چهارم ، شماره 1182 ژانويه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 28 سهشنبه 9
|
|
اجتماعي فلسفه (6) صيام بركات و ارزشها
روزه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
و جسماني منافع از برخي و معنوي ارزشهاي پيشين ، يادداشتهاي در
اين همه كنار در اما گرديديم ، متذكر اختصار به را روزه بهداشتي
پيرامون در بحث هنگام كه هست نيز ديگري مهم مسائل بركات ، و ارزشها
ابعاد به توجه مسائل ، اين ازجملهكرد غفلت آن از نبايد فريضه اين
.است انساني روابط در روزه اصلاحي و اجتماعي
جعفر امام تشيع ، فرهنگ بزرگ آموزگار از روايتي وسايلالشيعه ، در
اجتماعي و اصلاحي تاثير بر صراحت به آن در كه گرديد نقل(ع)صادق
روزه چرا:پرسيدهاند ششم امام از روايت اين در.است شده تاكيد روزه
علي فيحنوا مضضالجوع الغني ليجد:فرمودهاند پاسخ در ايشان شد؟ واجب
بر و كنند احساس را گرسنگي تلخي بتوانند ثروتمنداننيز تا.الفقير
(ص 3 / ج 7 / وسايل)نمايند ترحم تنگدستان
روزه درباره فقط نه فرموده ، تاكيد آن بر (ع)صادق امام كه مسئله اين
انسان زندگي تربيتي قانونمنديهاي از عام اصلي بلكه صادقاست ،
دركي اجتماعي ، مشكلات با برخورد در انسانها كه زيراهنگامي.ميباشد
كه كسيمييابند وقوف آن اهميت بر سختي به باشند ، نداشته حسي و عيني
دربند رنجهاي هيچگاه باشد نكشيده خويش تن بر سهمگين دردي بار
تحقير كه كسي و نميفهمد ميسوزند ستم شلاق به كه را كشيدگاني
اين اعماق باشد ، نديده خود سر فراز بر صاعقهاي همچون را استثمارگران
كه كسي اعتبار همين به.كرد نخواهد احساس را متعفن و انساني ستم
گرسنگان حال از باشد نكرده تجربه متوالي و متداوم صورت به را گرسنگي
عميق فرمايشي (ع)موسيبنجعفر امام زمينه اين در.داشت نخواهد خبري
:است عبرتانگيز و تكاندهنده سخت كه دارند
مفهوم است قادر كسي تنهابه عليه حكم من الجور شده يعلم انما
.باشد شده ستم او حق در كه بفهمد را ستم [ صعب شكنندهو]
توجه و عبرتاندوزي مجال همواره فراموشي ، و نسيان ويرانگر قدرت باري ،
به و ميبرد ميان از را انساني مفاهيم همه و عدالت و فضيلت به انسان
روزمرگيهاي و محدود حقارتهاي به كه تنكمايه و حقير موجودي آن ، جاي
ابوالفضل ايران بزرگ مورخ گفته به.مينهد برجاي است دلخوش ناپايدار
ص / بيهقي تاريخ)پندارد ديوانه و مست را گرسنه خورده ، سير:بيهقي
(129
به نسبت خود فهم و ادراك ساختن دگرگون براي انسان است لازم بنابراين
اجتماعي تعالي.بگذرد روزه همچون آزمونهايي از خويش ، همنوعان شرايط
حضرت.است روحاني بهسازي و تربيت و آزمونها همين به انسانمنوط
مردم حضور در پيامبر مسجد در كه خطابهاي از جستاري در (س)فاطمهزهرا
روزه فلسفه است ، فرموده ايراد -خليفه استيضاح و انتقاد در و- مدينه
:ميكنند تشريح بدينگونه را
مردمان اخلاص تثبيت براي را روزه للاخلاصخداوند تثبيتا والصيام
(ص 99 /ج 1 /طبرسي احتجاج).كرد واجب
اينحال با.ميشود محسوب صيام فريضه جنبي ارزشهاي از بخشي مسائل ، اين
وجود در اماره نفس تنبيه و تهذيب همانا ، روزه ، عبادت مركز محورو
حلاوت به را گرسنگي تلخي كه است شيرين و ژرف عبادتي روزه.است انسان
به و شده جاري پروردگار دستور به فريضه اين زيرا ميشكند درهم تعالي
استثمار ويرانگري عكس جهت در درست اينرو ازميشود اجرا انسان اراده
نظير درست مسئله اين.ميكند عمل بيچارگي و فقر از ناشي گرسنگيهاي و
دري از فقر چون:فرمودهاند يكبار كه است (ص)اكرم پيامبر گفتار دو
ديگر كلامي در و شد خواهد وارد در همان از نيز كفر شود ، وارد
بودن ارادي در نكته.است من افتخار فقر ، - فخري الفقر:فرمودند
است ، كفر مقارن كه فقري.است نخست نوع از فقر بودن تحميلي و دومي
.است اندك گروهي پليدي و آزمندي و جهل و بيچارگي بيعدالتي ، محصول
استغناء سر از حقيقت در متعالي ، مردمان سوي از فقر انتخاب آنكه حال
چنين باد تا.است روحاني مدارج پرورش و ماديات تحقير و بينيازي ، و
...بادا