چهارم ، شماره 1176 ژانويه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 21 سه‌شنبه 2
|
|
رامي‌كشد آخر نفس‌هاي ويكتوريا درياچه
آستانه در را ويكتوريا حد از بيش ماهيگيري و آلودگي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
است داده زودرس‌قرار مرگي
همجوار كشور سه براي اقتصادي مهم يك‌منبع به‌عنوان ويكتوريا درياچه
است حياتي بسيار -تانزانيا و اوگاندا كنيا ، -آن
.است نابودي آستانه در آفريقامركزي در ويكتوريا بزرگ درياچه
دومين‌درياچه اين كه خطري از ابرازنگراني با ان.ان.سي تلويزيون
به‌عنوان كه‌ويكتوريا است ساخته خاطرنشان مي‌كند تهديد را جهان شيرين
و اوگاندا كنيا ، -آن همجوار كشور سه براي اقتصادي مهم منبع يك
.است حياتي بسيار -تانزانيا
ازحددرياچه بيش ماهيگيري و كه‌آلودگي اين به اشاره با ان.ان.سي
اين كه است تاكيدكرده داده قرار زودرس آستانه‌مرگ در را ويكتوريا
همواره آن سواحل براي‌ساكنان درخشان جواهر قطعه ماننديك درياچه
اطراف در كه جمعيتي تن وميليون‌ها بوده ثروت و زيبايي به‌معناي
آن شده صيد ماهي و آب زندگي‌مي‌كنندبه درياچه اين بستر
.وابسته‌هستند
دريك درياچه اين:مي‌خوانيم هم رابا ان.ان.گزارش‌سي از فشرده‌اي
در اين‌بحران:مي‌گويد بومي ماهيگير يك.است آمده گرفتار جدي بحران
ما اگر:مي‌كند اضافه ماهيگير اين.است شده جدي‌تر گذشته سالهاي طول
و بگيريم ، درنظر مي‌گذرد من تولد از كه سالهايي در را درياچه اين
ماهي‌هاي و بود پاك آن آبهاي زمان ، آن در كه مي‌بينيم كنيم ، مقايسه
مساله مي‌كردند تصور ماهيگيران اين كه بود زماني.بودند آن در فراوان
.است نيل رود خاردار ماهي آنان ، گريبانگير مهم
و انداخته نيل رود به دردهه 1960 (Perch)بزرگ خاردار ماهي
سرعتي با نبود نيل رود آن زيستگاه‌بومي كه ماهي اين.شد معرفي
بين از را نيل بومي ماهيان از بسياري و كرد همانندزايي سرسام‌آور
همه درواقع ، .است كاهش روبه هم نيل خاردار ماهي شمار اكنون اما.برد
.دارند مشابه شكايت‌هاي و گلايه درياچه اين ماهيگيران
و است ، زياد بسيار اينجا در شمارماهيگيران:مي‌گويد آنان از يكي
:مي‌كند اضافه وي.ندارد وجود همه براي صيدشده ماهي كافي تعداد راستش
هر اكنون اما داشتند قايق چهار يا سه حدود در ماهيگيران اين از پيش
منطقه يك در هم همه‌شان و دارند ماهيگيري قايق يا 50 كدام 20 ، 30
.هستند صيد سرگرم
از منطقه ، اين طبيعي همه‌منابع مانند ويكتوريا درياچه
بالاترين‌آهنگ‌هاي از يكي ناحيه دراينميبرد رنج جمعيت انفجار
.دارد جهان‌وجود جمعيت‌در رشد
Fishing)يا حد از بيش مساله‌ماهيگيري گناه ناقدان برخي اما
ماهي تجاري‌فراوري كارخانه‌هاي فزاينده گردن‌شمار به را (Over
.مي‌اندازند
تورهاي از ماهيگيران عهده‌تقاضاي‌فزاينده ، از برآمدن منظور به
و مي‌كند صيد هم را جوان و كوچك ماهي‌هاي كه مي‌كنند استفاده ريزبافت
.مي‌برد ازبين هم را ماهي‌ها آينده نسل ترتيب به‌اين
را ماهي‌ها كه است درياچه آب مي‌گوينداين ماهيگيران از ديگر برخي
.مي‌كشد
و شد آلودگي‌پديدار نوعي درحدودسال‌هاي 1980:مي‌گويد ماهيگير يك
.سبزدرآورد رنگ به را آب
زيرين درسطوح مي‌دهد نشان كه به‌دست‌آورده‌اند مداركي پژوهشگران
.گرفته‌است صورت مرگبار نوعي‌اكسيژن‌زدايي درياچه
شده ديده ازدرياچه بخش اين در هم ازفسفاتها بالايي غلظت درضمن
مربوط كشاورزي و صنعتي به‌فاضلابهاي مي‌توان را اين‌مشاهدات.است
اين به رودخانه‌هايي‌كه سواحل در شده فعاليت‌هاي‌انجام از كه دانست
انجام بايد وبسياري بيشتر پژوهشهاي.مي‌شود مي‌ريزند ، حاصل درياچه
منابع به و كرد به‌دقت‌شناسايي را درياچه بتوان‌آلودگي‌هاي تا شود
با مي‌كنند زندگي اينجا در مردمي‌كه حال عين در.داد آنهاارتباط
ترسناكي به‌طور را ويكتوريا درياچه كه خطري.هستند روبه‌رو ديگر خطري
ديگر اضطراري‌تراز كه است گياه گونه‌اي هجوم خطر اين.مي‌كند تهديد
.است خطرها
امريكاي از تزئيني گياهي به‌عنوان داردكه نام آبي گياه‌سنبل اين
.شد آورده آفريقا به جنوبي
.مي‌كند رشد ساعت به ساعت اين‌گياه:مي‌گويد بومي زن يك
پوشش‌خود زير را درياچه همه سنبل‌آبي مي‌كنم تصور:مي‌گويد ديگري
درياچه‌ويكتوريا به خودرا راه آبي پيش‌سنبل سال چند.بگيرد
رافرا درياچه وكوچك بزرگ سرسام‌آورخليج‌هاي بارشدي و پيداكرد
.گرفت
.نخواهيم‌داشت ماهيگيري براي ديگرجايي ما:مي‌گويد ماهيگير يك
كه هست ، هم ماهيان تخم‌گذاري مكان‌هاي كردن به‌نابود متهم سنبل‌آبي
.خواهدشد منجر ماهيگيري كاهش به
گياه درياچه ، اين ماهيگيران ازنظر:مي‌گويد ديگر ماهيگير يك
.آورده‌است به‌بار فاجعه‌اي
راههاي از علف اين بردن براي‌ازبين مطالعه سرگرم دانشمندان
امريكاي حشره نوعي معرفي شده كه بررسي‌هايي ازجمله.هستند زيست‌شناختي
كنيا دولت وقت آن تا اما.بخورد را گياه اين مي‌تواند كه است جنوبي
را خود قايق‌هاي ماهيگيران:دارد ماهيگيران براي پيشنهاد يك فقط
.كنند نابود مي‌بينند جايي هر در را آبي سنبل تا كنند مجهز
به‌ما كه شويم مجهز مي‌توانيم درصورتي فقط ما:مي‌گويند ماهيگيران
را وعلف‌ها برويم درياچه به مي‌توانيم آن‌وقت‌ما.كنند پرداخت پولي
.بكنيم
سه اين‌درياچه در.است نمو و رشد درحال علفي هيولاي اين درضمن
از يك هيچ دليل به‌همين.سهيم‌اند تانزانيا و كنيا ، اوگاندا كشور
رابه‌عهده درياچه حفظ نمي‌توانندمسئوليت به‌تنهايي اين‌كشورها
هر كه كردند امضاء توافقنامه‌اي كشور سه اين پيش سال دو اماگيرند
.بخشند سروسامان را ويكتوريا درياچه محيطزيست و كنند كار هم با سه
فقط كشور سه لازم‌اين پژوهشهاي و طرح‌هاي‌زيست‌محيطي مالي تامين
كارشناسان.شود انجام كمك‌كنندگان‌ديگر جهاني‌يا بانك ازسوي مي‌تواند
و داد تغيير درياچه‌را شده‌به وارد صدمه هنوزمي‌توان‌مسير مي‌گويند
.بازگرداند ساكنان‌سواحلش آن‌رابه ارزش‌اوليه
خارجي رسانه‌هاي واحد ترجمه
