چهارم ، شماره 1184 ژانويه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 30 پنجشنبه 11
|
|
...چشمبازازدواجميكردم با اول از اگر
خانواده دادگاه راهروهاي در
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
طلاق براي حتي و رفته خانه از و گذاشته سالهزنم دو قاضي آقاي:مرد
.كنم؟ چكار بگوييد شما مراجعهنميكند هم
زنآگاهي براي اجرتالمثل نام به وجودحقي از شوهرها و زن از بسياري
حسابميآورند به مجاني را خانه در كارهايزن آغاز از و ندارند
خطا و آزمون شرايط در جوانانكمتر از بسياري حاليكه در
وقوعازدواجهاي نميكنند ، تجربه را كردن جواني واقع در و ميگيرند قرار
از آگاهي ميزان ازطرفي كه چرا است ، پيشبيني عجولانهقابل و نسنجيده
زناشوئيبسيار وظايف حقوق و خانواده به مربوط مسائل ابتداييترين
و معيشتي اقتصاديو تنگناهاي روحي ، ديگرنيازهاي سوي از و است پائين
بهجاي همسرگزيني برموضوع تاثيرنامطلوبي خانوادهها توقعاتنادرست برخي
دوره در عمدتازودگذر عواطف و احساسات ازنقش گذشته واقع در ميگذارد
نامزدي يا و قبول قابل متعارفو آشناييهاي از اعم ازدواجرسمي از پيش
.ميشوند واقع موثر همسر درانتخاب نيز ، ديگري ناخواسته طرفين ، عوامل
ساله 30-كارمند -مرد -خواهان -
(حضورندارد)-خانهدار -زن -خوانده -
طلاق = خواسته -
دادم طلاق تقاضاي هيچي -مرد oشده؟ ببينمچي بگو جوون خوب:قاضي
كجاست؟ خانمت
!نميدونم o
هستي؟ شوهري چه تو پس نميدوني؟ چطور
!!رفته و كرده تمكين قاضي ، جناب بگم چي o
.بود شما پيش كه بود كرده تمكين اگر:(باخنده)
.ديگه نيست كه اينه منظورم يعني كرد تمكين والله o
.تمكين نه نشوز ، ميگن اين به
در حتي و نميرسد نظر به طبيعي همسرش از مرد بياطلاعي اظهار هرچند
به حرفي چنين (زوجين رسمي جدائي زمان بهجز) زناشوئي روابط سردترين
بسياري هنوز كه مدرنامروزي زندگيهاي در اما است ، پذيرش قابل سختي
اشتباهي.نيست شگفتآور هم نشدهچندان نهادينه آن در آدابخانوادگي از
رئيس و ميشود مقصودشمرتكب رساندن براي كلمهتمكين گفته در مرد كه
شتابزدگي از نشان دارد جوانوامي مرد خطاي توضيح و خنده رابه دادگاه
مجتمعهاي به ورود آستانه در كه كسانياست با مشورت و تصميمگيري اودر
ظاهرا و مختصر اطلاعاتحقوقي به نيازمند كه افرادي انتظار در قضائي
در را خود آگاهيهايحقوقي تا ميباشند ميبرند بهسر مفيدي
افراد بهاين مراجعين ازاينكه غافل.دهند قرار اختياراربابرجوع
ثانيا ميكنند ميخواهندتعريف خود كه آنگونه را اولاماجرا
راحتي به هستند متصور برايخود مبنا براين كه را حقي انتظاردارند
جاي رابه تمكين كلمه نادرست به دراينجا مرد يعني خواهان.بدستآورند
نشوز و شوهر از زن متعارف اطاعت از است تمكينعبارتميبرد بكار نشوز
اين مرد منظور پس شوهر اطاعت زناز غيرطبيعي و غيرموجه يعنيخودداري
.نميكند تمكين او از و است نشوزكرده همسرش كه است بوده
مسئله برايحل زنم ولي ميرم و كهمييام يكساله از بيش:(مرد) o
و خودش نه اما شده ، تعيين ايشون و من طرف از هم داور.نميكند مراجعه
.كنيم صحبت بشينيمو نيومدن هيچكدوم داورش نه
كني؟ آشتي باهاش نميخواهي
.نميخوره من درد به.كنم چيكار بياد نميخوامش نه ، o
نيز قانونيويژهاي جايگاه از كه خانوادگي دعاوي در داور تعيين لزوم
و كارآئي عمل اجراو در هرچند.ندارد يادآوري نيازيبه است برخوردار
نهاد هرروي به است ، اما نبوده دارا را نظرقانونگذار مورد بازدهي
از بسياري در آنميتواند جانبي نواقص رفع با كه مناسبياست حقوقي
مرد كه دلايلي بنابه دعوي دراين البته.باشد مشكلگشا اختلافاتخانوادگي
وحل گفتگو براي زن خود از تبع وبه زن داور ميكند ناآگاهي اظهار ازآن
از همكارينكردهاند و نشده حاضر اختلافبرانگيز موارد احتمالي فصل و
دليل به حداقل تقصيرزن بر دليلي ميتواند رفتار بيطرفاين ناظر يك ديد
(مذاكره يعني) روشيمسالمتآميز به ايشان كار از بهگرهگشايي تمايل عدم
با جوان مرد ميشود ملاحظه كه مييابد قوت وقتي نتيجهگيري اين.باشد
مشترك زندگي ادامه به حاضر وجه بههيچ ميكند كليشهايوانمود عبارات
سال چند بايدبابت كه اجرتالمثلي ميزان وابلاغ تعيين شايد.نيست زن با
تصميمش در تجديدنظر به وادار را او بپردازد بهوي همسرش با زندگي
.كند
بدهي؟ المثل اجرت مشترك زندگي سال براي 8 حاضري چهقدر
.كند تعيين قانون هرچهقدر o
كند؟ تعيين كارشناس يعني
.بپردازم نميتوانم نقد اما بله ، o
بايد هم رو كارشناس حقالزحمه ضمن در.كني پرداخت نقدا رو همه بايد
قال و ميكردم پرداخت سريعالسير داشتم اگه.ندارم o.بپردازي شما
.روميكندم قضيه
تصويب زمان از كارشناس دادگاهبه نظر مورد موضوع ارجاع
قضات كه مواردي در و وجودداشته تاكنون مدني دادرسي آئين قانون
تحقق بدانند ضروري و بدهند دعوائيتشخيص يا پروندهاي در دادگاهها
عنوان به كارشناسان نظر از نيز خانوادگي دادگاههاي مورد در مييابد ،
اختلاف حل و طرفين حقانيت بررسي براي قبول قابل نشانهاي و قرينه
تعيين منظور به كارشناسي دعوي اين در اما.ميشود و شده استفاده
نيز آن قانوني منشاء ميشود ، انجام زن استحقاقي المثل اجرت ميزان
مختصري تغيير هفتاد دهه آغاز از كه است نظام مصلحت تشخيص مجمع مصوبه
تقاضاي زن كه دعاوي در آن مبناي بر و آوردند بوجود طلاق مقررات در
را نباشد ، زن زن تقصير دليل به نيز مرد تقاضاي و باشد نكرده طلاق
و آنهانبوده انجام به موظف كه الزحمهكارهايي حق دريافت شايسته
اينكه عنايتبه با.دانست داده انجام آنرا بودن مجاني قصد بدون
براياجرتالمثل دادگستري رسمي توسطكارشناسان شده تعيين مبالغ
مردان حيرت موجب كه ميرسد نظر به سنگين و توجه قابل قدر آن گاهي
در كمتر مردان است ممكن شكل اين به كه ميپندارند چنين برخي ميشود ،
اين هميشه اما.خودنمايند همسران طلاق درخواست به مبادرت شرايطي چنين
توانايي شده ، ياد دعوي همانند مردان همه اولا كه چرا نيست ، طور
وجود از شوهرها و زن از بسياري ثانيا ندارند ، را مبالغ اين پرداخت
را خانه در زن كارهاي نيز آغاز از و ندارند آگاهي زن براي حقي چنين
كارايي جبرانضعف براي مناسبي روش اگر ثالثاميآورند حساب به مجاني
مشكل و مزاحم نهادي صورت به عملا نيابيم ، مدت كوتاه در آن موقع به
كه ميرود آن بيم اين بر علاوه.ماند خواهد قوانين درمجموعه آفرين
شود متداول است ممكن تدريج به كه شگردهايي با افراد از بسياري
.ببرند سوال زير را آن قانوني جايگاه
داري؟ هم بچه
.بله
چندسالشه؟
.دبستانه اول كلاس سالشه ، 7
كو؟ شناسنامهاش
.منه پيش
ميكند؟ زندگي شما با
.بله
و كند تحكيم را آن بنيان خانوادهميتواند در فرزند وجود اينكه در
حدودي تا جدايي نهايت در سرديو گزند از را خانواده گرم كانون
فرزند چند وجود طبيعي درشرايط هم ظاهرا.نيست ترديدي مصونبدارد
باشند ، داشته را آنها صحيح پرورش و تربيت توان و فرصت كهوالدين
.ميدهد قرار تاثير تحت آن عاطفي جنبه از را خانواده ساختار
ببينه؟ بچهرو بيايد ميتواند مادرش يكبار وقت چند هر
!روببينه مادرش نميخواد بچه
.بدهيد رو دادگاه جواب
.بدم توضيح بايد آخه
.بدهيد رو سوال جواب بدهيد توضيح نيست لازم
فرزندش با مادر هفتگي ملاقات براي را زماني دادگاه و ميكند سكوت مرد)
پدر متاسفانه و است كرده حكم طور اين قانونمدني كه چرا.ميكند تعيين
توجه بدون و عصبانيت فرط از ندارد آگاهي موضوع اين به گويا كه بچه
به شرايط اين در مادر عاطفي نياز حتي و مادر به فرزند فطري نياز به
جديتر دادگاه رياست اما.ميكند مخالفت ابتدا در گوشهاش ، جگر و فرزند
(.است يكسان همه براي قانون حكم حرفهاست اين از
نيست؟ شما پيش زنت وقته چند
.سال دو نزديك
بدي؟ طلاقش اومدي چرا دنبالش ، ميرفتي
با هم سر آخر... و ميكرد ميداد ، توهين فحش نميدونين ، كه شما
.ترككرد رو منزل ومادرش پدر تحريك
گاه هيچ كه چرا باشد ، صحتنداشته مرد حرفهاي آخرين اميدواريم
در معمولا خوشبختانه.سربزند زن مادر و پدر از رفتاري چنين نبايد
مييابد بروز ندرت به موارد اينگونه خويشاوندي روابط و اخلاقخانوادگي
تركمنزل به فرزندشان تشويق با ومادرزن پدرزن كه نميشود تلقي وطبيعي
ارتكاب با وي ، توسط وظايفزناشويي ندادن انجام نتيجتا و
و قانوني مادر و وجودهمسر از را فرزند و گناهينابخشودنيشوهر
انگيزه اينكه بر علاوه گفتههايمرد درستي فرض به.كنند واقعيمحروم
در بود ، خواهد همسرش بازگرداندنارادي به وي رغبت و تمايل درعدم مهمي
كسي براي سودي موضوع از مطلعين و طرفين خاطر كدورت جز نيز صورتاثبات
.داشت نخواهد
مبلغرو بايد كردم ، تعيين دستمزدكارشناس جهت تومان هزار ده
.نظرشروبده كارشناس تا بپردازي
كهاز دارد را دادگاه محل ترك دادگاهقصد صورتجلسه امضاي با مرد)
كردي؟ ازدواج شما:(ميپرسد روزنامه گزارشگر
.هنوز نه:ميشنود پاسخ
.بيچارهشدم چطور ميبيني ، منو.بدبختميشي نكني ، ازدواج وقت يه
.نميشد طور اين ميرفتم بازپيش چشمهاي با اول از اگر
.ميگويد را نگفتهاش و گفته تمامحرفهاي پاسخ عبارت آخرين در مرد ـ
زوجهاي سرگذشت و ماجرا اين از ازدواج آستانه در جوانان كه است اميد
پند ميروند پيش جدايي پاي تا مشترك زندگي سالهاي نخستين در كه جواني
.بيانديشند دمي و بگيرند