چهارم ، شماره 1173 ژانويه 1997 ، سال دي 1375 ، 18 شنبه 29
|
|
طبيعت از شعرگونه آثاري
لاله آفرينش نگارخانه در عكس آثار نمايشگاه از گزارشي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
و فراز وجوددارد ، آن در كه چيزهايي همه.است سمفوني يك طبيعت
آفريده شعر به را جهان كهخداوند گفت چنين بتوان وشايد است فرود
.است
ويكتورهوگو
از برپايينمايشگاهي شاهد ماه دي از 23تا 27 لاله آفرينش نگارخانه
و تهران متولد 1353 نصراللهي.بود نصراللهي عكسسيدحسن آثار
دانشجوي و پسران تجسمي هنرهاي ازهنرستان گرافيك رشته فارغالتحصيل
.است تهران واحد اسلامي آزاد دانشگاه عكاسي رشته آخر سال
سال 1372 واز كرده شروع سال 1370 رااز خود عكاسي فعاليتهاي وي
تاكنون و.ميدهد ادامه بهطورجدي را عكاسي بهدانشگاه ورود با
.است داده شركت را خود آثار متعددي ، جشنوارههاي و نمايشگاهها در
شمار به هنرمندعكاس اين انفرادي دوميننمايشگاه اخير ، نمايشگاه
عكسهايي است ، طبيعت درزمينه همگي عكاس اين عكسهاي.ميرود
ريتم دوربين بجاي حركت خاص ، باسبكي جاندار و لطيف شعرگونه ،
طبيعت از نقاشيهايي به تبديل هم شايد.بخشيده عكسها به شعرگونهاي
.شدهاند
به راتبديل عكسها تنها نه درعكسها زيبا ريتمهاي و حركات
را طبيعت بودن احساسزنده بلكه نموده ازطبيعت زيبايي تابلوهاي
.القاءميكند
بخصوص سبك اين دليلانتخاب و كاركرده وي كه سبكخاص اين مورد در
و روحي بهرابطههاي من جانب از اينسبك انتخاب:ميگويد درطبيعت
اطراف انسان كه وقتي.مربوطميشود دارم طبيعت با كهمن احساسي
مييابد دست رازهايي به ميكند ، نگاه موشكافانه و دقيق خيلي را خودش
حال در بهسرعت ما كشور زيباي طبيعت.است بزرگتري رازهاي كليد كه
كه تبري دادن نشان به نبايد حتما آن دادن نشان براي و است نابودي
زبان ميشوم همراه طبيعت با وقتي.پرداخت ميكند ، قطع را درخت يك
شده عكاسي سبك اين با كه عكسها اين و ميشود درك قابل برايم طبيعت
.درآميخته من تخيلات با كه زباني است ، طبيعت زبان
كه كسي كنند ، اما نگاه هست كه طوري راآن طبيعت كردهاند عادت همه
بهديدن و برود فراتر كردن نگاه از گام يك بايد ميكند هنري كار
به نسبت يا و نيستند آن ديدن به قادر ديگران كه چيزهايي ديدن برسد ،
به ميتواند هنرمند يك كه است خلاقيت كنار در تنها.ندارند توجهي آن
.برسد ناديدهها ديدن
طبيعت شدن نابود از كه رنجي و روحي عذاب به عكسها نوع اين در من هدف
چندان نه زماني تا شايد كه طبيعتي.دارد ارتباط ميكشم ، مملكت اين
دادن نشان من اصلي هدف واقع در.شود نابود و محو كلي به دور
در سرسامآور سرعتي با كه طبيعتي است ، طبيعت بودن متزلزل و ناپايداري
كه كرد نخواهيم پيدا هم را اين فرصت حتي ديگر و است نابودي حال
.ببينيم بوده كه آنطور را طبيعت زيباييهاي
وي آثاربعدي و ميكند دنبال نيز عكاسيرا ديگر شاخههاي نصراللهي
در ميدهد ترجيح وي.بود خواهد اجتماعي موضوعات با عكسهايي به مربوط
.بازشناسد را ناشناختهها بيشتر هرچه تا كند عكاسي سفر
سليماني زهره