چهارم ، شماره 1178 ژانويه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 23 پنجشنبه 4
|
|
خبرها دنياي در گشتي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
نمي‌شود بازنشسته ساله صد روزنامه‌نگار
برزيلي ، الكساندر ساله فعال 100 هنوز روزنامه‌نگار ديروز:ريو
منظور اين براي شدو خود عمر سال يكصدمين وارد خوزه‌بارلوساليما
دوران از كه ويبود شده برگزار معروف روزنامه‌نگاران حضور با مراسمي
طرف اين به پيش سال از 75 است شده روزنامه‌نگاري حرفه وارد دبيرستان
هم هنوز و است زده قلم دوبرزيل روزنامه‌ژورنال در لاينقطع به‌طور
خوانندگان او مقاله كه مي‌نويسد روزنامه اين براي مقاله يك هفته‌اي
كشور روزنامه‌نگاران اتحاديه رئيس زماني كه ليما.دارد بسيار وفادار
.گرفته‌اند سرچشمه او خاطرات از عمدتا كه است كتاب مولف 30 بود خود
ندارد ، شدن بازنشسته به تصميم كه گفت خود تولد سالروز مراسم در وي
بعد روز ننشيند خود ميز پشت و روزنامه خبر اتاق در روز يك اگر زيرا
.مرد خواهد
يلتسين قدرت تقسيم
بالاخره - چهارشنبه شماره -نيويورك‌تايمز گزارش به - مسكو.
براي و برآمده‌اند خود ميان قدرت‌يلتسين تقسيم صدد در كرملين‌نشينان
قانون كه مي‌خواهند آنها.دارند اساسي قانون اصلاح به نياز منظور اين
تا روسيه حكومت يلتسين ، مردن صورت در كه شود اصلاح صورتي به اساسي
شود واگذار روسيه نخست‌وزير چرنوميردين به او رياست‌جمهوري دوره پايان
از باشدكه‌بسياري قادر وي علاوه ، به.ماه فقط 3 فعلي قانون مطابق نه
.دهد انجام فرمان صدور طريق از تنها تصويبپارلمان بدون را كارها
و پارلمان تصويب به قبلا اصلاحات اين بايد اساسي ، قانون اصلاح براي
.شود گذارده رفراندم به سپس و برسد اساسي قانون دادگاه تاييد
بيماري وضع سخت‌بودن نشانه تلاش اين اما.نيست آسان كاري بنابراين
.است يلتسين
سه‌شنبه:واشنگتن.شد جريمه و توبيخ آمريكا نمايندگان مجلس رئيس
مقابل 28 در موافق راي با 395 آمريكا نمايندگان مجلس- پريروز -
ضمن.كرد تصويب را مجلس اين رئيس گينگريچ توبيخ پيشنهاد مخالف راي
است شده محكوم نيز نقدي دلارجريمه هزار پرداخت 300 به وي توبيخ ، اين
تخلفات به وي.كرد خواهد تامين را آن چگونه نيست معلوم هنوز كه
رئيس تنها گينگريچ.بود شده متهم مجلس به دروغ‌گفتن جمله از متعدد
توبيخ اين علي‌رغم كه است گفته وي.مي‌شود توبيخ كه است آمريكا مجلس
!داد خواهد ادامه خود كار به
سال از 51 پس عذرخواهي
آلماني‌نشين منطقه تصرف خاطر به آلمان سال ، از 51 پس بالاخره:پراگ
ميليون اخراج 3 خاطر به هم چك جمهوري و سال 1939 در چك‌اسلواكي
آلمان خاك به آنها تبعيد و سودتنلند در خود سرزمين و خانه از آلماني
به‌گردن را گناه و كردند ، يكديگرعذرخواهي از مراسمي طي پريروز
به كه گذاردند(سال 1919) ورساي صلح قرارداد مغرض افشاكنندگان
به را آلماني‌نشين‌سودتنلند سرزمين آلمان ، وتحقير تنبيه منظور
سال در و گرفت پس آنرا هيتلر.بودند كرده ضميمه جمهوري‌چك‌اسلواكي
را سودتنلند آلمانيهاي (شوروي) سرخ ارتش حمايت سايه در چكها 1945 ،
ديگر رهبر يك تا مي‌كردند زندگي آنجا در بود سال صدها كه كردند اخراج
در (امروز چك جمهوري) چك‌اسلواكي به لشكركشي براي بهانه روزي آلمان
.باشد نداشته دست
مي‌گيرد پا تازه كشور يك
روسيه‌ديروز المنافع مشترك كشورهاي امور وزير تولي‌اف امان:مسكو
ظرف 23 وبلاروس روسيه آمريكا ، وكارشكني‌هاي مخالفت علي‌رغم كه گفت
مخالفت كه گفت ويآمد خواهند در كشور يك به‌صورت آينده سال
ساير با كشور اين روابط و روسيه اوضاع گرفتن سروسامان با آمريكا
را خود خارجي سياست اصول آمريكا كه مي‌كند ثابت مشترك‌المنافع كشورهاي
آسيبديده روسيه از و نمي‌دهد تغيير است شده تنظيم پيش سال دهها كه
در كه دارد قرار پايه اين بر آمريكا خارجي سياست و نمي‌دارد بر دست
جهان يكه‌تاز تا نكند علم قد مطامعش برابر در قدرتي هيچ جهان سراسر
.بماند باقي
نمي‌شود فراموش رنج خاطرات
تايمز نيويورك به ژاپن Omiyaشهراميا از كريستوف نيكلاس - توكيو.
دوران خاطرات هنوز ژاپني سالخوردگان از بسياري كه است داده گزارش
اين خشونت‌هاي از پرده مي‌شوند حاضر ندرت به و نكرده‌اند فراموش را جنگ
- چهارشنبه - ديروز شماره در كه خود گزارش در كريستوفبردارند جنگ
سالخورده كشاورز شيزابوروهوري:است نوشته شده چاپ تايمز نيويورك
در ژاپن امپراتوري ارتش سرباز عنوان به سالگي در 19 كه مي‌گويد ژاپني
دوران آن از خاطره دوكرد شركت چين غربي شمال و غرب نواحي تصرف
نوزاد يك كشتن يكي نمي‌گذارد آرام و مي‌دهد رنج مرا (سال 1937)
ني ساقه‌هاي از بزرگي دسته ميان را او مادرش كه بود ماهه شش تقريبا
چريكهاي و اسلحه جستجوي در كه هنگامي ندانسته ، من و بود خوابانده
شكم در كه بردم فرو ني‌ها در را سرنيزه‌ام شدم خانه اين وارد چيني
آن به كودكي به چشمم كه هرگاه پس آن از و كشت را او و رفت فرو كودك
گوشت خوردن ديگري.مي‌گيرد فرا را وجودم بزرگ غمي مي‌افتد سال و سن
ما و بودند برده خود با را چيز همه عقبنشيني هنگام چيني‌ها.بود آدم
دست به گوشت مقداري چيني مغازه يك در روز يك.بوديم مانده گرسنه
گوشتي كه گفت ما فرمانده بعد ساعت چند.خورديم و پختيم را آن آورديم
ساله پسر 16 يك ژاپني نظامي چند و بود آدم گوشت بوديم خورده كه را
توزيع را آن هم او و بودند فروخته قصاب به را گوشتش و كشته را چيني
به لب هنوز من مي‌گذرد ، سال شصت كه لحظه اين تا تاريخ آن از بود كرده
اين كه گفت ابورو شيزميشوم بيمار گوشت ديدن از و نزده‌ام گوشت
بيم آن از زيرا است نكرده تعريف هم بچه‌هايش و زن براي را خاطرات
.شوند متنفر او از كه دارد
!خاص مخالفت
احتمالي‌اين عضويت مخالفان به لهستان‌هم ارتش ستاد رئيس:ورشو.
او.ديگري‌دارد دليل او مخالفت پيوست‌ولي ناتو پيمان در كشور
در عضويت شرايط از يكي.گيرد قرار نظامي غير زيردست‌يك كه نمي‌خواهد
دفاع وزير كه است اين (شمالي اطلس اقيانوس حوزه دفاعي پيمان) ناتو
ستاد رئيس.بماند باقي غيرنظامي و باشد نظامي غير بايد متقاضي كشور
.نيست كشور اين ژنرالهاي قبول مورد عمل اين كه مي‌گويد لهستان ارتش
اقيانوس شمالي حوزه كشورهاي شامل فقط بايد عنوانش مطابق كه ناتو
تازه و دارد خود عضويت در هم را دوردست‌تري كشورهاي باشد اطلس
اطلس اقيانوس به راهي كه هم را مجارستان و چك جمهوري‌هاي مي‌خواهد
پيمان و شوروي با مقابله منظور به كه كند اتحاديه اين وارد ندارند
به هم عامل دو اين رفتن ميان از وجود با ولي.است شده ايجاد ورشو
هم ورشو پيمان سابق حوزه در مي‌خواهد و مي‌دهد ادامه فعاليت و بقاء
!كند رخنه
