چهارم ، شماره 1173 ژانويه 1997 ، سال دي 1375 ، 18 شنبه 29
|
|
!ماندهام باطل و عاطل
بهترين كه اينمدت تو وقتي:ساله جوان 27 يك بيكاري شناسي آسيب
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
بقيهاش فاتحه كاريبكني نتوني مهندسي مدرك باوجود زندگيه سالهاي
.خوندهس
به من فرستادن با ميكنند سعي خانوادهام:ساله دختر 23
آزاديعمل ميخواهم من ولي كنند مراپر بيكاري اوقات ورزشي كلاسهايمختلف
حرف باآنان و باشم داشته سروكار بامردم دارم دوستباشم داشته
.بزنم
تلاش محل كار و شغل اگر:ميفرمود (ع) علي بيكاريحضرت آسيبشناسي
ميشود فساد و تباهي باعث زياد فراغت است فرد فعاليت زمينه و
نحو به ميتواند چگونه كه بود مطلب اين نگران ساله ، آقا 50 حسين
زيرا.كند حل را او مشكل و بيايد كنار بيكارش ساله پسر 21 با احسن
روز بيهدف و سردرگم بينشاطي ، و بيانگيزگي طلوعيبا هر آغاز در جوانش
بيتفاوتي و بياميدي از حاكي او ومضطرب بيفروغ نگاه و ميكند شروع را
بازگوي تكيدهاش ديدگان و چهرهخسته همراه به استخوانياش صورت.است
و عمده نقش ديويوحشتزا ، همانند معضل اين چگونه كه اوست دروني حالات
گيرودارجاذبههاي اين در...دارد او جواني انرژي تخريب در بسزايي
وبه ميدهد سوق خويش سوي به را او بيكاري اوقات نمودن مرتفع جهت منفي
خلاق نيروي اين كاذب برنامههاي و شبنشينيها با بيبرنامگي اين دنبال
جرم ارتكاب و مبتذل فيلمهاي و مخدر مواد هدف را او و درهمميشكند را
.ميدهد قرار
ما درجامعه.شدهاست بيكاري بنام مشكلي درگير ناخواسته جوان نسل
تحصيلات ، اتمام از پس معمول طور به هستند كار كهجوياي جواناني
اما.دارند را توليدي و صنعتي مختلف مراكز در اقتصادي فعاليت انتظار
جذب ناچار به كشور اقتصادي نظام در بيبرنامگي علت به آنان بيشتر
بتدريج و ميپيوندند جامعه بيكار نيروي به يا و ميشوند خدماتي مراكز
سوم دو اينكه به توجه با.ميدهند تشكيل را ناراضي و منفعل هسته يك
بالقوه خطر يك صورت به پديده اين ميدهند ، تشكيل راجوانان كشور جمعيت
.كرد خواهد تهديد را جامعه
ملت پارك دوشنبه ، روز صبح 11
آنان بيشتر شد ، انجام ملت پارك در جوانان از كه نظرخواهي يك در
بيهدف كه بيبرنامهاي زمان ميدانستند ، بودن باطل و عاطل را بيكاري
نااميدي از حاكي لحني با سالهاي جوان 19 مثالدختر عنوان به.ميگذرد
تمام اينكه وجود با هستند فكرمن به خيلي من خانواده:ميگويد
اما كردهاند ، برايممهيا را مختلف كلاسهاي و سرگرمي و رفاهي امكانات
.نيست برايمجالب چيز هيچ ديگر و ندارم روحيه وقت هيچ چرا نميدانم
بود ، شده خيره قوها به ملت پارك بزرگ استخر كنار در كه ديگري جوان
يعني سال هفت و بيست.سالمه هفت و بيست من:ميگويد اينزمينه در
مدرك وجود با زندگيه ، سالهاي بهترين كه مدت تواين وقتي !عمر يك
.خوندهس فاتحهبقيهاش بكني كاري نتوني مهندسي
ميپرسد ، چرا و ميداند ، كار فرصت نبودن را لحظهها بطالت اصلي علت او
.بگذرد بيهوده من جواني نيروي بيشتر و كنند بازي من زندگي بايدبا
طور اين.دهم زندگي تشكيل آرامش و امنيت و آسودگي با نبايد من چرا
نميخواهد كس هيچ چرا.است بيحاصل تكرار بهصورت جوانان ما همه زندگي
بفهمد؟ را ما خواستههاي
اضطراب عوامل مهمترين جمله از بيكاري روانشناسي كارشناسان عقيده به
براي بيكاري يا نبودن فعال ديگر طرف واز است جوانان افسردگيدر و
تحقيقات.است اجتماعي شكست و فردي ارزش دستدادن از معناي به جوان
اشخاص كه داد نشان شخصيتجوانان روي بيكاريبر اثرات مورد در لازاروس
نفس به اعتمادهستند بيثباتي احساساتدچار و عواطف لحاظ از بيكار
را بيكار افراد دسته سه او.حقارتميكنند احساس و داده دست از را خود
:كرد متمايز
را قبلي ارزشهاي و اخلاقي اصول هنوز بيكاري وجود با آنانكه:اول دسته
دارند ناسازگار عواطف آنانكه:دوم دسته.پايبندند آن به كردهو حفظ
اين ياس و نااميدي صورت به يا و تهاجم و تجاوز خشم ، صورت به وگاهي
.ميدهند بروز را ناسازگاري
زندگي به و ميدهند دست از را خود اميد كلي به آنانكه:سوم دسته
هيچگونه و ميكنند زندگي خود از انتظار حداقل با و ندارند علاقهاي
و دوم به اول دسته از شخص يابد ادامه بيكاري چه هر.ندارند اميدي
را فرد اجتماعي روابط بيكاري همچنين و ميپيوندد سوم دسته به بالاخره
در و كشاند خواهد كنارهگيري و انزوا به را او و كرد خواهد مختل نيز
سازش روحيه پديده اين با برخورد در ميشود پيدا كسي كمتر مورد اين
روانشناسي لحاظ از باشند داشته وجود افرادي چنين چنانچه و دهد نشان
جاي بنابراين.ميشوند ناميده اجتماعي كارهاي انجام به افرادبيميل
اختلالات از بروزبسياري اصلي بيكاريعامل بگوييم اگر نيست تعجبي هيچ
.است رواني
:بيكار ديپلمه گلزار حميد ،
چون دارم ، زيادي مشكلات خانه در خانوادهام به اقتصادي وابستگي بدليل
را وعقايدش ميزند حرف ما با تحقير با ميخواهد كه نحوي هر به كس هر
.است تحمل غيرقابل واقعابرايم ميكند ، تحميل
ميكنند سعي خانوادهام:زمينهميگويد اين در ساله م 23 فرحناز ، -
ولي.كنند پر مرا بيكاري اوقات ورزشي مختلف كلاسهاي به من فرستادن با
با و باشم داشته كاري دارم دوست باشم ، داشته عمل آزادي ميخواهم من
.بزنم حرف آنان با و داشتهباشم سروكار مردم
و جوانان بيكاري:ميگويد دانشگاه استاد و روانشناس سيف دكتر
اينكه جمله ميكند ، از ايجاد آنها مشكلاتيبراي اقتصادي وابستگي حتي
شكستها تمام و دارند جوانان انتظاراتفوقالعادهاياز گاهيوالدين
مورد راكه رشتهاي و كار يا و ميخواهند آنان از را خويش جاهطلبيهاي و
.ميكنند تحميل آنان به نيست جوانان علاقه
هر بايد جوانانخود ، مادي مايحتاج تامين دليل به ميكنند فكر والدين
اختيار صاحب و مالك خودرا و شود عملي ميگويند ميخواهندو چه
ميشود مواجه شديدجوان مخالفت با فكر اينطرز.ميكنند احساس جوان
اختيار صاحب بهمعناي زندگي كهتامينكننده نميپذيرد زيراجوان
اقتصادي و اجتماعي عاطفي ، رشد موجب نهتنها عامل اين كه بودناست
جوان در را نوآوري و خلاقيت و استعدادها بروز زمينه بلكه نميشود جوان
سرگرداني و نوعيسردرگمي دچار حالت اين در جوان.كرد خواهد سركوب
.ميشود
ميدان سهشنبه ، روز صبح اخلاقي9 اجتماعيـ انحرافات و بيكاري
فردوسي
ميكني نگاه كه ميدانرا جاي هر.ميزند جمعيتموج شلوغي و ازدحام
از يكي كنار از كردهاند ، وقتي خوش جا بخصوصجوانها افرادمختلف
عكس ، نوارجديد ، شنيدم نفر يك ازدهان كردم عبور اينجوانان
دارد؟ سال چند ميروم ، ميپرسم نزديكشان.خريداريم كوپن ميگفت ديگري
اينكه ميكنم ، كار:ميگويد ميكند؟ كار چه اينجا سال ، ميپرسم ميگويد 28
اين تازه !نيست كار:ميگويد.نميروي ديگري كار دنبال چرا كار نشد
!!دارد خوبي درامد حتي و ندارد زيادي زحمت كار
:ميگويد اجتماعي علوم كارشناسان از يكي
بعد در تورم و واسطهگري كاذب ، مشاغل ايجاد بيكاري ، بزرگ پيامد
وي.است جامعه اجتماعي بعد در اعتياد و جنايت و بزهكاري و اقتصادي
را جامعه بهداشتاجتماعي و سلامت تنها نه كاذب مشاغل رشد:ميافزايد
.جامعهميشود در درامدها تعادل خوردن هم باعثبر بلكه ميزند هم بر
فعاليت روح دارد وجود مشاغل دراين كه فراواني سود و درامد زيرا
.تضعيفميكند جامعه در را خلاقيت و وپويايي
جوان وقتي:ميگويد جوانان انحرافات در بيكاري اثر زمينه در ك.زهرا
واقع در.ميگردد خيابانول توي باطل و عاطل باشد ، نداشته كارمفيد
سوار با همچنينآنان كوچههاميشود كوچهپس در صرفپرسهزدن آنها انرژيهاي
بهخطر را ديگران جان و خود جان زياد وسرعت بالا مدل ماشينهاي بر
آمده عمل به كه دربررسيهايي:دادگستري وكيل رضايي ، .مياندازند
صورت زماني در جوانان ، اغلب طرف از بزرگ جرائم كهارتكاب معلومگرديده
امور جهتانجام كافي وقت جوان واقع در ;بيكاربودهاند آنان كه گرفته
نيازمنديها ميخواهد جوان كه است اينهنگام در.مييابد را انحرافي ،
فرصت طولاني مدت به بيكاري.كند ارضاء را جواني دوره غيرمشروع واميال
اين خواه.دهد قرار اعمالسوء سلسله يك تاثير تحت را تاجوان است خوبي
معاش تامين سختياز اثر در خواه و باشد آرزوها به اثرنرسيدن در اعمال
بهستوه و تنگميبيند برخود را زندگي عرصه هنگامجوان ، اين در.روزمره
فرديشكست زندگي ، در را خود و فراميگيرد را نااميدياو و ياس ميآيد ،
ياس ، و نااميديها كردن برطرف براي اينجاستكه.ميكند احساس خورده
سرقت ، مخدرات ، به وپناهبردن اعتياد جمله از ميجويد توسل عملي بههر
.جرايم وانواع كلاهبرداري
در شكني قانون:ميگويد دادگستري وكيل شكنيرضوي قانون و بيكاري
است ، افزايش حال در روزبروز و است بشري جوامع معضلات از حاضر ، عصر
فكر اگر كه ميخورد بهچشم جوانان سني گروههاي بين در بيشتر قانونشكني
و ميكند ازمعنويت تهي بتدريج را جامعه نشود آن جلوگيرياز براي اساسي
.مينمايد جدي خطر با مواجه را رفاهعمومي و آسايش امنيت ،
مداوم مشاركت يا مشغوليت جامعه با فرد پيوند عناصر از يكي واقع در
عموما كه شخصي لذا است محدود انرژي و وقت است اجتماعي فعاليتهاي در
انحرافي اعمال در كه دارد كمي فرصت است خانوادگي زندگي و كار مشغول
دست نادرست كارهاي به باطل و عاطل بيكار ، آدم برعكس.جويد مشاركت
.ميزند
تامين فوق دلايل به نيست بيبرنامهخطرناك و اضافه وقت مانند چيز هيچ
علائق و استعداد با متناسب كه مشاغلي به جوانان راهنمايي و مناسب شغل
جوانان زمينه دراين اهمال و است برخوردار ويژهاي اهميت از باشد آنان
باناراحتيهاي بسا چه و كشاند خواهد اعتياد بزهكاريو انحراف ، به را
.كند مواجه رواني
حسينزاده كتايون