتري تاثير از مفهومسانسور شايد
ادبيات ، درعرصه و است همراه فوريت با كه دارد متن بر فشارگونه
واقعيت بنابراين.خودميگيرد به را (اجتماعي كنترل) اشكال از شكلي
در كه است انديشهاي كار ، اين آغاز.ميآورد وارد متن بر را خود فشار
از نوعي به وي كه است هنگامي آن و ميگيرد شكل نويسنده ذهن درون
وقتي.ميشود تحميل وي به واقعيت طريق از كه مييازد دست خودسانسوري
نهادينه سانسوري به خودسانسوري از متن ميشود ، بدل نوشته به انديشه
در متن كتاب ، به نوشته تبديل از پس حتي كه است طبيعي.ميشود منتقل
.ميگيرد قرار -اخلاقي عقيدتييا ديدگاه از -عمومي افكار فشارهاي معرض
به دادن شكل معناي به اساسا شكلهايگوناگونش ، در سانسور رو ، اين از
معيارها اين نقض عدم تا است مكلف سانسور نيز.رايجاست معيارهاي
.كند راتضمين
ميپرداخت متن در واقعيت تاثيرهاي بررسي به پيشتر ادبيات جامعهشناسي
در معمولا كه سانسوري ;ميگرفت ناديده را (سانسور) عامل بررسي اما
كه اينجاست.ميكند تعديل را حافظهنويسنده گرايش متن توليد مراحل همه
در رمان و داستان نويسندگان تجربه -بيان كتابمرزهايآزادي اهميت
خانم را كتاب اين.ميشود آشكار سادات و دورههايعبدالناصر مصر
و كتاب ، توصيف موضوع.است نوشته سوئدي پژوهشگر استاگ دكترمارينا
از كه است حكومتنظاميان سال سي طي مصر منثور ادبيات وضع تحليل
.است نگريستهشده آن به ادبي بيان آزادي ديدگاه
باشد ، نمونهگسستهاي كه آن از بيش مصر كه است آن در كتاب اين اهميت
روبهرو آنها با ادبي متن كه گوناگوني تابوهايدارد دلالتانگيز حالتي
محدود شايد تفاوت ، .است يكسان منطقه مختلف كشورهاي در تقريبا است
به اينجا در ما ، .نميرود فراتر آن نوع از كه است مميزي ميزان به
.ميپردازيم است سادات دوره به مربوط كه بخشي معرفي
آزادي مساله جنبه سه بر آغاز در كتاب ، ساداتاين رژيم در سانسور
.مصري نويسندگان و نشر صنعت نظام:از عبارتند كه تاكيدميكند بيان
محدودكنندهآزادي ابزارهاي قوانين ، ابعاد در را مصر نظام مولف ،
.ميكند تشريح دولت ، فرهنگي سياست نيز و نظام معارضان سركوب و بيان
توسط نشر سازمانهاي و مطبوعات انحصار به نشر صنعت زمينه در مولف
دولت فرهنگي بخش گسستگي سپس.ميكند اشاره جنگ 1967 از بيش تا دولت
تحليل با نويسنده.داد رخ مزبور جنگ از پس بيدرنگ كه ميگويد باز را
و ناصر سركوب شرايط در ادبيات شكوفايي دلايل ميكوشد دولت نقش
را -سانسور لغو وجود با -سادات باز درهاي شرايط در آن فروكاهيدگي
.نمايد تبيين
.مصريپرداختهاند نويسندگان كه كند بررسي را سنگيني بهاي ميكوشد وي
بود دوره دو هر در كار از اخراج يا زندان صورت به هم سنگين بهاي اين
.سادات دوره در نشر فرصتهاي رفتن ميان از يا تبعيد شكل به هم و
.است بوده استوار جنسي مسايل و سياست دين ، بر مصر در سانسور مفهوم
در را مختلفي روششناسي ، روندهاي نظر از موضوع ، اين به توجه با كتاب
سال 1952 از -مصر در بيان آزادي تاريخيوضع توصيف با و است گرفته پيش
عمليات بررسي منظور به مولف سپس.آغازميشود -سال 1981 تا
مورد در را كمي شيوههاي نشر ، صنعت بر انحصارگرانهدولت
و سركوبنويسندگان فرآيند بر آن از پس.ميگيرد كار به منابعكتابشناسي
چهارچوب در پديدهادبياتتبعيد تحليل به و ميكند تاكيد مولفان
.ميپردازد اجتماعياش
توسط بنياديافته فرهنگي ساختار گسستن هم از سادات ، حكومت آغاز با
.شد تعطيل فرهنگي نشريههاي اغلب همزمان طور به و شد آغاز عبدالناصر
تن آن 107 طي كه داد رخ روزنامهنگاران قمع و سال 1971قلع در آنگاه
.شدند ممنوعالقلم سپس و اخراج مصر مختلف رسانههاي از
است آن وسادات ناصر دوره دو ميان عمده تفاوتهاي از يكي رو اين از
سركوب كه حالي در بود ، سياسي مخالفان عليه اساسا ناصر سركوب كه
تحقير را روشنفكران و فرهنگ سادات ، زيرا بود نخبگان ضد بر سادات
(الافنديه) روشنفكرنمايان را آنان تحقير ، و تخفيف باب از او ميكرد
.ميكرد خطاب
كرد لغو را مطبوعات سانسور فوريه 1974 در خود نوبه به سادات گرچه
به را مميزي مسووليت زيرا نيافت ، تغييري چندان مميزي وضع اما
اتحاد از مطبوعات مالكيت انتقال از پس.افزود سردبيران مسووليت
مشكل اين حل براي اختصاصا را آن سادات كه شورا مجلس به سوسياليستي
سردبيري شوراي هر عضو از 13 عضو داشت 7 حق اينمجلس بود داده تشكيل
ازانتخاب پس نيز روزنامه سردبير آن بر علاوه !!كند تعيين روزنامهرا
ميان جدايي.ميرسيد جمهور رئيس تاييد به بايد سردبيري شوراي توسط
پيدايش به ديگر سوي از رژيمسادات و سو يك از نويسندگان و روشنفكران
جنگهاي سفيد ، جلد كتابهاي انتشار كهدر انجاميد نشر ويژه عرصههاي
.يافت گاهنامههانمود و نامنظم
صنعت آزاد ، افسران حكومت نخست دهه نشردر و ادبيات بر دولت چتر
آيندهنگر ديدگاه از بخشي به فرهنگ و گرفت قرار دولت سيطره زير نشر
تقويتمسايل منظور به جنگ 1967 ، از پس اماشد تبديل نظامعبدالناصر
دوره در دولت.نظرشد تجديد فرهنگ به اقتصادي منابع تخصيص در دفاعي ،
كه طوري به ;داد كاهش را فعاليتهايفرهنگي هزينههاي سادات ، حاكميت
موجود عملا كه ميديدند نشر آزاد ميانبازار در را خود نويسندگان
انجاميد بزرگ نويسندگان براي حتي نشر فرآيند بهكاهش امر اين.نبود
.رفت هدر به كامل نسل يك توان دهه ، يك طي وبدينسان
دولت ستايش و سپاس جايزههاي كه است باور اين بر استاگ مارينا خانم
اعطاي اساس.است روشنفكران و رژيم ميان رابطه نمودهاي از يكي مصر
افراد به آن اعطاي با كار اين كه بود سياسي نظام به نزديكي جايزه
جايزه مثلاميگرفت صورت دولت معارضان به آن ندادن يا دولت طرفدار
كه همچنان.مرگش از پس مگر نگرفت تعلق عبدالله طاهر يحيي به سپاس
نويسنده چندين به جايزه.شد گرفته ناديده كلي طور به ادريس يوسف
آن از نيز شاعران از تعدادي مثلا يا نشد ، داده نيز ديگر برجسته
.شدند محروم
تبعيد ، آن از پس و بازداشت و زندان جايزه ، جاي به سادات دردوره
.بود نويسندگان انتظار در كه شد وحشتناكي جايزه
بازداشت زندانو عبدالناصر ، دوره در كه حالي در:ميگويد كتاب مولف
بيان آزادي از وشاعر نويسنده و ميگرفت انجام سياسي دلايل به فقط
در كارتيسم مك شيوههاي سادات ، دوره در بودند برخوردار گستردهاي ادبي
قرار هدف را بيان آزادي قلب كه ميرفت كار به رژيم مغضوبان برابر
نويسندگان فرهنگ ، بر نظاميان سلطه برابر در كه است طبيعي.بود داده
.آوردند روي بيروت به بهويژه و مصر از خارج به كتابهايشان ، نشر براي
وگريز ناصر دوره در بيروت به كتاب محدود جريان ميان رو اين از
كمي ، نظر از سادات ، دوره در دمشق و بغداد و بيروت به كتاب وسيع
.است دلالتانگيز بسيار طبيعتا كه هست فراواني تفاوت
كردنمطبوعات ملي و بود درخشان آرمانها چشمانداز عبدالناصر دوره در
در.بود همراه عرصهفرهنگ در هنگفت سرمايهگذاريهاي با انتشارات و
نشر براي نظام ، با دشمني علت نويسندهايبه هيچ دوره ، اين در نتيجه ،
انجام -سانسور از گريز براي فقط كار اين نميرفتبلكه بيروت به كتاب
.ميگرفت
يا شاعرانفوتوريست يا نويسندگان از برخي نظر از گاهي همچنين ،
خود به را گستردهتري تاتودههاي ميكرد پيدا ذوقي شكل نشر مدرنيست ،
داد ادامه خود حيات به سادات دوره شدهدر ياد عوامل گرچه.كند جذب
به نيز رژيم و روشنفكران ميان گسستگي و دشمني حالت دوره اين در اما
.شد افزوده آنها
پاسخ به ونياز ميشود مطرح كه مهمي پرسش سانسور ، پديده وجود با حال
منتشركرد؟ ميتوان را چيزي چه:كه است اين دارد
دارد وجود سانسوري آيا:كه نيست اين پرسش:ميگويد استاگ مارينا خانم
ميكنيم؟ زندگي سانسوري نوع چه سايه زير:است اين سوال بلكه نه؟ يا
كهامروزه ادبي آثار از برخي.متغيرند ضرورتا ارزشها ، بيگمان
نيز.ميرفتند شمار به زيانآور ديروز تا نميآيند نظر به زيانآور
در ميكند ، برطرف را چيزي حرمت كه سياسي يا ديني يا اخلاقي ديدگاه
.ميكند مطرح و جايگزين را جديدي حرمتهاي مقابل ،
تا اساسيبود عاملي مصر ، در سياسي مستقل سازمانهاي كردن ممنوع
حالت اينها.آورند روي غيرسياسي كانالهاي به مصريان عمومي افكار
.ميكردند ارضا را موجود ناخشنودي
نشان اخلاقپايبندي به و آوردند روي دين سوي به مردم كه است طبيعي
.دادند
سخنانچندين و شهادتها به را آن صفحههاي از نيمي كتاب مولف
كار اين وي.ميدهد اختصاص -غيررسمي و رسمي سانسور به نسبت -نويسنده
براساس كه روش اين.ميدهد انجام حالتها ازبررسي مجموعهاي طي را
در بار نخستين براي -اطلاع طبق -است گرفته صورت ميداني پژوهشهاي
.ميگيرد انجام ادبيات زمينه
و پژوهش با -رسمي سانسور حالتهاي از حالتي بررسي در استاگ خانم
پرداخته شدهاند ، سانسور قيچي گرفتار كه آثاري از شماري به -بررسي
.است
كويت ماهنامهالعربي:منبع
خارجي رسانههاي واحد:ترجمه