چهارم ، شماره 1175 ژانويه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 20 دوشنبه 1
|
|
كنيم برخورد خود شكستهاي با چگونه
كه را آنچه يا و برگزيدهايد اشتباه را زندگيتان راه ندانسته چنانچه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
:ميشود ظاهر رفتارتان در زير علائم دادهايد ، انجام نبوده صلاحتان به
پرحرفي و پرخوابي پرخوري ، شديد ، وابستگي -
خلوت يامكانهاي آب ارتفاع ، از ترس -
شكست احساس -
اضطراب -
ازتنهايي بردن لذت و حوصلگي كم
پذيري آسيب -
عصبي سردرد -
تنهايي -
كند ، پيدا ادامه مدتها افسردگي اگر اما.ميشويم افسرده گاهي ما همه
نظير كوچك مسئله يك اغلب.كرد درمان را آن متخصص كمك با بايد
بهتر را روحيهمان مهماني ، به دعوت دوستان ، با تلفني گفتوگوي
.ميكند
اگر.ميكند كمك شما حال بهبهبود كه ميكنم پيشنهاد را روشي
تا يابياشاميد بخوريد شيريني چند هستيد ، ...و نگران افسرده ،
طول دقيقه چند از بيش بيحوصلگيشما سپس.آوريد رابدست لازم انرژي
.كنيد فرهنگپيدا از لغتي.دهيد كاريانجام ميتوانيد و نميكشد
دوست به.كنيد گوش موسيقي.بخوانيد را علاقهتان مجلهمورد يا كتاب
مورد در خانواده اعضاي با.كنيد شوخي او با و كنيد تلفن صميميتان
عمل توصيهها اين به اگر.كنيد پيادهروي.كنيد صحبت دلخواهتان مسئله
هرچه.ميشود برطرف افسردگيتان شويد متوجه خودتان كه آن از قبل كنيد ،
افرادي براي بالا پيشنهادهاي.ميشود بهتر حالتان كنيد ، فعاليت بيشتر
باعث كه اشتباهاتي به ساعتها كه كساني) هستند فكري وسواس دچار كه
موثر نيز (ميكنند فكر علاقهشان مورد كارهاي يا و ميشود گناه احساس
.است
مرحله به را آن كه زماني تا بپذيريد ، را توصيهها اين شما اگر حتي
.ندارد ارزشي هيچ نياوريد در اجرا
.ميپريم ازخواب شب نيمه در يا بيخوابيميشويم دچار گاهي ما همه
از ميشويد بيخواب كه زمانيكند كمك شما به زيرميتواند روشهاي
شير ليوان يك.نكنيد خوابيدن به مجبور را خود هرگزشويد خارج بستر
جالبي كتاب سپس و بگيريد آبگرم دوش (است بهتر باشد گرم اگر).بنوشيد
راحتي به ميتوانيد و ميكنيد خستگي احساس زودي به.بخوانيد را
كه 89 زماني از بخوابيدبيش ساعت اگر 4 صورتحتي اين در بخوابيد
.ميكنيد احساسآرامش ميزنيد غلت بستر ساعتدر
درس كهيادنگرفتن ميدانيد خوب مجربينباشيد ، روانشناس اگر حتي شما
و ميكنند بازيگوشي درمدرسه كه شاگردانياست خستهكننده چقدر
شما اگر اما.بخوانند درس زياد بايد منزل در نميگيرند ، ياد درس
غيردرسي فعاليتهاي براي كافي انرژي و وقت و شويد قبول ميخواهيد
حداكثر امكانات حداقل از كتابخانه و آزمايشگاه و كلاس باشيد ، در داشته
.بگيريد ياد كامل را درس و كنيد را استفاده
به نظرجسمي از اگر ميخوابيد؟ (يابيشتر ساعت 12) حد از بيش آيا
.ميشويد بيدار خواب سرحالاز و شاداب صبح نيازداريد ، زياد خواب
خستهاز صبح ميخوابيد ، زياد روزبعد مشكلات از فرار براي امااگر
.خاست برخواهيد بستر
اخطار ناخودآگاهشما ضمير هستيد ، خواببدي يا كابوس دچار چنانچه
روياي تضاد ، اين بارفع.هستيد حلي غيرقابل درگيرتضاد كه ميدهد
.ميرود بين تكرارياز
.است مضر گناهمخرب ، و مفيد سازنده ، ميكنيد ، گناه گناه احساس اگر
اشتباه تكرار از و ميدهد سوق صحيح اعمال بسوي را شما سازنده گناه
مخرب گناه.داشت خواهيد خود به نسبت خوبي احساس نتيجه در ميدارد باز
گناه.كنيد تكرار را اشتباهاتتان و تنبيه و سرزنش را خود ميشود باعث
گناه.ميباشد طبيعي ميشود احساس اشتباهي انجام از پس كه منطقي
ميكنيد احساس نشويد ، اشتباهي مرتكب اگر حتي كه است هيجاني غيرمنطقي
.داريد خود به نسبت منفي و بد نگرش و
دعواي از بهمراتب بيارادگي نظيرفراموشكاري ، منفي رفتارهاي
عبارت دارم دوستت.سخنراني به نه برآيد حرف عمل به.است بدتر شديد ،
ثابت ما روزانه رفتارهاي در كه است ارزش با زماني اما ميباشد زيبايي
.شود
معني هستيد؟يافتن زندگي معني ويافتن خودشناسي صدد در هنوز آيا
سراسر در معني با و ارزش با لحظات ايجاد براي تلاش يعني زندگي
.زندگي
اما.وجودندارد اضطراب و ناكامي ازتنش ، اجتناب براي راهي هيچ
بيمعني نتيجهميگيريدزندگي شوند ، حاكم برزندگيتان آنها اگر
.متنفرند من از است ، همه
مجموعهاي زندگيشان هستند ، زندگي معني جستجوي در درستي به كه كساني
زمان ، و امكانات حداقل از و است ارزش با و معنيدار فرصتهاي از
راهحلهاي بدنبال خود مشكلات حل براي آنان.ميكنند را استفاده حداكثر
برآوردن و ميبرند لذت تنهايي از مواردي در.پذيرند خطر هستند ، مختلف
.ميدهند ترجيح خود نيازهاي بر را ديگران نيازهاي
رواني نيزسلامت و آن به رسيدن نيست ، براي چنين شما زندگي الگوي
.كنيد تلاش
براي.شد حلنخواهد خستهكننده و تلاشتنشزا بدون داريد ، مشكلي اگر
نداريد ، دوست را آن و است مشكل برايتان خواندن درس چنانچه:مثال
برخلاف و بگذاريد كنار را تنبلي.نميشود ايجاد خود به خود علاقه
:بگوييد خود به.باشيد داشته صميمي برنامهريزي و بخوانيد درس ميلتان
تماشا را تلويزيون برنامه بعد ساعت نيم ميخوانم ، درس ساعت نيم من
ساعت و 4 ميخورم غذا كمي بعد.ميخوانم درس دقيقه دوباره 45 ميكنم ،
.كنم فوتبالبازي دوستهايم با بتوانم زودتر تا.ميخوانم درس يكسره
با بايد ميترسيد ، اول آنان با صحبت غريبههاو ميان در حضور از اگر
سوم.باشيد راحت وآشنايان دوستان با دوم.كناربياييد خودتان
در ابتدا شايددر.كنيد تلاش باغريبهها ارتباط برقراري براي
احساس غريبهها با ارتباطهاياوليه برقراري و مرحلهسوم به رسيدن
نپذيريد ، را ديگران توسط پذيرش عدم خطر اگر اما.باشيد نداشته خوبي
.كنيد برقرار غريبهها با را ارتباط اولين نميتوانيد حتي
به احساسينسبت چه سالگي درآستانه 60 من كه باشيد كنجكاو شايد
آن هسه هرمان نويسندهتوانا اثر از بهرهگيري بادارم زندگي و خود
.ميكنم بيان را
قضاوت آيااين.اندوه و است غم بنگرمسراسر زندگيم ظاهر به اگر
غمانگيزترين است چهدشوار است؟ كدام شادي غمچيست؟ است؟ درست
گشودن مقرر ، آغوش تقدير رغم به آنهادهم شادترين به را روزهايم
آينده ساختن و برداشتن گام شكستها ، و پيروزيها و زندگي حقايق براي
آن و ميدهد ارزش و معني انسان زندگي به كه است همان اراده قدرت با
ظاهري برزندگي ازلي سرنوشت همه چونان اگر حتي.ميرهاند پوچي از را
به پس.ميروم پيش به زندگي صحنه در خود دروني عالم با افكند سايه من
آن مسئوليت و هستم زندگي شيريني و تلخي طعم چشيدن شايسته من راستي
.پذيرام را
مودب الهام:مترجم - گوردن:نويسنده