چهارم ، شماره 1173 ژانويه 1997 ، سال دي 1375 ، 18 شنبه 29
|
|
جامعه رواني بهداشت و رسانهها
(آخر بخش) رسانهها و مردم متقابل كنش
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
و ساز قوتگرفتن از مانع برنامههايتلويزيوني در انتقادي نگرش
ديدگاهي و ميشود افراد در غيرمدني وخوهاي خلق و دفاعي كارهاي
ميشود منتقل مردم به واقعبينانه
عدم بستر ميزنند ، بهترين دامن آنها رسانههابه كه فرهنگي شكافهاي
قانون و ارزشي نظام يك براساس روابط تنظيم و مدني شكلگيرياخلاق
است واحد
از بهآينده انساني توجه.است آيندهمتوجه به اميد ، :اميد -110
دائمي ذكر مشكل.ميكاهد گذشته مصائب و مشكلاتامروز رنجآور صبغه
تار و تيره فضاهاي در افرادرا كه است آن قوميمصيبتوار خاطرههاي
به اگر نيز سياسي تبليغات.نميشود ارائه بخشي روشني افق و ميكند رها
چرا هستند آينده به اميد كننده زائل شوند تبديل برنامهها غالب وجه
فرهنگهاي و سنتها با كشورهايي در بالاخص تبليغات اين مولفههاي كه
در بالاخص سياسي تبليغات.هستند گذشته و حال به متوجه كهن ، و باستاني
را كهدنيا هستند همراه زمينه پس اين با هميشه پيراموني كشورهاي
اخلاق شكلگيري و اميدبخشي از مانع اين كه فراگرفتهاست سياهي و تباهي
.است مدني
اخلاقي و اجتماعي نقد با ميتوانند رسانهها:انتقادي بيان -120
.دهند تسلي آنها به و بگشايند را افراد رواني عقدههاي از بسياري
و ساز گرفتن قوت از مانع تلويزيوني برنامههاي در انتقادي نگرش
(...و فرونشاني جابجايي ، بيعملي ، فرافكني ، توجيه ، مثل) دفاعي كارهاي
مردم به واقعبينانه ديدگاهي و ميشود افراد در غيرمدني خوهاي و خلق و
.ميگردد منتقل
:روانياست بهداشت مخل برنامهها ، در آنها حضور كه عواملي -ب
قسمت در تلويحا كرد ذكر بخش اين ميتواندر كه عناصري از بسياري
گونهاي به را اول قسمت عوامل ميتوان كه معنا اين به آمدهاند قبل
ما كلام ، اطاله از پرهيز براي.باشند رواني بهداشت مخل كه كرد ترجمه
.ميكنيم اشاره مهم و مشخص عامل چهار به صرفا اينجا در
القاي هرگونه برابر در كلي طور به انسان:تبليغاتي بمباران -10
مگر.نميكند پيدا خوشايندي احساس صريح ، اندرز و نصيحت يا مستقيم
شوند صادر علاقه مورد و زياد اعتبار با مرجعي سوي از مواد اين آنكه
.هستند نادر بسيار مراجع اين كه
در قدرتمند حضوري اگر (آن تجاري نوع چه و سياسي نوع چه) تبليغات
سياسي تبليغات.ميكنند آرامش سلب انسانها از باشند داشته رسانهها
نادرست ميكردهاي فكر قبلا تو كهآنچه بگويند فرد به ميخواهند مدام
محروم پاداشها از و است تنبيه قابل تو اعمال از يابسياري است
تو موجود مصرف ميگويندسطح او به نيز بازرگاني تبليغات.شد خواهي
از فرد رضايتنسبي اساس گزاره سه اين.نيست رضايتآور وجه هيچ به
را فرد اخلاقي و شخصيتي ثبات و ميزنند هم بر را خويش موجود شرايط
.ميكنند خدشهدار
با بهگونهاي رسانهها:افراد حريماخلاقي و حقوقفردي نقض -20
را آنها فردي ميتوانندحقوق راحتي به كه عجينشدهاند مردم زندگي
و قوانين كه جوامعي در.خدشهداركنند را افراد اخلاقي ياحريم نقض
يا باشند ، نشده نوشته مردم حقوق رعايت اساس بر رسانهاي مقررات
.ميشود تشديد مسئله اين نشناسند ، خويش براي حدودي و حد هيچ رسانهها
كسب بدون و كنند معرفي مجرم صورت به را متهم ميتوانند رسانهها
يك عنوان تلويزيونبه.ببرند افراد بهحريم را دوربينشان اجازه ،
مگر) كند اقدام هركاري به ميتواند (طلبكار گاه و)قدرتمند رسانه
همچنينمطبوعات.(شود اعمال برآن بيرون يا درون از آنكهكنترلي
خويش بلندمدت يا مدت كوتاه منافع فداي را ميتوانندفرد جنجالساز
.كنند
و فرهنگي شكافهاي و دوگانگيها به رسانههاميتوانند:دوگانگي -30
به) موضوع طرف نفعيك به تبليغ با و زنند مردمدامن ميان اجتماعي
رادامن بودن دوچهره و رياكاري(حكومتي تنبيههاي و علاوهپاداشها
و آن بر تاكيد يا زندگي شيوه يك نمايش با ميتوانند رسانهها.بزنند
از بسياري شدن تلقي عادي از ديگر ، شيوههاي گرفتن ناديده يا غفلت
به افراد در را گناه احساس و كرده جلوگيري مباح و مجاز رفتارهاي
.آورند وجود
عدم بستر بهترين ميزنند دامن آنها به رسانهها كه فرهنگي شكافهاي
قاعده و ارزشي نظام يك اساس بر روابط تنظيم و مدني اخلاق شكلگيري
.است واحد بازي
اخلاقي و حيثرواني از ميتواند فرد كهيك مشكلي بزرگترين:عجز -40
سقوط كليد كند تلقي عاجز را خود كه انسانياست عجز كنداحساس پيدا
توهم ، پرخاشگري ، موجب ميتواند عجز احساس.است زده را خويش
.شود غيراخلاقي رفتارهاي و تنشها انواع و خوردن افسوس كليشهسازي ،
نشان خسته و بيتحرك خمود ، غيرفعال ، صورتي به را افراد كه رسانهاي
.است آن تبعات موجد و عجز مبلغ واقع در ميدهد
كه را كاري شدهميتوان ذكر نكات به توجه با:موجود موقعيت
:كرد توصيف ميكنند ، روانمردم و روح با ايران در رسانههايامروز
آنان كه را آنچه فشار گروههاي فشارهاي تحت رسانهها از بسياري -10
.نميكنند عرضه نپسندند
بيان رانيز حقيقت همه ولي دروغنميگويند ، رسانهها از بسياري -20
بسط موجب رسانهها ، اين توسط اطلاعات و اخبار انعكاس عدمنميكنند
.ميشود متظاهرانه و دوگانه رفتارهاي و جامعه در شايعه شديد
دربرنامههاي كه است آن وتلويزيون راديو موجود رسم -30
و رقبا تا جايميدهند تبليغاتي مضمون نيزچند خود سرگرمكننده
.نكنند انكار عنوانمبتذل به را آنها گروههايفشار
برنامهها لحن و نيستند صميمي وجه هيچ به ايران امروز رسانههاي -40
كمتر تلويزيون و راديو سرگرمكننده برنامههاي در حتي.است خشك و جدي
كه ميكنند رفتار گونهاي به برنامه مجريان و ميكند شوخي ديگري با كسي
تا بيروني فشارهاي.كردهاند پيدا حضور خود اخلاقي گزينش جلسه در گويي
ايجاد آنها براي مفرح و سرگرمكننده برنامه يك حتي كه است زياد حد آن
.ميكند بحران
جاي كم كم وتلويزيوني راديويي دربرنامههاي ويژه مناسبتهاي -5
خاصي منطق آنها عرضه كه برنامهها اين.ميگيرند را جاري برنامههاي
و مجموعهها در حتي.ميريزند هم بر را مخاطب ذهنيت كاملا ندارد
.ميشود رعايت فصلي فرمولهاي كمتر تلويزيون جاري برنامههاي
يا هستند جوانان عمدتا سه شبكه مخاطبان كه نيست معلوم هنوز
.كننده سرگرم و تفريحي يا ورزشياست شبكه اين اينكه يا عموممردم ،
شبكه است ، نظام رسمي شبكه شبكهاول ، مثال ، عنوان به كه باشد اگرمشخص
شبكهچهار است ، ورزشي سه شبكه آموزشيدارد ، و هنري -فرهنگي وجه دو
و علمي فرهنگيو نخبگان به متعلق يا (موسيقي يا) ونوجوانان كودكان
.ميكنند آنهاروشن با را خود تكليف افراد محلياست ، و شهري پنج شبكه
.ميشود آنهاروشن با مواجهه چگونگي و انواعمناسبتها تكليف همچنين
را آن روزانه ، برنامههاي حجمزياد كه تلويزيون مناسبتگراي رفتار
زده هم بر را تلويزيون و راديو وپخش توليد ساختار است كرده تشديد
دومناسبت گاهنيست حاكم مناسبتها براين خاصي منطق هيچ كه چرا است ،
چرخش تلويزيوندريك يا راديو و قرارميگيرند هم سر پشت شادي و غم
براي مبنايي و هيچاصل همچنين.ميرسند عزا و گرفتگي به لبخند از سريع
مناسبتها ايجاد و افزايشندارد وجود شادي و غم بهمناسبتهاي پرداختن
زده دامن مشكلات اين به سادگيتوليد و پخش زمان كردن پر دليل بهبه نيز
ذهني آشفتگي رفتارمناسبتي ، اين پيامدهاي مهمترين.است
پخشكنندگان اصولگرايي عدم و توليدكنندگان تظاهر و مخاطبان ، رياكاري
.است
مطبوعات و تلويزيون و راديو در كه برنامههايي و مواد عموم -6
براي لذا و هستند خاص قشر يك اخلاقي و آموزشي نظام مبين ميشوند عرضه
از پخششده موسيقيهاي.ميآيند نظر كسالتآوربه و يكنواخت مردم عموم
حجم.دارند مخاطبخاصي و هستند جنس يك تلويزيونعمدتا و راديو
خاصي منطق فيلمها ، تكرار حداقل يا است زياد تكراريتلويزيون فيلمهاي
عوامل دستمزد بودن پايين و (دكور مواد مثل درموادي) صرفهجويي.ندارد
در سودآور ، بسيار فعاليتهاي مقابل در(كارمندي نظام يا) برنامهسازي
حتي كه شدهاند باعث اجتماعي گروه قشرو چندين ارزشهاي حضور نفي كنار
(تدوين تكنيك دكوربندي ، شيوه چهرهها ، رنگ ، ) بصري و صوتي عوامل
.كنند خستگي و كسالت ايجاد و آيند نظر به يكنواخت و تكراري
تعهد روح و ميخواهندمتعهدباشند تلويزيون و كهراديو آنجا از -7
تك تك در (تعهد از خاص تفسير يك براساس) سياسيرا و ديني اخلاقي ،
.ميگيرند آنها از را بودن تفنني خصلت بدمند ، برنامههايشان
رضايت ميكنند تلاش رضايتمردم ، كسب براي ازتلاش پيش رسانهها -8
مسئولان و فشار گروههاي.كنند راتامين فشار گروههاي و مسئولان
و اجتماعي اخلاق و ميشوند پنداشته مبرا رواني عقدههاي از نيز جامعه
آن حل به نيازي حال ، اين در.ميشود فرض عمومي اخلاق آنها ، ديني
افرادمتعلق يا مسئولان از بسيار تلقي در هنوز خنده.نميبينند عقدهها
.ميشود تلقي غيراخلاقي و مبتذل فشار ، گروههاي به
وقاحتنگاري عشقبا نمايش فشار ، وگروههاي كشور مسئولان تلقي در -9
دختربچهها تلويزيوني و برنامههايراديويي در.ميشود مساويگرفته
حتي) نميكشند آغوش در را همديگر و نميكنند ابرازمحبت پدرهايشان به
بازيگران خاص انتخاب مانند باتمهيداتي نيز مسائل اين شرعي مشكلات
(.است حل قابل
وجوه از را واخلاقي ، رسانهها ديني تبليغات بر ديدگاهفقهي غلبه -10
اخلاق ايمانو مثل پديدههايي وجوهبيروني نمايش معنوي و عرفاني
بيشتر ميگويند سخن ازآن ايران رسانههاي كه خدايي.است كرده محروم
همچنين.باطنآدميان و جان عمق تادر دارد حضور ظاهري دراعمال
عمل تا است ايمان و بهاخلاق تظاهر ميشود خواسته ازمردم آنچه
.ارزشها و باورها بر معطوف ارادي
از.گراست عمدتاگذشته سنتگرايي ، باتوجيه تلويزيون و راديو -11
.دادهميشود نمايش است توليدگذشته باز كه را آنچه حالنيز زمان
يا روايي اخلاق مثل) اخلاقي نظامهاي از خاصي تنهاانواع جهت همين در
حتي ;ميگيرد قرار اخلاقي رفتارهاي مبناي (مشايي فلسفه چارچوب در اخلاق
خداي و ميشود عرضه مشايي فلسفه چارچوب در خداوند و انسان رابطه
.ندارد خلقت جز به مخلوق انسان با ديگري نسبت خالق ،
او ، خواستههاي طبيعتا و ندارد بودن سايه جز به شاني انسانمخلوق
خواستههاي عداد در خواستهها اين اگر حتي ميكند ، پيدا شيطاني شان
.گيرند قرار (گذشته سنتهاي چارچوب از خارج البته) او معنوي و ديني
انسان از ومطبوعات تلويزيون راديو ، تبليغاتسياسي كه تصويري -12
سازگاري انسانها عموم زندگي واقعيات با ميكنند عرضه آرماني و مطلوب
از كه تصويري.دارد وجود كل و جزء مغالطه برنامهها اين در.ندارد
اخلاقي نظامهاي مفروضدر انسان ميخورد چشم به رسانهها اين در انسان
.است (مدني نه و) سنتي
محمدي مجيد