چهارم ، شماره 1180 ژانويه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 26 يكشنبه 7
|
|
عرب واقعيتهايجهان و نخبگان دموكراسي ،
به را آن و هستند دموكراسي خواستار اكنون كه كساني متاسفانه o
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
.هستند اندكي قشر ميكنند مطرح مبرم مساله عنوان
پاسخ ، ;بهدموكراسيبپرسي نسبت را عمومياعراب افكار هدف اگر امروزه
بيان ، آزادي انديشه ، كهآزادي بود خواهد سياسي خواستههاي از فهرستي
خواهد...و انتخاب آزادي تشكيلاحزاب ، آزادي سياسي ، آزاديگرايشهاي
كه است همانچيزي ميشود ، درخواست امروزه چهكه آن سخن ، كوتاه بهبود
.بود معروف بورژوايي بهدموكراسي عربي عرصه همين در پيش سال بيست
و رسوايي و نقد موضوع ميلادي ، شصت دهه طي كه است هماندموكراسي اين
.بود دشنام و هجو حتي
يا است كرده تغيير آيادموكراسي ديدگاهچيست؟ دگرگوني اين معني
چيزها به نسبت عربي انديشه ديدگاه كه اين يا عرب ، شهروندان مشكلات
است؟ شده دگرگون
تزوير از تبلوري را نهادها اين مردم از بسياري هنگام ، آن در كه گيرم
بگويند كه نميدهند راه خود به ترديدي امروزه اما ميديدند بهرهكشي و
.بودند بهتر دارد عربوجود كشورهاي در امروز چه آن باراز دهها آنها
اين در موجود دموكراسي بارهتجربه در را اينان نظر اگر همه ، اين با
را پا گاهي و ميكشند پيش را فراواني ملاحظات بپرسي ، عرب كشور آن يا
بازي وارد كشور اين سرسخت كهمخالفان اين از و مينهند فراتر
اين خود از اگر اماميكنند تاسف اظهار شدهاند ، دموكراسي فريبنده
است كافي زيرا نيست پرسش به نيازي واقع در كه -بپرسي اپوزيسيون
و پارلمان در را ونمايندگانش رهبران سخنان مطبوعاتو نوشتههاي
فشار اينكه آن ، و رسيد خواهي يكنتيجه به -بخواني آن خارج
اراده گرفتن بهبازي و رايها و ليستها وجعل برانتخابكنندگان
پديده به عرب درجهان تطبيقدموكراسي عرصه شهروندان ، در
شكل همين با حتي همه ، دموكراسي اين با...است شده بدل تغييرناپذيري
.ماند خواهد خواستههمگان نيز خود
دست آن بهدرك و كرد تحليل را اينپديده ميتوان چگونه راستي
يافت؟
تحليل به كه آن مگر كرد درك را اينپديده نميتوان من ، اعتقاد به
نخست:است جنبه سه ما نظر به كه بپردازيم آن دهنده تشكيل جنبههاي
در عملكردش از و بوده آن خواستار ميكنند ، صحبت دموكراسي از كه كساني
خواهان امروزه ميگوييمهمگان وقتي.ميكنند انتقاد عرب جهان
تصويري دوم جنبه.است افراد اين حال اينهمگانشامل دموكراسياند
خودترسيم براي رهرهايي عنوانتنها به دموكراسي از كهآنان است
دردهايش و ازرنجها عرب جهان كنوني رهاييواقعيت يعني كردهاند
.عرب جهان كنوني واقعيت ;است واقعيت سومخود جنبه
كسي چه عرب ، عملا جهان در امروزه:وبپرسيم آغازكنيم نخست جنبه از
كه هركس:بود خواهد گونه پاسخاين بيگمان خواهاندموكراسياست؟
خواهاندموكراسي نميكند حكومت كسكه هر باشد ، حاكميت از خارج
خود بطن در را زير موكد مساله ضمني ، يا صريح شكلي به پاسخ اين.است
و فرصتطلبان و حاكمان چشميها ، نور از اندكي شمار كه آنجا از:دارد
خواهان ملتـ افراد همه - همگان ميبرند ، بهره حاكميت از كه هستند...
.هستند دموكراسي
خواهان اقليتـ آن استثناي به كههمگانـ است درست آيا اما
قضيه كه يااين است نشده واژههمگاناغراق دركاربرد آيا دموكراسياند؟
ميباشد؟ همراه است ايدئولوژيك تعميم همان كه مشهور تعميم از نوعي با
هستند دموكراسي خواستار كه كساني است ، زيرا همينطور عملا و حقيقت در
اندكي قشر متاسفانه ميكنند ، مطرح مبرم مسالهاي عنوان به را آن و
لايهاي افراد آنان هستند عرب شهروندان از اندك آناناقليتي.هستند
منظورم ;بناميم عرب جهان مدرن رانخبگان آنها است بهتر كه هستند
غرب ، به سياسيشان پناهندگي و اقتصادي و فرهنگي تماس كه است كساني
آري.است آنان مدني و سياسي آگاهي تشكيلدهنده عناصر از اساسي عنصر
نامبه اين شايسته نخبگان همه همچون كه است مدرن ايننخبگان حق از
را خود هويت وگرنه بگويند سويهمگانسخن از و بپردازند آينده
كه كنيم فراموش نبايد اما است درست اين ميدهند ، دست از نخبه بهعنوان
به كهپرداختن بعدي ;نميشوند مشخص ايدئولوژيك بعد با فقط نخبگان
ميان بايد بلكه.است آن نمودار ايدئولوژيك ، روياهاي عرصه در آينده
كردهاند قلمداد آن برگزيده عنوان به را خود كه جامعهاي و نخبگان اين
در مدرن كهنخبگان خطرناكي شكاف.باشد (ارگانيك) انداموار پيوندي
آناند ، گرفتار آنهاـ همه الزاما نه و عربيـ كشورهاي از بسياري
.است مردم تودههاي و آنان ميان انداموار پيوند گونه اين نبود همانا
در نه و وجوددارد فرهنگي و اجتماعي و سياسي عرصههاي در نه پيوند اين
دموكراسياند خواستار همگان:ميگوييم وقتي لذا.وديني معنوي عرصههاي
نيستند ، عملاهمگان زيرا است گمراهكننده واژههمگان ، اينجا در
.ميباشند بالامكان و بالقوه فقطهمگان بلكه
اكثريتقريب كه است اين كنم ميخواهمتاكيد اينجا در كه را چه آن
دايره روستاـهنوزوارد در چه و شهر در چه ـ تودههايعرب اتفاق به
نوع هيچ كه است آن معنايش اين.نشدهاند خواستاردموكراسي همگان
نخبگان به طوري را همگان كه ندارد وجود نوـ چه و كهن چه كاناليـ
.بسازد آنان ، همگانبالفعل از كه دهد پيوند
را آن مدرن كهنخبگان دارد وجود نيز ديگري طرف ;مساله يك اين
انداموار طور به نخبگان ، سنتياين يعنينخبگان ميگيرند ، ناديده
اينان.دارند وجود روستاـ و شهر در مردميـ عرصههاي در (ارگانيك)
به را آن همانند يا و نامبنيادگراها گاهي كه هستند كساني همان
تشكيل را نخبهاي فقطبالقوهـ نه و بالفعلـ ايناناطلاقميكنند آنان
با كار اين گرچه ;ميپردازند بهآينده ايدئولوژيك عرصه در ميدهند ، زيرا
واقعيت عرصه در آنان همچنين.ميگيرد گذشتهانجام به بازگشت به دعوت
ميتوانند كه اين يا دارند انداموار پيوندي مردم تودههاي با اجتماعي
واقعيت صورت پيوند اين به مدت كوتاهترين در و كوشش كمترين با
خودـ پيروان نام به و خود نام به نيز اينان كه است درست آيا.ببخشند
بامعناي آنان آري.خواستار ، دموكراسياند هستندـ هم بسيار كه
ميكنند تاكيد بلكه و ميدهند ترجيح اما نيستند مخالف دموكراسي عمومي
اينجا در كه پرسشي اما.كنند استفاده واژهشورا از آن جاي به كه
اين ميتوان اصولا و شوراست همان دموكراسي آيا كه است آن ميشود مطرح
وگرنه بپردازيم تفصيل به موضوع اين به بايد دانست؟ هم مشابه را دو
اين تشريح.بود خواهد بيمعنا عرب جامعه در دموكراسي از گفتن سخن
نخبگان كه است ذهني تصويرهاي يا تصوير كردن مشخص معناي به مساله
طرفهاي از دوم طرف.دارند ازشورا سنتي نخبگان و دموكراسي از مدرن
آينده در و كرديم صحبت آن درباره پيشتر كه است پديدهاي مشخصكننده
يعني پديده اين كه سومي جنبه اما.پرداخت خواهيم آن تحليل به هم باز
ميكند مشخص را عرب جهان براي يا عرب جهان در دموكراسي درخواست پديده
مطرح زمينه اين در بايد كه مسالهاي.است عربي كشورهاي واقعيت خود
يا دموكراسي براي عربي كشورهاي كنوني واقعيت آمادگي ميزان شود ،
قضيه كلي شكل اين.نيست آنها دشواريهاي حل براي دموكراسي قدرت ميزان
تاريخياست شود ، كاركرد مطرح مشخص طور به بايد كه مسالهاي اما است ،
تكامل از مرحله اين در و عرب جهان در ميرود انتظار دموكراسي از كه
محتواي به دستيابي براي كه است آن معناي به اين.دهد انجام آن ،
در آن تطبيق نوع و معنا دنبال به نبايد عرب جهان در مطلوب دموكراسي
آن شوراـ معناي پي در يا ياامريكا معاصر اروپاي يا روم يا يونان
محتواي بلكه باشيم يابدـ تطبيق بايد يا يافته تطبيق اسلام در كه گونه
كنوني جامعه در ميبايستي كه تاريخياي عملكرد خلال از بايد آن
.شود مشخص دهد ، عربانجام
جابري محمدعابد دكتر:نوشته
بنيطرف عزيزي يوسف:ترجمه