چهارم ، شماره 1178 ژانويه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 23 پنجشنبه 4
|
|
در كشاورزي محوري نقش ايفاي شرايط
توسعه برنامه
(قسمت‌دوم) - كشاورزي بخش در ساختاري تحولات تحليل و نقد
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
و فني معاونت ديگر ، برپايي تشكيلاتي آدم‌نوآوري خادم ناصر دكتر
كه بود اين‌نكته پذيرش دليل به آن ايجاد.است تكنولوژي
به بوده‌ومنحصر كشاورزي كارگيري‌ماشين‌آلات به از عامل‌پيشرفت‌فراتر
.مي‌باشد تحول دليل تكنولوژي ، بلكه.تراكتورنمي‌شود از استفاده
محسوب آن عملي ابزاركاربرد تكنيك و است دانش زائيده تكنولوژي
از پسپراكندهاند و خرد واحدهاي‌كشاورزي اكثريت طرفي از.مي‌شود
در مناسب الگوهاي مسيرطراحي از واحدها پي‌بهينه‌سازي در بايد يكسو
طراحي به تكنولوژي از بااستفاده يكسو از و بود نظام‌بهره‌برداري
.توليدي‌پرداخت واحدهاي اجزاءساختار با سازوار تكنيكهاي
بهتر بزرگتر ، چه هر معناي به نه واژه‌يكپارچه‌سازي راستا اين در
كار به توليدي بهينه‌سازي‌واحدهاي مفهوم تحت واحدها ، بلكه بودن
محور حول در تكنولوژي و معاونت‌فني وظيفه اين بنابر.گرفته‌شد
نظام ساختار اجزاء با سازوار تكنيكهاي و آلات ابزار طراحي
.مي‌زد دور بهره‌برداري
معاونت و زيربنايي امور معاونت وتكنولوژي ، فني معاونت حقيقت در
تنگاتنگ و هماهنگ به‌طور را برنامه‌هايي بايد بهره‌برداري نظام
فشرده.مي‌گذاشتند اجراء به ساختاري و زيربنايي تحولات با درارتباط
عمل به كه كوششي تمام با تكنولوژي و فني معاونت رسالت ماهيت آنكه
ماشين از استفاده.نشد منتقل و تفهيم كارشناسي ساختار به آمد
به همچنان كشاورزي توليد مسائل نهايي حل راه عنوان به (تراكتور)
معاونتهاي ميان هماهنگي نه آنكه نتيجه ماند باقي غالب تفكر صورت
برپايي‌معاونت‌فني فلسفه درچارچوب نو طرحي نه و آمد عمل به مربوط
.نقش‌بست تكنولوژي و
و گرديد منحل اين‌معاونت اداري تحولات جريان‌جديدترين در هم نهايت در
با ارتباط در تجسس فعلا و شد ادغام معاونتها ديگر در آن دفاتر
به بخشيدن سرعت و بخش ساختار تكامل در تكنولوژي نقش ايفاء چگونگي
.درآمد تعليق به‌حالت توسعه ، جريان
توليد جهت به كشاورزي‌بيشتر بخش هدفهاي گذشته بازاردر تنظيم
به توجه با.مي‌شد حاشيه‌برخورد در توزيع بخش با و معطوف‌بود
تشكيلاتي ، معاونتي تحولات در آن ، ضرورت‌تنظيم و بازار فرايند اهميت
بر قرار تحولات جريان درگرديد منظور بازار تنظيم عنوان تحت جديد
اجرايي اهرم و علمي مكانيسمهاي از استفاده با معاونت اين كه شد اين
بازار واكنشهاي و كنشها روستايي ، تعاوني اتحاديه‌هاي و شركتها اعضاء
.درآورد انضباط رابه ستانده‌ها و داده‌ها جريان و
به تغذيه تحت‌عنوان‌اصلاح‌الگوي تحقيقاتي از آمده دست به يافته‌هاي
و انرژي نظر از كشاورزي توليدبخش ميزان كه دارد تاكيد نكته اين
عين در است ، جامعه افراد فيزيولوژيك ازنياز فراتر بسيار پروتئين
در.است جمله‌گندم از استراتژيك محصولات واردات به وابسته حال‌كشور
مواجه شديد ضايعات با غذايي مواد كه‌اقتصاد گرفت قوت فرض اين نتيجه
تا ازتوليد قبل بخشهاي آن دامنه كه دارد وسيعي طيف ضايعات.است
در ضايعات از جلوگيري بنابراين.مي‌شود شامل را نهايي مصرف‌كننده
نظر.شد ظاهر اساسي هدفهاي از يكي عنوان به كشاورزي برنامه‌هاي فهرست
جريان در و نگهداري ايستگاههاي در ضايعات از عمده‌اي سهم اينكه به
علاوه بازار تنظيم بنابراين مي‌شود ، ايجاد مصرف مقصد تا محصولات حركت
از حمايت و حقوق حفظ به توجه با و تقاضا و عرضه در تعادل برقراري بر
مهمي‌را نقش نيز ضايعات از جلوگيري در مصرف‌كنندگان ، و توليدكنندگان
.باشد عهده‌دار بايد
طريق كه‌از مي‌شود شامل را شبكه‌اي بازار تنظيم تشكيلاتي ساختار
تنظيم.تاثيرگذارد توليد مناطق و تركيب روي بر بايد سياستگذاري
سياست كشاورزي ، محصولات بيمه و قيمت‌گذاري سياستهاي با بازار
منظومه مجموع در و محدود منابع توزيع خارجي ، تجارت يارانه‌ها ،
ارتباط سيلوسازي ، و سردخانه انبار ، برنامه‌هاي نيز و سياستگذاري
محصولات فروش و خريد تنها بازار ، تنظيم از منظور پسدارد تنگاتنگ
برنامه‌اي آن تحقق است ، استراتژي يك بازار تنظيم.نيست كشاورزي
پيوسته به‌هم پژوهشهاي از حاصل يافته‌هاي از استفاده و درازمدت
.مي‌طلبد
روستايي تعاونيهاي نظام از نه بازار تنظيم معاونت برپايي مدت طول در
نه و شد استفاده بازار درآوردن انضباط به براي آن به متعلق جامعه و
در شد برداشته گامي آن تنظيم‌كننده مكانيسمهاي تكامل و طراحي جهت در
تعاون مركزي سازمان گذشته روندكاري همان در آن فعاليت حوزه نتيجه
جريان در بازار تنظيم معاونت يكبار آنكه ، خلاصه.ماند محدود روستايي
اداره چارچوب در روستايي تعاوني سازمان.آمد بوجود تشكيلاتي تحولات
در شد تفكيك معاونت از مجددا سازمان اين سپسگرفت قرار آن مديريت
محصولات تنظيم‌بازار معاونت تشكيلاتي تغييرات جديدترين در نهايت
تصوير تحولات ، و تغيير تمامي‌دوران جريان در.شد منحل نيز كشاورزي
كشاورزي محصولات فروش و خريد به محدود عمليات‌اصلي ، انجام روند
در اقدامي يا نو ، طرحهاي و انديشه‌ها از آثاري و ماند استوارباقي
تحقق شرايطي تحت روند اين.نشد مشاهده بازار تنظيم برنامه‌ريزي جهت
از جلوگيري و بازار مكانيسم توزيع ، جريان برنامه‌هاي تنظيم كه يافت
تشكيل را حال زمان كشاورزي بخش مسايل مهمترين محصولات ، ضايعات
.مي‌دهند
اساس پايه ، آن يافته‌هاي و پژوهش كه جهاني راي پژوهش‌اين و تحقيق
ازاعتبار نيز ملي سطح در مي‌سازد ، را توسعه زمينه لازم شرط و
.دارد طولاني كشاورزي‌سابقه‌اي بخش در تحقيقات.است برخوردار
در شكي پس.برمي‌گردد قبل قرن درمحدوده‌نيم زماني به آن پايه‌گذاري
تاحدي.نيست ميان در كشاورزي بخش در درجه‌اهميت‌تحقيقات زمينه
سوال اين عين‌حال در.شناخت توسعه اصلي شريان مي‌توان را كه‌پژوهش
توجه با و پژوهش زمينه در چنين‌سابقه‌طولاني وجود با چرا كه است مطرح
و آموزش تحقيقات ، سازمان عنوان تحت حضورتشكيلات‌وسيعي به
اجرايي دربرمي‌گيرد ، دستگاه را مربوط مختلف رشته‌هاي كه ترويج‌كشاورزي
فقير ، كشاورزي تحولات و اصلاحات يافته‌هاي‌جهت‌دهنده‌سياست ، نظر از بخش
است؟
اين.باشد عمليات‌اجرايي پيشگام بايد هميشه تحقيقاتي برنامه‌هاي
در.مي‌سازد فراهم را زمينه‌تصميم‌گيريها كه است تحقيقاتي يافته‌هاي
اجرايي عمليات و تحقيقات متقابل واكنشهاي و مكانيسم‌كنشها حال عين
تشكيلاتي واحدهاي انگار و دارد قرار ركود وضعيت در موجود شرايط در
.بيگانه‌اند يكديگر با باشند ، بخش مسايل جوابگوي مجموع است‌در قرار كه
برپا تحولات به بخشيدن تحقق براي جديدي واحدهاي است ممكن آنكه نتيجه
در اولويت تغيير با ارتباط در برنامه‌هايي يا و گردند محو سپس و شوند
در علمي پشتوانه‌اي با نوشته‌اي حتي ولي.شود مطرح منطقه‌اي كشت توسعه
تشكيلات اين از آن اصلاحات ضرورت و كاستي با ارتباط در و قبول يا رد
مناسبي زمينه تا نشود گذاشته كارشناسي تحليل و بحث به تحقيقاتي وسيع
.آورد فراهم تصميم‌گيري جريان در تسهيلات براي را
مسايل در سوالات‌جديد مستمر به‌طور كه است پژوهشگران وظيفه اين
و بپردازند تجسس به به‌آن پاسخ پي در سازند ، مطرح را كشاورزي
و اظهارنظر براي كارشناسان دسترس در روشهاي‌گوناگون با را يافته‌ها
استفاده امكان مكانيسمي ، چنين جريان در.دهند قرار تحليل و نقد
طبيعتا كه اين به نظر.مي‌شود فراهم تحقيقات نتايج از كاربردي
بازار تنظيم معاونت و تكنولوژي و فني معاونت جمله ، از جديد واحدهاي
نياز مورد تحقيقاتي كارشناس ظرفيت فاقد برپايي شروع در محصولات
در را آنها بايد كه است تحقيقاتي تشكيلات وظايف حيطه در اين بودند ،
نبود دلايل از يكيميدادند ياري ترويجي و آموزشي پژوهشي ، جريان
برنامه‌هاي عملكرد كاستي جوار در اجرا ، جريان در نوآوري تحولات موفقيت
در.است يكديگر از تحقيقاتي و اجرايي بخشهاي بودن منزوي پژوهشي ،
ضرورت بر تاييد و تاكيد وجود با كه رسيد راي اين به مي‌توان مجموع
در تحقيقات از يافته نتيجه عملي عملكرد پژوهشي ، برنامه‌هاي انجام
.نيست جوابگو توسعه محوريت نقش ايفاء براي بخش نيازهاي راستاي
تحقيقاتي عملكردبخش نارسايي كه داشت تاكيد بايد نيز نكته اين بر
پژوهشگر انساني سرمايه و كمبوداعتبارات به مربوط آنكه از بيش
قابل.است موجود منابع از بهره‌برداري نبودن دربهينه باشد ،
از بخصوص موجود ، محدود منابع از كمبودها وجود با كه است ارزشيابي
بهره‌برداري بخش نيازهاي جهت در حد چه تا كشور پژوهشگر نيروي ظرفيت
با ارتباط در تحقيقات از حاصل يافته‌هاي و است آمده عمل به مطلوب
.است برخوردار بهره‌وري سطح چه از پژوهشي سرمايه‌گذاري
هر از پي‌استفاده در كمبودها شرايط در بايد پژوهشي تشكيلاتي ساختار
زمينه صورت اين درباشد انساني‌پژوهشگر سرمايه جذب براي فرصتي
و ژرفنگر علمي ، نقادانه فضاي در كارشناسي بنيه‌ظرفيت از استفاده
محور به‌عنوان كشاورزي از بهره‌وري شرايط و مي‌آيد فراهم دانشمندپرور
.مي‌شود تقويت توسعه
دفع‌كننده ديوان‌سالاري ، سياستي پود و تار در تنيدن خودمحور ، به‌طور
علمي ، انساني ظرفيت از استفاده تلاش‌بدون هرگونه.است انساني سرمايه
.است كوبيدن هاون در آب سختكوش ، و متعهد
طرحهاي كميت.سنجيده‌مي‌شود عملكردها معادله تراز در پژوهشها نتايج
معادله سوي آن در.مي‌دهد رانشان هزينه‌ها حجم تنها تحقيقاتي
.بود خواهد پژوهشي بازده و كيفيت معياراندازه‌گيري حاصل ، يافته‌هاي
دستگاه يا هرپژوهشگر علمي يافته‌هاي براي عملكردها سنجش در راي
افكار در محصول ، سوي‌دريافت‌كنندگان از زمان طول در نيز تحقيقاتي
تاريخي قضاوت در آن ، تحريف در كوششنقشميبندد جامعه عمومي
ابعاد در اجتماعي قضاوت معرض در انسان عملكرد.ماند خواهد بي‌اعتبار
مقام ، و پست به نه مي‌شناسد ، ترحم نه نيز تاريخي آراء.است تاريخي
و كنشها سرشت در قضاوت‌ها اعتبار.دارد اعتنا قدرت و زور پول ،
عمومي تجربه و آگاهي دانش ، از منبعث كارهاي و ساز از حاصل واكنشهاي
.است نهفته تاريخ بستر در
در كشاورزي بخش كه نمود نتيجه‌گيري مي‌توان مجموع نتيجه‌گيري‌در
هماهنگي وجود علاوه‌بر كه بود خواهد محوري نقش ايفاء به قادر صورتي
تحولات برنامه‌هاي تحت ازدرون بخشها ديگر و كلان برنامه‌هاي با
اصلاحات ساختاري تحولات ثقل مركز درشود دگرگون ساختاري و زيربنايي
ساختار درقالب زيربنايي هماهنگي‌برنامه‌هاي بهره‌برداري ، نظام در
قرار توليدي ، ساختارواحدهاي با سازوار طراحي‌تكنولوژي و نظام
.است بازارهمطراز تنظيم و مشكلات‌توزيع با توليد مسايل.دارد
از بازار وتنظيم مكانيسم اصلاحات مربوطبه برنامه‌ريزي
هدف‌جلوگيري.مي‌شود محسوب شرايطموجود در ساختاري مهمترين‌برنامه‌هاي
با بايد تحولات.دارد توليداولويت افزايش برهدف حتي ضايعات از
موجود روستايي مستقيم‌جامعه مشاركت با دولت اصلاح‌شده سياستهاي طراحي
تحرك و دگرگوني ، اصلاحاتيابد تحقق تعاوني‌روستايي شركتهاي درساختار
زمينه فراهم‌آمدن لازم شرط وترويجي آموزشي پژوهشي ، دربرنامه‌هاي
از پس ساختاري به‌تحولات بخشيدن تحقق همچنين.بود خواهد تحولات
منظومه‌سياستگذاري الگوي طراحي كشاورزي ، تحت سياستهاي اصلاحات‌در
.امكان‌پذيرمي‌شود بخش ، جهت‌دهنده و هماهنگ
تشكيلاتي ساختار در تحول ايجاد اصلاحات ، انجام لازم شرط حال عين در
سخت نوآوريها برابر در سنت‌گرا انساني نيروي اينكه به نظر.است
كه بود خواهد همراه موفقيت با زماني اصلاحات برنامه‌هاي دارد ، مقاومت
رده‌هاي پذيرش مورد و شده توجيه مسئولان مختلف سطوح براي آن فلسفه
.گيرد قرار مربوط بخشهاي سازماني هرم كارشناسي
پايان
