چهارم ، شماره 1172 ژانويه 1997 ، سال دي 1375 ، 16 پنجشنبه 27
|
|
رسانه‌ها و مردم متقابل كنش
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
زايل‌كننده شوند ، تبديل برنامه‌ها غالب وجه به اگر سياسي تبليغات
هستند آينده به اميد
تلويزيون عصر همچنين گسترده ، و عام مخاطب با است رسانه‌اي تلويزيون
جهت اين از فرهنگي ، كالاهاي متنوع و انبوه توليد دوران با است مقارن
.باشند متنوع تلويزيوني برنامه‌هاي كه دارند انتظار گيران پيام
رسانه‌ها به ناچار به امروز درجوامع رواني بهداشت از بحث:اشاره
كردن خدشه‌دار در عامل مهمترين به رسانه‌ها كه چرا است ، شده كشيده نيز
تاثيرات بررسي در شده‌اند ، تبديل آن براي مناسب فضاي تمهيد يا
جامعه‌شناختي ، كاركردهاي به طبيعتابايد رواني بهداشت بر رسانه‌ها
با انسان رواني بهداشت كه چرا كرد ، توجه رسانه‌ها اخلاقي و روانشناختي
جمع در او زندگي و حيثيت‌اجتماعي -يعني 1 انساني حيثيت گونه سه
تنظيم چگونگي -و 3 مي‌سازد خود فردبراي كه دنيايي و رواني حيثت-2
پيدا ارتباط تنظيم ، اين از ناشي فضائل و ديگران با خويش روابط
رابطه به ناظر عمدتا مي‌شود دنبال زير نوشته در كه بحثي.مي‌كند
رفتارهاي درباره رسانه‌ها توسط شده اخلاقي‌ساخته فضاي و رواني بهداشت
-عوامل 1 از دسته دو به بحث اين در آنهاست ، (غيراخلاقي يا) اخلاقي
برنامه‌هاي در كه عواملي -هستند20 رواني بهداشت مخرب كه عواملي
.است شده مي‌كننداشاره كمك رواني به‌بهداشت رسانه‌ها
مي‌توانند يا دارند وجود برنامه‌ها در كه به‌عواملي ابتدا كلي طور به
آسيب آن به يا مي‌كنند كمك مردم رواني بهداشت به و باشند داشته وجود
رواني بهداشت ازحيث رسانه‌ها موجود وضعيت سپس و شده توجه مي‌رسانند
.است گرفته قرار موردبررسي مردم
مقالات سرويس
در آنها حضور كه عواملي (عوامل‌الف -محمدي مجيد
مردم بهداشت‌رواني به مطبوعات تهيه‌مواد يا تلويزيوني برنامه‌سازي
:بدين‌قرارند مي‌كند كمك
معني بدين.داريم نظر در را شفافيت حدعرفي اينجا در:شفافيت -10
احساس مطبوعات و تلويزيون اطلاع‌رساني و خبري برنامه‌هاي در مردم كه
هستند مي‌دهد رخ جامعه در آنچه براي خوبي آيينه رسانه‌ها اين كه كنند
را مطبوعات يا تلويزيون مردم اينكهكرد باور را آنها مي‌توان و
دائما كه مي‌شود باعث باشند آن معرض در مدام و بدانند كار پنهان
بايد چه آن تك‌تك‌موضوعات با كه باشند اخلاقي‌داشته و رواني خلجان
مي‌خورد افرادي كار به فقط رسانه يك برابر در دائمي موضع‌گيري.بكنند
عمومي رسانه‌هاي ولي دارند ، حزبي يا كارشناسانه دغدغه‌هاي كه
افراد مدام و كنند برخورد جناحي و گروهي صورت به مردم با نمي‌توانند
.دهند قرار پنهان و پيدا ميان تعليق در را
حقايق بيشتر چه هر كه مي‌رود رسانه‌هاانتظار از:صداقت-20
با هنگامي صداقت حيث از مردم ;بگذارند اختيارمردم در را (Facts)
حقايق از بخش آن فقط كنندرسانه احساس كه داشت نخواهند مشكل رسانه‌ها
حد تا را حقايق عموم بلكه نمي‌كند بيان است خاص گروهي نفع به كه را
حقيقي عناصر كنار در را حقيقي غير عناصر همچنين.مي‌كند بيان امكان
مي‌گويد دروغ مدام كنند احساس كه رسانه‌اي برابر در مردم.نمي‌دهد جاي
.داشت خواهند امنيت عدم احساس بگويد دروغ زيركانه مي‌كند تلاش يا
مثل كاركردهاي‌گوناگوني رسانه‌ها:عدم‌غش يا انتظار برآوردن -30
،(بازرگاني اجتماعي ، سياسي ، ) تبليغات اطلاع‌رساني ، سرگرمي ، آموزش ،
برنامه‌اي جعبه‌هاي.دارند آنها مانند و كردن اجتماعي اجتماعي ، كنترل
كاركردها اين از يكي متكفل عمدتا يك هر نشريات صفحات يا تلويزيون
يا آموزشي عنوان با نشريه صفحه يا برنامه‌اي جعبه يك اينكه.هستند
نمي‌كند ايجاد بيننده يا خواننده براي مشكلي شود ، ارائه تبليغات
قدرت آن دربرابر و نمي‌بيند مي‌خواند ، را آن نپسندد اگر آنكه حداكثر)
سياسي تبليغات آموزشي ، صفحه يا جعبه در اگر ولي ،(دارد انتخاب
كاركرد آنها از مردم كه)برنامه‌هاي‌سرگرم‌كننده و مواد در يا صورت‌گيرد ،
صفحات در يا شود ، ارائه آموزش‌مستقيم (دارند انتظار را فرح‌بخشي
سرگرم‌كننده دارند ، مواد اختصاص سياسي تبليغ صرفابه كه وبرنامه‌هايي
.مي‌كند آشفته و گيج را بيننده يا خواننده داده‌شود ، قرار
آغاز عمومي‌جامعه فضاي از كه است رسانه‌اي تلويزيون:صميمت-40
اشتغال ساعات در راديوكه برخلاف.مي‌رود درون‌خانه‌ها به ولي مي‌كند
قابل عمومي نقليه وسايل در كه مطبوعات يا است قابل‌شنيدن نيز
.مي‌شود تماشا استراحت ساعات در عموما تلويزيون هستند ، مطالعه
.مي‌پردازند تلويزيون تماشاي به يكديگر كنار در خانواده اعضاي همچنين
گذاشته آدمها خصوصي زندگي قلمرو درون به پا كه رسانه‌اي از بدين‌ترتيب
ايجاد تلويزيون كه فضايي.باشد جدي كاملا و خشك رسمي ، نمي‌رود انتظار
خانه از بيرون كار محيط و درس كلاس فضاي با بايد طبيعتا مي‌كند
.(آن خاص و آموزشي برنامه‌هاي از غير) باشد داشته تفاوتهايي
بايد نشريات صفحات طراحي يا تلويزيون برنامه‌سازي سيستم:عادت -50
سال ، يا فصل چند يا يك) طولاني‌تر دوره يك در افراد كه باشد گونه‌اي به
يا پخش گوناگون ساعات با تكليفشان (باشند داشته نيز خاصي تناوب كه
بايد نشريه سردبيري يا تلويزيون پخش همچنين.باشد روشن نشريه صفحات
اين.باشند داشته مواد يا برنامه‌ها انواع ارائه براي مشخصي نظام
و مواد به راحتي به مي‌كند كمك بينندگان و خوانندگان به مشخص روال
نشريات يا تلويزيون.باشند داشته دسترسي خود علاقه مورد برنامه‌هاي
خود مواد عرضه و پخش نظام به (زندگي‌شان شرايط برحسب) را مردم بايد
يا قسمتي چارچوب 13 ، 26 ، 52 در برنامه‌سازي فرمولهاي.دهند عادت
سازمان كه صورتي در.مي‌كنند عمل عادت اين ايجاد جهت در خاص ستونهاي
با مذكور عادت باشد ، داشته اختيار در را شبكه يك از بيش تلويزيون
ذكر و آنها بودن تخصصي نيز مطبوعات حوزه در.مي‌شود تقويت شبكه‌بندي
يا شبكه‌ها اگر.مي‌كنند ايجاد را موجود عادت انتشار دوره و موضوع
موضوع ، يك ، هر برنامه‌هاي و مواد و باشند داشته مشخصي سياست نشريات
عنوان به.مي‌شود روشن مخاطب تكليف باشند ، داشته خاصي فرم يا مخاطب
آموزشي ديگر شبكه كند ، عرضه ورزشي برنامه‌هاي شبكه يك اگر نمونه
يك و باشد داشته اختصاص هنري و فرهنگي برنامه‌هاي به ديگر شبكه.باشد
به تماشا عادتهاي باشد ، داشته اختصاص نوجوانان و كودكان به شبكه
.مي‌رود ميان از اذهان ريختگي هم در و مي‌گيرد شكل راحتي
خبر ، تبليغات مثل) تلويزيوني برنامه‌هاي‌مختلف چهره‌هاي و صدا حتي
صفحه‌بندي فرم يا (نمايشي برنامه‌هاي و گزارش‌ورزش بازرگاني ،
و مواد با افراد مواجهه در كه باشند اختصاصي گونه‌اي به مي‌توانند
مقررات و قوانين در جهت همين به.نكنند ايجاد ريختگي برهم برنامه‌ها
بودن اختصاصي ضرورت بر جهان كشورهاي اكثر تلويزيونهاي و راديوها
كه‌خبر كسي مثال عنوان به.شده‌است تاكيد چهره‌ها و صداها
حضور فيلمهاي‌سينمايي در نمي‌تواند مي‌كند ، ديگر عرضه را تلويزيون
نمي‌تواند مي‌زند ، حرف برنامه‌هاي‌مستند روي بر كه ياكسي كند ، پيدا
بر علاوه موارد گونه اين رعايت.رابخواند بازرگاني آگهي‌هاي متن
آنها از اخلاقي و اصولي چهره‌اي رسانه‌ها ، فعاليت و كار به بخشيدن تشخص
.مي‌گذارد نمايش به
همچنين.گسترده و عام مخاطب با رسانه‌اي‌است تلويزيون:تنوع -60
كالاهاي متنوع و انبوه توليدات دوران با مقارن‌است تلويزيون عصر
تلويزيوني برنامه‌هاي كه دارند انتظار پيام‌گيران جهت اين از.فرهنگي
عنوان به بشري حيات از خاص دوره‌هاي در تنوع و تكثر اگر.باشند متنوع
اكنون مي‌شد ، انگاشته اخلاقي ضد يا غيراخلاقي مسائل جريان براي منفذي
خاص اخلاق رعايت آن چارچوب در و است مسئوليت و انتخاب زمينه‌ساز تكثر
.مي‌شود آسانتر رسانه‌اي مواد تهيه يا برنامه‌سازي
و تفريحي ، سرگرمي‌آور كاركردهاي تعبيربراي بهترين تفنن:تفنن -70
و مواد گونه اين به صرفا ولي است مطبوعات تلويزيون‌و فرح‌بخش
يا برنامه‌آموزشي يا مقاله گزارش ، يك.نمي‌شود محدود برنامه‌ها
در فرد كه معناست بدين تفنن.باشد تفنني مي‌تواند نيز اطلاع‌رساني
آموزش و كار سطح در آن به توجه كه نكند احساس برنامه يك با مواجهه
بودن اخلاقي مورد دردارد مسئوليت آن قبال در و است ضروري كلاسيك
تفريحي كاركرد گونه هر افلاطوني اخلاق فلسفه چارچوب در آنكه مگر نيست ،
.كنيم تلقي ضداخلاقي لذا و غفلت‌آور رسانه‌ها براي را
مايه مي‌تواند خشونتها انواع از برخي نمايش و خنده ايجاد:تخليه -80
تخليه‌اي وجه و ترويجي وجه مي‌تواند خشونت.شود افراد در رواني تخليه
خاص روشهاي آموزشي جنبه كه خوردهايي و زد از دسته آن.باشد داشته
تلويزيوني برنامه عنوان طبيعتابه باشند داشته را خشونت اعمال
مقابله مثل) معقول چارچوب يك در كه خوردهايي و زد ولي نيستند مناسب
كاركرد باشند داشته را بازي و مسابقه يا شوخي جنبه (جنايت و جرم با
جزء صورت به اگر برنامه‌ها و مواد از يك هر اين بنابر.دارند تخليه‌اي
ضداخلاقي يا اخلاقي مي‌توانند ديدگاه هر اساس بر شوند ملاحظه منفرد و
اخلاقي ضد يا اخلاقي حس القاي در برنامه‌ها يا مطالب ترتيب نحوه.باشند
.است موثر
روش محبتهابهترين و دوستيها نمايش انساني‌و عواطف بيان:عشق -90
عاشقانه احساسات بيان ميان حساسي مرز.خوهاست و خلق و روحيات تلطيف
دروني دنياي در يعني است ذهني يا عموما كه دارد وجود نگاري وقاحت و
كلي تاثيرات و اثر مجموعه به اينكه يا مي‌شود هويدا تفاوت اين فرد هر
در حداقل آنها ، ميان را مشخصي خطوط مي‌توان ولي.است ارجاع قابل آن
عنصر اين از استفاده با رسانههاكرد ترسيم افراد ذهنيتهاي چارچوب
را روحي مشكلات و تنشها از بسياري مي‌توانند بشر زندگي در جدي بسيار
.مي‌كند كمك نيز خانوادگي روابط تحكيم به امر اين.بخشند التيام
بزرگ خير يك از را خود شر ، يك از پرهيز براي نمي‌توانند رسانه‌ها
شده قرباني وقاحت‌نگاري برابر در عشق نمايش معمولا ولي.كنند محروم
را دو هر دو ، اين ميان مرز نبودن روشن دليل به جامعه اخلاقيون و است
ايثار عاطفي ، نشيبهاي و فراز مثل عناصري با ما عشق ، در.كرده‌اند نفي
در هستيم مواجه انسانگرايي منطق نوعي و گداز و سوز خودگذشتگي ، از و
پديده به و است مطرح جسماني صرف‌التذاذ وقاحت‌نگار آثار در كه صورتي
آثار البته.مي‌شود برخورد جسماني نيازهاي ديگر همچون جنسي نيازهاي
نگار وقاحت آثار در كه باشند دربرداشته را عناصري مي‌توانند عاشقانه
شود انجام اثر كل و كلان سطح در بايد دو اين تفكيك ولي آيد چشم به هم
.اجزاء اساس بر صرفا نه و
كه‌مشخصا رسانه‌ها برنامه‌هاي و ازمواد دسته آن:معنويت -100
معنوي وجوه تاكيدبر با مي‌توانند دين‌مي‌پردازند به يا هستند ديني
اگر ولي.كنند ايجاد براي‌مخاطبان آرامش‌آوري دين‌فضاهاي اخلاقي و
و شود تاكيد اديان تنذيري وجه بر حد از بيش برنامه‌ها و مواد اين در
كاسته درازمدت در رسانه‌ها اخلاقي كاركرد از شود غفلت تبشيري وجه از
مومن افراد مي‌تواند ابراهيمي اديان در خداوند واسعه رحمت ذكر.مي‌شود
.سازد اميدوار ديگر جهان و جهان اين در زندگي به را
دارد ادامه
