چهارم ، شماره 1184 ژانويه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 30 پنجشنبه 11
|
|
قدر سوره تفسير
شب قدر شب پس است ، اندازهگيري و تقدير قدر از مراد ظاهرا
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
شب آن از يعني را سال يك حوادث شب آن در تعالي خداي است ، اندازهگيري
.ميكند تقدير را آينده سال قدر شب تا
طباطبايي سيدمحمدحسين فقيد علامه
انا الرحيم الرحمن بسمالله.دارد آيه پنج و است مكي قدر سوره
خير ليلهالقدر (2)ليلهالقدر ما ادريك ما و (1)فيليلهالقدر انزلناه
(4)امر كل من ربهم باذن فيها الروح و الملئكه تنزل (3)شهر الف من
قرآن اين ما.رحيم و رحمان خداوند نام به.(5)مطلعالفجر حتي هي سلام
نازل قدر شب در (است جامع حكمت و واسع رحمت كه) را عظيمالشان
(1)كرديم
(2)چيست؟ قدر شب ميداني توچه و
(3)است بالاتر و بهتر ماه هزار از(مرتبه درمقام) قدر شب
و)فرمان هر از خدا اذن به (جبرئيل يعني)روح و فرشتگان شب اين در
(4)ميشوند نازل (خلق سرنوشت و دستورالهي
(5)صبحگاه تا است تهنيت و سلامت و رحمت شب اين
آيات بيان
تعظيم را شب آن و ميكند ، بيان را قدر شب در قرآن نزول سوره اين
نازل روح و ملائكه شب آن در چون ;ميداند بالاتر ماه هزار از نموده
مدني ميتواند هم و دارد ، را بودن مكي احتمال هم سوره ، اين و ميشوند ،
بيت اهل امامان از آن نزول سبب درباره كه رواياتي و باشد ،
نيست ، آن بودن مدني تاييد از خالي رسيده ديگران از و (عليهمالسلام)
بود خوابي از بعد سوره اين اينكه بر دارد دلالت كه است رواياتي وآن
ديد كه بود اين خواب آن و ديد ، (وسلم وآله صلياللهعليه)خدا رسول كه
تعالي خداي و شد ، اندوهناك سخت و ميروند ، بالا او منبر بر بنياميه
از بهتر قدر شب فرمود آن در و)كرد نازل را سوره اين تسليتش براي
.(است بنياميه حكومت ماه هزار
فيليلهالقدر انزلناه انا
ميخواهد:كه است اين ظاهرش و برميگردد ، قرآن به درانزلناه ضمير
را ، آن آيات از بعضي نه كرده ، نازل قدر شب در را قرآن همه بفرمايد
اعتبار در ظاهر كه كرده ، انزال به تعبير كه است اين هم مويدش
.است تدريجي كردن نازل در ظاهر كه تنزيل نه است ، يكپارچگي
المبين الكتاب و:ميفرمايد كه است زير آيه بحث مورد آيه معناي در و
آن در را كتاب همه فرموده صريحا كه (1)فيليلهمباركه ، انزلناه انا
خورده ، كتاب همه به سوگند نخست كه است اين ظاهرش چون ;كرده نازل شب
و شب يك در خورديم ، سوگند حرمتش به كه را كتاب اين فرمود بعد
.كرديم نازل يكپارچه
يكي شده ، نازل جور دو كريم قرآن كه ميشود اين مدلولآيات پس
نبوت سال سه و بيست طول در تدريج به هم يكي و معين ، شب دريك يكپارچه
نزلناه و مكث علي عليالناس لتقراه فرقناه آيهشريفهوقرانا كه
كه زير آيه همچنين و ميكند ، بيان را آن نزولتدريجي (2)تنزيلا ،
واحدهكذلك جمله القران عليه نزل كفروالولا الذين قال و:ميفرمايد
(3).ترتيلا ورتلناه فوادك به لنثبت
:گفتهاند كه كرد اعتنا (4)بعضي گفته به نبايد ديگر بنابراين ، و
از منظور و كرديم ، آن انزال به شروع كه است اين انزلناه معنايآيه
نه شد نازل يكباره شب آن كه است ، قرآن از آيه چند انزال هم انزال
.آن همه
بوده شبي چه مذكور ليله كند بيان كه آيهاي تعالي خداي كلام در و
كه (5)القران فيه انزل الذي رمضان آيهشهر بجز ديدهنميشود
به آن انضمام با و شده ، نازل رمضان ماه در قرآنيكپارچه:ميفرمايد
و است ، رمضان ماه شبهاي از يكي قدر شب معلومميشود بحث مورد آيه
كند دلالت آن بر كه چيزي قرآن در است شبهايآن از كداميك اينكه اما
روايتي بحث در انشاءالله كه استفادهميشود ، اخبار تنهااز نيامده ،
.ميگذرد خواننده نظر از آنها از بعضي آينده
ظاهرا و ناميده ، قدر شب را شده نازل قرآن كه شبي آن سوره اين در
است ، اندازهگيري شب قدر شب پس است ، اندازهگيري و تقدير ازقدر مراد
سال قدر شب تا شب آن از يعني را سال يك حوادث شب آن تعاليدر خداي
چيزهايي و شقاوت سعادت ، رزق ، مرگ ، زندگي ، ميكند ، تقدير را آينده
شب وصف در كه هم دخان سوره آيه ميسازد ، مقدر را قبيل اين از ديگر
من امرا حكيم امر كل يفرق فيها:دارد دلالت معنا اين بر است قدر
و جداسازي معناي به چونفرق ، (6)ربك ، من رحمه مرسلين كنا انا عندنا
معنا اين جز حكيم امر هر فرق و است ، يكديگر از چيز دو كردن مشخص
و تقدير با را دهد رخ بايد كه واقعهاي آن و امر آن كه ندارد
.سازند مشخص اندازهگيري
سالي آن و قرآن نزول شب در منحصر قدر شب كه ميشود استفاده اين از و
مكرر هم شب آن سنوات ، تكرر با بلكه نيست ، شد نازل شبش آن در قرآن كه
شب آن در كه هست ، قدري شب قمري سال هر از رمضان ماه هر در پس ميشود ،
.ميشود مقدر و اندازهگيري بعد سال قدر شب تا آينده سال امور
قرن چهارده قدر شبهاي از يكي در كه دارد امكان فرض اين اينكه براي
در كه ندارد معنا فرض اين ولي باشد ، شده نازل يكپارچه گذشتهقرآن
براين ، علاوه.گردد تعيين آينده و گذشته قرون حوادثتمامي شب آن
سوره در ميرساند ، را استمرار است مضارع فعل خاطراينكه به يفرق كلمه
:فرموده نيز و است بهتر ماه هزار از قدر شب:فرموده كه هم بحث مورد
.است معنا اين مويد ميشوند نازل شب آن در ملائكه
در قدر شب:گفتهاند و كرده (7)بعضي كه نيست زير تفسير براي وجهي پس
و گرديد ، نازل آن در قرآن كه بود شبي آن و بود ، شب يك فقط دهر تمام
و كرده (8)بعضي كه ديگري تفسير همچنين و.نميشود تكرار ديگر
در قدر شب بود زنده (وسلم آله و عليه صليالله)خدا رسول تا:گفتهاند
بين از هم را قدر شب خدا جناب آن رحمت از بعد و ميشد ، تكرار سال هر
در معين شب يك تنها قدر شب:گفته كه ديگر (9)مفسر آن سخن نيز و.برد
:(10)گفته كه ديگر مفسر آن سخن نيز و.رمضان ماه در نه است سال تمام
در است ، نامعلومي شب يك سال هر در ولي سال ، تمام در است شبي قدر شب
مثلا ديگر ، ماههاي در ديگر سالهاي در بوده رمضان ماه در بعثت سال
.نيست درست اقوال اين از يك هيچ ;ميشود واقع ذيالقعده يا شعبان
نزول شب اگر و است ، منزلت معناي به قدر كلمه گفتهاند ديگر (11)بعضي
آن منزلت و مقام به كه بوده اهتمامي خاطر به خوانده قدر شب را قرآن
.داشته شب آن در متعبدين عبادت به كه عنايتي يا و داشته ، شب
شب و است ، تنگي و ضيق معناي به كلمهقدر:گفتهاند ديگر (12)بعضي
و.ميگردد تنگ ملائكه نزول با زمين كه خواندهاند قدر جهت بدان را قدر
.نميزند دل به چنگي ميكنيد ملاحظه كه طوري به وجه دو اين
دارد ادامه
:پانوشتها
سوره.كرديم نازل مبارك شبي در را آن مبين ، ما كتاب به سوگند (1)
.دخان ، آيه 3
ميباشد ، هم از جدا آيات صورت به كه كرديم نازل تو بر قرآني ما (2)
قرآن اين قطع طور به و.بخواني مردم بر آرامش با و تدريجا آنرا تا
.آيه 106 اسراء ، سورهنازلكرديم ما را
بلكه نشد ، نازل او بر يكباره قرآن چرا:گفتند شدند كافر آنانكه (3)
منظور بدين و بخشيم ، آرامش و ثبات را تو قلب تا نكرديم ، نازل يكباره
.آيه 32 فرقان ، سوره.آيهاشكرديم آيه
.ص 518 ج 10 ، البيان ، مجمع (4)
.آيه 185 بقره ، سوره (5)
محدود و مشخص خصوصياتش شود واقع بايد كه حادثهاي هر شب آن در (6)
ماييم اين كه ما ناحيه از است امري خلفناپذير ، است امري اين ميگردد ،
.آيه 6 دخان ، سوره.پروردگارت ناحيه از رحمتي فرستنده
.ص 135 ج 20 ، قرطبي ، تفسير (7)
.ص 518 ج 10 ، البيان ، مجمع (8)
.ص 135 ج 20 ، قرطبي ، تفسير (9)
.ص 190 ج 30 ، المعاني ، روح (10)
.ص 518 ج 10 ، البيان ، مجمع (و 12 11)