چهارم ، شماره 1178 ژانويه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 23 پنجشنبه 4
|
|
مدركي ولي كرديم ازدواج كشور از خارج
!!نداريم
طرفين اگر حتي ازدواج عقد خانوادهدر دادگاه راهروهاي در
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
بايستي حداقل بخوانند ، يكديگر بين عربي زبان رابه عقد صيغه نتوانند
ايجاد يعني مقصودشان و منظور دارند مشتركي زبان هر يا فارسي بهزبان
كنند تفهيم هم براي را زوجيت رابطه
يا و طريقتوليدمثل از نسل بقاي براي فطرتشان اقتضاي به انسانها
نوعي راستاي در عاليتر سطح در و روحي و جسمي نيازهاي برخي برآوردن
روي خود مخالف جنس با اتحاد و ازدواج به سازنده و مثبت تحول و تكامل
تمرين با بهتر زندگي به دستيابي انگيزه به پيوند اين.ميآورند
اجتماعي منجربه و ميگنجد جامعه هر هنجارهاي چارچوب در كه رفتارهائي
در ناخواسته يا خواسته گرفتن قرارمييابد تحقق ميشود ، آدمي شدن
به مشكلات و تنشها موجي اصلي ، موطن در زندگي سالها از پس جديد محيطي
.نيست درامان آنها گزند از نيز خانواده كه دارد دنبال
به پايبندي لزوم عدم تصور يا و مقررات از ناآگاهي ميان اين در
را مشكلاتي ناشوئي ز روابط و خانواده تشكيل با رابطه در ملي قوانين
گاه اعمال اين از ناشي پيامدهاي.ميآورد بوجود افراد اين براي
از يكي زير مورد.ميگيرد بازي به را خانوادههايي حيثيت و سرنوشت
.است نمونههايي چنين
عمومي دادگاه -
مرد:خواهان -
.ندارد حضور -زن:خوانده -
طلاق:خواسته -
نوشتن سئول ، اونجاشهرداري رفتيد نكرديد ، كه عقد محترم ، آقاي:قاضي
!اومدين؟ خوش گفتن بعدشهم كرديد ، ازدواج هم با شما
.طوره همين.بله:مرد o
پيش؟ سال چند
.پيش سال 2o
كردند؟ ترجمه برديد اونجا رو مداركتون
.كردند ترجمه خودشون دارن ، مترجم ما سفارت اونجا خير ، نه o
دفتر در بايستي مرگ و ولادت طلاق ، ازدواج ، مانند اموري ما كشور در
در معمولا طلاق و ازدواج.ثبتشوند معيني مهلت ظرف احوال سجل
ميرسند ، ثبت به سردفتر توسط و طلاق و رسميازدواج دفترخانههاي
كه چرا احوالنيست ، ثبت ادارات به مرد و زن مراجعه به نيازي بنابراين
ثبت آن در طلاق و ازدواج كهوقوع را خود دفاتر موظفند رسمي سردفتران
نظر از طلاق و ازدواجنمايند ارائه احوال سازمانثبت به است شده
قوانين بهنام مقرراتي قالب در كه است موضوعاتي جمله از قانونمدني
ايرانيان تمام براي اينقوانين از پيروي و ميگيرند قرار شخصيه احوال
خواهان مرد بنابراين است ، لازم دنيا همهكشورهاي در ايران تابع
مركز يا (درابتدا) كره كشور در ايران نمايندگي به مراجعه دعويبدون
شهرداري پذيرش صرف به ايران ودادگاههاي قوانين پذيرش مورد اسلامي
حاليكهچنين در است پنداشته نظرش مورد زن قانوني راهمسر خود سئول
.نيست پذيرفتني چيزي
بود؟ شده مشخص هم مهريه
.نشد باره اين در صحبتي هيچ نه ، o
ايران؟ اومدي وقت چه
.پيش ماه 6o
نداشتيد؟ بچه
!داشت بچه تا خانم 2 اما نه ، من o
چي؟ بعد خوب ،
!!نيست ديدم اونجا ، برگشتم وقتي ايران ، اومدم o
يا بودن معين آن ، بودن موقت يا دائم نظر از ازدواج نوع به توجه با
چنانچه.مييابد اهميت ازدواج سند در آن كردن قيد و مهريه نبودن
ايرادي باشد نشده ذكر مهريه مقدار اگر دائم ، و باشد درست ازدواج
مهريه عقدميزان از بعد ميتوانند طرفين و است صحيح نكاح وعقد ندارد
ميزان نكردن قيد باشد ، بوده ازدواجموقت كه صورتي در.كنند تعيين را
يادشده فرض دو ميگردد يادآور.ميشود ازدواج عقد باطلشدن باعث مهريه
.باشد واقعشده درستي به ازدواج عقد كه مييابد تحقق زماني
داري؟ خانم از آدرسي
.دارم كوچككره شهرهاي از يكي در سكونتش محل از نشوني يه o
.ببينم بنويس
.رسمي ونه بوده شرعي نه واقع در ؟!نخونديد كه هم عقد صيغه o
رفته؟ كجا خانمت ميدوني الان
بره كه هم كانادا ، هركسي رفته ميگفتن بودند اونجا كه دوستاني o
...ديگه معلومه اونجا
هستن؟ همراهش هم بچههاش
.هستن سوئد بچههاش گويا o
بايد نيست چيزي ، ساده نه عقدي ، نه نكرديد ، درستي كار صورت هر در
.ميكردي دقت
برايشان كه هرروشي به بايد آن طرفين شود ، واقع كه قراردادي هر
بيان -با را خود اراده -اصل ودر را خود خواسته و قصد دارد امكان
در منظور بديننمايند اعلام ميبندند ، كه ايجادپيماني با موافقشان
بين عربي زبان به را عقد صيغه نتوانند طرفين اگر حتي عقدازدواج
كه مشتركي زبان هر يا فارسي زبان به بايستي حداقل بخوانند ، يكديگر
زن از يك هر البتهكنند تفهيم يكديگر به را مقصودشان و منظور دارند
عاقد كه ديگري شخص به را كار اين انجام ميتوانند دو هر يا و مرد و
بر مبني كه جملاتي حتي شده ياد دعوي درنمايند محول ميشود ناميده
با مشكل اين و است نشده گفته و نيامده زبان به باشند ايشان ازدواج
.ميرسد نظر به حل غيرقابل مرد خود اقرار
موقت؟ يا داشتيد رو دائم زندگي قصد حالا
شهرداري رفتيم.شديديميكردم تنهائي احساس من بخواهيد رو راستش o
اصلا نميدونم هم هنوزكرديم پر ما دادندو من به رو فرمهائي سئول
مابدون ازدواج سئول شهرداري نظر از چيه؟ موقت دائمچيه ، عقد
.بود اشكال
ميكردي؟ جوئي و پرس يه حداقل
.نداشتيم رو كسي اونجا كنيد باور قاضي جناب o
.ميتونمبپذيرم چطور نشده ، واقع شرعي چيز هيچ وقتي آخه
.ميونه بزرگدر آدم تا دو زندگي و بچه تا چند پاي ببينيد o
عدم جهت به هم ازدواج بودن موقت يا بودن دائمي حتي كه ميشود ملاحظه
را دو اين ميان تفاوت اصولا و نبوده مشخص مرد بيتجربگي و اطلاع
اين از پيش كه شرحي به مهريه موضوع بر علاوه آنكه حال.نميداند
.دارند هم با ديگري تفاوتهاي (موقت) منقطع و دائم ازدواج گفتيم ،
قيد چون پس.شود واقع معيني مدت براي كه است موقت وقتي ازدواج اولا
آن درستي صورت در دعوي خواهان مرد ازدواج نشده ، گرفته نظر در زماني
.ميشد تعيين آن مدت بود ، موقت نكاح اگر بنابراين.ميشود محسوب دائم
زن به (زندگي هزينههاي براي پرداختي) نفقه موقت ازدواج در ثانيا
رابطه رسمي قطع و ازدواج عقد انحلال چگونگي ثالثا.نميگيرد تعلق
طلاق با دائم ، ازدواج در.ميكند تفاوت دائم و موقت ازدواج در زناشوئي
يا عقد مدت يافتن پايان با موقت ازدواج در ولي ميشود واقع جدائي
اتفاق جدائي مرد ، توسط شده پيشبيني مدت از قسمتي يا تمام بخشيدن
آن يافتن پايان تا كه مدتي از است عبارت كه) طلاق عده رابعا.ميافتد
ازدواج در (كند اختيار ديگري شوهر نميتواند است ، شده مطلقه كه زني
مدت يافتن پايان) مدت انقضا عده كه موقت ازدواج در و ماه دائم 3
دارد ، نام (عقد مدت از قسمتي يا تمام بخشيدن) مدت بذل عده يا (عقد
مرد ازدواج عقد دانستن صحيح صورت در شده ياد موارد تماماست ماه دو
از پس شرايط در ازدواج نوع تعيين همچنين.است بسيار اهميت حائز
.دارد تاثير قانوني صورت به طرفين احتمالي جدائي
و حق هيچ واقعشما در بدهم؟ طلاق حكم چي مبناي بر بگو خودت شما
توبه كه اينه راه تنها.خلافكردهايد و نداريد هم به نسبت تكليفي
.كنيد
برميگشتيم بايد ميكرديم ازدواج ميگيد كه طور اون بود قرار اگر o
.ايران
هستن كشور از كهخارج ايراني همه اين مثل ميتونستي شما آقاجان ، نه
.دردسر وبدون رسمي كاملا.كنين ازدواج هم با
.شيم جدا دفترخونه ببرم ميخوام.ديگه بديد حكم جوري يه حالا o
و درست ميگي ، كه ازدواجرو اين قانونا نبايد من كه اولا شوخيه مگر
فرض به ثانيا.هستم مسئول خدا و برابرقانون در من و بدونم ، شرعي
.شود رعايت تشريفاتش بايد باشد ، درست كهازدواجتون محال
يه كه منم.كرده ثبت ما شناسنامه توي مارو ازدواج كه ايران سفارت o
.ديگه مشكله برام خوب.آوردم در خودم عقد به تازه رو نفر
استعلام بايد برو حالا!هان؟دادي آب به هم ديگه گل دسته يه رفتي پس
.كرده ثبت رو شما ازدواج چهحساب رو ما سفارت ببينم كنم
اولش ازدواج تكليف تا ميكند ترك را دادگاه اضطراب و نگراني با مرد)
(.شود معلوم
نخستين ازدواج ميكند ، اگر تشريح را آن دادگاه رئيس كه شرايطي با
و زن از يك هيچ براي كه است نشود ، بديهي قلمداد صحيح و معتبر مرد
زوجين زيرا.شد متصور نميتوان تكليفي و حق بهيكديگر نسبت مرد
را آن ميتوانند و هستند تكاليفي و حقوق داراي همديگر به نسبت زماني
مجري كه قاضي و قانونگذار توسط ازدواجشان كه كنند ايفاء يا بخواهند
حاكي مرد اظهارات اينها همه از گذشته.شود شناخته معتبر است قانون
ازدواج شناختن رسميت به تقاضاي و دادگاه به وي مراجعه اصلي دليل است
.ميشود آشكار او اول
هراس اما قانونيندارد ، منع شناسنامهاش در مرد اول زن ثبتنام گرچه
غيرقابل واكنش با (دوم) تازهاش ثبتازدواج هنگام كه است اين از مرد
اول همسر جدائي صورتيكه در.شود مواجه اطرافيان و دوم همسر پيشبيني
او نگرانيهاي از حدودي تا شايد شود ، قيد شناسنامه در او با مرد
و زنان براي باشد عبرتي درس بالا ماجراي بازگوئي است اميد.بكاهد
مشابه شرايط در كشور از خارج و داخل در كه ازدواج آستانه در مردان
يا خود) تجربه اينكه آخر سخن.گيرند قرار است ممكن شد ذكر آنچه
.است گران هزينهاش كه افسوس اما است ، خوبي مدرسه (ديگران