چهارم ، شماره 1176 ژانويه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 21 سهشنبه 2
|
|
حوزهها كدام در حضور ;دولت
حسين دكتر با گو و گفت در توسعه ، فرايند در سياسي نظام كاركردهاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(سوم بخش)عظيمي
و سياسي نظام عملكرد به ميشود مربوط است مطرح كه ديگري بحث:همشهري
از صرفا كه است امري توسعه آيا ديگر عبارت به.جامعه بر حاكم شرايط
در جامعه يك مختلف ساختارهاي و بافت آنكه يا ميشود ناشي سياسي نظام
سياسي ، اجتماعي ، نهادهاي گاه ميرسد نظر به.دارد اهميت توسعه
امكان كه دارند هويتي و شكل جامعه يك موجوددر ساختارهاي و اقتصادي
.ميگيرند سياسي نظام ياحتي و دولت مانند نهادي از را عمل هرگونه
نظام يا دولت عمل به ارتباطچنداني نيافتگي توسعه و توسعهيافتگي يعني
امكان كه است ساختارهايگوناگون و نهادها تحول بلكه ندارند سياسي
..ميآورند فراهم را توسعه
عبارت به.است سيستميمطرح بحث يك صورت به بحث اين.:عظيمي دكتر
يا و شود توسعهطلب و كند پيدا ايدهاي دولت ، كه نيست اينطور ديگر
عمل انجام به مجبور را دولت كه دارد وجود اجتماعي ساختار يك اينكه
مهم آنچه.ميكنند پيدا تحول هم با رابطه در اينها.ميكند توسعهاي
بخواهيم اگرميشود ايجاد سيستم اين مجموعه در كه است نگرشهايي است
قابل تواناييهاي كه ميبينيم اقتصادي كنيم ، مطرح را ايران مسئله
موقعيت غني ، بسيار معادن زياد ، بسيار هوايي و آب تنوع ;دارد توجهي
اوليه مراحل در ايران كه كنيم تاكيد بايد علاوه به و سياسي استراتژيك
توسعه ، اوليه مراحل در كه باشد اين بحث اگر مسلما پس نيست ، توسعه
كه گفت ايران درباره بايد است موردنياز دولتسالار و متمركز ساختارهاي
توسعه اوليه مراحل در ايران كه كند فكر كسي كه ميآيد نظر به بعيد
اقتصاد.ميباشد سالار دولت حكومتهاي نيازمند توسعه براي لذا و است
در ولي باشد توسعه اوليه مراحل در كه ميباشد آن از پيشرفتهتر ايران
درساختار كه كوششهايي عليرغم و دارد وجود متعددي مشكلات اقتصاد همين
زياد و كم درجات با مشكلات اين بازهم ميگيرد صورت جامعه اين مديريتي
مواجه مسايلي با جامعه مديريتي ساختار مجموعه در ما.است مانده باقي
نميتوانيم و نداريم را منابع اين از بهينه بهرهگيري امكان كه هستيم
ساختار در عمدتا ما اقتصاد مشكل.كنيم استفاده ظرفيتهايمان از
از توسعه با همسو و مناسب تلفيق نميتواند كه است مديريتش عمومي
پتانسيلهاي عليرغم ما اقتصاد ميرسد نظر به.آورد پديد موجود منابع
و سرم تزريق با بايد مدام كه است ضعيفي بدن مانند توجهش قابل بسيار
آمدي در ويتامينها اين ما اقتصاد در.كند حفظ را شادابياش ويتامين ،
شكنندگي باعث كه وضعيتي چنين.ميشود تحصيل سال هر نفت بخش از كه است
مديريتي مجموعه از ناشي زيادي اندازه تا است شده ما اقتصاد بيماري و
صد و مدير دو و مدير يك من منظور كه ميكنم تاكيد و دارد وجود كه است
و اجرايي اداري ، ساختار كل كه جامعه مديريتي مجموعه بلكه نيست ، مدير
به.است بررسي اين در من توجه مورد.برميگيرد در را كشور حكومتي
استفاده و برد بهره ما كشور قدرتمند پتانسيلهاي از نميشود دليل همين
داروهاي مداوم تزريق نيازمند اقتصاد اين لذا آورد ، عمل به مطلوب
كشور مديريت بايدگفت البته.دارد نگه پا روي را خود تا است تقويتي
هم كافي تحصيلات و ميدهد خرج به هم بسياري تلاش ندارد ، سوءنيت ما
از ناشي ما مديريت ضعف.نيست مسايل اين از ناشي مشكل و دارند مديران
مديريت يعني.است تكثرسياسي پذيرش عدم همان كه است نهادي مشكل يك
را سياسي تكثر وقتي.است نپذيرفته را تكثرسياسي جامعه عمومي
سياسيدولت ساختار نهايت در كه ميرويم طرفي به اجبارا نپذيرفتيم
رقابتهايي ديگر شد سالار سياسي ، دولت ساختار كه زماني.ميشود سالار
از باشد داشته وجود عميقتر و بيشتر اصلاحات براي افراد بين بايد كه
انگيزهها و ميشود آغاز ضعفها مديريت در كه اينجاست از و ميرود بين
مشكل ما جامعه در ميرسد نظر به.ميكند پيدا خاصي ماهيت و شكل هم
جمهوري رياست مهم انتخابات كه مقطع اين در ويژه به.است همين واقعي
در كه بدهيم را فرصت اين خودمان به بايد واقعا ميشود مطرح تدريج به
انتخابات اساسي و مهم مسئله به سياسي تشكيلات و آرا تكثر واقعي شرايط
... و مجلس به آن معرفي و دولت تعيين به مسير همين از و بپردازيم
ايران ، اسلامي جمهوري نظام كه باشيم داشته را اعتماد اين بايد.برسيم
بايد.بپذيرد ضربهاي سياسي تكثر شرايط در كه است آن از قدرتمندتر
و آيد فراهم سياسي تكثر اساسي قانون چارچوب در كه راداد اجازه اين
قابل بخش كه است وضعيت اين در تنها.بيابد را خودش واقعي معناي
قابل بخش كه ميكنم تاكيد ميشود ، حل كشور مديريت مشكلات از توجهي
محور سه آن از يابد تحقق مقوله اين اگر چون آن ، همه نه توجهي
نهايتا (وآيندهباوري باوري علم باوري ، انسان) توسعه استراتژيك
نزد در زيادي حد تا هم آيندهباوري.آمد خواهد پديد باوري انسان
دو در ما اساسي مشكلات.است آمده وجود به ما مديريت ميان در و عموم
حل لازمه.است باوري وعلم باوري محورهايانسان در يعني ديگر محور
به واقعي آوردن روي مشكلات اين حل پيششرط عبارتي به و مشكلات اين
آراي و عقايد يافته تشكل و وسيع آزادي كه است سياسي ساختار از نظامي
را كشور اساسي قانون انعطاف قابل و وسيع بسيار چارچوب در سياسي
عجين بانوآوري بايد الزاما كارآ مديريت ميكنم ، تاكيد.آورد فراهم
داده نشان تجربه.نيست امكانپذير رقابت شرايط در جز نوآوري و شود
كه انسانهايي بلكه ميكنند ، نوآوري كه نيستند انسانهايخوب كه است
.ميشوند نوآور هستند رقابت فشار و تنگنا در
به توجه با مختلف ، درحوزههاي دولت دخالت ميزان به برگرديم:همشهري
در و است برخوردار صنعتي بخش ضعف از كه اقتصادما كنوني شرايط
كلي ، نگاه يك ميكنيددر فكر است ، قدرتمندي تجاري بخش شاهد مقابل
بخشهاي به را حوزهها كدام و كند دخالت حوزههايي چه در بايد دولت
.كند؟ واگذار غيردولتي
كه سئوالي در واردبحث كه اين از قبل دهيد اجازه:عظيمي دكتر
از ما وبرداشت برخورد نحوه زمينه در اساسي نكتهاي به بشوم ، فرموديد
كه نكتهاي.باشم داشته اشارهاي تجاري خدمات از بويژه و خدمات بخش
بهخصوص - است مهم بسيار من نظر به و ميماند ناگفته بحثما در معمولا
و مفهوم كه است اين - ميباشد نيز ديگر متعدد موارد به تعميم قابل كه
نسبت ما نگرش نه همچنين و داريم فعاليتها نوع اين زمينه در كه نگرشي
به.گيرد قرار اساسي بازنگري مورد بايد ديگر مسايل از بسياري به
و نبوده علمي نگرش مفاهيم به ما نگرش كه ميرسد نظر به ديگر عبارتي
وتفكر نهاييانديشه درتحليل كه ميدانيم عينحال در.است غيردقيق
مفاهيم قالب در هم تفكر و انديشه.ميشود حاكم ما زندگي بر كه است
تفكر و انديشه باشد ، غيردقيق مفاهيم اگر.است بيان و شكلگيري قابل
مشكل دچار ما زندگي الزاما شد چنين اگر و شد خواهد مشكل دچار ما
مفاهيم درمورد ما بنده نظر به كه ميكنم تاكيد يعني.گرديد خواهد
دقيق بررسي و بحث اهميت هنوز كه معني اين به.هستيم مشكل دچار
محتواي به توجه بدون لذا و نكردهايم درك بايد كه آنگونه را مفاهيم
به گسترده نحو به روزمره زندگي در را آنها مفاهيم ، اين علمي و واقعي
تعجب ميشويم ، حتما كه شديم مشكل دچار كه هم بعد.ميگيريم كار
تلاش داشتيم ، نيت حسن كه ما شديم؟ مشكل دچار كه شد چه كه ميكنيم
دنبال حالا نشده حل مشكل هم باز كشيديم ، زياد زحمت كرديم ، فراوان
خودمان نزديكي همين در دشمن كه حالي در... و ميگرديم فرضي دشمني
حل براي بايد لذا و است گرفته كمين ما انديشه و درذهن يعني.است
اين به و گرديم باز مفاهيم دنياي به و تفكر و انديشه دنبال به مشكل
باره در.كنيم ترديد جامعه مرسوم مفاهيم همه در كه مينمايد لازم صورت
و عميق و دوباره بازنگري و بررسي هستند مهم ما براي اگر مفاهيم ، اين
هم باز بحث مورد مفهوم بازنگري اين در اگر.باشيم داشته حوصله با
علم حوزه در ببريم ، كار به را شده مفهومتصحيح نه اگر را آن شد تثبيت
دليل به ما امروز جامعه در مثلا.مواجهايم مشكل همين همبا اقتصاد
بادآورده و كلان سودهاي آن از بخشي كه كالا توزيع و خدمات بخش وضعيت
پديد ذهنيتي است ، آن اساسي ركن دلالبازي و رابطه و دارد همراه به
طور اين و دادهايم قرار توليد بخش مقابل در را خدمات بخش كه آمده
است بد بازرگاني خدمات اينكه حداقل يا خدمات بخش كه گرفتهايم نتيجه
فراموش.است كارخانه در و مزرعه در توليد كار همان خوب كار و
جامعه هر توسعه و رفاه پايههاي مهمترين از يكي خدمات بخش كه كردهايم
مجموعه در اولا كه كردهايم فراموش.است معاصر دنياي در نو و مدرن
حقوقي ، اداري ، بانكي ، درماني ، بهداشتي ، آموزشي ، فعاليتهاي هم خدمات
است بهتر.داريم قبيل اين از مواردي و تلفن و مخابرات نقل ، و حمل
وقت آن باشد نداشته را فعاليتها اين كه كنيم تصور را جامعه لحظهاي
فعاليتهاي خدمات ، اين كنار در.فهميد خواهيم را خدمات بخش اهميت
اين از كوچكي بخش.دارد قرار هتلداري و رستوران بازرگاني ، و تجاري
ولي است جامعه زيان به و شده انحصار و احتكار دلالبازي ، دچار خدمات
و خريد واسطهگري و بازرگاني خدمات كه داشت سالم جامعهاي ميتوان آيا
صريح غير و صريح طور به را ايده اين بايد ما باشد؟ نداشته فروش
اين.است خوب (فيزيكي توليد يعني) توليد و است بد خدمات كه نپذيريم
و تجزيه به بتوان تا كرد دور ذهن از بايد را اين.است غلط مفهوم
بايد.داد انجام درست سياستگزاري و پرداخت ايران مسايل درست تحليل
به بايد مدرن دنياي در اقتصادي حركت استراتژي ، ازديدگاه كه كرد توجه
حداكثر با مزارع و كارخانهاي بخش در توليد كه شود سياستگزاري گونهاي
اشتغال چه هر.گيرد صورت ماشينآلات از و جديد تكنولوژي از استفاده
و كننده خسته كار از كه است مردم نفع به باشد كمتر بخش اين در كشور
كارخانه در قوي تكنولوژي اين كنار درميشوند دور كارخانهاي يكنواخت
و ميخواهد چه هر خدمات بخش تا داد اجازه بايد كشاورزي ، زمين و
.كند توزيع را رفاه و درآمد و كند ايجاد شغل يابد ، گسترش ميتواند
جامعه اقتصادي سياستگزاريهاي براي و كشور براي مهم بسيار نكتهاي اين
واقع عمل مورد و شود درك استراتژيك نكته اين اگر بنده نظر به.است
ايجاد براي جديدي چشمگير بسيار ظرفيت كه بود اميدوار ميتوان شود
حل ما بيكاري مشكل عمده بخش و شود ايجاد خدمات بخش در جديد اشتغال
به هم غني فني محتواي با كشاورزي و كارخانهاي توليد كه علاوه به.شود
جامعه و ميشود اقتصادي فعاليتهاي از بخش اين در چشمگير كارآيي معني
اين به نكته اين درك ميدارد بر اقتصادي شكوفايي ، در توجه قابل جهش
به هم ما خود حتي حرفهاست اين از پيچيدهتر بسيار مسئله.نيست سادگي
اشتباه زمينه اين در مقاطعي در مملكت اين خواندههاي اقتصاد عنوان
اشتباه هم هنوز بعضيها و كنيم تصحيح را اشتباهات بايد كه ميكرديم
كشورها ساير تجارب بينديشند ، مسئله اين به دوباره است لازم كه ميكنند
اين در آيا كه ببينند و مروركنند دوباره را تئوريها ببينند ، را
هر شامل ميتواند خدمات كه ميكنم تاكيد ميرسند ، تازه نتايج به زمينه
بانكي ، تجاري ، آموزشي ، بهداشتي ، خدمات مانند خدماتي فعاليت نوع
و سيگارفروشي حتي.باشد...و نقل و حمل مالي ، ايرانگردي ،
ارائه را خدمتي كه خيابان وكنار گوشه در و چهارراه سر روزنامهفروشي
رفاه ايجاد ميتوانند نشده ، ايجاد بهتري شغل كه موقعي تا و ميدهند
كه نترسيم كنيم ، خلاصه.كنند كمك هم درآمد عادلانهتر توزيع به و كنند
اين از بزرگتر خيلي وقتي.هست كه شود اين از بزرگتر خيلي خدمات بخش
و كارخانهها در فنيتوليد محتواي كه باشيم نگران اين از هست كه شود
.بود خواهيم جدي مشكل دچار وقت آن نيابد ، ارتقاء كشاورزي در
.شود ملاحظه دولت مابه نگرش در ميتواند ما غلط ديدگاه در ديگر مثال
و ميكنيم صحبت كوچك دولت يا بزرگ ازدولت خود امروز جامعه در ما
بوجود را توسعه كه نيست كوچك دولت يا بزرگ دولت كه ميكنيم فراموش
.ميكند ايجاد توسعه كه است قدرتمند و كارآ دولت اين بلكه ميآورد ،
صادرات افزايش از ما كه كنيم اشاره بايد ديگر مثال عنوان به هم باز
دنبال به را توسعه الزاما امر اين گويا كه ميكنيم صحبت گونهاي به
توسعه باعث كه نيست صادرات نقش كه بدانيم بايد كه حالي در دارد
به.باشد توجه قابل آن فني محتواي كه است مشوقتوسعه صادراتي ميشود
توليد كالاهاي مانند محصولاتي صادرات از عظيمي حجم اگر عنواننمونه
داشته درامدهايي كوتاه دوره يك در است ممكن باشيم ، داشته دستي صنايع
ما ضرر به آنقدر مبادله و داد خواهيم زيان درازمدت در اما باشد
نيروي از وسيعي حجم حاصل كه ديد خواهيم نهايتا كه كرد خواهد تغيير
محصول از اندكي بسيار ميزان و ميفروشيم خارج دنياي به را خودمان كار
فرآيند هم كار آخر و ميگيريم مبادله اين در را آنها كار نيروي
عقب بيشتر و بيشتر توسعه ، جاي به شدهو تشديد ما عقبماندگي
.ماندهايم
دارد ادامه