چهارم ، شماره 1179 ژانويه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 25 شنبه 6
|
|
مغز در گرافيك كار و ساز
پژوهش سمينار دومين مناسبت به رحيم ، نجل عبدالرحمن دكتر سخنان
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
ايران گرافيك
ادراكبينايي از بينايي احساس كه است شده معلوم امروزه
تصوير براي معاني ويافتن بينايي ادراك كه زيرا.است جداييناپذير
را عصبي سيستم به ورود و دخول بينايي ، اجازه تحريكات به كه است
.ميدهد
در و وادراك حس قوه در تنها نه سرندگري يا انتخابگري خاصيت
قدرت و تخيل قوه حافظهتصويري ، در بلكه است ، ما مغز تصويرسازي
تامين يعني اساسي اصل همان از و وجوددارد نيز ما هنري خلاقيت
آن فرهنگي و اجتماعي طبيعي ، ابعاد تمامي در زيستانساني امكانات
.ميكند پيروي
در هنري بازيباييشناسي ما تصويري تخيل و ادراك قدرت چطور حال
ميگيرد؟ قرار ارتباط
پرجنبش و جستجويفعال يك بينايي حس پردازش شد گفته كه همانطوري
آنها شناخت كه است بينايي تحريكاتحس از مشخصههايي آن شكار براي
اين و است لازم انسانيمان نوع بقاي تداوم جهتتامين در ما براي
بنابراينجستجوي.ميكند پيدا معنا راستا اين در تنها تصاوير
معنا تا ميكند پيدا مفيدادامه مشخصههاي كشف براي چشمانمان بيامان
رضايت و لذت ما براي كه است معنا اين كشف و كنيم پيدا را
در جديد شده كشف مشخصههاي اين وقتي.ميآورد بدنبال را زيباييشناسانه
پيچيده درهم مدارهاي در موجود ، پيش از الگوهاي بازنمودهاي با انطباق
معنا جستجوي در ما بيانتهاي كشش ميگيرد ، قرار ما مغزي نورونهاي
.ميكند زنده ما در را شناختي زيبايي رضايت خود اين كه ميشود ، تامين
و كند كارش كه است پرتحرك و فعال روندي بينايي ، ادراك روند بنابراين
ما انساني حيات ارزشهاي براساس گزينش و انتخاب و يافتن براي كاو
مغز بخشخاكستري نوروني مدارهاي در كه بازنماييهايي ترتيب بدين.باشد
روند در را ما خاطر رضايت عواطف ، و هيجانات طريق از ميشود ، ايجاد ما
.برميانگيزد معنا كشف
سطح در وتخيل ادراك و معاني كشف روندهاي اكثر كه بگوئيم اگر
تصورات برعكس كه بهوضوحميبينيم ميافتد ، اتفاق ما مغز ناخودآگاه
هرج و گستاخ بيقانون ، گسيخته ، لجام و دنياييبينظم ناخودآگاه ، قبلي ،
ناخودآگاهانهمغز كار درباره جديدمان دانستههاي با مرجطلبنيست ، و
و ادراكي بازنمودهايناخودآگاهانه طرحهاي بر دقيق نظمي كه ميبينيم
تصويرسازي زمينه در غربالگري و روندانتخاب در ما عاطفي و هيجاني
با درتماس گرافيست خلاق هنرمند مهم ، اشاره اين بر باتاكيد.دارد وجود
لجام مرج و پرهرج بازارهمكاره يك وارد ناخودآگاه درون دنياي اين
بر حاكم نظمي كشف پي در دروني سفر اين هنرمنددر بلكه نميشود ، گسيخته
آثار دربيننده هم و خود در هم كه تا است خود عواطف و وتخيل ادراك
.برانگيزد پنهان و عميق اينمعاني باكشف را شناختي زيبايي لذت خود
تصويريمغز تخيل و ادراك طبيعت از تابعيت در هنرمندگرافيست بنابراين
از را خود بايد هنرمندگرافيست.باشد داشته را زير خصيصههاي بايد خود
ميداند حاليكه در.كند آزاد تصويري گرفتهدنياي شكل ظواهر بند و قيد
عين در است ، ولي محبوس خود زيستشناختي محدوديتهاي در بعنوانانسان كه
اختيارش در او انساني طبيعت تصويريكه امكانات در را خود ميبايست حال
گرافيست هنرمند كه نكنيم فراموش.كند آزاداحساس است ، گذاشته
مينماياند را پرمعنايتصوير و عميق و پنهان دنياي خود آثار بهبيننده
كه دنيايي در.ميكند هدايت وفشردهتر ارجح انتخاب طرف به را او و
آثار بيننده به نقاش هنرمند ميشوند ، روزافزونتر هر ديدنيها
خود مغز انتخابگريمعنابخش و غربالگري خاصيت از چگونه كه خودميآموزد
را شناختي زيبايي واكنش گرافيست كههنرمند است چنين اين.كند استفاده
.برميانگيزد آثارش بيننده مغز در خود عرضهآثار با
چگونگي درباره دانستهها اين به توجه با اينجا در گرافيست مسئوليت
و عواطف و تخيل و ادراك ناخودآگاهانه طبيعت به كه است اين مغز كار
درآن ملحوظ انساني ارزشهاي بر و بماند وفادار خود مغز تصويري حافظه
به تن كار وبازار برون از تحميلي فشارهاي دار و درگير.كند تكيه
دور گرافيست هنرمند مرگ زيرا خود ، ندهد از شدن دور و شدن سطحي ابتذال
هنريدر خلاقيت طبيعت با كه است ذاتي استعدادهاي اصالتاين از شدن
.است تنگاتنگ ارتباط
در و بيرون در خوردهاي قسم دشمنان كه كند فراموش نبايد گرافيست
.نشستهاند او خلاقه هنر كشتن كمين در كار بازار
و ادراك ناخودآگاه روند از را آزاد انتخاب قدرت ميخواهند دشمنان اين
را كنجكاوي و جستجوگري قدرت ميخواهند.بگيرند او مغز عواطف و تخيل
بياختيار كپيگر ماشين يك او مغز و او از ميخواهندبگيرند او از
دستگاه عرصه دراين گرافيك هنرمند هدايتگر و راهنما.بسازند وتابع
هستيطلب ، و زندگيساز طبيعت توسطنيروي كه است معيارسازي و ارزشگذار
.است زندگي به احترام و انسان به عشق پيامش و مااست مغز در فشرده