چهارم ، شماره 1175 ژانويه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 20 دوشنبه 1
|
|
با دولتسالار حكومتهاي ناسازگاري
توسعه راهبردهاي
حسين دكتر با گفتوگو در توسعه فرايند در سياسي نظام كاركردهاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(دوم بخش)عظيمي
مسائل با سياسي نظام رابطه ابتدا گفتوگو اين اول بخش در:اشاره
هيچ كه باورند اين بر عظيمي دكتر باره اين درشد بررسي اقتصادي
ساختار بر را سياسي نظام تاثير كه ندارد وجود اقتصادي نظريه و مكتب
چشم به آراء تفاوت تاثيرگذاري اين ميزان در اگرچه.شود منكر اقتصادي
بر بحث ، ادامه در.دارد وجود ديدگاه اشتراك امر نفس در اما ميخورد
برخي نگرش برخلاف سالار ، حكومتهايدولت كه شد تاكيد امر اين
نمينمايند ، تسريع يا و هموار را توسعه فرآيند تنها نه پژوهشگران ،
ميان اين در آنچه.ميكنند شكست نهايت در و بحران دچار را آن بلكه
كه است مقتدر حكومتهاي و سالار دولت حكومتهاي تمايز وجوه ميماند باقي
دخالتهاي حيطه حكومت دو اين اساسي تمايزات از عظيمي دكتر نظر به
دخالت عرصهها همه در سالار دولت حكومتهاي كه بهگونهاي آنهاست ،
در و شده عمل وارد محدود حوزههايي در مقتدر حكومتهاي اما مينمايند
محورهاي از ديگر يكي.ميدهند خرج به قاطعيت خود از محدوده همين
عظيمي ، دكتر اعتقاد به كه است كارشناسان از بهرهگيري گفتوگو
دنباله.ميشود توسعه به منجر كه است حركتي بناي زير كاركارشناسي ،
.ميخوانيم را بحث اين
مقالات سرويس
مشخص كه است مطالعهعلمي و كارشناسي كار كه ميفرماييد شما:همشهري
بايد حوزهها كدام و كند دخالت حوزههاميتواند كدام در دولت ميكند
كار كه ميدهد نشان تجربه اما گيرد ، قرار خصوصي اختياربخش در
و آموزش فرهنگي ، اقتصادي ، مختلف مسايل در علمي تحقيقات و كارشناسي
هم متضاد گاه نتايج اين و نميدهد دست به يكساني نتايج غيره و پرورش
نتايج وجود دليل به علمي كار كه ميرسد نظر به ديگر عبارت به.هستند
دولت دخالت محدوده و ميزان كننده مشخص نميتواند متضاد گاه و متفاوت
..باشد امور در غيردولتي بخش و
دهيد اجازه.ظريفترميشود مقداري بحث اينجا در:عظيمي دكتر.
كارشناسي نظرات كه ميكنيم مطرح كارشناسيو ميگوييم وقتي بپرسيم ،
چيست؟ كارشناسي نظرات و كارشناسي از منظورمان.است متفاوت
اين براساس نظربگيريم ، در است مرسوم ايران در كه را وضعيتي اگر
كاركرده ادارهاي در هم چندسالي داردو مدركي كه كسي هر وضعيت
يعني است درست فرموديد مطرح كه نكتهاي صورت اين در.است كارشناس
به اگر ولي.دارند مختلفي نظريات كارشناساني كه است واقعيت يك اين
ما بحث مورد كه سياستگزاري كلان حوزه در هم آن كارشناس علمي مفهوم
تحولات بنيانگذاران واقع در كارشناسان كه ديد خواهيم كنيم دقت بود
در بهويژه جامعهاي هر در كارشناسان تعداد مفهوم اين به.هستند فكري
اختلافنظر همه اين كه است آن از محدودتر بسيار بسيار ما جامعه
درجامعه كه كردهايم تاكيد بارها مورد اين در.باشد بين در كارشناسي
دچار ما لذا و است محدود بسيار يا نميگيرد صورت يا نظريهپردازي مان
حاضر هنوز متاسفانه ما.هستيم بعدكارشناسي در اساسي بسيار ضعف
با و ميانگاريم ساده را چيز همه كنيم فكر مفاهيم اين به كه نشدهايم
به نكته اين ما ، جامعه در هنوزميكنيم حل را مسايل ظاهرا سادگي
اگر.است اساسي بسيار بحثي مفاهيم ، باره در بحث كه نشده درك درستي
اساسي مشكل دچار عمل در نباشند روشن و باشند نشده درك درست مفاهيم
ميكنيم عمل اينگونه معمولا ما كارشناسي زمينه همين در.بود خواهيم
هم كنار را دانشگاهي مدرك داراي حداكثر افراد ، تعدادي مثلا كه
ارزشمند كاري دانشگاهي تحصيلات به دادن اهميت البته كه) مينشانيم
علاقه آنها ، عمل و تجربه تحصيلكردگان ، اين تحصيلي كيفيت به و (است
توجه خودشان علمي حوزه در آنها ارشديت درجه و كارشان به آنها
تعدادي وقتي.ميكنيم معرفي كارشناس عنوان به را آنها وهمه نميكنيم
هم كنار در كارشناس عنوان به شدهاند انتخاب اينگونه كه افراد اين از
افراد ، تعداد به كه است مشخص كنند بحث مسايل باره در و بگيرند قرار
كارشناس نظريات كه گرفت نتيجه بايد آيا اما.ميشود متفاوت هم نظريات
اين در است ممكن كه كرد بررسي را احتمال اين بايد يا و است؟ متفاوت
ارشديتي به اگر.باشد محدود بسيار كارشناسان تعداد افراد از مجموعه
توجه با ببخشيم ، تحقق را باوري علم و بدهيم بها است مطرح علم در كه
گفت خواهد ما به علم خود مشخصند علمي بررسيهاي و معيارها اينكه به
به كه زماني صورت ، دراين.دارد ويژگيهايي چه و كيست كارشناس
انجام كلمه واقعي معناي به كاركارشناسي و كنيم رجوع واقعي كارشناسان
نظر به كه است آن از محدودتر بسيار اختلافات كه ديد خواهيم دهيم ،
بخش و دولت كه كرد خواهد مشخص هم كاركارشناسي چنين نتايج و ميآيد
چه در دولت و چيست جامعه واقعيتهاي دارند ، تواناييهايي چه غيردولتي
.بسپارد خصوصي بخش به را حوزههايي چه و كند دخالت بايد حوزههايي
نميكند توصيه تنها نه را سالار حكومتدولت كارشناسانهاي مطالعه چنين
.ميبيند ناسازگار توسعه با را آن وجود بلكه
است ممكن گرچه.نشانميدهد كاملا را امر اين هم ديگر كشورهاي تجارب
توسعه به تصادفي صورت به زمان از مقطعي در گاهي سالار حكومتهايدولت
مدت كوتاه و ناهماهنگ بسيار روند اين اما باشند كرده كمك كشور يك
واقع در.است شده بيشمار و عميق بحرانهاي باعث مدتي از پس و بوده
بحرانهاي ميگيرد ، انجام زور با و فشار تحت كه توسعه اين نتيجه
نتايج همان حتي و ميدهد نشان را خود مدتي از پس كه است ساختاري
.ميكند نابود و برده بين از نيز را توسعه مدت كوتاه
در سياسي و ازاقتصادي اعم توسعه فرآيند معتقدند عدهاي:همشهري
حكومتيدولت ابتدا در كه است يافتهاينگونه توسعه تازه كشورهاي
توسعه موجودامكان اهرمهاي وسيله به و گرفته دست در را سالارقدرت
با ناهمگوني دليل به توسعهاقتصادي همين و آورده فراهم را اقتصادي
سياسي توسعه فرآيند و كرده نفي را حكومت نوع سالاراين حكومتدولت
است سالار حكومتدولت وجود اقتصادي ، توسعه لازمه يعني.است گرفته شكل
..آمد خواهد پديد هم سياسي توسعه جبرا اقتصادي ، توسعه از پس كه
امكانپذير حركتياصلا چنين كه است اين تصورم من.:عظيمي دكتر.
مثال ما كشور انقلاب از قبل دوران وضعيت.است تضاد يك واقع در و نيست
اين انقلاب از قبل دوران ازتحولات من دركاست موضوع اين براي خوبي
به ايران حكومت(مصدق دكتر حكومت سرنگوني از بعد) سال 1335 از كه است
به كشور سياسي ساختار در اينتمركزگرايي و و رفت پيش تمركزگرايي سمت
كشور زندگي ابعاد همه بر وسيع صورتي به نهايت در و شد تشديد تدريج
دوران در سالارانه دولت گرايانه تمركز حركت اين كنار در.انداخت سايه
موجود اسناد براي و زمان آن اقتصادي وضعيت مطالعه كشور ، 1335- 56
شده ، انجام سرمايهگذاريهاي و اقتصاد شوراي گفتگوهاي و تصميمات مثلا
دنبال به ايران دوره آن حكومت كه نميگذارد باقي محقق براي ترديدي
انجام زمينه دراين هم زيادي فيزيكي كارهاي و بوده جامعه كردن صنعتي
در فرآيند دو كه ميدهد نشان بررسي اين ديگر عبارت به.است داده
سالاري دولت و تمركزگرايي فرآيند اول:است بوده شكلگيري حال در جامعه
كه جامعه شدن صنعتي براي سرمايهگذاري فرآيند دوم و سياسي ساختار در
كه ميرسد نظر به ترتيب اين به است ، بوده فرد اصالت و آزادي نيازمند
وضعيت كه است تضاد اين و ميشوند دروني تضاد داراي فرآيند دو
وجود اقتصادي فرآيند يك ديگر عبارت به.ميآورد وجود به را ناپايداري
صنعتي را آن و ببرد پيش عصرجديد طرف به را اوضاع ميخواست كه داشت
گذشتهنگر كه بود حاكم جامعه بر سياسي فرآيندي ديگر طرف در ولي نمايد
همانند) باشد داشته شاهي كه ببرد سمتي به را جامعه ميكوشيد و بود
تمركزگرا سياسي ساختار آنكه مگر نبود شدني كار اين.(داريوش يا كورش
.ندارد شدن صنعتي با تناسبي حكومت از ساختاري چنين و باشد سنتي و
نشان توسعهيافتهاند و شده جديد دنياي وارد كه كشورهايي تاريخ
با مناسب اقتصادي ساختار همسوبا آنها سياسي ساختار كه ميدهد
نكته حال هر به.است يافته تغيير مدرن و دنيايصنعتي و الزامات
سياسي ساختار نامتناسب حركت ايران در 1335- دوره 56 در كه است اين
ساختار با درتضاد توسعهاي اقتصادي فعاليتهاي همان نهايتا شدكه باعث
از بسياري حتي و شود واقع اجتماعي انفجار گيرد ، قرار سياسي
.برود دست از بعدي تحولات در نيز دوره آن اقتصادي دستاوردهاي
شواهد كهبتوانيم نميرسد نظر به جهاني تاريخي تجربه در اساسا
كه نتيجهگرفت بتوان آن اساس بر كنيمكه پيدا توجيهي قابل و معنيدار
و نحوينمادي به باشد توانسته تمركزگرا و سالار سياسيدولت ساختار
تحليلهاي در نكته اين.بخورد پيوند اقتصادي شكوفايي با موفقيتآميز
مدتي براي نتوان كه نيست اينطور البته.است تاييد قابل هم نظري
فرد هتكحرمت با و سالار دولت حكومتهاي با سال ده يا پنج مثلا كوتاه
از نبايد ولي آورد ، بهدست خاص اقتصادي دستاوردهاي جامعه ، اعضاي فرد
عدم آنچنان نهايت در دستاوردها نوع اين كه ماند غافل نيز نكته اين
در و بحرانها اجتماعي ، آشوبهاي كه ميكند ايجاد جامعه در تعادلهايي ،
اين اقتصادي سود خالص نيست معلوم و دارد دنبال به را ريختگيها هم
.باشد مثبت وضعيتي چنين
آسياي وضعيتكشورهاي بررسي بيشتر قبلي سوال از منظور:همشهري
يافتگي توسعه فرآيند ابتداي در برخيمحققان نظر به كه است جنوبشرقي
اين وبه بودند سالار ودولت متمركز حكومت شاهد دورانگذار در و
نوعي به هم ، سياسي توسعه آن ، از پس كه آمد پديد اقتصادي توسعه وسيله
..گرفت شكل اقتصادي ، توسعه فشار تحت
قضاوت اجازه اطلاعاتبنده و مطالعات كه آنجا تا.:عظيمي دكتر
مطرح كه كشورهايي در توسعه تجربه كهواقعيت كنم عرض بايد ميدهد
اين حكومت كه نيست طور اين مثلا است بوده ديگر گونهاي به فرموديد
طريق از و باشند كرده سركوب را دولت مقابل در حركتي نوع هر كشورها
فراهم را اقتصادي توسعه مناسب ساختارهاي باشند توانسته سركوبها اين
ساختار اقتصادي ، توسعه از درجهاي به دستيابي از پس و باشند آورده
نظر بهكند پيدا توسعه صنعتي شرايط فشار تحت يا ارادي بهطور سياسي
آنچه.نباشد جمعبندي قابل سادگي اين به كشورها اين تجارب ميرسد
حاكم سالار سياسيدولت ساختار با حكومتي كه نيست اين افتاده اتفاق
بخش كه است داده اجازه شدت به جوامع آن حكومت بلكه باشد بوده
.... كنند مشاركت و اموردخالت در مردمياش
.اقتصادي؟ صرفا يا اقتصادي و سياسي عرصههاي در:همشهري
دخالت.اقتصادي عرصههاي در عمدهتر و عرصه دو هر در.:عظيمي دكتر.
مابقي در و داشته همراه به مثبتي نتايج كه بوده حوزههايي در دولت
و شخصيتسازي از جلوگيري باعث دخالت اين.است نداشته دخالتي حوزهها
سالها كرهجنوبي در مثلا ميتوانيد شما مگر.است نشده مخالفتها سركوب
توسعه و تحقيق امور صرف را ملي توليد از درصد دو از بيش سالها و
بگيرند ، شكل جامعه در علمي شخصيتهاي ندهيد اجازه عينحال در و نماييد
فكر آزادي و بگيرد شكل جامعه در علمي شخصيتهاي داد اجازه ميتوان مگر
جوامع اين هم بينالمللي عرصه در.... و باشد ، نداشته وجود انديشه و
در يكپارچه نه و گرفتند قرار غرب دامن در نه كه ميكردند عمل طوري
كشورهاي يافتگي توسعه جريان در حال هر بهگرفتند موضع آن مقابل
سركوب را مخالفتها همه كه متمركز سياسي ساختار يك جنوبشرقي آسياي
.است نداشته وجود باشد ساخته محقق را اقتصادي توسعه و كند
دارد ادامه