چهارم ، شماره 1171 ژانويه 1997 ، سال دي 1375 ، 15 چهارشنبه 26
|
|
نقش اين ناماندگاري از دريغ انداز چشم
ونگارها
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
تا است آورده فراهم فرصتي سينماها ، در فيلمگبه نمايش روزها ، اين
عزيزمان ميهن طبيعت پهندشتهاي در لحظاتي جادو ، پرده بر چند هر مردم ،
و اجتماعي هنري ، جنبههاي جدااز فيلم ، اين.باشند همراهكوچنشينان
ودرخشان شفاف تصاويري كه است نيزستودني منظر اين از آن ، فرهنگي
و پرتوسياستها در كه ميدانيم.ميدهد كشورماننشان در كوچنشيني از
اكنون كوچنشيني عشاير ، يكجانشيني ضرورت بر امرمبني متوليان تدابير
آخرين كه گذشت نخواهد ديرزماني و ميگذراند را خود سالهاي واپسين
آهن و دود هياهوي در و نهند زمين بر را خود باروبنه نيز كوچنشينان
.شوند ناپديد بزرگ شهرهاي
همه اين بيآلايشي ، و پاكي همه اين پذيرفت ميتوان سادگي به آيا و...
نيستي به و بگذارد زمين بر سر سرفرازي ، و عشق همه اين نگار ، و نقش
حاشيه در ميتواند شود مدعي تهور و جسارت با كه كيست بسپرد؟ تن
آورد؟ فراهم كوچنشينان براي آسودهتر حياتي شهرها ،
با انباشتن ، افزونتر جمعيتي از را شهرها و واگذاشتن خود به را دشتها
دارد؟ همخواني زمين آمايش هنجار كدام
در كه نباشد رنگي و آب از آكنده هميشه عشاير زندگي شايد
رنگ و آب اين از هيچ كنيم ادعا اينكه اما ، ميبينيم ، گبه
را نامآنسوتر.است ازتهورهمقدميآنسوتر ندارد ، ماندگاري قابليت
.كنيد انتخاب خود
كرمي.ن